چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
سینمای مستند, قصه اش جداست
جریان اصلی حاکم بر روابط و مناسبات تولید فیلم و نمایش در پیکره سینما به فیلمهای سینمای بلند که عمدتاً در سالنها به نمایش عمومی درمیآیند ختم میشود. اما به قدمت عمر سینما گونه دیگری از فیلمها تولید و اساساً به نمایش درنیامده و دیده نمیشوند. ولی وجود آنها برای تقویت زیرساختها، پویایی و بالندگی سینمای ملی(۱) مهم و بنیادی است که هیچگاه به اندازه سینمای اکران(۲) که به عنوان ستون اصلی و پایه محکم درخت تنومند سینمای ایران تلقی میگردد، جدی گرفته نشده است.
● فیلم مستند، کوتاه و انیمیشن
اینگمار برگمان، سینماگر سوئد در زندگینامه اش فانوس خیال نوشته است: «سینما اگر از فیلم مستند بگذریم فقط رؤیاست.» سینما از همان آغاز پیدایش با سینمای مستند و ثبت واقعیت آغاز شد و بدون شک جدیترین و تأثیرگذارترین ابزار بیان هنری است با جهان واقعی و نیروی خلاق تصویر، بازتاب واقعیات که از عناصر هنرهای دیگر به نحو شایسته استفاده مینماید. تا با روایت صادقانه موضوع به روح و جان مخاطب سرایت کند. پس اهمیت تصویر واقعی و وابستگی عمیق به واقعیت ناب و ارائه آن به مخاطب با ساختار هنری و تمامیت مخاطب همسو و همراه است.
اسطورهها، حکایات، افسانهها، داستانها، آئینها، شادی و غمها در گستره جغرافیای پهناور سرزمین کهن و تاریخی ما تنها از عهده قاب سینمای مستند برمیآید که بدون داستان و قصه کلاسیک در کوتاهترین زمان، دریچهای نو از ناگفتنیها و رازها و رمزها را به مخاطب ارائه میدهد و رهتوشهای دلنشین برای او به ارمغان میآورد. چون مخاطب پرسشگر به دنبال شناخت تازه، درک آداب و قواعد زندگی اجتماعی، بسط افق اندیشهها و گسترش دامنه معلومات و آگاهیهای خود است که امکان ارتباط برقرار کردن با مخاطب به معنای شکل درست و کامل آن انجام میگیرد.
سینمای مستند برای رسیدن به واقعیت همیشه در جستوجو است و مخاطب را به تأمل، تفکر، مکاشفه و جستوجوی نو در جهان هستی وامیدارد.
مخاطبشناسی، شاید اولین گام اساسی برای ارتباط سالم و دوسویه است. تولیدکننده (هنرمند)، مصرفکننده (مخاطب) اما اثر هنری با مخاطب معنا مییابد و مکالمه را با مخاطب آغاز میکند و مستندساز با مسئولیتپذیری، انتخاب آگاهانه سوژه، ظرافت و هوشمندی به خلق آثار متنوع به صورت معیارمند در قالب فیلم مستند اقدام مینماید تا پاسخگوی پرسشها، نیازها، طیفها و گرایشهای مختلف جامعه باشد. ولی با عدم بیتوجهیها روابط دوجانبه و تعامل بین فیلمساز و مخاطب برقرار نمیشود و این کمبودها و نارساییها پیدا و پنهان به جد محسوس است اما عمدتاً مخاطبان سینمای مستند به دو دسته ذیل تقسیم میشوند:
الف) مخاطب خاص: در جشنوارههای متعدد، هفتههای فیلم، سمینارها، محافل هنری، نشستهای تخصصی، جلسات نمایش نقد و بررسی آثار مستند با علاقهمندی به دنبال کشف زوایای پنهان این شاخه سینما هستند.
ب) مخاطب عام: عمدتاً از طریق رسانهها و تلویزیون جذب سینمای مستند میشوند و به فراخور سطح معلومات، دانش و آگاهیهای خود از این سینما بهرهمند میشوند. به عنوان مثال آموزش و پرورش میتواند با نمایش مداوم گونههای مختلف مستند در مدارس ضمن بارورساختن اندیشهها به اهداف تعلیم و تربیت به آسانترین روش دست یابد.
مخاطب سینمای مستند با شناخت ادراکات اجتماعی، باورپذیری و واقعنگری از میان توده عام جامعه نیستند که در چمبره مشکلات روزمره زندگی شهرنشینی و مسائل مختلف آن گرفتار شدهاند و سینما را صرفاً وسیلهای برای سرگرمی، تفنن و داستانگویی تلقی میکنند. بلکه مخاطبان خاص، تماشاگران فهیم، اصحاب فرهنگ و هنر، محققان، پژوهشگران و اندیشمندان هستند که هنر سینما را با آثار متنوع و برجسته به صورت نظاممند قبول دارند. البته جوهره ناب واقعیت و حقیقت با قابلیتها و خلاقیتها میتواند برای همگان مفید واقع گردد.
در تاریخ حیات سینمای مستند، در شیوههای برقراری ارتباط و تعامل سازنده با مخاطب موفق نبوده و معلوم نیست با توسل به کدام ابزار بتواند در ارتباط صمیمی با مخاطب خود قرار گیرد. به راستی در دهه چهل آثار جذاب و ارزشمندی با نگاه حرفهای و سوژههای انسانی و اجتماعی ساخته شد. آن فیلمهای مستند کجاها به نمایش گذاشته شد و مخاطب چرا از آنها محروم شد. آیا این روح حقیقتجویی و قدرت ستیهندگی سینمای مستند بستگی دارد که همواره از طرف حاکمان قدرت نادیده گرفته میشود. شاید فیلم «خانه خدا» ساخته جلال مقدم تنها فیلم مستند بود که در رقابت با سینمای داستانی، اکران سینمایی داشته است. چرا این تجربیات ارزنده دیگر تکرار نشد؟
مخاطب به عنوان مصرفکننده، نقشی اساسی در پیشبرد، اهداف و رسالت سینمای مستند به دور از قید و بندها برعهده دارد و حیات سینمای مستند با عنایت به عنصر مخاطب زنده است. حلقه مفقوده که در مناسبات فرهنگی و هنری حذف شده است. مخاطب باید به سهولت با سینمای راستین ارتباط سازنده و مؤثر برقرار نموده و حتی با خرید بلیت در سالنهای ثابت نمایش فیلمهای فرهنگی با تماشای محصولات متنوع در فضای مناسب بهرهمند گردد. چون مخاطب با درک واقعی این سینما را آینه صداقت، صراحت و راستگویی میداند، که در حد و قواره سینمای اکران نیست و قادر است در گستره وسیعی اطلاعات مفید و غنی در اختیار مخاطب قرار دهد. البته نیاز جدی است که مستندساز هم با رویکرد جامعهشناختی به شناخت واقعی مخاطبان برسند که هر فیلم مستند برای مخاطب خوش ذائقه نیست و شاید جنبه اسنادی، گزارشی، آرشیوی و دیگر کاربردهای خاص خود را دارد.
سینمای مستند، به عنوان فرهنگسازترین شاخه سینما چرخه اقتصادی ندارد و به بازگشت سرمایه فکر نمیکند و مستندساز عاشقانه و بیدغدغه ولی با موانع و تمامی کاستیها و مشکلات اقدام به خلق آثاری مینماید تا مخاطب به تماشای فیلمهای فراخوانده شود که در قواعد مرسوم سینمایی توسط بازیگرانش شناخته نمیشود و ستاره در این سینما مفهومی ندارد. باید برای این تفکر، بینش و بصیرت احترام قائل شد، اما چون متأسفانه تنها ملاک ارزشگذاری و قضاوت فیلمهای مستند جشنوارههای دولتی و غیردولتی هستند، مستندسازان به جز تعداد اندک راه به جایی نمیبرند. مخاطب باید با صبوری فقط در چند جشنواره سالیانه طی دو یا سه روز حدود ۴۰ الی ۵۰ فیلم که توسط هیأتهای انتخاب با سلیقههای خاص گزینش میشوند را ببیند. تکلیف ۷۰ درصد تولیدات سالانه که توسط هنرمندان گمنام دلسوخته با اتکا به خلاقیت و نیروی خرد، اندیشه با شور و شوق زایدالوصفی جسورانه فیلم کوتاه و مستند تولید مینمایند به کجا ختم میشود. آیا این اسناد تصویری فقط برای چند نمایش محفلی و بایگانی در قفسهها تولید و سپس بلااستفاده میماند.
واقعیت تلخ آن است که با حضور قدرتمند سینمای اکران، سینمای مستند در سطح فراگیر پرمخاطب نیست و در تولیدات سالانه سینمای ایران سهمی برای عرضه در نمایش عمومی ندارد. در چرخه تولید، توزیع و نمایش به صورتی نظاممند حتی جزئی از منابع اقتصادی سینمای اکران در اختیار سینمای مستند قرار نمیگیرد، اما قدرت و پتانسیل بالقوه مستند در عرصههای گوناگون بر همگان آشکار شده است. باید با چارهاندیشی و ارائه راهکارهای نو امکان استفاده مردم کوچه و بازار از فیلم مستند را مهیا نمود و دیدن تصویری از لایههای پنهان و آشکار جامعه را برای مخاطب سهل و آسانتر نمود و با تدوین سیاستهای فرهنگی، بازشناسی و کنکاش «فرهنگ استفاده از فیلم مستند» در جامعه به یک عادت تبدیل گردد. چون فیلم مستند خود یک کالای تولیدی است و رابطه تنگاتنگ با ساختار جامعه و توسعه صنعتی، فرهنگی و اجتماعی دارد، اما چالش جدی داشتن مخاطب نیست، بلکه نداشتن فضاهای ثابت برای عرضه و نمایش عمومی است تا این سینما به راحتی در دسترس تمام علاقهمندان باشد. سینمای مستند با انتقال اطلاعات نو، مخاطب را به تفکر و تأمل جدی وامیدارد و روحیه کشف و حقیقت را در او تقویت میکند و در دنیای پرهیاهوی رسانهها و عصر ارتباطات به پرسشهای متعدد مخاطبان و اقشار اجتماعی جواب مناسب و درستی دارد و به عنوان مهمترین ابزار برای شناخت، بیان حقیقت با آموزش عمومی به اطلاعرسانی و فرهنگسازی کمک مینماید.
سینمای مستند، شریف، زنده و بالنده به مسیر خود ادامه میدهد. باید برای مظلومیت این گوهر گرانبها با سیاستگذاری، برنامهریزی و حمایتهای جدی برای درازمدت فکری اساسی شده و با همفکری، وفاق جمعی و نگرش مثبت مدیریت فرهنگی شایسته موجبات بروز و کشف استعدادها را برای آینده درخشان سینمای نوین ایران فراهم نمود.
پینوشت:
۱ـ سینمای ملی: اصطلاحی که در عمل استفاده گوناگون دارد. اگرچه تعریف دقیق از آن ارائه نشده است ولی به طور کلی منظور از آن صنعت فیلمسازی داخلی است با تمام ژانرها و گونههای سینمایی که در معنای فراگیر به کار برده میشود.
۲ـ سینمای اکران: منظور کلیه تولیدات سالانه سینمای ایران با منابع و نیروی انسانی متخصص است که برای نمایش در سینماهای کشور تولید میگردد.
پژوهشگر و کارگردان سینمای مستند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست