سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
کشتار از خدمت در هاگانا تا نخست وزیری رژیم صهیونیستی
آریل شارون نخستوزیر ۷۷ ساله رژیم صهیونیستی که اینک در بیمارستان "هداسا" در قدس شرقی است، با سکته مغزی خود بار دیگر هر آنچه را طی حدود ۶۰ سال گذشته بر سر فلسطینیان آورده و جنایاتی را در حق آنها مرتکب شده، در یادها زنده کرد و بار دیگر اذهان عربها و مسلمانان را به اردوگاههای "صبرا و شتیلا"، "قبیه" و خیابانهای پر از سنگ و خون فلسطین و برفراز اجساد کودکان فلسطینی کشتهشده به دست سربازان اسرائیلی برد و به یاد آنان آورد که چگونه سرباز کوچک اما وحشی "هاگانا"، القابی چون " فرمانده خطرناک ارتش، قصاب صبرا و شتیلا، بولدوزر اسرائیل، مهندس شهرکهای صهیونیستنشین و قصاب اسرائیل"، گرفت.راستی ژنرال آریل شارون معروف به "اریک شارون" چگونه به این القاب دست یافت؟آریل شارون در سال ۱۹۲۸ در روستای "کفار ملال" در فلسطین به دنیا آمد و از همان کودکی به شدت و خشونت شهره بود و به همین خاطر وقتی به درجات نظامی دست یافت، آن قدر به کشتار فلسطینیان ادامه داد که به قصاب صبرا و شتیلا معروف شد.دوره دبیرستان را در شهر تل آویو به پایان رساند و دیری نپایید که در سال ۱۹۵۴ به تیپ "اسکندرونه" در تشکیلات "هاگانا" (شبه نظامیان یهودی دوره قیمومیت انگلیس بر فلسطین که بعدها ارتش اسرائیل را تشکیل داد) پیوست. این تیپ واحدی ویژه بود که با هدف اخراج فلسطینیان از سرزمین خود دست به کشتار آنان میزد و در "طنطوره"، "اللد"، "الرمله" و دیگر مناطق فلسطین ساکنان بیسلاح آنان را قتل عام کرد. پس از گذر از این دوران، آموزشهایی که شارون در هاگانا دیده بود به زودی او را به یک فرمانده نظامی خشن و خونریز تبدیل کرد که نه تنها فلسطینیان بیسلاح بلکه همقطارانش را نیز دچار بیم و هراس میکرد.کشتار فلسطینیان به دست شارون و نیروهای تحت فرماندهی وی به قدری وحشتناک بود که به "بولدوزراسراییل" معروف شد و همواره آماده بود در صف اول نیروها وارد میدان کارزار علیه فلسطینیان شود و هربار زخمی بازمیگشت. در سال ۱۹۴۸ اولین جنگ عربها و اسرائیل درگرفت. در این جنگ که به برپایی اسرائیل انجامید، شارون فرماندهی یک تیپ از نیروهای اسرائیلی را در دست داشت و در درگیری برای تصرف منطقه "اللطرون" بین شهر اشغالی قدس و "یافا" زخمی شد و در آغاز سال ۱۹۴۹ فرماندهی یکی از گردانهای اسرائیل را در دست گرفت و در سال ۱۹۵۱ از افسران کادر فرماندهی بخش اطلاعاتی تیپ مرکزی شد.شارون در سال ۱۹۵۲ فعالیتهای نظامی را کنار گذاشت تا در دانشگاه عبری شهر قدس "تاریخ و علوم"شرق بخواند اما با در دست گرفتن فرماندهی "واحد ۱۰۱" که برای ناکام گذاشتن عملیات فدائیان فلسطینی تشکیل شده بود، بار دیگر به کشتار فلسطینیان روی آورد. از جمله این کشتارها میتوان به کشتار ۱۹۵۴ در روستای "قبیه" در جنوب شهر "نابلس" در کرانه باختری اشاره کرد که شارون نیروهای خود را برای حمله انتقامی علیه اهالی این روستا که گویا مبارزان فلسطین وارد آن شده بودند، اعزام کرد و با وجود خروج مبارزان از آن، منازل روستاییان را منهدم و آنها را بر سر زنان و سالمندان و کودکان تخریب کرد و دهها فلسطینی را کشت و بقیه ساکنان روستا را از آنجا بیرون راند.جنایت شارون در روستای قبیه به قدری گسترده بود که به گفته برخی منابع رسمی اسرائیلی این کشتار به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.کنیست (پارلمان اسرائیل) نیز سال ۲۰۰۴ در پایگاه اینترنتی خود، گذشته شارون در سالهای اواسط قرن بیستم را پر از کشتار و جنایت ارزیابی کرد و از جمله این جنایتها از کشتار ساکنان روستای قبیه تا کشتارهای مشابه در خان یونس و درگیریهای "المتله" مصر در صحرای سینا نام برد.شارون در دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی، هر گونه که میخواست رفتار میکرد و به تصمیمات و اوامر فرماندهان خود پایبند نبود تا آنجا که این نافرمانیها و خودسریها،"حایم لسکوف" فرمانده وقت ستاد ارتش اسرائیل را واداشت به او لقب "فرمانده خطرناک ارتش" بدهد.فرمانده خطرناک ارتش در سال ۱۹۵۶ فرمانده تیپ چتربازهای اسرائیل شد و اوایل حمله فرانسه، انگلیس و اسرائیل به مصر در این سال که در پی ملیشدن کانال سوئر به دست "جمال عبدالناصر" صورت گرفت، در عملیات "کادیش" شرکت کرد و به خاطر درگیریهای شدید در تنگه "میتلا" که بسیاری آن را بیهوده ارزیابی کردند، بین وی و فرماندهانش از یک سو و بین او و "موشه دایان" فرمانده وقت ستاد ارتش اسرائیل از سوی دیگر اختلافاتی شدید به وجود آمد و این امر شارون را واداشت در سال ۱۹۵۷ به انگلیس سفر کند و در آنجا در یک دانشکده نظامی انگلیسی دوره آموزش فرماندهی ستاد را بگذراند، اما دو فرمانده بعدی ستاد ارتش اسرائیل یعنی لسکوف و "تسفی تسور" از پیشرفت وی و پیمودن مسیر فرماندهی ارتش اسرائیل جلوگیری کردند، از این رو نتوانست در سلسله مراتب ارتش پیشروی کند تا اینکه "اسحاق رابین" به فرماندهی ستاد ارتش اسرائیل برگزیده شد و او را به فرماندهی لشکر شمال و پس از دو سال به ریاست دایره ارشاد در ارتش برگزید و پس از آن وی به رتبه ژنرالی دست یافت و درجنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ (جنگ شش روزه) فرمانده لشکر زرهی شد و به خاطر قتل عام نیروهای مصری در "ام کتف" و "ابو عویقیله" در شمال سینا، در سراسر اسرائیل مشهور شد.شارون در سال ۱۹۶۹ فرماندهی تیپ جنوب را در دست گرفت و به تقویت خط "بارلو" خط نظامی_دفاعی اسرائیل که پس از اشغال کانال سوئز در طول کانال و صحرای سینا احداث شده بود، پرداخت و پس از آن در جنگ فرسایشی زمان جمال عبدالناصر نقشی اساسی ایفا کرد و به شدت از "حاییم بارلو" رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل و طراح خط بارلو انتقاد کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست