یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

صداهای نو از بانگ های کهن


صداهای نو از بانگ های کهن

نگاهی به تجربیات حسین علیزاده در دهه ۶۰

دهه ۶۰ از منظری اجتماعی- فرهنگی به شدت تحت تاثیر فضای سیاست زده یی قرار داشت که جامعه ایران را دربر گرفته بود. در سال های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب و دوران پرالتهاب جنگ تحمیلی، دغدغه های فرهنگی و هنری طبیعتاً در درجه یی بسیار پایین از اهمیت قرار داشتند و شاید به همین دلیل است که آثار به جا مانده از آن دوران رنگ و بویی بسیار ویژه و متفاوت دارند. مساله موسیقی، خود به کلی و از پایه و اساس منشاء بروز اختلاف نظر بود تا جایی که باعث بروز قضاوت های نادرست و نابجای بسیاری شده بود و بسیاری از موزیسین های ایرانی تا مدت ها نمی دانستند اثر هنری خود را چطور مورد عرضه و قضاوت قرار دهند. دقیقاً در همین دوران بود که شاهد حضور آثاری بودیم که بنا به دلایل متفاوتی، به نوعی تبدیل به نماد موسیقی در دهه ۶۰ شدند که از این میان آثاری با کیفیات نه چندان بالا و بیشتر به واسطه حمایت رسانه یی در آن دوران به شهرت و محبوبیت رسیدند، آثار دیگری نیز به واسطه ارزشمندی هنری شان ماندگار شدند مانند آلبوم بیداد (پرویز مشکاتیان- محمدرضا شجریان) و قطعه نی نوا اثر حسین علیزاده. حسین علیزاده فعالیت حرفه یی خود را در سال های میانی دهه ۵۰ آغاز کرد و از همان ابتدا خود را به عنوان یکی از جوانانی که حرف های زیادی برای گفتن دارند به علاقه مندان هنر و موسیقی معرفی کرد. در روزهای حساس پیش از انقلاب و در سال های آغازین پس از انقلاب نیز با ساختن سرود و تصنیف های گوناگون و همچنین با خلق آثاری چون حصار و سواران دشت امید (که نمونه هایی بسیار قابل تامل در زمینه تاریخ تحول موسیقی سنتی ایرانی به حساب می آیند) نشان داد از قابلیت های بسیاری برای همراه کردن هنر با زمانه برخوردار است.

دهه ۶۰ برای علیزاده شاید یکی از مهم ترین دوران هنری به حساب آید چرا که از پس تجربه های دهه ۵۰ و تلاش برای ارائه آثار نو و متفاوت، دورانی ظهور می کند که علیزاده خود را در دنیای موسیقی تثبیت می کند. در واقع پس از تجربه های پراکنده یی چون همکاری های جسته و گریخته با کانون چاووش، ساختن اولین موسیقی فیلم (چوپانان کویر)، تحقیق در زمینه موسیقی نواحی ایران و کارهای منتشرشده و منتشرنشده فراوان مانند تکنوازی های ماهور و سه گاه (هجرانی)، سرودهای آذربایجان و... علیزاده به طور جدی نوشتن موسیقی برای آنسامبلی متفاوت را در دستور کار خود قرار می دهد و یکی از ماندگارترین آثار موسیقایی خود و شاید یکی از جاودانه ترین آثار موسیقایی در تاریخ موسیقی ایران را خلق می کند؛ نی نوا.

● نی نوا

نی نوا نه تنها به دلیل تکرارهای مکرر و بعضاً آزاردهنده رادیو- تلویزیونی که بیشتر به دلیل ارزشمندی های هنری که دارد در نوع خود نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران به حساب می آید. اثری که چه از دیدگاهی موزیکال چه از منظری کاملاً جامعه شناختی یکی از آثار مهم شمرده می شود و همواره از سوی منتقدان به عنوان یکی از برجسته ترین آثار علیزاده نام برده می شود. علیزاده در این سوییت برای ارکستر زهی و سولوی نی، برای دومین بار به سراغ دستگاه نوا می رود که همواره دستگاه مورد علاقه اش به حساب می آمده و می آید. (اولین بار علیزاده در جشن هنر شیراز با همکاری گروه عارف برنامه یی کاملاً نو و متفاوت از این دستگاه ارائه داده بود.) علیزاده در نی نوا از ارکستر زهی به شیوه یی کاملاً مدرن و با استفاده از آکوردهای ویژه و خاص در کنار سولوی نی به عنوان نمادی از یکی از سنتی ترین سازهای موسیقی ایرانی به شیوه یی بسیار هوشمندانه استفاده می کند. مساله مهم و قابل توجه در قسمت هایی از این کار، حضور دغدغه همیشگی علیزاده در استفاده از خط های کنترپوان آوازی با کمترین توجه به حضور ریتم است که به نوعی در آینده کاری علیزاده نقش مهمی را در موسیقی نویسی برای گروه همخوانان بازی می کند که نمونه هایی از آن به ویژه در موسیقی دلشدگان، نوبانگ کهن و رازنو کاملاً مشهود است.

نی نوا را گذشته از اینکه می توان سفری موزیکال به دستگاه نوا به حساب آورد، از جهات دیگری نیز بسیار قابل تامل است چرا که در واقع علیزاده در اولین آزمون مهم پارتیتورنویسی به سبک غربی، شیوه خاصی از هارمونی نویسی را ارائه می دهد که به رغم تصور بسیاری مبنی بر تاثیرپذیری علیزاده از موسیقی سربداران (اثر فرهاد فخرالدینی)، ویژگی های منحصر به فرد خود علیزاده در آن نمایان است و می توان روند رو به رشد این طرز تفکر هارمونیک را در بسیاری از موسیقی فیلم های نوشته شده از این آهنگساز نیز به وضوح مشاهده کرد که از آن میان می توان به نمونه هایی چون دلشدگان و گبه اشاره کرد. در واقع علیزاده در سال های آغازین دهه ۶۰ به وضوح به سمت ابزار موسیقی غربی گرایش داشت و علاوه بر نی نوا، در آثاری چون رویا و عصیان (که در قالب آلبوم آوای مهر در سال ۱۳۷۰ به بازار عرضه شدند) نیز به نوعی کسب تجربه در زمینه ساخت موسیقی در فضاهای نئورمانتیک و مدرن موسیقی غربی اروپایی را سرلوحه کار خویش قرار داد. به هر روی نی نوا یکی از مهم ترین آثار علیزاده در دوران آغازین زندگی هنری اش به حساب می آید؛ اثری که پس از آن پنج سال طول کشید تا علیزاده دوباره به صحنه موسیقی ایران برگردد. این بار در فضایی متفاوت و با حرفی نو؛ شورانگیز.

● شورانگیز

در سال ۱۳۶۷ برای موسیقی سالی بسیار مهم به حساب می آید؛ سالی که در آن گروه عارف و شیدا به سرپرستی حسین علیزاده پس از سال های طولانی و پس از خاتمه جنگ هشت ساله، روی صحنه می رفت تا برنامه یی متفاوت در بیات ترک و شور اجرا کند. حاصل همکاری علیزاده و شهرام ناظری، شورانگیز نام گرفت که در نوع خود یکی از مهم ترین آثار علیزاده به حساب می آید. در واقع علیزاده پس از سکوتی نسبتاً طولانی با اثری کاملاً نو و سرشار از ایده های متفاوت در جهت برداشتن گامی آوانگارد در زمینه موسیقی سنتی ایران دوباره به صحنه موسیقی پا نهاد. آلبوم شورانگیز شاید امروزه از دیدگاهی فرمال اثری نسبتاً معمولی به نظر برسد اما در دوران خود ویژگی های منحصر به فردی در زمینه رپرتوار سنتی ایرانی را به نمایش گذاشت و تلاش علیزاده در جهت دوری جستن از قید و بندهای فرمال در جای جای این اثر کاملاً مشهود است گو اینکه به هر روی این تلاش در جهت خلق حرکتی نو و متفاوت در پاره یی از موارد به چالش کشیده می شود. استفاده از چهارمضراب به عنوان اولین قطعه این مجموعه در نوع خود یکی از جسورانه ترین حرکت های علیزاده در زمان خود به حساب می آید. اهمیت دادن به تکنوازی میان قسمت های مختلف به مثابه یک اینترلود و استفاده از ردیف به عنوان یک راهنما و نه به عنوان یک دستورالعمل کلی از ویژگی های دیگر این کار به حساب می آید.

در واقع شورانگیز اولین اثر از سه گانه اواخر دهه ۶۰ علیزاده به حساب می آید؛ سه گانه یی که علاوه بر این اثر، آلبوم های رازونیاز و صبحگاهی را نیز شامل می شود؛ سه گانه یی که از ویژگی های مهم آن می توان به استفاده از آنسامبل سنتی، تکیه بر ردیف به عنوان یک مرجع الهام دهنده، عدم تکیه بر قوانین سنتی رپرتوار سنتی، حذف پیش درآمد و رنگ، حضور یک قطعه ریتمیک همراه با آواز و جواب ارکستر، حضور یک دونوازی به عنوان یکی از نقاط عطف و ویژه در تمامی این آلبوم ها اشاره کرد. در واقع استقبال از آلبوم و کنسرت شورانگیز به گونه یی بود که علیزاده را در دو آلبوم یادشده تا حدی از منظر فرمال به ورطه تقلید از شورانگیز کشاند؛ تقلیدی که شاید مهم ترین نمودش را در تلاش علیزاده برای ارائه دونوازی سه تار با شعاری در آلبوم رازونیاز و دونوازی با فرج پوری در آلبوم صبحگاهی می توان یافت که هیچ کدام از آنها نه از دیدی صرفاً عامه پسندانه نه از منظری موسیقایی در حد و اندازه های دونوازی معروف علیزاده و ارشد تهماسبی در آلبوم شورانگیز به حساب نمی آیند.

در واقع شورانگیز نیز به مانند نی نوا یکی از مهم ترین آثار علیزاده در دهه ۶۰ به حساب می آید؛ اثری که شاید آغاز یک پایان برای علیزاده بود، چرا که پس از سه گانه شورانگیز - رازونیاز - صبحگاهی و موسیقی دلشدگان، علیزاده کمتر به سراغ ارکستر سنتی رفت و تلاش خود را برای یافتن صداهای متفاوت تر و جدید تر به کار بست و در ادامه فعالیت هایش به مقوله های دیگری اهمیت داد که از آن میان می توان به تلاش وی در جهت ارائه بداهه نوازی و تکنوازی های متفاوت و توجه بیشتر به مقوله سازهای کوبه یی و گروه خوانی اشاره کرد که در پی این طرز تفکر آلبوم ترکمن به عنوان پایه گذار بداهه نوازی ها و تکنوازی های آینده علیزاده از جایگاه ویژه یی برخوردار است. در واقع ایده نوشتن قطعه ترکمن در اثر یکی از همین بداهه نوازی های علیزاده در یکی از کنسرت هایش در خارج از ایران شکل گرفت و پایه ریزی شد. گرایش علیزاده به سمت استفاده از سازهای کوبه یی، صداهای ویژه و نو و استفاده از گروه هم آوایان در یکی از ماندگار ترین و شاید انتزاعی ترین آثار دهه ۶۰ علیزاده برای اولین بار به وضوح خود را نمایان می سازد. .

● نوبانگ کهن

نوبانگ کهن از دیدگاهی صرفاً فرمال یک اثر کاملاً سنتی به حساب می آید؛ در این اثر که در دستگاه شور (که به قولی کامل ترین و مهم ترین دستگاه در ردیف موسیقی سنتی ایرانی به حساب می آید) نوشته و اجرا شده است، با وجود اینکه کلیت کار تا حد زیادی به سنت های موسیقی ردیفی وفادار مانده است (کهن)، به دلیل استفاده از سازهایی مانند سرنا، کرنا و دهل که در رپرتوار موسیقی ردیفی جایگاهی نداشتند، نشان دهنده تلاش خالقان اثر (حسین علیزاده و خسرو سلطانی) در جهت خلق فضای صوتی جدید (نوبانگ) است.

در واقع نوبانگ کهن نه تنها به دلیل استفاده از سازهای متفاوت ذکر شده، که به خاطر حضور گروه هم آوایان و شیوه جدیدی که علیزاده از آوازخوانی گروهی در قالب موسیقی سنتی ایرانی ارائه داده است از اهمیتی قابل توجه برخوردار است. این شیوه استفاده از آواخوانی های گروهی در ابتدای امر از جانب منتقدان مورد حمله های بسیاری قرار گرفت اما علیزاده باز هم از این شیوه موسیقی نویسی در کارهای بعدی اش نیز استفاده کرد که از آن میان می توان به قسمت هایی از موسیقی فیلم دلشدگان و آلبوم آوای مهر در اواخر دهه ۶۰، راز نو در دهه ۷۰ و آلبوم به تماشای آب های سپید در دهه ۸۰ اشاره کرد که همواره یکی از دغدغه های اساسی علیزاده نیز به حساب می آمده است.نوبانگ کهن که شاید کمتر از دیگر آثار مهم علیزاده در دهه ۶۰ مورد توجه قرار گرفته است، در واقع یکی از مهم ترین آثاری است که علیزاده نوشته و اجرا کرده است چرا که مبنا و اصول فکری به کار گرفته شده در بسیاری از آثار مهم تر وی در دهه های ۷۰ و ۸۰ را در واقع همین آلبوم مهجور پایه ریزی کرده است. استفاده از تکنیک های آهنگسازی متفاوت، تلاش در جهت دستیابی به رنگ صوتی شخصی و متفاوت با استفاده از سازهایی که کمتر به عنوان سولیست از آنها استفاده می شده است (سرنا، رباب، عود و...) و استفاده از گروه هم آوایان و سازهای کوبه یی به عنوان یک از مهم ترین ارکان در ساخت موسیقی همگی نشان از این دارند که تجربه یی مانند نوبانگ کهن در نوع خود یکی از مهم ترین حرکت های علیزاده برای جلو رفتن در عرصه موسیقی ایرانی به حساب می آید.

امیر ملوک پور



همچنین مشاهده کنید