جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

افسون هستی ما


افسون هستی ما

نزاع بین حكما و عرفا از قدیمی ترین مباحثات بین دانشمندان در جوامع شرقی و خصوصاً اسلامی است در هر دوره ای این نزاع به شكل خاصی مطرح گشته اما در اكثر آنها نهایتاً بر مسأله «وحدت وجود» متمركز می شده است با ظهور ملاصدرا و ارائه نظریه «وحدت تشكیكی», كلیت دستگاه فلسفه اسلامی به نظریه عرفا نزدیك تر شد

●بررسی رأی مرحوم علامه طباطبایی در باب وحدت شخصی

نزاع بین حكما و عرفا از قدیمی ترین مباحثات بین دانشمندان در جوامع شرقی و خصوصاً اسلامی است. در هر دوره ای این نزاع به شكل خاصی مطرح گشته اما در اكثر آنها نهایتاً بر مسأله «وحدت وجود» متمركز می شده است. با ظهور ملاصدرا و ارائه نظریه «وحدت تشكیكی»، كلیت دستگاه فلسفه اسلامی به نظریه عرفا نزدیك تر شد. اما نزاع مزبور خاتمه نیافت. بلكه مباحثه بین حكما و عرفا به شكل دقیق تری مطرح شد. این بار كانون مناظره در مسأله « وحدت تشكیكی یا شخصی» قرار گرفت. عارفان به عقب نشینی حكیمان و پذیرش وحدت اما به صورت تشكیكی از سوی آن ها رضایت نمی دادند و بر موضع خود یعنی «وحدت شخصی وجود» پای می فشردند.

در این میان عارفانی وجود داشته و دارند كه در این مقوله ضمن استناد به درك شهودی خود، بیاناتی استدلالی یا شبهه استدلالی نیز برای مدعای خود آورده اند. این مطلب موجب شده است كه تنور گفت و گو میان حكیمان و عارفان گرم تر شود. و مناظرات و مكاتباتی بین آنها رخ دهد كه معدودی از آنها در حافظه تاریخ فلسفه و عرفان نظری ما، مانده است. شاید بهترین نمونه این گفت و گوها، مكاتباتی است كه بین عارف جلیل القدر آیت الله سید احمد كربلایی تهرانی۱ و حكیم عالی مقام آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی۲ رخ داده است.

بیان چند و چون شكل گیری این مكاتبات از حوصله این مقاله خارج است۳. خلاصه مطلب این كه بین این دو بزرگوار بر سر تفسیر بیتی از عطار مكاتباتی صورت می پذیرد و چهارده نامه رد و بدل می شود. نزاع از مسأله عینیت صفات با ذات و عدم آن آغاز می شود و به بسیاری دیگر از مباحث اختلافی بین حكیم و عارف كشیده می شود. اما در این میان، نقطه اصلی نزاع «مسأله وحدت وجود و شخصی یا تشكیكی بودن آن» است.

مرحوم علامه طباطبایی۴ كه از شاگردان مستقیم حكیم شیخ محمد حسین اصفهانی بوده اند و به طور غیر مستقیم و با یك واسطه شاگرد عارف بزرگ سید احمد كربلائی محسوب می شدند،۵ به لحاظ اهمیت زیادی كه برای این مكاتبات قائل بوده اند، آن ها را برای بعضی شاگردان خاص خود تدریس نموده اند و در این میان توضیحات و محاكماتی بر شش نامه از این چهارده نامه نوشته اند ( سه نامه از سید و سه نامه از شیخ) متأسفانه حال و عمر علامه مجال ادامه این توضیحات و محاكمات را از ایشان گرفت. مجموع نامه ها و تذییلات و محاكمات علامه توسط مرحوم سید محمد حسین حسینی تهرانی با عنوان توحید علمی و عینی گردآوری و تصحیح و توسط انتشارات علامه طباطبایی چاپ شده است. قبل از آن اصل نامه ها توسط مرحوم استاد سید جلال الدین آشتیانی طبع شده بود.

سیره استدلالی ناب و مستحكم علامه طباطبایی در مباحث فلسفی، هر آشنایی را به كنجكاوی وا می دارد. تا از محاكمه و داوری ایشان كسب اطلاع كند و بفهمد كه علامه حق را به جانب كدام طرف می داند و استدلال ایشان در این مورد چگونه است. مرحوم علامه در طی تذییلی كه بر مكتوب اول شیخ می نویسند به طور نسبتاً مبسوط مبنای شیخ و نظام تشكیكی وی را شرح می دهند. مطالب این قسمت بسیار شبیه آن چیزی است كه در نهایهٔ الحكمه مرقوم فرموده اند۶ و چندان برای محققان و اندیشمندان ناآشنا نیست. اما در مكتوب خود بر نامه اول سید ضمن اتصال دادن بحث به مطالب مربوط به نظام تشكیكی شیخ، به توضیحی استدلالی درباره مبنای سید (وحدت شخصی وجود) می پردازند كه در هیچ یك از مكتوبات به جای مانده از علامه سابقه ندارد و برای بسیاری از اهل فلسفه مغتنم و مفید است. مقصود اصلی این نوشتار توضیح استدلالی است كه علامه ضمن بیان آن حكم به حقانیت سید و نظام عرفا می دهند. پس از آنكه نشان می دهند نظام تشكیكی صدرائی دچار تناقض و پارادوكس است.

اما پیش از آن تذكر نكاتی لازم است:

۱- علامه طباطبایی - تا آنجا كه راقم سطور تفحص كرده است - تنها در یك مكتوب دیگر به نفع وحدت شخصی وجود استدلال كرده اند و آن «رساله الولایه است»،۷ سبك استدلالی علامه در آنجا متفاوت است. و مجالی دیگر می طلبد كه آن استدلال نیز توضیح داده شود.

۲- سیره مرحوم علامه، طبقه بندی معارف و عرضه هر كدام به دسته خاصی از افراد است. كلاس های عرفان و تفسیر حافظ ایشان برقرار بوده در حالی كه بسیاری از شاگردان فلسفه ایشان هم باور ندارند در كلاس هایی ایشان عرفان می گفته اند یا اهل سلوك و ذكر بوده اند۸.

بر همین مبنا ممكن است بعضی خرده بگیرند كه چرا نظریات عرفانی علامه این گونه وسیع و عمومی مطرح می شود؟

در پاسخ باید گفت: علت امتناع علامه از آشكار ساختن مباحث نظری عرفان غیر از علت امتناع ایشان و امثال ایشان از اظهار حالات و مطالب عرفان عملی است.

عرفان عملی سطح بالائی از معرفت را تشكیل می دهد كه برخورد با آن ظرفیت و استعداد خاص خود را می طلبد كه عمدتاً در افراد كم یافت می شود و لذا در همه دوران ها همه اهل سلوك و عرفان، مطالب عملی خود را با احتیاط بیان كرده اند.

اما عرفان نظری و مباحث مربوط به آن خصوصاً در طریقه امثال علامه جزو علوم استدلالی است و حاصل فكر و تأمل بسیاری از اندیشمندان است و مسأله ظرفیت و استعداد در مورد آن نسبت به عرفان عملی كم تر مطرح است.

فضای بسته دوران علامه كه شكایت امثال علامه و حضرت امام خمینی از آن دوران را در آثار به جا مانده ایشان مثل مهر تابان ( یادنامه علامه به كوشش سید محمد حسین تهرانی)،۹ و منشور روحانیت ( پیام امام به حوزه های علمیه و روحانیون)،۱۰ می توان یافت، موجب شده بود تا این بزرگان در اظهار مطالب استدلالی احتیاط و طبقه بندی شدید را پیش گیرند.

به بركت انقلاب و تحول در فضای علمی حوزه های علمیه و دانشگاه ها عرصه برای بررسی این گونه مباحث فراهم آمده است و هزاران محصل فلسفه و عرفان نظری در حوزه ها و دانشگاه های سراسر كشور مشغول هستند.

۳- در استدلال علامه نظام تشكیكی صدرایی به نقد كشیده می شود. نقد علامه در واقع بیانگر اشكال اساسی دستگاه حكمی صدرا است. باید توجه داشت ملاصدرا علاوه بر مباحث فلسفی و ارائه نظام تشكیكی، در قسمت هایی از اسفار صریحاً به مبنای عرفا معتقد می شود،۱۱ لذا نقد مذكور، نقد كل اندیشه صدرا نیست بلكه نقد نظام تشكیكی صدرا است. البته این نقد با این بیان استدلالی و به این سبك كه تناقض موجود در نظام تشكیكی را نشان می دهد آن هم از طرف یكی از شارحان صاحب مسلك ملاصدرا كم سابقه و شاید بی سابقه و بدیع است.

۴- با وجود آنچه كه درباره فضای باز امروز گفتیم، اما به هر حال هر مطلبی مخاطب خاص خود را دارد. مخاطب این مقاله پژوهشگرانی هستند كه نظام اصالت وجود و تشكیك وجود ملاصدرا را دریافته باشند. و محوریت اصالت وجود و تشكیك وجود را در كل نظام فلسفی صدرا در نظر داشته باشند. این نكته در مقام بحث به عنوان پیش فرض آشنا برای خواننده در نظر گرفته می شود و توضیح استدلالی چندانی برای آن ارائه نخواهد شد۱۲.

با این مقدمات به توضیح بیان علامه می پردازیم، نكات زیاد دیگری در بحث وجود دارد كه بعضی از آنها را در میانه مطلب یا انتهای آن بیان خواهیم كرد و بقیه را به هوشمندی خواننده پژوهشگر وا می گذاریم. نخست تصویری از مبنای تشكیكی صدرا به شرح علامه ارائه می كنیم. دقت در این میان در فهم ایراد علامه بسیار لازم است.

●بیان حكما در مسأله تشكیك وجود :

خلاصه مبنای حكما به این شرح است: در نظام تشكیكی صدرائی به دلیل مقدماتی كه در جای خود بیان شده است وجود دارای سلسله مراتبی است كه هر مرتبه به نداشتن كمالات خاص مرتبه های بالاتر محدود است تا بالاترین مرتبه كه آن محدود به هیچ حدی نیست چون همه كمالات را دارد. اما همین نداشتن حد، حد این مرتبه است. (خواننده محترم در صورت وضوح می تواند توضیحات بعدی را مطالعه نكند و مطالبی را كه ذیل عنوان «پارادوكس تشكیك» آمده پیگیری كند. )

توضیح بیشتر : چنانكه می دانیم حكما وجود را در خارج اصیل می دانند و ماهیات را اعتباری محض می شناسند. اما این موجب نمی شود كه آنها به یك باره كثرت را كه لازمه ماهیت انگاری جهان است باطل بدانند بلكه وجود اصیل را یك حقیقت مشكك دارای مراتب می دانند و مستند این تشكیك و اختلاف را قوت و ضعف، اولویت و ثانویت و تقدم و تأخر در خود حقیقت وجودی می دانند هر چه هست وجود است و غیر از وجود عدم است اما همین وجود شدت و ضعف دارد تقدم و تأخر دارد و لذا مراتبی در آن مفروض است. لازمه این مطلب آن است كه هر مرتبه ای مشتمل بر مرتبه پایین تر از خود باشد. یعنی هر چه كمال (وجود) در مرتبه پایین است در مرتبه بالا هم هست به اضافه مقداری دیگر از خود وجود و این اضافه از خود ذات وجود است و لذا اصالت وجود مخدوش نمی شود. در عین حال كثرت نیز توجیه می گردد. همه وجود هستند ولی اختلاف نیز وجود دارد اما منشأ این اختلاف نیز خود وجود است ( ما به الاختلاف یرجع الی ما به الاشتراك). نكته مهمی كه از توضیح فوق استفاده می شود معنای « حدِ وجود» است؛ وجود پایین تر: آن مقدار زیاده مرتبه بالاتر را ندارد. این كه می گویند « مرتبه پایین تر مخلوط با عدم است» به عقیده علامه به همین معنی است یعنی مرتبه پایین عبارتست از وجودی كه فاقد كمال خاص مرتبه بالاتر است.

مهدی انشایی

۱- تولد: نامعلوم، وفات ۱۳۳۲ قمری

۲- تولد: محرم ،۱۲۹۶ وفات : ذو الحجه ۱۳۶۱ قمری

۳- برای اطلاعات بیشتر ر. ك : حسینی تهرانی، محمد حسین، توحید علمی و عینی، تألیف ۱۴۰۸ قمری، صفحه ۱۱ تا ۴۹ ( مقدمه) انتشارات علامه طباطبایی، چاپ سوم ۱۴۱۹

۴- تولد: ،۱۳۲۱ وفات : ۱۴۰۲ قمری

۵- علامه شاگرد مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی بوده اند و ایشان شاگرد مرحوم سید احمد كربلایی(رضوان الله علیهم اجمعین) ر. ك: آدرس پاورقی ۳

۶- نهایه الحكمه چاپ جامعه مدرسین، صفحه ۷ تا ۱۱

۷- طباطبایی، سید محمد حسین، رساله الولایه، چاپ كتابه سرای اشراق ۱۳۸۲

۸- ر. ك : میراث ماندگار، مجموعه مصاحبه های كیهان فرهنگی در سالهای ۶۳ تا ،۶۵ مصاحبه با آیت الله جوادی آملی

۹- انتشارات علامه طباطبایی ۱۳۶۳

۱۰- مؤسسه تنظیم و نظر آثار امام خمینی ۱۳۶۸

۱۱- به عنوان نمونه ر. ك: اسفار، چاپ بیروت، ج ،۶ فصل اول، ص ۲۳ تا ص ۲۶

۱۲- برای آشنایی با استدلال های لازم، ر. ك : آدرس پاورقی ۹

۱۳- پاورقی ۳ ص۱۶۵ تا ص۱۶۸

۱۴- پاورقی ،۳ ص ۱۶۹ تا ۱۷۴

۱۵- خود این مطلب مبنای استدلالی دیگر به نفع نظریه عرفا است اما در این جا در حد شاهد از آن استفاده شده است. آ سس


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.