یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سرانجام وقت كار رسید


سرانجام وقت كار رسید

ژیمناستیك ایران روزهای موفقی را در «دوحه» سپری كرد این نظر كسانی است كه رسیدن یك ژیمناست ایرانی به مرحله نهایی یكی از تك وسایل این مسابقات را توفیق متعالی برای این رشته تلقی می كنند به واقع ما آن قدر از سكوهای افتخار و رتبه های مختلف این ورزش طی تمامی این سال ها دور مانده ایم كه حتی داشتن یك فینالیست هم می تواند برای ما یك افتخار به شمار آید

ژیمناستیك ایران روزهای موفقی را در «دوحه» سپری كرد. این نظر كسانی است كه رسیدن یك ژیمناست ایرانی به مرحله نهایی یكی از تك وسایل این مسابقات را توفیق متعالی برای این رشته تلقی می كنند. به واقع ما آن قدر از سكوهای افتخار و رتبه های مختلف این ورزش طی تمامی این سال ها دور مانده ایم كه حتی داشتن یك فینالیست هم می تواند برای ما یك افتخار به شمار آید.

به واقع نیز از دهه ۱۳۵۰ به بعد ما هرگز نماینده ای را در مرحله نهایی یكی از تك وسایل حاضر نداشتیم و بر این اساس باید احساس خوشحالی كنیم. در اواخر دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ (كه ماهان باژرنگ از برترین های ما بود) نیز ما اقبالی بزرگ را متوجه خود نمی دیدیم و حتی تصور رسیدن به دور نهایی هم به مغز ما خطور نمی كرد. مجموعه این مسایل لابد باید ما را متقاعد كند كه بد عمل نكرده ایم و جا برای رضایت و تحسین وجود دارد، اما حقیقت چیزی به جز این است و اگر همین را برای خود كافی بدانیم و بیش از این پیشرفت نكنیم، كارمان در آینده دوباره گره خواهد خورد. به واقع لازمه كار راضی نشدن و دل نبستن به چیزهایی است كه تاكنون كسب كرده ایم و گمان می كنیم كه مسوولان امر نیز باید به همین شكل بیاندیشند.

در دنیای كنونی ژیمناستیك به حد و اندازه هایی باور نكردنی رسیده و به لحاظ غنای فنی چیزی است كه شاید تا چند سال پیش به باور هیچكس نمی آمد. كره جنوبی و ژاپن (كه حالا چند سالی است در سطح جهانی هم از نو مطرح شده) اینك در اندازه هایی هستند كه فقط می تواند یك الگو برای ما باشد و حتی یك عامل شگفتی زا.

● نقل قول قدیمی

رقابت های دوحه نیز نشان و نمایشگاهی از همین مساله بود و آنچه ما می خواهیم الگوبرداری از روی همین مساله و حركت در مسیر پیشرفت و طی طریق در راهی است كه از چند سال پیش شروع كرده ایم و ثمره آن را در دوحه دیدیم.

این یك اظهارنظر و نقل قول قدیمی در ژیمناستیك ایران است كه ما متأسفانه در قاره ای جای داریم كه غول های شرقی آن در سطح اول جهان قرار دارند و اگر چنین نبود فرصت بیشتری برای ابراز وجود می یافتیم، اما والیبال هم كه چنین وضعیتی را داشت، خلاف این را نشان داد و در حالی امثال ژاپن، چین و كره جنوبی را شكست داد كه تا ۱۰ سال پیش حتی گرفتن یك ست از آن ها هم در آرزویمان نمی گنجید. به واقع اگر والیبال ایران توانست معادلات سابق را بی اثر و بزرگان شرقی را ناكام كند، ژیمناستیك هم چاره ای ندارد، جز این كه همان مساله و دستاورد را هدف بگیرد و به رغم تمام دشواری هایش به سوی آن خیز بردارد و آن قدر بكوشد تا لااقل به گوشه ای از افتخارات ممكن دست یابد. این كه ما در مجموع امتیازات و قسمت تیمی و یا در قسمت «قهرمان قهرمانان» (مجموع انفرادی) و حتی در تك اسباب به مدال های متعددی برسیم چیزی دور از انتظار و دور از توان مان است، ولی می توان (و باید) یك یا دو مدال را در تك وسایل نشانه گرفت و در همین راه كوشید.

سال ها پیش مدال های ژیمناستیك جهان در تسخیر كشورهایی مثل اتحاد شوروی سابق و رومانی بود، اما در ۱۵ سال اخیر این روال عوض شده و مدال ها بین كشورهای مختلف تقسیم می گردد و دیگر یك قدرت حاكم و مطلق مشاهده نمی شود و این به مثابه ایجاد شانس برای سایر كشورها بوده است. حتی نتایج مسابقات جهانی و المپیك از ۱۹۹۲ به بعد نیز همین را به شما می گوید و از ۱۸ مدال تك اسباب در قسمت مردان گاه ۱۳ تا ۱۴ كشور بهره مند می شوند و هر كدام حداقل یكی از مدال ها را صید می كنند.

● قدری بهتر

همین قضیه می تواند در آسیا هم شكل گیرد و تا حدی هم گرفته است. در آسیا اصولاً تعداد «قدرت» های ژیمناستیك در غرب قاره اندك است و در شرق هم نمی توان از امثال تایلند و مالزی و اندونزی كه هیكل هایی مناسب برای ژیمناستیك را ندارند، انتظار داشت كه چنان مساواتی را دایر كنند، اما به هر حال وضع قدری بهتر و برابرتر از گذشته شده است. اگر ما بتوانیم ریتم آموزشی اخیر را در ژیمناستیك استمرار بخشیم و نفرات كنونی خود را فزون تر از آن چه اینك دیده می شود، صاحب تجربه بین المللی كنیم، راه لااقل برای آینده دورتر هموار خواهد شد و می توان به سمت مدال هایی هجوم برد كه اینك دور از تمامی باورهای ما است.

حقیقت آن است كه ژیمناستیك ما در سال های اخیر و حتی تمامی دو دهه اخیر دستخوش تغییرات مكرری شده است و همین مساله و تعویض چند باره روسای فدراسیون این ورزش و ستیزهای داخلی بین برخی مسوولان و افراد شاغل در این ورزش باعث شده است كه هیچگاه تمركز لازم را بر كارمان نداشته باشیم.

شاید اوضاع در این زمینه طی سه، چهار سال اخیر بهتر شده باشد، اما هنوز از یاد نبرده ایم كه چگونه چند سال پیش از آن مربیان از مسوولان به شدت انتقاد و از سوی دیگر مسوولان برخی ملی پوشان را متهم به باندبازی و ائتلاف با بعضی مربیان دیگر برای رسیدن به مقاصد خویش می كردند و مجموعه این مسایل سبب شد كه هیچگاه به طور اساسی و ریشه ای و علمی كار نكنیم و نمایش های ما كوچك و كم و فصلی و موقتی باشد. بدیهی است كه با این بساط وقتی هم كه كارمان را شروع كردیم و به تدارك و تقویت خویش پرداختیم، كار از كار گذشته و برای درخشش در این دوره از بازی های آسیایی دیر شده باشد. نمی توان و نباید ادعا كرد كه در صورت كامل بودن تدارك مان و طول مدت بیشتر ایام تمرین و كار ریشه مان می توانستیم در دوحه بر سكو بایستیم.

● بیش از پیش

اما این یك حقیقت مسلم است كه وقت كلانی در ژیمناستیك ما در اواخر دهه ۱۳۶۰ و نیمه اول دهه ۱۳۷۰ صرف مبارزه های داخلی و پرونده سازی های افراد علیه یكدیگر شد و تك قهرمانان ما بر اثر این روند بیش از پیش رنگ باختند. اگر آوردگاه دوحه برای ما فایده ای داشته این بوده كه یادآوری كرده است توان بالقوه ابراز وجود در برخی مواد و اسباب ژیمناستیك را داریم و اگر دعوا نداشته باشیم و كار كنیم، شاید به این مهم نایل شویم.

بله، بالاخره وقت كار و گرفتن ثمره های- ولو كم آن- رسیده است.

وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید