چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تجمل گرایی و آفات آن


تجمل گرایی و آفات آن

مردم قبل از اسلام در یک مرتبه پایین انسانی زندگی می کردند ودائما در حال جنگ و جدال با یکدیگر بودند, تا اینکه نور اسلام بر دل های تاریک آنها تابید و حیات طیبه را برای آنها به ارمغان آورد

● مقدمه

مردم قبل از اسلام در یک مرتبه پایین انسانی زندگی می‏کردند ودائما در حال جنگ و جدال با یکدیگر بودند، تا اینکه نور اسلام‏بر دل‏های تاریک آنها تابید و حیات طیبه را برای آنها به ارمغان‏آورد. از آن روز تاکنون دشمنان دین و بشریت، از راه‏های گوناگون‏به مقابله با اسلام پرداخته و در صدد انحراف مسلمین بوده‏اند. درعصر حاضر هم با تهاجم فرهنگی غرب و صهیونیسم و ضعیف جلوه دادن‏دین به دست روشنفکران بیمار و نیز به وسیله تجمل گرایی، هویت‏اصلی مسلمانان را مورد هجوم قرار داده‏اند.

مقاله حاضر با ذکر نکاتی از آثار منفی تجمل در اسلام و جامعه‏و... به بررسی آن پرداخته تا گوشه‏ای از راههای تهاجم فرهنگی‏دشمن را نشان دهد و ضمن آگاهی دادن از عواقب سوء تجمل گرایی وزیان‏های جبران‏ناپذیر یا صعب العلاج آن، توجه خردمندان جامعه رابه نیرنگ‏های جدید دشمن جلب کند و ضمن یاد آوری توجه اسلام به‏زندگی دنیایی مسلمانان به یاد آورد که دنیا محل زندگی موقت‏می‏باشد. خوشی‏های آن موقت و گذرا است و آنچه زندگی واقعی تلقی‏می‏شود، زندگی ابدی، راحت و همیشگی آخرت می‏باشد.

در این باره قرآن می‏فرماید: «المال و البنون زینه الحیاه‏الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» مال‏و فرزندان زینت‏حیات دنیایی هستند و(لیکن)اعمال صالح که تاقیامت‏باقی است(مانند نماز، تهجد و ذکر خدا و صدقات جاری چون‏بنای مسجد و مدرسه و موقوفات و خیرات در راه خدا)، نزدپروردگار بسی بهتر و عاقبت آن نیکوتر است.

● جایگاه تجمل در اسلام

دین مبین اسلام در عین حال که به زندگی دنیایی انسان توجه‏دارد و خداوند متعال وسایل رفاه و آسایش او را در دنیا فراهم‏آورده است، مسلمانان را به عدم افراط و تفریط در این زمینه‏فراخوانده و به یک زندگی معتدل و خوب دعوت می‏کند.

وقتی که انسان زمام نفس خود را در دست گرفت، بر او لازم است‏که حقوق جسمانی خود را نیز بشناسد و از زیبایی‏های زندگی که‏خداوند برای او حلال کرده، که شامل تمام لذات و مظاهر زندگی است‏و مزاج انسان سالم و معتدل طالب آنها است، بی تفاوت نباشد، حتی‏برای نیاز جسمی ارزش قائل شده و دستور می‏دهد که در صورت ضرورت،افرادی که چیزی برای خوردن ندارند تا زنده بمانند برای ادامه‏حیات از گوشت میته بخورند. در حالی که گوشت میته برای افرادعادی حرام است!

انسان فطرتا کمال جو و زیبایی دوست می‏باشد. بر همین اساس،اسلام ضمن اعتراف به این مساله و نیازمندی‏های دیگر زندگی که درطبیعت انسان نهاده شده، آنها را با میل به ترقی که این میل نیزدر طبیعت انسان ریشه دارد معارض نمی‏داند.

«گوستاولوبن‏» وزیر سابق فرانسه در کتاب «تاریخ تمدن‏اسلامی‏» می‏نویسد:

«تاکنون هیچ مردمی مانند مردم جزیره العرب دیده نشده که درمدتی کوتاه و اندک، بتواند به این حد از تمدن نائل شود» . این‏پیشرفت‏سریع مسلمین در صدر اسلام، نشانه اهمیت دادن اسلام به‏زندگی دنیایی مسلمانان است. اما نظر اسلام این است که باابزارهای ترقی به ترقی نهایی که همان هدف خلقت انسان است‏برسندو آن، تامین رفاه زندگی ابدی در کنار زندگی دنیایی است. اینک‏زیبایی و تجمل را در اسلام بررسی می‏کنیم.

● فرق است ‏بین زیبایی و تجمل

زیبایی غیر از تجمل می‏باشد و در اسلام جایگاه مثبتی دارد. به‏عنوان مثال، اسلام نظافت را نوعی زیبایی می‏داند و به آن سفارش‏می‏کند، زیرا در اثر مراعات نظافت زندگی انسان‏ها در صفا و آرامش‏خواهد بود. اما تجمل که ناشی از زیاده خواهی و اسراف می‏باشد،افراد جامعه را به ورطه سقوط می‏کشاند و موجب از بین رفتن شخصیت‏والای انسان می‏شود. دشمنان اسلام نیز دقیقا از این همین راه،یعنی با نشان دادن تجمل به عنوان یک نیاز در جامعه. ایجادوابستگی می‏کنند و ملت‏ها را به خصوص ملت‏های مسلمان را به‏سقوط و تباهی می‏کشانند.

در هر جامعه مترقی و متمدن، نشانه ترقی و تمدن، مغزهای متفکرو مخترعان و... آن جامعه هستند، نه در صد بالای تجمل و مصرف‏گرایی. نویسنده خود شاهد بود که در جنگ عراق و کویت، افرادی که‏از کویت‏به ایران آمده بودند وقتی زندگی غیر تجمل مردم‏ایران(قم)را می‏دیدند، اعتراف می‏کردند که زندگی درست و اسلامی‏همین است و اظهار می‏داشتند که وقتی که به کویت‏برگردیم به روش‏شما ایرانیان زندگی می‏کنیم و قبول داشتند که زندگی آنها یک‏زندگی مصرفی و پرتجمل است. روح مصرف گرایی به قدری در آنهاریشه دوانده بود. که حتی نخ‏های کاموای بافتنی، به صورت بریده وکوتاه شده از کشورهای دیگر برایشان فرستاده می‏شد! به همین علت‏است که دشمنان انقلاب اسلامی در صدد رخنه کردن به شجره طیبه‏انقلاب اند که بسان موریانه آن را از درون بپوسانند چون دیدندکه مردم شریف ایران نه تنها زمین نخورد و سقوط نکرد، بلکه دست‏سایر ملت‏های ضعیف جهان را هم گرفت و الگوی آنها شد.

تجمل انواع و مراتبی دارد. در اخلاق، رفتار، حتی در سیاست وصنعت هم رسوخ کرده است، ولی غالبا در قالب پوشاک و لوازم لوکس‏زینتی و غیر ضروری ظاهر می‏شود که هر یک از اینها در تغییرفرهنگ خودی و جایگزین کردن فرهنگ بیگانه موثر می‏باشد. و عوامل‏تحریک شهوات، خیالبافی، در رویا زندگی کردن، اسراف، بی عاطفه‏بودن و ظلم و خیانت را به همراه دارد. و از همه مهم‏تر ایجادسستی نسبت‏به اعتقادات و پوچی و دنباله روی از دشمنان اسلام‏خصوصا در نسل جوان می‏نماید.

در یک نگاه خردمندانه، می‏توان به سادگی متوجه شد که وسایل‏رفاهی غیر ضروری که گاه تولیدات داخلی هم جزء آنها حساب شده وبا مارک خارجی عرضه می‏شود، نسبت‏به سایر تولیدات داخلی وواردات چشمگیر و قابل تامل است. و برای خرید آن وسایل و...

میلیونها تومان سرمایه از کشور خارج می‏شود و به جیب دشمنان‏اسلام می‏رود و آنها به وسیله همان سرمایه‏ها بر علیه اسلام توطئه‏می‏کنند و به وسیله نشریات مضر و مسموم افکار پاک و اسلامی مردم،خصوصا نسل جوان جامعه را که به قول حضرت امام «سرمایه‏های فوق‏الارض‏» هستند به رکود می‏کشانند. در یکی از پرتکلهای حکمای یهود(صهیونیسم) آمده است. «ما بوسیله کتاب هایی که با سبک شیواو(زیبا)منتشر می‏کنیم افکار مسموم را به خورد مردم می‏دهیم.»

اکنون که بیست‏سال از انقلاب اسلامی ما می‏گذرد، در حالی که‏هویت و فرهنگ ملی ما آمیخته با اسلام است، ولی امروز در جامعه‏ما اخلاق و رفتارهایی به چشم می‏خورد و مورد قبول واقع شده که بافرهنگ اصیل مذهبی و ملی ما در تضاد است.

چرا باید وسایل زندگی و تزیینی، حتی خوراک و تغذیه ما که‏ریشه در فرهنگ بیگانه دارد، به قدری در جامعه ما رواج پیدا کندکه رنگ جامعه اسلامی ما را عوض کند و انقلاب اسلامی ما را زیرسوال ببرد.

اگر به همین منوال بگذرد. می‏رود که ملیت و فرهنگ ما دستخوش‏یک تحول ناشایست و غیر اسلامی قرار بگیرد. این در حالی است که‏از گوشه و کنار دنیا، مردم جهان برای نجات زندگی خود به مردم‏ایران روی آورده‏اند و جنبش‏های آزادیبخش دنیا برای مبارزه بااستعمارگران مردم ایران را الگوی خود قرار داده‏اند.

دلیل بر این مدعا گزارش مجری سیمای شبکه یک، در روز افتتاح‏صدای برون مرزی ایران می‏باشد که ایشان می‏گفتند: «سالانه بیش ازسی هزار نامه از گوشه و کنار جهان به ایران می‏رسد که در رابطه‏با شناساندن اسلام برای آنها می‏باشد.»

جای بسی تاسف و نگرانی است که در چنین موقعیتی که ایران‏جایگاه خود را به عنوان رهبر و الگو در جهان پیدا کرده است،عواملی دست‏به دست هم داده‏اند و برای گسترش این وضع ناپسند درجامعه با تبلیغات آبکی و فریبنده، مظاهر کم ارزش مادی را دررسانه‏های گروهی حتی در تابلوهای خیابان و بر روی بدنه‏اتوبوس‏های خط واحد ترویج می‏کنند، به طوری که سبب شده است‏شیوع‏این وضع(بیماری)به سرعت رو به رشد بگذارد.

امام راحل می‏فرماید: «رادیو، تلویزیون و مطبوعات و سینماهاو تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملت‏ها، خصوصا نسل‏جوان بوده است و از آنها برای درست کردن بازار کالاها، خصوصاتجمل و تزئین از هر قماش از تقلید در ساختمان‏ها (گرفته)تانوشیدن و پوشیدن و گفتار در فرم آنها استفاده کرد. ما دزد رابیرون کردیم اما خودمان را پیدا نکردیم.» آیا این است قدردانی‏از خون شهدا و سال‏های دور از وطن بودن امام(ره) «افان مات اوقتل انقلبتم علی اعقابکم.» اگر او به مرگ یا شهادت در گذشت‏باز شما بدین جاهلیت‏خود رجوع خواهید کرد؟

● تجمل از نظر آیات و روایات

همان طور که اشاره شد، اسلام ضمن اهمیت دادن به زندگی دنیایی‏بشر، او را برای به دست آوردن لذت‏ها و زیبایی‏های دنیا تشویق‏نیز می‏کند. قرآن کریم می‏فرماید:

«و ابتغ فیما آتیک الله الدار الاخره و لاتنس نصیبک من‏الدنیا» . به هر چیزی که خدا به تو عطا کرده، از قوای ظاهری وباطنی و مال و سایر نعمت‏های دنیا بکوش تا ثواب و سعادت دارآخرت تحصیل کنی و(لیکن)بهره‏ات را هم از(لذات و نعم الهی)دنیافراموش مکن.

قرآن کریم به افرادی که گمان می‏کردند تحریم زینت‏ها و پرهیزاز غذاها و روزی‏های پاک و حلال نشانه زهد و پارسایی و مایه قرب‏به پروردگار است، با لحن تندی می‏فرماید:

«قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من‏الرزق‏» . بگو ای پیامبر چه کسی زینت‏های خدا را که برای بندگان‏خود آفریده حرام کرده و از صرف رزق حلال و پاکیزه منع کرده؟ سپس‏برای تاکید اضافه می‏کند: به آنها بگو این نعمت‏ها و موهبت‏هابرای افراد با ایمان در این زندگی دنیاآفریده شده اگر چه‏دیگران نیز بدون داشتن شایستگی از آن استفاده می‏کنند و نیز«قل هی للذین امنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیامه.»

بگو این نعمت‏ها در دنیا برای اهل ایمان است و خالص اینها(یعنی‏لذات کامل بدون الم)و نیکوتر از اینها در آخرت بر آنان خواهدبود.

در مورد استفاده از انواع زینت‏ها اسلام مانند تمام موارد، حداعتدال را انتخاب کرده و ضمن تشویق مردم به استفاده از نعم‏الهی به خاطر طبع زیاده‏طلبی انسان که ممکن است‏سوء استفاده کندو به جای استفاده عاقلانه راه تجمل پرستی و زیاده روی را پیش‏بگیرد می‏فرماید: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» بخورید وبیاشامید و اسراف نکنید.

کلمه(اسراف)کلمه بسیار جامعی است که هرگونه زیاده روی درکمیت و کیفیت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می‏شود.

«امروز تحقیقات دانشمندان ثابت کرده است که سرچشمه بسیاری ازبیماری‏ها غذاهای اضافی است که به صورت جذب نشده در بدن انسان‏باقی می‏ماند که هم بار سنگینی است‏برای قلب و سایر دستگاه‏های‏بدن و هم منبع آماده برای انواع عفونت‏ها و بیماری‏ها.»

قرآن کریم تغذیه را به عنوان یک وسیله تکامل پذیرفته، لذاسفارش به خوردن غذای پاک می‏نماید چون غذای حلال بر روی اخلاق‏انسان اثر دارد. لذا می‏فرماید:

«کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا» از غذاهای پاکیزه حلال‏تناول کنید و به نیکوکاری و اعمال صالح بپردازید.

از آنجا که تجمل گرایی، روی آوردن به دنیا محسوب می‏شود وسایر دلبستگی‏ها به دنیا و وابستگی را به دنبال دارد. امام صادق‏علیه السلام می‏فرماید: «راس کل خطیئه حب الدنیا»

سر هر خطا، دوستی دنیاست و نیز می‏فرماید: به راستی شیطان‏آدمیزاده را در هر چیزی می‏چرخاند(تا او را گمراه کند) و چون ازاو درمانده گردید، در برابر پول و مال دنیا جلو او را سخت‏می‏بندد و گردن او را می‏گیرد.

امام باقر علیه السلام می‏فرماید: نمونه آزمند بر دنیا،کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم بر خود می‏تابد و می‏پیچدراه بیرون شدن خود را دورتر و بسته‏تر می‏نماید تا از غم و اندوه‏می‏میرد. گرایش به تجملات زندگی، انسان را دچار بحران اقتصادی‏می‏کند و حتی به خاطر به دست آوردن و نگهداری آن تجملات، دچاربحران روحی هم می‏شود. گرچه لذتی به همراه دارد اما لذتش زودگذرمی‏باشد. علی علیه السلام می‏فرماید: هر که دنیا را در چشم‏خویش عظیم گیرد و جایش را در دلش بزرگ دارد و آن را بر خدابرگزیند و به سوی آن انقطاع پذیرد(از همه ببرد و به آن پیوندکند) چنین کسی درست‏بنده دنیاست .»

اینها نمونه‏های کوتاهی بود از آیات و روایات، در نکوهش دنیاداری و گرایش به تجملات و استفاده درست از دنیا در حدی که موردقبول اسلام است که تقدیم شد.

● تجمل عامل انحطاط مسلمین در صدر اسلام

به همان نسبتی که تجمل در جامعه برقرار می‏شود، به همان‏اندازه هم ذهن مردم متوجه منافع خصوصی می‏گردد. زمانی همه‏مسلمین در صدر اسلام به پیشرفت اسلام فکر می‏کردند و در سایه‏برادری و برابری متحد بودند، در مقابل دشمنان اسلام سر خم‏نمی‏کردند، قدرت مسلمین نفوذناپذیر بود. و در راه رسیدن به هدف‏نهایی که گسترش و پیروزی اسلام بود از هیچ ایثار و گذشتی دریغ‏نمی‏کردند، اما از وقتی که گرایش به تجملات و دنیا پرستی در میان‏آنها رواج پیدا کرد، این عظمت رو به تنزل گذاشت. «جرجی‏زیدان‏» مورخ مسیحی لبنانی می‏نویسد: «پس از آن که اعراب به‏کشور گشایی پرداختند، سیم و زور غلام و کنیز به جزیره‏العرب روان‏گردید و اندک اندک اعراب مسلمان به فساد و هرزگی گرائیدند.

بنابراین سرنوشت مسلمانان صدر اسلام باید لوح عبرت برای‏مسلمانان عصر حاضر و آینده باشد. انقلاب ما هم وقتی پایدارخواهد بود که همه امور زندگی ما انقلاب باشد، ولی تجمل مانع این‏امر است افرادی که فقط به چیزهای ضروری احتیاج دارند و آرزویی‏جز افتخار میهن خودشان ندارند «مردمی که انقلاب کردند وانقلابشان حفظ و احیاء ارزش‏های اسلامی و ملی بود اما وقتی روحشان‏با تجمل فاسد شده باشد آرزوی دیگری ندارند و به زودی دشمن‏قوانینی می‏شوند که مزاحم او هستند» لذا می‏بینیم افراد متجمل‏دین گریز هم هستند، چرا که قانون اسلامی مانع جذب شدن آنها درتجملات است‏به قول «منتسکیو» : در این زمان است که تقوای ملی‏با چه سرعتی رو به انحطاط می‏رود زمانی که مردم روم به تجمل روی‏آوردند، در سلطنت «تی بر» نمایندگان سنا پیشنهاد کردند که‏قوانین سابق مربوط به تجمل دوباره برقرار شود. شاه که مردی بااطلاع بود با این تقاضا مخالفت کرد و گفت: دولت‏با وضع فعلی‏نمی‏تواند دوام کند.»

حکام نالایق جهان اسلام، فضایل اخلاقی و رفاه متوسط مسلمانان رابه خاطر زیاده خواهی و جاه‏طلبی‏های خودشان از میان مسلمین‏برداشتند و قوانین اصیل اسلامی را که مورد تاکید رسول‏خدا(ص)بود، به دست فراموشی سپردند و خود و مردم را اسیر تجملات‏کردند. این انحراف از زمان «عثمان بن عفان‏» شروع شد. «ابن‏خلدون‏» می‏نویسد: دین در آغاز امر، مانع غلو کردن در امر بناهابود و اسراف در این راه را بی آن که میانه روی باشد، روانمی‏دانست و چون مردم از روزگاری که دین فرمانروایی می‏کرد دورشدند، به این گونه مقاصد بی‏پروا گردیدند و طبیعت کشورداری وپادشاهی و تجمل خواهی بر آنان غلبه یافت. بنابر نقل مسعودی،عثمان در پنجمین سال خلافت‏خود که بیست و هشت‏سال پس از هجرت‏پیامبر بود، دستور داد خانه‏ای مجلل برایش ساختند که اتاق‏های‏متعدد و زیبا و تالارهای بزرگ داشت این تجمل گرایی کم کم به‏اطرافیان عثمان و کارگزاران و در نهایت‏به مردم سرایت کرد.

در «طبقات ابن سعد» آمده:

زبیر صحابی نامدار اسلام در بصره خانه‏ای ساخت که امروزه هم‏معروف است و تجار و ثروتمندان بحرینی و غیر بحرینی در آن جااتراق می‏کردند و در کوفه، مصر، اسکندریه هم خانه هایی ساخت.

بعد از مرگ زبیر ۵۰ هزار دینار و ۱۰۰۰ اسب و هزار عبد و کنیزباقی ماند.

طلحه صحابی دیگر و مشهور صدر اسلام، خانه‏ای در کوفه ساخت که‏معروف به «دارالطلحتین‏» در کناسه می‏باشد. غله‏اش از عراق هرروز هزار دینار بود. نمونه هایی از این قبیل بسیار است. تخریب‏تجمل گرائی بعد از بیست و هشت‏سال که از عمر اسلام می‏گذشت، چنان‏مردم جهادگر و ایثارگر را عوض کرد که نه تنها در میادین جهادبه صورت فعال شرکت نمی‏کردند، بلکه آشکارا از فرمان خلیفه ورهبر خود علی علیه السلام که خودشان به اصرار بعد از عثمان‏به خلافت انتخاب کرده بودند سرپیچی می‏کردند. خطبه اشباح حضرت‏علی علیه السلام شاهد براین مدعاست.

دنیا داری و تجمل پرستی، طلحه و زبیر را در مقابل رهبرشان به‏مخالفت واداشت و رفتند جنگ جمل را به راه انداختند و عاقبت‏به‏سرنوشت‏بدی دچار شدند. عبدالرحمن یکی از اعضای شش نفره شورای‏خلافت عمر، وقتی از دنیا رفت‏یک هشتم مالش را که بین چهار زنش‏قسمت کردند هشتاد وچهار هزار بود. (سهم یک زن‏در روز قتل عثمان، نزد خزانه دارش پانصد هزار درهم و صدوپنجاه هزار دینار و هزار شتر بود و صدقاتی باقی ماند که قیمتش‏دویست هزار دینار بود. بذل و بخشش‏های عثمان به قدری بود که‏اصحاب نمونه‏ای مثل ابوذر و عمار همیشه از او انتقاد می‏کردند.

مطلب گویایی که بر این گفته‏ها صحه می‏گذارد، فرمایشات علی‏علیه السلام در خطبه معروف شقشقیه است که می‏فرماید: «یخضمون‏مال الله خضمه الابل نبته الربیع‏» وقتی عثمان به خلافت‏رسید(اقوام و اطرافیان او)مال خدا را خوردند، مانند شتری که‏علف‏های نرم و لطیف بهاری را می‏بلعد «علامه امینی‏» در«الغدیر» آماری را از عطایای عثمان به اطرافیانش آورده که‏نمونه‏ای ذکر می‏شود.

مروان پانصد هزار دینار، ابن ابی سرح، صدهزار دینار، زیدبن‏ثابت، صدهزار دینار، عثمان الخلیفه. در یک مرحله صدو پنجاه‏هزار و در مرحله دیگر دویست هزار دینار از عثمان به هدیه‏گرفتند. این بذل و بخشش‏ها باعث‏شد، فقرا بیش از پیش در فقرزندگی کنند و حقوق عامه مسلمین از بیت المال صرف عیش ونوش وتجمل گرایی عده‏ای معدود شد و یک الت‏سستی و تفرقه و فاصله‏طبقاتی بین مسلمانان به وجود آمد و اتحاد از بین رفت و دیواربلندی بین آحاد مسلمین کشیده شد که آثارش تا به امروز در جهان‏اسلام باقی مانده و قابل مشاهده می‏باشند. گر چه علی علیه‏السلام سعی کرد دوباره سنت پیامبر را در جامعه مسلمین جاری‏کند و آنها را دوباره به آغوش اسلام بازگرداندو اما مردم چنان‏عادت کرده بودند که حاضر نبودند از تجملات و دنیا گرایی دست‏بردارند و مطیع رهبر خود باشند.

● ضربه‏های تجمل در قرون اخیر

تجمل‏گرایی شاهان قاجار در عصر اخیر، باعث‏سقوط کشور ایران‏شد. به طوری که بخاطر تجمل و خوش گذرانی هر روز امتیازی به‏اجانب می‏دادند و با آبرو و حیثیت مردم مسلمان ایران بازی‏می‏کردند و جسم ایران عزیز را تکه تکه کرده و به دست دشمن‏سپردند. جای تاسف این جاست که علاوه بر جدا شدن قسمتی از ایران‏روسیه در «عهدنامه ترکمانچای‏» مبلغ ده کرور هم(مبلغ پنج‏میلیون تومان)به عنوان غرامت جنگی گرفت. فتحعلیشاه شش کرور رااز خزانه پرداخت و برای پرداخت دو کرور دیگر «عباس میرزا»

عاقد قرار داد سخت‏به زحمت افتاد دولت انگلستان هم از احتیاج‏ایران استفاده کرد و با پرداخت مبلغ دویست هزار تومان دو ماده‏از پیمانی را که در سال ۱۲۲۹ با ایران بسته بود. و طبق آن‏مجبور بود در جنگ ایران با دول اروپایی به کمک ایران بشتابدخرید و الغاء کرد. دو کرور دیگر بر ذمه ایران باقی ماند که درجریان قتل «گریبایدوف‏» که ایران هیئت‏حسن نیتی برای عذرخواهی به دربار روس اعزام داشت،! امپراطور روسیه یک کرور از آن‏را به «خسرو میرزا» رئیس هیئت‏بخشید و برای تادیه یک کروردیگر هم پنج‏سال مهلت داد. عهدنامه گلستان و امتیاز حکومت‏برخلیج فارس به بهانه برده فروشی و دادن امتیاز گمرگ و معادن وامثال اینها که هر کدام نیاز به توضیح مفصل دارند، در جای خودقابل تحلیل و تفکر است که تجمل انسان را به کجاها می‏کشاند.

پادشاهی که ادعای حکومت و بزرگی بر کشور دارد اما غلام اجنبی‏شده به قول خود شاه، شمال می‏خواهند بروند روس اجازه نمی‏دهد. به‏جنوب کشور می‏خواهند بروند انگلیس اجازه نمی‏دهد. این چه پادشاهی‏است!؟

این اعمال زشت زمامداران ایران باعث‏شد کم‏کم زنجیرهای اسارت‏و وابستگی به دست و پای مردم شریف ایران زده شود. زمانی که‏امیر کبیر، آن مرد میهن پرست، زمام امور کشور را به دست گرفت‏وارث خزانه‏ای خالی و کسر بودجه و تعهدهای سنگین بود که به‏ایران تحمیل شده بود. «میرزا یوسف مستوفی الممالک آشتیانی‏»

وزیر مالیه که مامور رسیدگی به امور مالی شده بود، پس از بررسی‏گزارش داد که «خزانه کشور دچار ده میلیون ریال کمبود بودجه‏است‏» در صورتی که اصل بودجه از بیست میلیون ریال تجاوزنمی‏کرده است.

و در عصر اخیر، رضا خان وقتی برای دیدار به ترکیه رفت و زرق‏و برق آن جا را دیده به فکر تقلید و ترقی افتاد و تحت تاثیرحکومت «آتاترک‏» قرار گرفت که به قول حضرت امام که فرمود:

من مجسمه آتاترک را در ترکیه دیدم که یک دستش به طرف غرب بودمی‏گفتند این نشانه این است که همه چیز در غرب است . اما رضاخان فقط تجمل پرستی غرب را آورد که عامل وابستگی و انهدام‏فرهنگ خودی بود و می‏رفت که قانون اسلام به دست فراموشی سپرده‏شود و فرهنگ ایران چهره عوض کند که خداوند به دست مرد توانایی‏از سلاله پیامبر عظیم‏الشان اسلام، مردم و کشور ایران را نجات‏داد. مطالبی که ذکر شد، در واقع قابل تحلیل و تفکر می‏باشد تامایه عبرت گردد و تاریخ دوباره تکرار نشود.

زمانی که استعمار گران برای شروع کار در ایران دست‏به کارشدند تا زمینه‏های سقوط ملت ایران و انهدام فرهنگ ایرانی رافراهم کنند از ترویج تجمل شروع کردند.

بنابر نقل سالمندان بزرگوار، برای اولین بار که یهود می‏خواست‏مجری این طرح باشد، به وسیله رایج کردن لباس‏ها و وسایل تجملی‏در ایران شروع به کار کرد. به این صورت که لباس‏های کهنه مردم‏را می‏خریدند و به جای آن‏ها ظرف زیبای چینی و پارچه‏های فاستونی‏می‏دادند که تا آن زمان مردم پارچه‏های دست‏بافت‏خودشان رامی‏پوشیدند. وقتی به سراغ کاسب و بازاری می‏رفتند و می‏گفتند ماپارچه‏های فاستونی (کت و شلواری)خوب به شما می‏دهیم، مردم کاسب‏در جواب می‏گفتند: ما قدرت خرید پارچه‏های شما را نداریم.

می‏گفتند(یهود): ما از شما پول نمی‏خواهیم. در عوض پول، شمامی‏توانید گندم به ما بدهید و اگر جواب می‏شنیدند که گندم هم‏نداریم، باید صبر کنید به موقع رسیدن محصول، قبول می‏کردند که‏اشکالی ندارد شما هر وقت توانستید گندم به ما بدهید.

کشوری که زمانی گندم صادر می‏کرد، حالا وارد کننده گندم ازخارج می‏باشد.

زمانی برای خرید گندم ایران منت ایران را می‏کشیدند و از راه‏عطوفت و مهربانی وارد شده بودند. اما حالا چه؟ از آن جا که‏دشمنان ایران راه وابستگی را از طریق رایج کردن تجمل تجربه‏کرده‏اند، بار دیگر در عصر حاضر این نقشه را به کار گرفته‏اند وجدی هم عمل می‏کنند تا نیروی جوان و سرمایه‏های عظیم کشور رامشغول مد پرستی و تجمل گرایی بکنند. با این تفاوت که این‏بارتبلیغ می‏کنند که جنس خارجی بهتر است(حتی نام و نشان خارجی). باکمال تاسف بر روی لباس‏ها و وسایل زندگی مسلمانان مارک و خطهای‏خارجی زیاد دیده می‏شود. که در مواردی(تقریبا زیاد) پیام‏های زشت‏اخلاقی و شهوانی بر آنها نقش بسته است که علاوه بر تحریک کنندگی‏غرایز جنسی جوانان و گمراه کردن آنها، جوانان عزیز را از درس وفعالیت نیز باز می‏دارد و آرامش روحی آنها را به هم می‏ریزد.

اولین گام این سقوط، اول در خانواده برداشته می‏شود و این‏تخریب فرهنگ به دست‏بزرگان خانواده صورت می‏گیرد، چرا که درهنگام خرید توجه ندارند که سرمایه کشور و دست رنج‏خود را درنهایت‏به جیب چه کسانی می‏ریزند و در مقابل خواسته‏های سطحی وزودگذر فرزندان خود، زود تسلیم می‏شوند، در حالی که اگر بافرزندان عزیز خودشان با منطق برخورد کنند و آنها را ازواقعیت‏ها آگاه کنند مسلما فرزندان فهیم ایران زمین خود حاضرنخواهند شد لباسی را که غرب و صهیونیسم(آمریکا)و (اسرائیل)باصدای بلند فریاد بزنند: مرگ بر.... در چنین شرایطی، این شعارهااثر چندانی نخواهد داشت و ریشخند آنها را هم به دنبال خواهدداشت و مردم هندوستان زمانی که می‏خواستند از استعمار انگلیس سرپیچی کنند و خود را آزاد کنند به دستور رهبرانشان همه مردم(به‏جز اندک)پوشیدن و استفاده از وسایل خارجی انگلیسی را بر خودشان‏تحریم کردند، حتی مدتها مردم هندوستان در غذای خود از نمک‏استفاده نکردند، زیرا امتیاز نمک کشورشان به دست استعمار بود ودچار بیماری شدند.

اگر این نقاب مرغوبیت جنس خارجی و یا استحکام آن به کنار زده‏شود، چهره کریه وابستگی و ذلت و پوچی و انهدام فرهنگ ایرانی درپشت آن به چشم می‏خورد.

هرگاه جامعه‏ای یا افرادی، از درون به وسیله موریانه تجمل‏گرایی بپوسد، هر کس می‏تواند با یک ضربه کوچک او را نقش بر زمین‏کند. اگر مردم انقلابی دیروز و نسل آگاه امروز سلاح ایمان وهشیاری انقلابی خودشان را بر زمین بگذارند و پایبند اصول انقلاب‏خود نباشند، ارزش‏های اسلامی و انقلابی جای خود را به ارزش‏های‏مادی خواهد سپرد و بیم آن می‏رود که مردم مجاهد و انقلابی ایران،خود در فرهنگ اجانب جذب و هضم گردند که در این صورت فاقد هرگونه اراده برای آبادانی و شکوفا کردن استعدادهای غنی کشور ومردم خود خواهد شد. هیتلر می‏گوید: اگر آلمان بدون دفاع ماند، به خاطر اسلحه نبود. او فاقد اراده لازم برای دفاع بود. اگر من‏به دست راستی‏ها می‏گفتم غفلت‏شما باعث‏شد که یهودیان توانستنددر سال ۱۹۱۸ قدرت را به دست گیرند، برای حل این مشکل نبایدپرسید: چگونه اسلحه بسازیم؟ بلکه باید فت‏با چه تدبیری می‏توان‏ملت را از لحاظ اراده تا جایی بالا برد که بتواند اسلحه به دست‏بگیرد. وقتی چنین احساسی در قلبی به وجود آمد، اراده‏اش خواهدتوانست هزاران راه برای به دست آوردن اسلحه خلق کنند. ده قبضه‏هفت تیر دست‏یک مرد بی غیرت(بی‏اراده)بدهید نمی‏تواند یک گلوله‏خالی کند. این اسلحه از یک چماق که به دست مرد شجاعی داده‏ایدکم ارزش‏تر است. نسل عزیز جوان با توجه به طرز فکر هیتلر که یک‏رجل سیاسی می‏باشد، باید دقت کنند و بیدار شوند که مردم ایران‏با اراده آهنین و با دست‏خالی به قول(هیتلر)با چماق به نبردطاغوت و سلطه گران رفتند. اگر غرق در تجملات بودند که فرصت توجه‏به مسائل سیاسی آن روز را نداشتند.

گرچه نسل حاضر در صحنه مبارزاتی انقلاب اسلامی حضور نداشتند به‏خاطر صغر سن یا هنوز به دنیا نیامده بودند اما با مایه گرفتن‏از والدین بزرگوار خود و مردان میادین نبرد آن روز، خود به‏انقلاب دیگر دست‏بزنند و حمله‏های فرهنگی را دفع کنند و خودشان‏فرهنگ ساز جامعه خودشان باشند و دوباره نام ایران را درعرصه‏های فرهنگی بین المللی بر سر زبان‏ها و محافل علمی فرهنگی‏زنده‏تر کنند. هر چند قدم‏های اول برداشته شده و جوانان گرانقدر،در مسابقات علمی افتخارات قابل توجهی کسب کرده‏اند، اما نبایدبه آنها اکتفا شود و امید است جوانان دیگر به تاسی از آن‏عزیزان افتخار آفرین، در صدد افتخار آفرینی‏های بسیاری باشند وخود را در مقابل ویروس تجمل گرایی و فنا شدن به دست آن واکسینه‏کنند.

به امید روزی که شعار مرگ بر.... به شعور انقلابی تبدیل شده‏باشد. آن روز است که واقعا غرب و صهیونیسم مرگ خود را جلوی‏چشمان خود مشاهده خواهند کرد و خواب برای همیشه از چشمان آنهاخواهد رفت، ان شاءالله. اگر امروز به این توطئه غرب و... جواب‏مثبت داده شود، جهان اسلام قربانی مد پرستی شده و روز به روزقربانی زیادتر خواهد شد، دین در معرض فروش قرار خواهد گرفت وسرمایه‏های ملی، خصوصا جوانان عزیز به سرعت از دست‏خواهند رفت.

این غارتگران مال و جان به هیچ عنوان دوستدار مردم مسلمان‏نیستند. آنها حتی به هم کیشان خود نیز رحم نمی‏کنند، چه رسد به‏مردمی که آنها را سرچشمه بدبختی‏های خود می‏داند.

یهود وقتی که از کشورهای جهان، یهودیان را جمع کردند تا به‏فلسطین اشغالی ببرند، افرادی را که قادر به کار زیاد نبودندنمی‏بردند.

فاطمه وثوقی