جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به یک اثر خارجی


نگاهی به یک اثر خارجی

«پل استر» شاعر، رمان‌نویس، مترجم و مقاله‌نویس معاصر آمریکایی است. نام این نویسنده همواره یادآور و همراه دو کتاب معروف از او می‌باشد؛ «سه گانه نیویورک» و «مون پالاس».‏
‏«استر» متولد …

«پل استر» شاعر، رمان‌نویس، مترجم و مقاله‌نویس معاصر آمریکایی است. نام این نویسنده همواره یادآور و همراه دو کتاب معروف از او می‌باشد؛ «سه گانه نیویورک» و «مون پالاس».‏

‏«استر» متولد سال ۱۹۴۷ نیو وارک از نیوجرسی است. وی پس از اتمام تحصیل در دانشگاه کلمبیا در سال ۱۹۷۰ به دلیل احساس سرخوردگی از تحصیلات دانشگاهی به مدت ۴ سال به کشور فرانسه سفر کرد و در همان ایام شروع به ترجمه آثار فرانسوی به زبان انگلیسی و چاپ در روزنامه‌های آمریکایی نمود. رمان‌های رمزآلود و پیچیده این نویسنده، اغلب در جستجوی یافتن هویت و مفهوم آن در زندگی فردی است.

به عنوان اولین آثار او می‌توان به مجموعه «سه گانه نیویورک» شامل سه کتاب به نام‌های «شهر شیشه‌ای»، «ارواح» و «اتاق در بسته» منتشر شده در سال ۱۹۸۷ اشاره نمود که ارمغان این مجموعه جایزه ادگار به کتاب «شهر شیشه‌ای» به عنوان کاندیدای بهترین رمان بوده است.

از دیگر آثار او: کشور آخرین‌ها، مون‌پالاس، کتاب اوهام، شب پیشگویی، دیوانگی در بروکلین،... و دو کتاب «سفر در اتاق کتابت» و «موسیقی شانس» ،که اخیراً توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است؛ یکی از نامزد‌های جایزه پن/فاکنر در سال ۱۹۹۱ بوده است. جای خوشحالی است که اکثر آثار او در ایران ترجمه و به چاپ رسیده است.داستان‌های «استر» معمولاً با یک اتفاق کوچک در زندگی روزمره آغاز می‌شوند و با بیانی ساده پیش می‌روند، در عین حال دارای ژانرهای مختلف، پیچیده و چند لایگی پسا مدرن، به عبارت دیگر دارای ارتباطی آشکار و یا پنهان با متون دیگر هستند؛ روشی که «استر» در تمام داستان‌هایش به طور مداوم انجام می‌دهد و زنجیروار داستان‌ها و شخصیت‌های داستانی‌اش را که قریب به اتفاق، نویسنده هستند؛ به هم متصل می‌کند.

نگارش کتاب «مون پالاس» در اوایل سال ۱۹۶۷ شروع شده، در سال ۱۹۸۷ تکمیل و در سال ۱۹۸۹ منتشر شده است. شخصیت اول داستان «مارکو فاگ» نام دارد و همراه کاراکتر‌های دیگر، به قالب‌های هویتی مختلفی انتقال می‌یابند، گاهی در آغاز نوجوانی و زمانی در مقاطعی دورتر. در اینجا هویت به معنای ارتباط «مارکو» با زندگی گذشته‌اش است. شخصیتی حاضر و معنادار که برای جهت‌گیری زندگی آینده‌اش در تلاش است. دوران نوجوانی «مارکو» به عنوان دانشجو در نیویورک سپری می‌شود و او در میان نوجوانان همسن و سال خود، فردی عجیب و متفاوت به نظر می‌رسد و این درست زمانی است که نسبت به شخصیت و هویت خود مردد است و دست به تجربه و تفحص می‌زند. بعد از مرگ عمویش ورق بر می‌گردد. دیگر به دنبال آینده‌ای نمی‌گردد و دوره‌ جدیدی آغاز می‌شود در اتاقی خالی و محبوس بین کتاب‌هایی که تنها میراث او از تنها فرد خانواده‌اش، عمویش بوده است، وصیت او را به انجام می‌رساند و شروع به خواندن کتب می‌کند و فقط می‌خواند. تدریجاً پنهان از انظار و ایزوله از احساسات می‌شود.

هنگامی که زندگی بی‌برنامه‌ او می‌بایست با پایانی تلخ در پارک مرکزی شهر به اتمام برسد؛ فصل جدیدی در متن اصلی داستان شروع می‌شود. در ابتدای این بقا، توجه او به افراد خارج از درون خود جلب می‌شود و به علاقه‌ای که برای زندگی از آنها دریافت می‌کند. از لاک خود در می‌آید و از شخصیت سابق خود فاصله می‌گیرد. در اینجا «مارکو» با معنای تعهد آشنا می‌شود و مسئولیت را می‌شناسد. حال، دیگران پیش از او قرار می‌گیرند و بار دیگر نویسنده با مهارتی شگفت‌انگیز کل داستان را از جهان بیرون بازگو می‌کند. تداوم این فراز‌ها و فرود‌ها و آغاز‌ها و پایان‌ها در کتاب روند شگفت‌انگیزی را به دنبال دارد که خواننده را از تخمین اتفاقات بعدی ناتوان می‌کند و همواره ذوق و شوق ادامه آن را بر می‌انگیزد. «استر» بار دیگر از هنرخود در تولد داستانی در دل داستان دیگر به نحو احسن استفاده می‌کند و این فکر را به خواننده خود منتقل می‌کند که هرگز پایانی آنگونه که انتظار می‌رود، پیش نخواهد آمد. و تمام روند‌ها را هدفمند و آگاهانه پیش می‌برد تا رابطه میان داستان و واقعیت ذهن خواننده را به چالش بکشد. به طوری که در پایانی‌ترین پاراگراف از کتاب می‌خوانیم:

‏«می توانستم از بالای آن تپه‌ها اقیانوس را ببینم، اما آن قدر رفتم تا به آب رسیدم. ساعت چهار بعدازظهر بود که کفش‌هایم را در آوردم و شن‌ها را کف پام احساس کردم. به آخر دنیا رسیدم. آن طرف‌تر چیزی جز هوا و امواج نبود، خلایی که تا سواحل چین پیش می‌رفت. به خودم گفتم، این همان جایی است که من شروع می‌کنم، همان جایی که زندگی من آغاز می‌شود.»

خواننده کتاب در آخرین اوراق آن متوجه می‌شود در فرآیندی قرار گرفته است که پایانی وجود ندارد.‏

مینا پرویزی