جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

ویژگی های شخصیت امام حسین ع


ما دراین نوشتار برآنیم تا به بررسی گوشه ای از ویژگی های شخصیتی آن ابرمردتاریخ اشاره داشته باشیم , اگر چه قلم قاصر و زبان الکن از بیان شخصیت عظیم آن بزرگوار می باشد

آیا تاکنون‌ انسانی‌ را دیده‌اید که‌ با نام‌ خدا قیام‌ کند و به‌ حرکت‌ در آید، بمیرد، دیدیدچگونه‌ مقصد خود را که‌ هدف‌ خویش‌ را نام‌ او، بر گزیند؟

مقصد او تا آن‌جا فرازست‌ که‌ همه‌ چیز زندگی‌ را فرود می‌بیند و هدف‌ چنان‌ برتر،جز ملکوت‌ اعلی‌ را مد نظر ندارد، گهواره‌اش‌ آسمان‌ های‌ برین‌ است‌ و جای‌ هیچ‌ شگفتی‌نیست‌ که‌ به‌ سویش‌ پرکشد. خواستار پیوستن‌ بدان‌ سامان‌ بود، زیرا عشق‌ بازگشت‌ به‌اصل‌ خویش‌ و بازجستن‌ روزگار وصل‌ خویش‌ در وجودش‌ است‌.

هر کسی‌ کو دور ماند از اصل‌خویش‌ باز جوید روزگار وصل‌ خویش‌

راه‌ خود را از میان‌ سنگ‌ ها و خارها به‌ پیش‌ می‌گیرد، خشنود و خوشدل‌ پیش‌می‌رود و با آرامش‌ و اطمینان‌ دراین‌ ره‌ گام‌ بر می‌دارد. با آرمان‌ برین‌ خود رازها بیان‌می‌دارد. آیا فراسوی‌ الله خواستی‌ و جز به‌ سوی‌ الله بازگشتی‌، و پس‌ از الله و برتر از اوحقیقتی‌ هم‌ هست‌؟

اگر ما حسین‌ را برفراز همهٔ‌ بزرگان‌ جای‌ دهیم‌، نه‌ تنها بزرگی‌ را در وجود او بیشتربه‌ شمار آورده‌ایم‌، بلکه‌ بزرگی‌ را بر چکاد عظمت‌، مشاهده‌ کرده‌ایم‌ که‌ در برابرش‌ بزرگان‌کوچک‌ ند، و شخصیتی‌ را نشان‌ داده‌ایم‌ که‌ از همهٔ‌ شخصیت‌ها برتر است‌، و ابر مردی‌ست‌در میان‌ همهٔ‌ مردان‌.

شخصی‌ که‌ چون‌ از هر سوی‌ کوه‌ وجودش‌ فراز شوی‌ به‌ ستیغ‌ بزرگی‌ رسی‌، تا آن‌ جاکه‌ او را مرکز برخورد بزرگواری‌ها با یکدیگر و مجمع‌ یکتایی‌ ها می‌یابی‌. زیرا بی‌گمان‌ هرکس‌ در سرچشمه‌ عظمت‌ پیامبر(ص) و مردانگی‌ علی‌ و فضیلت‌ فاطمه‌ فراجوشید، نمونهٔ‌بی‌ همتای‌ عظمت‌ انسان‌ خواهد شد و از آیات‌ و بینات‌ به‌ شمار خواهد رفت‌. یاداو، یاد یک‌شخص‌ نیست‌. یاد انسانیت‌ جاویدان‌ است‌ و تاریخ‌ او، سرگذشت‌ یک‌ قهرمان‌ نیست‌،تاریخ‌ یک‌ قهرمانی‌ بی‌ همتا است‌. پس‌ حسین‌(ع) یک‌ شخص‌ است‌ اما آیت‌ اشخاص‌،یک‌ بزرگ‌ است‌ اما حقیقت‌ بزرگی‌.

بنابراین‌ شایسته‌ آن‌ است‌ که‌ همچون‌ سرچشمه‌ الهام‌ که‌ با نیرو می‌جوشدوپرتوافکن‌ است‌ وبا تابش‌ انوار خود همه‌ نسل‌ها را روشنایی‌ می‌بخشد پیوسته‌ از آسمان‌وجودش‌ نور گیریم‌، چه‌ این‌ پرتوافکنی‌ همیشگی‌ است‌.

اگر کسی‌ نیک‌ بیندیشد بزرگ‌ترین‌ ژرفا، وفداکاری‌، و بزرگ‌ترین‌ نمونه‌ها را دروجود او می‌یابد تا آن‌ جا که‌ گویی‌ دست‌ خدا بر صفحه‌ ابدیت‌ با مرکب‌ خون‌رنگ‌ چنین‌نگاشته‌ است‌.

اخلاص‌ واژه‌ای‌ است‌ که‌ معنای‌ آن‌ در سخت‌ترین‌ مرگ‌ نشان‌ داده‌ می‌شود. کس‌می‌خواهد مخلص‌ باشد باید خود را آماده‌ برای‌ ناملایمات‌ چنین‌ مرگی‌ کند.

●بررسی‌ ویژگی‌های‌ شخصیت‌ امام‌ حسین‌(ع)

به‌ حق‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ درک‌ ابعاد شخصیتی‌ امام‌ حسین‌ کاری‌ بس‌ مشکل‌ ودشوار است‌، آن‌ هم‌ با شرایط‌ پیچیده‌ای‌ که‌ دارد. شرایطی‌ که‌ بازتاب‌های‌ چندی‌ ازروشنایی‌ بر آن‌ افتاده‌، لیکن‌ در زیر آن‌ موجی‌ است‌ خروشان‌ که‌ محیط‌ اسلامی‌ آن‌ روزگاررا شکل‌ می‌داد و آن‌ جریان‌ از روزی‌ پدیدار شد که‌ موضوع‌ حکومت‌ در میان‌ عصبیت‌قبیلگی‌ و طرز تفکر دینی‌ در نوسان‌ بود ، سپس‌ به‌ رنگ‌های‌ گوناگون‌ درآمد و هر روز به‌شکل‌ نو نمایان‌ گردید. و سرانجام‌ به‌ صورت‌ یک‌ عقیده‌ و دین‌ به‌ پایان‌ رسید. بررسی‌ویژگی‌ های‌ شخصیت‌ حسین‌(ع) پژوهش‌ درباره‌ انسانی‌ به‌ شمار نمی‌رود که‌ دارای‌عناصری‌ ناگسستنی‌ از یکدیگر است‌ وبتوان‌ درباره‌اش‌ حکم‌ کرد و بلکه‌ بررسی‌ عناصرتاریخ‌ اسلامی‌ است‌.

ما دراین‌ نوشتار برآنیم‌ تا به‌ بررسی‌ گوشه‌ای‌ از ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ آن‌ ابرمردتاریخ‌ اشاره‌ داشته‌ باشیم‌، اگر چه‌ قلم‌ قاصر و زبان‌ الکن‌ از بیان‌ شخصیت‌ عظیم‌ آن‌بزرگوار می‌باشد. لکن‌:

آب‌ دریا را اگرنتوان‌ کشید هم‌ به‌ قدر تشنگی‌ باید چشید

۱ - پای‌بندی‌ به‌ اصول‌

یکی‌ از ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ امام‌ حسین‌(ع) پای‌بندی‌ آن‌ بزرگوار به‌ اصول‌ وبنیادها می‌باشد. این‌ ویژگی‌ را می‌توان‌ در وصیت‌ وی‌ به‌ برادرش‌ محمد حنفیه‌ درک‌ نمودکه‌ فرمود: من‌ این‌ قیام‌ را نه‌ از روی‌ خودبینی‌ و سبک‌سری‌ می‌ کنم‌، نه‌ قصد طغیان‌ دارم‌ ونه‌ آهنگ‌ تبهکاری‌ در سر و نه‌ ستمگری‌ را در خود می‌پرورانم‌، بلکه‌ تنها هدف‌ من‌ آن‌است‌ که‌ درمیان‌ امت‌ جدم‌ خواستار اصلاح‌ شوم‌. با این‌ حرکت‌ خود می‌خواهم‌ به‌ معروف‌فرمان‌ دهم‌ و از منکر بازدارم‌. هر کس‌ بر پایهٔ‌ حق‌ از من‌ پذیرا شد، خدا به‌ حق‌ بسی‌شایسته‌تر است‌ و هر کس‌ نپذیرفت‌، چنان‌ در آهنگ‌ خود پایداری‌ کنم‌ که‌ خدا میان‌ من‌ وآن‌ گروه‌ به‌ حق‌ قضاوت‌ فرماید، که‌ او از همه‌ داوران‌ بسی‌ بهتر است‌.

این‌ سخنان‌ صریح‌ رادر کاخ‌ فرمانداری‌ و در مرکز حکومت‌ و سرسرای‌ قدرت‌ بی‌هیچ‌ پروا و هراسی‌ بیان‌ کرد .با قلبی‌ استوار و شجاعتی‌ بی‌ نظیر و با پشت‌گرمی‌ به‌ اصول‌اعتقادی‌ و پایداری‌ در مکتب‌. در این‌ پاسخی‌ که‌ امام‌ حسین‌(ع) به‌ ولید داد؛ قدرت‌ رودروایستادن‌ را با هوشمندی‌ سیاسی‌ و راه‌ خردمندانهٔ‌ رهایی‌ را با سلامت‌ منطق‌ و پدیدهٔ‌تسلیم‌ را با اعتراض‌ شدید در هم‌ آمیخته‌ است‌. در تاریخ‌ چنین‌ آمده‌:

ولید فرماندار مدینه‌، امام‌ حسین‌(ع) را دعوت‌ نمود و خبر مرگ‌ معاویه‌ را به‌ اوداد واو استرجاع‌ نمود، سپس‌ نامهٔ‌ یزید را در مورد گرفتن‌ بیعت‌ برای‌ او خواند. حسین‌ به‌ او گفت‌به‌ نظرم‌ نمی‌رسد که‌ تو به‌ گرفتن‌ بیعت‌ من‌ برای‌ یزید پنهانی‌ اکتفا کنی‌، بلکه‌ خواستاربیعتی‌ آشکار هستی‌ که‌ مردم‌ از آن‌ با خبر شوند .ولید گفت‌: آری‌ چنین‌ است‌ و امام‌حسین‌(ع) فرمود که‌ برگرد و فردا همراه‌ گروهی‌ از مردم‌ نزد ما بیا.

در این‌ هنگام‌ مروان‌ به‌ ولید گفت‌: به‌ خدا قسم‌ اگر حسین‌ هم‌ اکنون‌ بیعت‌ نکرده‌از تو جدا شود، هرگز نخواهی‌ توانست‌ بدو دست‌ یابی‌. او را حبس‌ کن‌ و تا بیعت‌ نکرده‌اجازه‌ بیرون‌ رفتن‌ به‌ وی‌ نده‌ یا اینکه‌ گردنش‌ را بزن‌.

حسین‌ رو به‌ مروان‌ کرده‌ به‌ او گفت‌: وای‌ بر تو ای‌ پسر زن‌ کبود چشم‌! تومی‌خواهی‌ گردن‌ مرا بزنی‌ یا او! دروغ‌ گفتی‌ به‌ خدا قسم‌ و پستی‌ نشان‌ دادی‌. سپس‌ رو به‌ولید کرده‌ و گفت‌: فرماندار، ما از خاندان‌ نبوت‌ و سرچشمه‌ رسالتیم‌، خدا به‌ وسیله‌ ما آغازنهاد و به‌ وسیله‌ ما به‌ انجام‌ رسانید. در حالی‌ که‌ یزید تبهکاری‌ میخواره‌ و کشنده‌ اشخاص‌بی‌گناه‌ و آشکار سازندهٔ‌ فساد و تبهکاری‌هاست‌. کسی‌ چون‌ من‌ با شخصی‌ چون‌ او بیعت‌نمی‌کند. لیکن‌ امشب‌ را به‌ فردا رسانیم‌ تا ببینیم‌ کدام‌ یک‌ از ما به‌ بیعت‌ و خلافت‌سزاوارتریم‌ .

قدرت‌ پایداری‌ برای‌ حق‌ در جان‌ها بانگ‌ و فریاد حق‌ نیز بی‌گمان‌ اثر کوبنده‌ خودرادر گوشهای‌ باطل‌ می‌گذارد. و در نتیجه‌ آن‌ را یا کر می‌کند یا در صلاح‌ و حق‌ را به‌ روی‌وی‌ می‌گشاید.

فریاد حق‌ امام‌ نیز همان‌ طنین‌ بلندی‌ بود که‌ انعکاس‌ آن‌ در گوش‌ ولید پیچید.چنانکه‌ ولید بعد از بیرون‌ رفتن‌ امام‌ حسین‌ خطاب‌ به‌ مروان‌ چنین‌ گفت‌: سبحان‌ ا... اگرحسین‌ گفت‌ بیعت‌ نمی‌کنم‌ او را بکشم‌؟ به‌ خدا سوگند گمان‌ نمی‌کنم‌ کسی‌ با دست‌آغشته‌ به‌ خون‌ حسین‌، خدا را ملاقات‌ کند و میزان‌ عملش‌ بسی‌ سبک‌ نباشد. خدا در روزقیامت‌ بدو نمی‌نگرد و او را تزکیه‌ نمی‌کند و شکنجه‌ای‌ دردناک‌ بهره‌ او است‌.

۲ - صراحت‌ در گفتار

ازدیگر ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ امام‌ صداقت‌ در گفتار آن‌ حضرت‌ می‌باشد. این‌ نیزیکی‌ از بزرگواری‌هایی‌ است‌ که‌ در وجود امام‌ حسین‌ است‌.

در نظر برخی‌ افراد مبدأ و اصل‌ بسی‌ بزرگ‌ است‌، اما همراه‌ با نرمش‌ و نیرنگ‌.لیکن‌ امام‌ حسین‌ در برابر اصول‌ چنان‌ عظمتی‌ از خود نشان‌ داد که‌ هرگز حاضر نبود دربرابر بیعت‌ با یزید سرمویی‌ از آن‌ برگردد و دست‌ از آن‌ بردارد. و همان‌ فریاد بلندی‌ که‌ چون‌شعلهٔ‌ آتش‌ بود از او انتظار می‌رفت‌. او دربارهٔ‌ بیعت‌ با یزید چنین‌ فرمود:

سپاس‌ ویژه‌ الله و آنچه‌ مشیت‌الله است‌ و نیرویی‌ به‌ کار ناید جز به‌ وسیلهٔ‌ الله وصلوات‌ خدا بر رسولش‌ .مرگی‌ که‌ سرنوشت‌ فرزندان‌ آدم‌ شده‌، چنان‌ برازنده‌ و زیباست‌ که‌گردنبند جواهر در گردن‌ دختران‌ جوان‌، چنان‌ به‌ دیدار گذشتگانم‌ واله‌ و شیفته‌ام‌ که‌ یعقوب‌مشتاق‌ دیدار یوسف‌ بود. بهترین‌ مرگ‌ در پیکار، مرگی‌ است‌ که‌ من‌ با عشق‌ و افتخار با آن‌روبه‌رو می‌شوم‌. هم‌ اکنون‌ به‌ چشم‌ پیوند تن‌ خویش‌ را می‌نگرم‌ که‌ گرگ‌های‌ بیابان‌ درکربلا پاره‌ پاره‌ می‌کنند و شکم‌های‌ گرسنه‌ خود را از آنها پرمی‌کنند. خشنودی‌ خداخشنودی‌ خاندان‌ پیامبر است‌. در برابر آزمایش‌ او پایداری‌ را پیشه‌ می‌کنیم‌ و در برابر،پاداش‌ پایداران‌ را به‌ دست‌ می‌آوریم‌. پاره‌های‌ تن‌ رسول‌ خدا هرگز از او جدا نمی‌شوند،بلکه‌ همه‌ با هم‌ دربهشت‌ برین‌ گرد می‌آیند و چشمش‌ را روشن‌ می‌کنند. و پیمانی‌ را که‌ بااو بسته‌اند بدین‌ وسیله‌ به‌ سر رسانند. هان‌ بدانید که‌ تنها کسی‌ که‌ پذیرای‌ پرداختن‌پاره‌های‌ جگر خویش‌ در راه‌ ماست‌ و به‌ روان‌ خویش‌ وعدهٔ‌ دیدار پروردگار را داده‌ است‌،باید با ما به‌ حرکت‌ درآید، زیرا من‌ بامدادان‌ عزم‌ رحیل‌ دارم‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.