ازدواج های الهی ترس های شیطانی

اگر به صورت مبنایی به سبک ازدواج های امروزی نظر بیندازیم، به واقع مشاهده می گردد که بخشی از این ازدواج ها آغشته به فرهنگ های غلط است و کمتر ازدواجی رامی توان یافت که به تبعیت …

اگر به صورت مبنایی به سبک ازدواج های امروزی نظر بیندازیم، به واقع مشاهده می گردد که بخشی از این ازدواج ها آغشته به فرهنگ های غلط است و کمتر ازدواجی رامی توان یافت که به تبعیت از فرهنگ های ناب دین مبین اسلام صورت پذیرفته باشد و به صورت کلی گواه این ادعا رامی توان در عمر کوتاه این گونه ازدواج ها و ناسازگاری های زوج ها در اوایل زندگی مشاهده نمود. دین ما اسلام است، لذا کسی که در جامعه اسلامی زندگی می کند به واقع سبک زندگی او نیز اسلامی خواهد بود یعنی سبک ازدواج او بر اساس دستورات اسلامی می باشد؛ درغیر این صورت هر سبکی که خارج از این محدوده قرارگیرد ، به یقین به بیراهه رفته است.

ما نمی توانیم بگوییم جوان های امروزی تن به ازدواج نمی دهند زیرا اگر به هر جوانی که به بلوغ جسمی و فکری رسیده باشد برخورد نمایید بدون شک راضی به ازدواج است. چون همه ما فرزندان حضرت آدم ابوالبشریم و ازدواج یکی از دستورات ذات اقدس پروردگار عالمیان از بدو خلقت آدم (علیه السلام) بر آدمیان است ولی متاسفانه فرهنگ های غلط شیطانی به قدری در جامعه نفوذ نموده است که برخی از جوانان می ترسند ازدواج نمایند و همین امر باعث می گردد جوانان به جای استفاده از حلال الهی که پشتیبان آن پروردگارعالمیان است به حرام الهی دچارگردند.

به فرض مثال یکی از ترس هایی که در دل اکثر آدمیان وجود دارد، ترس از فقر است، یعنی زمانی که جوانی تصمیم به ازدواج می گیرد ، همه اطرافیان مانع او گردیده و به او می گویند پولت کجا بود ،الان چه وقت ازدواج است؟ و اگر جوان تنگدستی به خواستگاری دختری برود خانواده دختر بدون در نظر گرفتن شخص خواستگار(ازنظر ایمان ، تقوا، درستکاربودن و...) درمرحله اول به ثروت مادی او توجه دارند و او را تحقیر نموده و خود را هم شان او نمی دانند و ازدواج دخترشان با این فرد را باعث شقاوت و بدبختی می دانند، در صورتی که خداوند متعال، در قرآن (آیه ۳۲ نور) می فرماید: «مجردهای خود وغلامان و کنیزان شایسته خود راهمسر دهید، اگر تنگدست و فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود توانگرشان کند که خدا وسعت بخش و داناست.» لذا باتوجه به این آیه، این گونه رفتارها برخلاف دستورصریح پروردگارعالمیان است؛ زیرا ما از فقرجوانان می ترسیم ولی خداوند وعده غنی نمودن آنها را با صراحت بیان می دارد که این ترس از فقر از طرف شیطان بر تمام آدمیان القا می گردد وعواقب آن ارتباطات نامشروعی است که جوانان باترس از ازدواج به آن دچارخواهند شد و اثرات ناشی ازآن سم بسیار خطرناک و مهلکی است که جامعه را فاسد و بنی آدم را به شقاوت و بدبختی گرفتار می نماید.

چنانچه ذات اقدس پروردگار در قرآن کریم (آیه۲۶۸ بقره) می فرماید: «شیطان با وعده فقر و ترس از بی چیزی ، شما را به کارهای زشت وا می دارد، وخداوند به شما وعده آمرزش و احسان می دهد وخدا را فضل و رحمت بی منتهاست و به همه امورجهان داناست.» اگر ما مسلمانیم و به خدای یگانه ایمان داریم باید فرمان او را پذیرفته و به وعده های او اعتماد کنیم، زیرا اعتماد به خداوند، انسان را از گمراهی نجات بخشیده و به سعادت ابدی می رساند. چه کسی غیر از خداوند، صلاح ما بندگان ضعیف و ناچیز را می داند؟ او که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و بر تمام اسرار درونی ما آگاه است. پس چه لزومی دارد که بندگان او از فقر بترسند و آن را مایه شقاوت و بدبختی خانواده ها بدانند، آیا این طرز تفکر جز وسوسه های شیطانی چیزدیگری می باشد؟ برای اینکه تحقق وعده های الهی را ببینید رجوع نمایید به اکثر خانواده هایی که زندگی خود را از صفر شروع نموده و حتی ریالی برای خرج و مخارج ناچیز عقد خود نداشته اند، ولی امروزمی توان مشاهده نمود از مرحله فقر به مرحله ای رسیده اند که پس انداز هم می کنند. چه بسا خانواده هایی به خاطر دارایی افراد، دختران خود را به نکاح آنان درآورده و امروز به قدری پشیمانند که راضی به بخشیدن تمام اموال خود برای نجات فرزندان خویش از چنگال بدبختی وزندگی نکبت بار هستند، و تمام این موارد آثار تحقق یافتن وعده های الهی است و زمان خاصی را دربر نمی گیرد.

محمدرضا هادیلو