شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
«تهاجم واکنشی», «واکنش به تهاجم»
گویی سمت و سو داده میشود تا تنوعی از«چپ»ها در انتظار بنشینند تا هرکمیتی، بهظاهر دلخواه، نمود پیدا کند تا نسبت به آن واکنش نشان دهند. در این حالت نیازی به درک چگونگی پیدایی این کمیتها که امروز نمودی این گونه و یا گونهای دگر را به تماشا میگذارند، دیده نمیشود. گویی فرمانی از غیب حکم میراند که «حالا وقتش است» باید واکنش نشان داد!. اگر فرصت را از دست بدهی... دیگران جایت را پر خواهند کرد و تو از قافله عقب میمانی! مگر نمیبینی که چگونه همه و همه همسو شدهاند و یک دل و یک صدا فریاد بلند کردهاند... تو اگر میخواهی عقب نمانی تلاش کن تا از امکاناتی برتر استفاده کنی تا صدایت در میان این «هم همه» پر طنینتر باشد و در آن هیاهو محو و نامفهوم نگردد.
سوال است که آیا در کمین برای «تهاجم واکنشی» نشستن، حاصلی مطلوب به بار آورده و یا در تکرارش، نتایجی هدفمند و دلخواه را در پی داشته و یا خواهد داشت؟
این سخن، اصرار ندارد که نسبت به حوادث و رویدادها خاموشی انتخاب و اختیار شود بلکه میخواهد با زبان بیزبانی بگوید که «تهاجم واکنشی» چیزی جز حرکتی کور را معرفی نمیکند که حاصلش تنها برای خصم شرایطی مطلوب بهوجود میآورد تا بهکار گیرد آن ابزارهایی را که در شرایط معقول، قدرت و امکان کارگیری آنها را نداشته است.
مافیای «فکر و اندیشه» که هدایتگرش ابر امپریالیسم جهانی است، به این «تهاجم واکنشی» دامن میزند و همگان را در مسیری قرار میدهد که گویی کسی نیازی به بررسی و تحلیل رویدادها و امور نداشته باشد و فقط باید در خط مستقیمی حرکت کند که آن خط، چیزی جز «تهاجم واکنشی» نباشد.
شرکت در مسابقه برای «تهاجم واکنشی» گونهای تابو میگردد که صف دوست و دشمن را، فقط باید در آن پیدا نمود. بر این اساس همهی پدیدهها و رویداها یا کاملا سفید هستند و یا مطلقا سیاه! در این میان برای هیچ کس وظیفهای باقی نمیماند جز آن که نسبت به هر کدام از آنها، چشم و گوش بسته واکنش نشان دهد.
در این میدان پر غبار که برای عدهای جز سیاهی و سفیدی هیچ رنگ دیگری قابل رویت نمیشود، این دو سوی متنوع عوامل هستند که هر کدام براساس منافع پایگاهی خودشان بهخوبی ایفای نقش میکنند و دیگران را به مثابه ابزارهای موقتی مورد استفاده قرار میدهند.
این عوامل متنوع متضاد که نیاز به داشتن ابزار برای تحقق اهداف خود را به خوبی درک کردهاند، اگر لازم بدانند پدیدهای به نام «چپ» را آنچنان بزرگ جلوه میدهند که گویی به فردا نخواهد انجامید که چپ سوار کار میشود و عدالت و برابری را مستقر کرده و نظام ظلم و غارتگری «سرمایه» را روانه گورستان تاریخ خواهد کرد.
عوامل مافیای فکر و اندایشه چنان در تنور میدمند و برای جامعهی موجود که گرفتار و اسیر هزار لایهای از تضادهای عصر قبل از فئودالیسم تا دوران جلوتر از قرن بیست و یکم بهسر میبرد، آلترناتیو دگرگون سازی به نام «چپ» خلق میکنند که او هنوز تا رسیدن به همسو شدن خودش در این ورطهی شلوغ، باید از مسیر پر سنگلاخی بگذرد تا بتواند خود را به عنوان نمایندهی عینی قشر یا طبقهای معرفی کند که به حق هم آن طبقه نیازمند وجود واقعیاش هست. اما اکنون و امروز که این نمایندگان... توان دعوتی ساده برای درخواستی ساده را ندارند، آیا نباید قبل از این که وارد در ورطهی ناخودآگاه «تهاجم واکنشی» نسبت به هر نمود و یا امری شوند، واکنشهای خود را برپایهی امکانات و توان واقعی خودشان به نمایش بگذارند تا کسانِ سمپات را افسرده نکرده و «عوامل» را به عکسالعمللی واندارند که ناشی از توهم آنان باشد!! توهمی که حریف اصلیاشان، استادانه، طرحریزی و برنامه سازی کرده و امروز بهایش را باید «چپ» بپردازد!! چپی که عملا و فقط در مسیر سیلاب «تهاجم واکنشی» افتاده و غیر از آن کمترین سهم و گناهی را در این بازی «عوامل متضاد دستاندکار» نداشته است.
واقعا که غیر منصفانه است این دانشجویان جوان با چنان آرم و عنوانی به مسلخ برده شوند. آنان بخش کوچکی از نمود عینی «عدالت» هستند که جز آن، چیز دیگری در چنته نداشتهاند. امروز اینان بدون هیچ پشت و پناهی اسیر هستند و بیجهت دارند قربانی مقولهای به نام «تهاجم واکنشی»ای میشوند که اهدایی «عوامل اصلی متنوع متضاد»ی است که منافع آنان کمترین ربطی به آرمانها و ایدهآلهای این جوانها ندارد.
این جوانها و دیگر جوانها با هر آرم و عنوانی که داشته باشند و یا به آنها نسبت داده شود، نمیتوانند کسانی باشند تا در معادلات قدرتِ آن «عوامل متضاد و یا متناقض» نقشی کلیدی ایفا کنند. پس هوشیارانه است که «کسانی» فریب حریف را نخورند؛ حریفی که شیاد است و میخواهد مطابق با خواستش از این جوانها بهرهبرداری تبلیغاتی کند.
تردید نیست که آزادی این دانشجویان اهداف شوم ابرحریف را نقش برآب خواهد کرد. تداوم اسارت و فشار بر دانشجویان تمنا و خواست عاملیست که آمریکا نام دارد.
آیا واکنش دقیق، ارزیابی شده و مناسب به این «تهاجم واکنشی» ممکن است؟
هادی پاکزاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست