چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
در گیرو دار ساخت ها
میشل فوکو معتقد است که اکثر کسانی که خود را ساختارگرا مینامیدند یا به آن شهره بودند، معنای دقیقی از آن در دست نداشتند. مثلاً لئو استروس، مبدع انسانشناسی ساختارگرا، ساختارگرایی را کشف عناصر ثابت و نامتغیر در پشت عناصر متکثر و پراکنده میدانست و یا نوام چامسکی در حوزه زبانشناسی ساختارگرا، ساختارگرایی را کشف قواعد ثابت زبانها میدانست و معتقد بود که همین عامل هم سبب ترجمهپذیری زبانها به همدیگر میشود. ژان پیاژه، ساختارگرایی را کشف قواعد خودسامان میدانست.
تفاوتها اساسیتر از اینها بود مثلاً برای استروس ساختارها سراسر انتزاعی بودند ولی برای آلتوسر به مثابه یک مارکسیست ساختارگرا، ساختارها ملموس و کاملاً عینی بودند.
ولی ساختارگرایان نقاط اشتراکی دارند که آنها را در ذیل نام ساختارگرا جمع میکند. اشتراکاتی که بیشتر در روششناسیهایشان نمود مییابد. ساختارگرایی به لحاظ روششناختی در برابر فردگرایی روش شناسانه از جمعگرایی روش شناسانه دفاع میکند. تأکید ساختارگرایان بر چشمپوشی از پدیدههای منفرد و متفرق است تا با نگاهی نظاممند به یک سری ثابتها و قوانین تغییرناپذیر دست یابند. ساختارگرایی به عنوان جنبشی عریض و طویل که از زبان شناسی شروع شد و عرصههایی چون نشانهشناسی، ادبیات، نظریه فیلم و در نهایت علوم اجتماعی را پیمود و در تمام این مطالعات به دنبال قواعد «کلی» و اساسی بود از این لحاظ مکتبی وحدتگراست.
ساختارگرایان پدیدههای سیاسی و اجتماعی را بسان کلها در نظر میگیرند، این کلها چیزی بیش از اجزای تشکیلدهندهشان هستند. این نظریهپردازان، مفهوم ساختار را برای نشان دادن مؤلفههای اجتماعی و غیر فردی به کار میبردند، مؤلفههایی که با فراهم آوردن مجموعهای از منعها و ترغیبها بر فاعلان اثر میگذارند و کنشگران هم رفتار خود را با ساختارها هماهنگ میکنند.
میتوان گفت ساختارگرایی روایتی مدرنتر از «کلگرایی» است که فرضش بر این است که: عاملان آگاه آفریننده آن نظام یا سیستم معنایی نیستند که در آن زندگی میکنند، برعکس در مقام سوژههای اجتماعی، آنان آفریده این نظام یا سیستم هستند و در درون آن زندگی میکنند.
ساختار، خصیصهای از سیستم اجتماعی است که در طول مدتی طولانی پایدار میماند و این که خواص ساختار استقلال بسیار زیادی از افرادی دارند که در آن ساختار واجد سمتی هستند. ساختار بر آزادی افراد قیودی مینهد.
ساختارگرایان اطمینان داشتند که روشی را یافتهاند که منجر به کشف معنای حقیقی نهایی و ذاتباورانه در هر موضوع مورد بررسیشان خواهد شد. آنها تأکید داشتند که روشی علمی را در اختیار دارند و کشف حقیقت تنها از طریق کار آنان ممکن خواهد بود. لوی استروس خود را دانشمند و ساختارگرایی را روشی علمی میدانست. ساختارگرایی نقش سوژه را از تحقیق حذف میکنند تا به کشف «کلیت»ها نائل شوند که سوژه را بر میگیرند.
برای مثال امیل دورکم که شارحان ساختارگرایی از وی به عنوان تبار پیش از تاریخ ساختارگرایی نام میبرند (چون مفهوم ساختارگرایی در دهه ۷۰ وارد گفتمان علوم اجتماعی شد)، با تأکید بر کلگرایی روش شناسانه معتقد بود که جامعه واقعیتی غیر قابل تقلیل به وجود افراد است. و همچنین توضیح رفتارهای فردی تنها از طریق شناخت قوانین اجتماعی و غیر شخصی حاصل میآید. از این رو بود که میگفت فردیترین عمل انسانی (مثل خودکشی) واقعیتی سراسر اجتماعی است و شرایط پیش آمدنش را جامعه فراهم میآورد.
دورکم با خلق مفهوم «وجدانجمعی» نشان داد که جامعه، مجموعهای است از باورها و احساسات مشترک که فضای زیستی را میسازد که فرد در آن فضا زیست میکند. از نظر وی، فرد از جامعه به مثابه یک کلیت زاده میشود نه بالعکس. برای وی مفهوم «خود فردی» مفهومی سطحی و پیش پا افتاده بود که اصلاً ابزاری مناسب در جهت شناخت پدیدههای اجتماعی نمیباشد. بهزعم دورکم، این بازنمودهای جمعی هستند که ذهن انسان و جهان زیستی وی را میسازند.
ساختارگرایی بیش از هر کس دیگری مدیون زبانشناس سوئیسی یعنی «فردینان دو سوسور» است که برای اولین بار روش «همزمانی» که روشی غیرتاریخی برای مطالعه پدیدهها در فضای منجمد و بیزمان بود را وارد زبانشناسی کرد و آن را در برابر مطالعات رایج «در زمانی» یعنی مطالعات تاریخی قرار داد.
از نظر سوسور زبان ساختاری خودبسنده است که نه گذشتهای دارد نه آیندهای، بلکه فعالیتی خودبسنده و خودتنظیمگر است. وی زبان را نهادی اجتماعی میدانست که قواعد خاص خود را داشت و پیش شرط استفاده از آن یادگیری همین قواعد بود. او زبان را نظامی قراردادی میدانست و معنا را نه در درون واژهها بلکه در نحوه ارتباط و حتی تفاوت واژها با هم میدانست. این مسئله بود که وی را از جوهرگرایی زبانشناسی پوزیتویستی دور کرد.
فعالیت زبانی مثل بازی شطرنج است. فرد هر تاکتیکی را که میپسندد، میتواند اجرا کند ولی پیش از اینها باید مجموعهای از قواعد و قراردادها را درونی کند در غیر این صورت بازی بدون آنها اصلاً میسر نیست. در واقع زبان قطعهای از جامعه در ذهن فرد است که حتی خصوصیترین کنشها مثل اندیشیدن بدون آن امکانپذیر نیست.
نخستین کسی که این روششناسی را در علوم اجتماعی و بویژه در انسانشناسی به کار برد، «لئو استروس» مبدع انسانشناسی ساختارگرا بود. وی سوژه را به کل، فاقد اراده و اختیار میدانست که به طور بیوقفهای در زیر ساختارهای فرهنگی اسیر است. از نظر وی، جامعه بسان سامانهای از «نشانه»هاست که معنایشان نه در فراسوی جامعه بلکه در دل همان فرهنگ است.
استروس کار دانشمند علوم اجتماعی را با کار دانشمندان زمین شناس مقایسه میکرد و معتقد بود همان گونه که آنها تکثری از آب و هواها و مناطق جغرافیایی را در تنها چند لایه زمین شناسانه خلاصه میکنند، دانشمندان علوم اجتماعی هم باید به کشف ساختارهای بنیادین جامعه نائل آیند.
اساس کار وی را میتوان یافتن منطق پشت هر چیز بی منطق دانست. از نظر وی، رمز گوناگونی فرهنگی را باید در ساختارهای شناختی، یعنی همان الگوهایی که ذهن بشر بر واقعیت تحمیل میکند، باز جست.
نقطه عزیمت وی در تحلیل فرهنگ، ساختارهای نمادین است. وی از آنجا میآغازد که فرایند طبقهبندی در واقع نحوه عملکرد مغز را در قالب جفتهای دوتایی بازسازی میکند. به بیان دیگر، مکانیسم ذهن بشر مبتنی بر تقابلهای دوتایی است. از این رو ما با جفتهایی مثل گرم/ سرد، پخته/ خام، ترش/ شیرین، زن/ مرد و... روبهرو هستیم. این تقسیمبندی به جفتهای دوتایی، رکن اساسی معنادهی به اشیاست. مثلاً ما معنای پخته را تنها وقتی میفهمیم که دیگر جفت آن یعنی خام را در ذهن حی و حاضر کنیم. این مکانیسم ذهنی را فرهنگ به ذهن فرد اعمال میکند. در واقع فرد از طریق مکانیسمی به جهان مینگرد که برساخته فرهنگ وی است. به نوعی یعنی اعتقاد به تقدم ساخت فرهنگ و جامعه بر آگاهی سوژه. از نظر وی، معنا محصول روابط ساختاری است.
برداشت سیاسی از تفکر ساختارگرایانه استروس کمی بدبینانه است چون با فرض محدودیتهای فزاینده که در برابر امکان تحول و تغییر انسان و جامعه وجود دارد، اندیشه انقلاب منتفی است. چون با فرض این که انسانها همان گونه میاندیشند که فرهنگ و جامعهشان به آنها القا میکند، نه تنها فرض انقلاب بلکه حتی تاریخ هم چیزی پوچ و مهمل مینمایاند. از نظر میشل فوکو به عنوان اندیشمندی که بشدت تحت تأثیر ساختارگرایی است (بخصوص در دیرینهشناسی دانش)، تغییر اجتماعی را عاملان به وجود نمیآورند- در واقع عاملان صرفاً حاملان یک سیستم یا نظام گفتمانی هستند و خود آنها را همین سیستم یا نظام گفتمانی میآفریند.
فوکو خود را ساختارگرا نمیدانست اما ساختارگرایی را یـکی از عـــالیترین روششناسیها در علوم انسانی به شمار میآورد. از نظر وی، ساختارگرایی به دو دلیل دارای اهمیت است؛ اول، به دلیل این که از برداشتهای سادهانگارانه تکخطیگرا در مطالعه تاریخ پرهیز کرد و دوم این که از شاخههای دیگر به جز تاریخ مثل مردمشناسی، زبانشناسی، تحلیل ادبی، اسطورهشناسی و اقتصاد در فهم کنش انسانی سود جست. فوکو نقدهایش به ســــاختارگرایی را اینچنین ابراز میکند که ساختارگرایی به مسئله «گسست» بیتوجه است.
گسست از نظر وی، همان مفهومی است که مورخ باید دائماً درصدد یافتن آن باشد و میگوید: تضاد میان ساختار و فراشد «دگرگونی» نه تنها در تشخیص حوزه تاریخی بلکه- بی هیچ شکی- حتی در تعریف روش ساختگرا از اهمیتی برخوردار نیست. در واقع فوکو به نوعی ساختارگرایی را متهم به فقدان بینش نسبت به پویاییها و گسستها مینماید. از نظر وی باید در برابر تمام ساختهای پیشینی که پیوسته و همبسته مینمایانند، رویکردی پرسشگرایانه اتخاذکرد. در نگاه ساختارگرایانه «کارگزار» اجتماعی آگاهانه از سطح تحلیل حذف و طرد میشود تا به مطالعه کامل ساختها پرداخته شود، ساختهایی که خودبسنده و خودتنظیمگرند و همواره سوژه اجتماعی را دستکاری میکنند و تحت تأثیر قرار میدهند. این رویکرد ساختها را بر فراز هرم اجتماعی قرار میدهد و فرد تنها با توجه به موقعیت و جایگاهی که در درون ساختها اشغال میکند، قابل درک است.
برخی دیگر در مورد نتایج ساختارگرایی این گونه بیان میدارند که با فرض این که تفکر انسانها با فرهنگشان مقید میشود به این میرسیم که «عقلانیت»ها وابسته به فرهنگها هستند و از این رو عقل مقولهای سراسر نسبی و درون فرهنگی میباشد. از این رو ساختارگرایان از عقلانیت ناب نمیگویند. در واقع این رویکرد میپذیرد که افراد مختلف با طرز تفکرات مختلف، ساکن جهانهای مختلفند. از این رو ملاک صدق/ کذب اصیلی وجود ندارد تا با آن به همه فرهنگها بنگریم چون فرهنگها بسان ساختارهایی قیاسناپذیرند.
منابع در دفتر روزنامه موجود است
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست