دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پرواز در آسمان نا امن


پرواز در آسمان نا امن

وقتی نام مصر عنوان می شود یک تاریخ و تمدن کهن در جلوی چشم ما نمایان می گردد و شاید این نگاه ما را نسبت به امروز مصر غافل کرده است روابط ملت ایران و مصر دوره های متفاوتی را پشت سرگذاشته است و امروز در نقطه ای مبهم از روابط به سر می بریم

وقتی نام مصر عنوان می شود یک تاریخ و تمدن کهن در جلوی چشم ما نمایان می گردد و شاید این نگاه ما را نسبت به امروز مصر غافل کرده است. روابط ملت ایران و مصر دوره های متفاوتی را پشت سرگذاشته است و امروز در نقطه ای مبهم از روابط به سر می بریم. مطمئنا روابط دولت های ایران و مصر تاثیر عمیقی بر روابط بین ملتهای این دو کشور گذاشته است.

آنچه که امروز باید در روابط ما با مصر مد نظر قرار گیرد و باید دنبال یافتن آن باشیم ، تاثیرات و بازتاب های امواج انقلاب اسلامی در مصر است. تاثیراتی که درملت، دولت و جایگاه این کشور داشته است. با این موشکافی می توانیم بر تقویت رابطه ی ایران و مصر ارزش گذاری نماییم.

مصر رهبر جهان عرب بود که با دست خود این جایگاه را به نزول کامل رساند؛امضا قرارداد کمپ دیوید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی امواج و پیام آن محصور در مرزهای ایران نگشت و جهان را متاثر نمود. ملت و به خصوص نخبگان اسلامگرای مصر نیز مجذوب این معجزه قرون گردیدند به طوری که حرکتها و مبارزات اسلامی که پس از انقلاب اسلامی در مصر صورت پذیرفت ، همه به نوعی انقلاب را الگو قرار داده بود. در سرکوب ها و بازداشت های وسیعی که در سالهای پی از انقلاب اسلامی ایران در مصر رخ داد ، اسناد به دست آمده نشان از مطالعه و استفاده از جزوات مربوط به تعالیم قدسی حضرت امام(ره) و الگو برداری از انقلاب اسلامی بود. اکنون نیز گروه هایی همچون اخوان المسلمین در بعضی امور دیدگاه های نزدیکی با افکار انقلابیون ایران دارند و این نشان از زمینه ی وسیع برای ابلاغ پیام انقلاب اسلامی است.

از سوی دیگر پس از انقلاب اسلامی وضربه ی مهلکی که به منافع آمریکا نه تنها در خاورمیانه بلکه در جهان واردشد،نیاز بود تا تدابیری برای کنترل منطقه و احیای جایگاه از دست رفته اندیشیده شود. قبل از انقلاب طبق دکترین نیکسون ایران وعربستان ۲ ستون حفظ منافع آمریکا محسوب می گردیدند که البته ستون نظامی – سیاسی آن یعنی ایران از اهمیت فراوانی برخوردار بود. پس از انقلاب وبا فروریختن این ستون نظامی -سیاسی ، توجه آمریکا به عربستان معطوف شد اما عربستان فاقد زمینه های مناسب برای پذیرش ایمن مسئولیت بود به همین دلیل مصر برای این ماموریت خطیر انتخاب شد. هرچند با حضور مستقیم نظامی آمریکا در منطقه دکترین نیکسون کم اهمیت وتاحدودی منقرض گردید اما نقش یکی از پلیس های منطقه ای کمربند امنیتی /امریکا را عهده دار شد.

در نگاه دیگر مصر دریافت کننده ی کمک های مالی ایالات متحده است و از آن ارتزاق می کند پس با این مسئله می توان جایگاه آمریکا در سیاست خارجی مصر را یافت. عملکرد مصر در راستای منافع ایالات متحده است و مهمترین منفعت آمریکا رژیم صهیونیتی است.

اگر مصر را محور سازش تلقی نماییم باید نقش آن را در مسائل منطقه به خصوص فلسطین در حاشیه نگاه داریم و یا مانع بزرگ مصر یعنی حسنی مبارک را از سر راه منافع جهان اسلام برداریم.

حاشیه نگاه داشتن مصر تا حدودی به تقویت مسائل داخلی(تقویت بنیه های اقتصادی،سیاسی،فرهنگی، علمی،امنیتی و...) بر می گرددواز سوی دیگر یارگیری در منطقه و تقویت جایگاه دوستان ایران و دلدادگان انقلاب اسلامی در منطقه را طلب میکند که خودبه خود به تعارض با رژیم های متحجر منطقه می انجامدو از این سو تعارض با یک نظام به صورت مستقیم(البته این مقابله و تعارض لزوما نظامی نیست) با یک رژیم راحتر و سهل تراز مقابله با چندین کشور به طورهمزمان است. البته وابستگی های متقابل بین رژیم های متحجر منطقه و این رژیم ها با آمریکا و استکبارجهانی نوعی درهم تنیدگی بین این دو نظر پدیده آورده است ولی هرکدام می تواند نسبت به عنوان مطرح شده غلظت بیشتری داشته باشد.

ازآنجایی که امکان سرنگونی این رژیم یا لااقل تغیرر رفتار در حکومت مبارک از راه نظامی برایم ما دراولویت نیست پس باید تقابل نرم رسانه ای فرهنگی را به وجود آوریم. بدون آنکه حساسیت رژیم مصر برانگیخته شود باید از این زمینه ای که مصر دارای آن می باشد (یعنی ظرفیت پذیرش امواج اسلام ناب) استفاده کرد و آنها را سیراب نمود تا آنها بتوانند نظامی برآمده در بطن خود یعنی مردم، را پدید آورند و سیاستی مستقل را در منطقه در پیش گیرند و مصر را به جایگاه اصلی آن بازگرداند.ارتباط با مردم مصر باید از کانال های گواناگون صورت گیرد از طریق رادیو و تلویزیون عرب زبان(مثل العالم که دفتر آن در مصر پلمپ شد) ، پایگاه های خبری – تحلیلی در فضای سایبر با هدف تاثیر گذاری در مصر، جذب و پذیرش دانشجو د دانشگاه ها و حوزه های علمیه ی کشور، رابطه با فعالین دانشجوی مصر در خارج از مصر ومهمترین مرحله بازگشایی کنسولگری یا سفارت جمهوری اسلامی ایران در قاهره برای ارتباط گسترده با بدنه ی مردمی مصر، ارتباط با گروه های اجتماعی مصری، رصد تحولات مصرو.. .

هر چند که نمی توانم دیدگاه های خانم رجایی فر را کاملا تایید کنم اما این مسئله که نگاه به رابطه ی ایران و مصر باید از دیدگاه حضرت روح ا... باشد را اصل اساسی طرح ایجاد رابطه می دانم و از سوی دیگر این ایجاد رابطه باید با اوج عزتمندی صورت گیرد. البته گفته های سخنگوی وزارت امورخارجه را بسار کلی و ناقص (مانند همه ی دیپلمات ها) میدانم اما جای دادن آن پس از مصاحبه ی دکتر رجایی فر خود نوعی جهت دهی به خواننده است.

اگر بتوان با این دیدگاه وارد این عرصه گردید و دوباره در گیرودار مصلحت اندیشه ای دیپلماتیک و ترس مابانه قرار نگرفت و خط امامی عمل کرد می توان به رابطه با مصر مثبت نگریست.

محمد حسین فرهادیان

Olomc.blogfa.com