جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پیشینه دستورنویسی


پیشینه دستورنویسی

به علت طرز تلقی خاصی كه گذشتگان از دستور زبان داشته اند, یعنی اینكه آموزش دستور زبان را برای كسانی لازم می دانستند كه بخواهند آن زبان را به عنوان زبان دوم بیاموزند, كمتر اتفاق می افتاد كه اهل یك زبان مبادرت به تألیف و آموزشی دستور همان زبان كنند

به علت طرز تلقی خاصی كه گذشتگان از دستور زبان داشته‌اند، یعنی اینكه آموزش دستور زبان را برای كسانی لازم می‌دانستند كه بخواهند آن زبان را به عنوان زبان دوم بیاموزند، كمتر اتفاق می‌افتاد كه اهل یك زبان مبادرت به تألیف و آموزشی دستور همان زبان كنند؛ این قاعده درباره تدوین لغت‌نامه هم صادق بود؛ مثلاً اگر مروری بر فهرست مؤلفین لغت‌نامه‌ها و كتابهای صرف و نحو بیندازیم، می‌بینیم، غالب این مؤلفان غیرعرب بوده‌اند. این نظریه درباره دستورنویسی برای زبان فارسی هم صدق می‌كند، چنانكه دستورهای اولیه فارسی را كسانی نوشته‌اند كه فارسی زبان نبوده‌اند. از سوی دیگر زبان عربی كه علاوه بر زبان دینی، زبان سیاسی و علمی آن روزگاران بود، در بین گویندگان فارسی به گونه ای رایج بود كه آنان را از توجه به زبان فارسی، كه حكم زبان محلی را برای نویسندگان داشت، منصرف می‌كرد، و مانع می‌شد كه به تدوین قواعد آن بپردازند. از این رو به دنبال یافتن اولین دستورهای زبان فارسی، لازم است به كشورهای همسایه و یا نقاطی كه زبان فارسی به دلایلی مورد توجه بوده است، نظر داشته باشیم.

برای تدوین تاریخ دستورنویسی برای زبان فارسی به چند موضوع باید توجه داشت؛ یكی زبان اثر، دیگر محل تألیف این دستورها، و موضوع آخر قومیت و زبان مؤلف. با در نظر داشتن موارد فوق، دستورهای اولیه زبان فارسی را به هفت دسته مختلف می‌توان تقسیم كرد.

الف : كتابهایی كه مستقیماً برای دستور زبان نوشته نشده و یا نسخه ای از آنها در دست نیست.

ب : دستورهایی كه در دوره حكومت عثمانیان در آسیای صغیر نوشته شده است، نویسندگان این دستورها عمدتاً عرب بوده‌اند و دستورهای زبان فارسی را به زبان عربی یا تركی عثمانی نوشته‌اند.

ج : دستور زبانهایی كه در شبه قاره هند تألیف شده، مؤلفین این دسته از آثار، بیشتر ایرانیانی بوده‌اند كه در دوره مهاجرت عظیم ایرانیان به سرزمین هند در دوره اكبرشاه به آن دیار رفته‌اند. زبان این دسته از دستورها اكثراً فارسی است و معدودی هم به زبان اردو و انگلیسی.

د : رساله‌هایی كه در مقدمه لغت‌نامه‌های فارسی نوشته شده است و در آن به اجمال درباه صرف و نحو زبان فارسی سخن گفته‌اند.

هـ : دستورهایی كه در اروپا تألیف شده، مؤلفین این دستورها عمدتاً مستشرقین اروپایی بوده‌اند و هدف بیشتر آنان آشنایی با زبان و فرهنگ ایرانی بوده است؛ این دسته از آثار به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ایتالیایی است.

و : دستورهایی كه این اواخر، در ایران و كشورهای همجوار به وسیله ایرانیان و به زبان فارسی تألیف شده است.

ز : آن دسته از دستور زبانهایی كه تحت تاثیر نظریات زبان شناسی نوشته شده است و مؤلفین آنها با مكتبهای زبان شناسی آشنایی داشته و یا خود زبان شناس بوده‌اند.

الف : در گروه الف، از چهار كتاب باید نام برد:

۱ـ كتاب المعجم فی معاییر اشعار المعجم, تألیف شمس الدین محمد بن قیس رازی، متعلق به اوایل قرن هفتم، هر چند این كتاب برای مسایل مختلف شعری تألیف شده اما در بحث از فن قافیه، مؤلف در باره انواع حرف و پسوندها، توضیحات جالب و مفصلی را مطرح می‌كند كه ماخذ بسیاری از دستورنویسان بعدی قرار گرفته است.۱

۲ـ ابن شاكر كتبی، در كتاب فوات الوفیات (ج ۲, ص ۵ـ۲۸۲) در ترجمه حال ابوحیان نحوی (م : ۷۴۵ هـ) در جزء تألیفات او از كتاب نمطق الخرس فی لسان الفرس نام می‌برد كه در باره قواعد زبان فارسی نوشته بوده است، متاسفانه نسخه‌ای از این كتاب در دست نیست.۲

۳ـ كتابی است به عربی به نام حلیه الانسان فی جلبه اللسان در قواعد چهار زبان عربی، تركی، مغولی و فارسی، تألیف ابن مهنا، كه در عهد تیمور نوشته شده است.۳

۴ـ لسان القلم در شرح الفاظ عجم، تألیف عبدالقهار بن اسحق، ملقب به شریف، كه در قرن نهم هجری به نام سلطان ابوالقاسم بابر بهادر خان (م: ۸۶۱ هـ) تألیف شده و نسخه‌ای از آن به ضمیمه كتاب میزان الاوزان در فن قافیه، تألیف همین مؤلف موجود است كه كتابت آن به سال ۱۰۱۲ هجری انجام پذیرفته.۴

ب : دستورهایی كه در این گروه مورد بررسی قرار می‌گیرند، در سرزمینهای تحت سلطه عثمانی تألیف شده و متعلق به زمانی است كه گسترش و نفوذ زبان و ادب فارسی در دولت عثمانی از حدود قرنهای نهم و دهم آغاز شد. غالب این دستور زبانها به زبان عربی است و به وسیله نویسندگان عرب تألیف شده است و مخاطبان آنان هم عرب زبانان و یا تركان عثمانی بوده‌اند كه به نوعی جاذبه‌های ادب فارسی آنان را به فرا گرفتن زبان فارسی تشویق می‌كرده است. تعداد این دستورها قابل توجه است و نسخه‌های متعددی از آنها در كتابخانه‌های تركیه وجود دارد. در زیر به تعدادی از آنها اشاره می‌شود كه از نظر تاریخ تألیف كهن‌تر هستند.

۱ـ تاج الروس و غره النفوس, از احمد بن اسحق قیسری (قیصری) از اهالی قیساریه روم، تاریخ تألیف این اثر قبل از ۸۹۸ هجری است.۵

۲ـ اقنوم عجم كه سال تألیف آن را ۸۹۸ هجری نوشته‌اند.۶

۳ـ وسیله المقاصد الی احسن المراصد، اثر خطیب رستم المولوی، تألیف به سال ۹۰۳ هجری، این كتاب در زمینه لغت فارسی به تركی و برای استفاده ترك زبانان است. مؤلف در آغاز اثر خود، منظومه‌ای در بیان قواعد زبان فارسی گنجانیده است.۷

۴ـ قواعد الفرس (اساس الفرس) كه در حدود سال نهصد هجری به زبان عربی نوشته شده و نویسنده آن گویا ترك بوده است و به سال ۹۴۰ هجری وفات یافته.۸

۵ ـ رساله مشكل گشا، كه در جزء كتاب شامل اللغه آمده است. مؤلف این اثر حسن بن حسینی(؟) بن عماد قراحصاری است كه اثر خود را پیش از سال ۹۱۸ هجری تألیف كرده است. نسخه خطی این كتاب كه آقای مجتبی مینوی در یادداشتهای خود از آن یاد كرده است در كتابخانه افیون قره حصار (تركیه) موجود است و مورخ است به سال ۹۱۰ یا ۹۱۱ هجری و به خط حسن بن قاسم است.۹

۶ـ تحفه شاهدی، اثر ابراهیم بن خدای دده شاهدی كه در سال ۹۲۰ هجری تألیف شده است.۱۰

۷ـ رساله یائیه از احمد بن سلیمان، معروف به ابن كمال پاشا، صاحب كتاب دقائق الحقائق در لغت و نویسنده كتاب نگارستان، رساله یائیه در شرح گونه‌های (یاء زاید) است كه در آخر واژه‌ها و فعلهای فارسی می‌آید. ابن كمال پاشا در این اثر كه به زبان فارسی ـ تركی تألیف كرده، بیست گونه از انواع (یاء زاید) را معرفی نموده است و از شاعران پیشین، بیتهایی به اسم استشهاد آورده.۱۱

۸ـ كتاب نحو فارسی، این اثر به زبان عربی است كه به تاریخ ۹۵۷ هجری در قلمرو عثمانی تألیف شده است از نویسنده آن اطلاعی در دست نیست، نسخه خطی این كتاب جزء كتابهای علی امیری افندی، در كتابخانه ملت استانبول به شماره ۳۱۱ موجود است.۱۲

۹ـ المثله الفارسیه، به زبان عربی, در صرف و نحو فارسی كه در نسخه‌ای مورخ ۹۵۸ هجری جزء كتابهای علی امیری افندی در كتابخانه ملت استانبول تحت عنوان نسخه فیها القواعد و الامثله موجود است.۱۳

۱۰ـ التحفه الهادیه یا دانستن، از آن روی كه با این واژه آغاز شده است؛ این اثر را یكی از نویسندگان عثمانی، به نام حاجی الیاس، است كه در سده دهم هجری می‌زیسته. كتاب برای آموزش بنیادهای دستور زبان فارسی به كودكان نوآموز به زبان فارسی نوشته شده است. ده بخش از این كتاب در باره صرف فعل و چهار فصل آن شامل واژه‌های دستیاب فارسی با گزارش آنها به تركی عثمانی است.۱۴

۱۱ـ مفاتیح الدریه فی اثبات القوانین الدریه، اثر مصطفی بن ابی بكر ایسواسی (سیواسی؟)، شرحی بر این كتاب به تركی در دست است از مصطفی عصام الدین الحسینی كه در سال ۱۱۶۳ هجری نوشته شده است، به نام شرح مفاتیح الدریه فی قواعد الفرسی(؟).۱۵

۱۲ـ قواعد الدریه، از نشاطی ادرنوی، شاعر ترك كه به سال ۱۰۸۵ هجری وفات كرده است. این اثر به زبان تركی است.۱۶

تعداد دستور زبانهایی كه در تركیه عثمانی درباره زبان فارسی نوشته‌اند فراوان است، در این مقال به آن دسته از دستورهایی كه از نظر تاریخی كهن‌ترین هستند، اشاره شد.

ج : نفوذ فرهنگ و زبان فارسی در شبه قاره هند با تأسیس سلسله گوركانیان هند كه به دست بابر، در سال ۹۳۲ هجری بنیاد نهاده شد، آغاز شد. مهار حكومت گوركانیان در ابتدا در دست رجال ایرانی قرار داشت و در نتیجه می‌توان گفت سلسله‌ای كه ظهیرالدین بابر در هند پی افكند یك دولت تمام عیار ایرانی بود.۱۷ از این تاریخ تا مدتها زبان فارسی به صورت زبان رسمی دربار هند و زبان سیاست و ادب و شعر درآمد. دیری نكشید كه شاعران بسیار از میان مردم آن سامان در كشمیر و لاهور و دهلی و دیگر جایها، برخاستند و در آن دیار كتابهای معتبر در انواع گوناگون نظم و نثر به فارسی پرداخته شد.۱۸

توجه به زبان و فرهنگ فارسی در هند منجر به ظهور نهضت دستورنویسی برای زبان فارسی در این سرزمین شد. این دستورها بیشتر به وسیله فارسی‌زبانان مهاجر و فارسی زبانان هندی برای آموزش زبان فارسی نوشته می‌شد كه اغلب به زبان فارسی بود.

نكته دیگری كه در این دوره حایز اهمیت است، نوشتن قواعد صرف و نحو زبان فارسی در مقدمه كتابهای لغت است كه به وفور در هند تألیف شده است. اگرچه این سنت سابقه‌ای كهن دارد و در دولت عثمانی هم گاهی در مقدمه لغت‌نامه‌هایی كه برایز بان فارسی تألیف می‌كردند قواعد دستوری می‌گنجانیدند، اما در هند لغت‌نامه‌نویسی و دستور زبان‌نویسی برای زبان فارسی رونقی دیگر داشت. در فصل بعد به این لغت‌نامه‌ها اشاره خواهد شد؛ ذكر یكایك این كتابها در اینجا لزومی‌ندارد و فقط به مهم‌ترین و كهن‌ترین آنها اشاره می‌شود:

۱ـ میزان فارسی یا بعضی قانونات فارسی¸ تألیف جمال الدین حسین بن سید نورالله مرعشی شوشتری كه در سال ۱۱۶۵ هجری در عظیم آباد تألیف شده است.۱۹

۲ـ جامع القواعد، تألیف محمد قلی خان متخلص به محب، از پارسی‌دانان هندنشین همزمان با شاه عالم جلال الدین (۱۲۰۳ـ۱۱۷۳هـ) پادشاه گوركانی. این كتاب در سال ۱۱۷۴ هجری در شش مقاله فراهم آمده و مشتمل است بر : حرف، كلمه، جمله، گونه‌های مصدر، چگونگی ساختن فعل گذشته و آینده و تعریف فعلها و حرفهای منفصل و فرنهادهایشان و نحو و اشتقاق.۲۰

۳ـ رساله‌ای در دستور زبان فارسی در هفده باب، بدون نام، از شخصی به نام شیخ عبدالباسط (متولد ۱۰۹۹هـ).۲۱

۴ـ رساله‌ای در دستور زبان فارسی, بدون نام, از شخصی به نام نظام‌الدین احمد كه به سال ۱۱۸۸ هجری تألیف شده.۲۲

۵ـ مجموع القوانین كه در نه قانون تدوین شده است از شخصی به نام امیر اسدالله، تألیف در سال ۱۱۶۹ هجری.۲۳

۶ـ قواعد فارسی، مسمی به هفت گل، منظومه‌ای است در حدود ۲۳ صفحه، اثر كامتا پرشاد، در سال ۱۲۰۴هـ/ ۱۷۸۹م در لكهنو به چاپ رسیده است.۲۴

۷ـ قواعد فارسی، اثر روشن علی انصاری جونپوری، در حدود ۱۲۱۵هـ/ ۱۸۰۰م در لكهنو به زیور طبع آراسته شد و سپس چندین بار در كلكته چاپ شد.۲۵

۸ـ قواعد فارسی از مؤلفی ناشناخته كه در سال ۱۲۳۵هـ/ ۱۸۱۹ م در كلكته به چاپ رسیده است.۲۶

۹ـ قواعد المبتدی از مؤلفی ناشناخته كه در ۹۲ صفحه به سال ۱۲۴۱هـ/ ۱۸۲۵م در كلكته چاپ شده است.۲۷

۱۰ـ گرامر فارسی به صورت پرسش و پاسخ در ۷۰ صفحه كه به وسیله عطاالله به سال ۱۲۴۴ هجری در كلكته چاپ شده است.۲۸

۱۱ـ رساله علم النحو (مجموعه پنج دستور زبان فارسی در یك جلد) از مؤلفی ناشناس كه به سال ۱۲۵۱هـ/ ۱۸۳۶ م در كلكته چاپ شده است.۲۹

۱۲ـ حروف تهجی از مؤلفی ناشناس كه به سال ۱۲۵۳هـ/ ۱۸۳۷م در كلكته چاپ شده است.۳۰

۱۳ـ جامع القوانین از مؤلفی ناشناس كه به سال ۱۲۵۵هـ/ ۱۸۳۹ م در كلكته چاپ شده است.۳۱

۱۴ـ شجره الامانی در ۲۰ صفحه، از مؤلفی ناشناس، به سال ۱۲۵۷هـ/ ۱۸۴۱م در لكهنو چاپ شده است.۳۲

۱۵ـ مخزن الفواید یا خزانه الاصول در ۱۸۲ صفحه به وسیله محمد فائق بن غلام حسن تألیف شده است. این كتاب در سال ۱۲۶۰هـ/ ۱۸۴۴م در لكهنو چاپ شده.۳۳

۱۶ـ بدیع الصرف از كاووس خان كه در مدراس در سال ۱۲۶۵هـ/ ۱۸۴۸م به چاپ رسیده.۳۴

۱۷ـ صفوه المصادر از محمد مصطفی خان بن محمد روشن خان، در كانپور به سال ۱۲۸۱هـ/ ۱۸۶۴م چاپ شده، این كتاب چند بار هم در لاهور و دیگر مناطق هند چاپ شده است.۳۵

۱۸ـ دستور پارسی آموز، در پنج جزء تألیف شده است، شامل: علم حروف، قواعد املاء، اجزاء جمله و اسلوب تركیب، علم سخن پارسی، عروض و قوافی، علم بلاغت؛ مؤلف این اثر عبیدالله بن امین الدین احمد سهرودی است، متولد به سال ۱۲۸۰ هجری؛ این اثر در سال ۱۲۹۴ هجری(؟) در لكهنو چاپ شده است.۳۶

۱۹ـ نهج الادب اثر حكیم عبدالغنی خان رامپوری، در ۸۲۲ صفحه به سال ۱۳۳۸هـ/ ۱۹۱۹م در لكهنو چاپ شده، این كتاب كامل‌ترین و مفصل‌ترین كتابی است كه در زمینه دستور زبان فارسی در هند تألیف شده است و دستورنویسان بعد، خود را از آن بی نیاز ندانسته‌اند، و هنوز هم از خیلی جهات قابل تأمل است.۳۷

۲۰ـ قند پارسی در مقدمات فارسی، مشتمل بر هفت كتاب است: كتاب الحروف در ۵۸ صفحه، كتاب الاسماء در ۴۵ صفحه، كتاب الافعال در ۸۱ صفحه، كتاب المشتركات در ۵۳ صفحه، كتاب حروف عامله در ۹۱ صفحه، كتاب المصطلحات در ۳۳ صفحه، كتاب الكلمه و الكلام در ۶۲ صفحه. این اثر در سال ۱۳۶۱هـ/ ۱۹۲۲م(؟) در بمبئی چاپ شده است.۳۸تعداد فراوانی رساله در زمینه دستور زبان فارسی تحت عنوانهای آمدنامه، آمده نامه، شرح آمدن در هند تألیف شده و نسخه‌هایی از آنها در دست است، مثل آمدنامه بدیع، اثر سكهرام داس، كه بیشتر برای آموزش صرف افعال فارسی در زمانهای گوناگون، به نوآموزان تألیف شده است.۳۹

آنچه در اینجا ذكر شده تعداد محدودی از انبوه كتابها و رساله‌های چاپ شده و چاپ نشده دستور زبان فارسی است كه در سرزمین هند تألیف شده است.

د : در این گروه همچنانكه قبلاً ذكر شد به رساله‌ها و مقالات دستوری می‌پردازیم كه در مقدمه فرهنگها آمده است؛ بنابه رسمی كه سابقه كهن دارد، و از بلاد روم آغاز شده بود و در سرزمین هند به تكامل رسید و سرانجام در ایران دنبال شد، مباحثی دستوری را در مقدمه لغت‌نامه‌ها می‌گنجانیدند كه كهن‌ترین آنها وسیله المقاصد الی احسن المراصد و رساله مشكل گشا است كه قبلاً در گروه ب از آنها نام برده‌ایم.

۱ـ فرهنگ


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.