دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یاری كننده یا نابودكننده


یاری كننده یا نابودكننده

یارانه در دوران جدید از چه زمانی در جامعهٔ ما متداول شد به نظر می رسد نخستین موارد یارانه در دوران جنگ تحمیلی به منظور پیشگیری از عدم دستیابی دهك های پایین درآمدی جامعه به كالاهای مصرفی اساسی در شرایط محدود بودن برخی از آنها شكل گرفت

در میان ظهور پدیده‌های گوناگون كه در دو یا سه دهه گذشته در كشور شاهد بوده‌ایم، یارانه یكی از وسیع‌ترین و در عین حال، پر منازعه‌ترین آنها بوده است. اینكه یارانه چیست و چرا باید مطرح باشد، موضوع بحث دیگر مقالات و به خصوص، گزارش ویژه است. در این موقعیت سعی داریم به چند پرسش در این حیطه، اشارهٔ مختصری داشته باشیم.

یارانه در دوران جدید از چه زمانی در جامعهٔ ما متداول شد؟ به ‌نظر می‌رسد نخستین موارد یارانه در دوران جنگ تحمیلی به منظور پیشگیری از عدم دستیابی دهك‌های پایین درآمدی جامعه به كالاهای مصرفی اساسی در شرایط محدود بودن برخی از آنها شكل گرفت. این رفتار اقتصادی در حوزهٔ مواد مصرفی هنوز مورد نظر برنامه‌ریزان جامعه است. هر چند علل و عوامل روی آوردن به آن فراوان است، اما به هر روی، آثار درازمدت این عملكرد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

هدف اساسی طراحان یارانه، كسب اطمینان از دستیابی یكسان همهٔ دهك‌های درآمدی از حداقل كالاهای مصرفی مورد نیاز خانوار بوده است. با استقرار یارانه، صرف‌نظر از خطاهای جزیی، در مجموع، منظور فوق حاصل شده است. اما این رفتار موجب شكل‌گیری سلسله انتظارات و بر مبنای آن، رفتارهای اقتصادی‌ای می‌شود كه بر توانایی‌های پایدار جامعه برای رشد و توسعه اثر منفی خواهد داشت.

امروز تسری یارانه را به دیگر ابعاد و عرصه‌های اقتصادی كشور، به ویژه جهت حمایت از صنایع داخلی شاهدیم. بسیاری از صاحب‌‌نظران در عرصه اقتصاد معتقدند كه در یك اقتصاد باز و سالم، وجود یارانه به جز در مورد برخی رشته‌‌های نوپا در عرصهٔ فناوری (آن هم در دوره‌هایی محدود)، بی‌معناست. اما چگونه است كه در مواردی برای برخی صنایع یا فناوری‌ها نیز مفهوم یارانه مطرح می‌شود؟ به بیان مختصر باید گفت یارانه در حوزه‌های گوناگونی مطرح است كه اصلی‌ترین آنها را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

▪یارانه در عرصهٔ مصرف: مانند آنچه برای كالاهای اساسی در جامعه شاهدیم.

▪یارانه در عرصهٔ تولید: مانند ایجاد شهرك‌های صنعتی و ارائه تسهیلات به شركت‌ها با شرایط سهل‌تر از دیگر مناطق.

ز یارانه در عرصهٔ سرمایه: مانند اختصاص اعتبارات با بهرهٔ پایین‌تر از معمول برای سرمایه‌گذاری؛

▪یارانه در عرصهٔ رقابت: مانند محدود كردن واردات كالایی خاص به منظور پیشگیری از كاهش سهم بازار یا قیمت كالای یك شركت یا صنعت خاص.

▪یارانه در عرصهٔ منابع انسانی: مانند اختصاص نیروی انسانی با قابلیت بالاتر به یك بنگاه توسط سازمان بزرگ اداره كنندهٔ آن (مانند سازمان گسترش).

▪ یارانه در عرصه اطلاعات: مانند مطلع كردن یكی از شركت‌ها از تصمیمات سازمان مركزی یا مركز تصمیم‌گیری، پیش از آنكه همه در شرایط عادی به آن خبر دسترسی یابند.

▪ یارانه در عرصه تبلیغات و اطلاع‌رسانی: مانند ایجاد تسهیلات برای یك بنگاه در تبلیغات یا ارائه مجاری و محمل‌های آسان‌تر، ارزان‌تر، وسیع‌تر یا مؤثرتر از دیگران برای نشریه‌ای خاص در یك رسانه متعلق به همه مردم.

آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی یارانه در حمایت از گروه‌های پایین درآمدی مورد تأیید همه است؛ اما در اینجا به نتایج و پیامدهای تأمین‌ یارانه بر كلیت جامعه اشاره می‌شود.

یكی از مهم‌ترین مباحث در اقتصاد كلان، شرایط رقابت كامل است. همه می‌دانیم كه در شرایط تعادل و رقابت كامل در اقتصاد یك جامعه، همهٔ واحدهای تجاری (صنعتی، تولیدی، خدماتی، كشاورزی) با ظرفیت كامل به فعالیت مشغولند؛ منابع و مواد به نحو بهینه مورد استفادهٔ صنایع قرار دارد؛ بهره‌وری جامعه در مقطع زمانی خاص، در سطح حداكثر میزان خود است؛ اشتغال نیروی انسانی در بهترین و بالاترین سطح قرار می‌گیرد و بیكاری به حداقلی به نام‌‌‌ «بیكاری طبیعی» جامعه می‌رسد.

در این شرایط، قیمت كالاها به میزان طبیعی خود می‌رسد؛ زیرا تنها عامل تعیین‌كنندهٔ آن تعادل بین عرضه و تقاضای هر كالاست. غالباً یك دستور ساده تعیین‌كنندهٔ قیمت هر كالا بوده است و آن عبارت است از اینكه مجموع هزینه‌های ثابت و جاری و سود، تشكیل‌دهنده قیمت فروش كالا در بازار است. روشن است كه در شرایط رقابت كامل، قیمت بازار كالا عبارت است از مجموع هزینه‌های ثابت و جاری آن. بخش عمدهٔ هزینه‌های جاری را سه عامل اصلی مواد، نیروی كار و انرژی صرف شده برای تولید كالا تشكیل می‌دهد. در این فضا همهٔ عرضه‌كنندگان سعی در افزایش بهره‌وری و كاهش هزینه‌های تولید دارند؛ زیرا قیمت كالا توسط بازار تعیین می‌شود و نه یك یا تعداد محدودی از تولیدكنندگان. به این ترتیب، تمام سعی و تلاش عرضه‌كنندگان بر كار هر چه بهتر، استفادهٔ بهتر از منابع، بهره‌گیری بالاتر از زمان، به كارگماری نیروهایی با قابلیت‌ها و توانایی‌های بالاتر و توسعه و ارتقای مستمر توانایی‌های آنان متمركز می‌شود.

ساده‌ترین، ابتدایی‌ترین و واضح‌ترین نتیجه‌گیری از مجموعهٔ ویژگی‌های بازار و رفتار بنگاه‌ها در شرایط مذكور را می‌توان چنین عنوان كرد: همه سعی دارند از طریق دستیابی به شایستگی و قابلیت، بقای خود را در صحنه اقتصاد حفظ كرده و به پیشرفت دست یابند. این وضعیت برای دیگر موارد یارانه (به جز یارانهٔ مصرف) نیز حاكم است.

اكنون یكبار دیگر به انواع یارانه‌‌ها نگاهی بیندازید. همهٔ آنها برای مرجع بهره‌گیرنده شرایطی را فراهم می‌آورد كه با توانایی‌ها و قابلیت‌هایی نازل‌تر از رقبا به موقعیت‌ها و شرایطی كه آنان حاصل كرده‌اند، دست یابد.

به سادگی می‌توان دریافت استمرار در تخصیص یارانه به چه نحو می‌تواند سبب افت توانایی‌ها و قابلیت‌های رقابتی در یك جامعه شود. جنبه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی در این شماره مورد بحث قرار گرفته است، اما به لحاظ روانی آثار آن چیست؟

به طور مختصر می‌توان گفت هر وضعیت وقتی به تعادل یا ثبات می‌رسد، افراد در آن به تدریج خود را با ثبات متغیرهای محیطی وفق داده و به نوعی به آن ثبات علاقه‌مند می‌شوند. این علاقه‌مندی به تدریج بر نظام باورها و حتی اصول و پایه‌های بینش شخص اثرگذار بوده و وی را از نظر شناختی نیز جزو طرفداران و دوستداران ثبات شرایط می‌‌كند. نخستین پیامد این مشخصه، عدم تلاش فرد یا بنگاه در جهت بهبود، تحول و اساساً هر گونه تغییر در شرایط موجود است. به این ترتیب، توانایی فرد یا سازمان در درك تغییرات در عوامل محیطی و نیز قدرت تطابق با آنها به تدریج از دست می‌رود. تاریخ شواهد بسیاری در این زمینه عرضه می‌كند. مطالعه‌ صورت گرفته در حدود یك دهه قبل روی علل نابودی بخش اعظم شركت‌های برتر جهان كه تماماً فهرست fortune ۵۰۰ را تشكیل می‌دادند و مقایسهٔ آن با علل و عوامل بقای بنگاه‌هایی كه طی دورهٔ طولانی ۷۰ سالهٔ پیش از آن توانسته‌ بودند حضور خود را در بازار حفظ كنند، در یك جمع‌بندی مختصر، نشان می‌دهد كه این علل و عوامل بقای بنگاه‌ها عبارت بوده است از:

بررسی، بازنگری و تجدید نظر مستمر در دیدگاه‌ها، اهداف، راهبردها و الگوهای نگرش خویش.

مورد دیگر، سرنوشت صنعت فرش ایران در بازار جهانی است. همهٔ آگاهان از بی‌تحركی و عدم درك مناسب و به موقع دست‌اندركاران این صنعت از شرایط متحول بازار جهانی و روندهای آن (برخواسته از سلائق مصرف‌كنندگان، وضعیت رقبا و غیره) با خبر بوده و اذغان دارند كه دل خوش كردن صاحبان صنعت فرش كشور به شرایط موجود، چگونه قدرت رقابت را از این صنعت گرفته است.

یارانه برای تولید و دیگر انواع آن كه به نوعی به عرضه‌كنندگان ارائه شود، به علت آنكه شرایط عمومی اقتصاد جامعهٔ ما همواره شرایط رقابت كامل نیست، می‌تواند به سرعت عده‌ای را به سوی خواست استمرار آن ترغیب كند. پس از مدتی، بزرگ‌ترین مدافعین یارانه بنگاه‌هایی خواهند بود كه هر كدام به درجاتی از آن برخوردار شده‌اند. سیر حركت گروهی از بنگاه‌های بزرگ خودروسازی كشور عیناً طی همین مسیر را نشان می‌دهد. امروز سرنوشت شركت‌های بزرگ خودروسازی كشور باید بهترین موضوع تحلیل و بررسی برای درك مضار و عواقب مخرب یارانه‌های دائمی در نابودی قدرت رقابت صنعت و كل جامعه باشد. نمودار ارائه شده، نشان‌دهندهٔ سیر نابودی توانایی‌ها بر اثر علاقه به یارانه در كل اقتصاد جامعه است:

از: سعید آروندی