سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

کمی هم به فکر من باشید


کمی هم به فکر من باشید

بسیاری از والدین از واکنش فرزندان خود نسبت به جدا شدن و طلاق آنها ابراز نگرانی می کنند آنها می خواهند بدانند که آیا پس از طلاق فرزندشان سالم و سرحال رشد خواهد کرد

بسیاری از والدین از واکنش فرزندان خود نسبت به جدا شدن و طلاق آنها ابراز نگرانی می کنند. آنها می خواهند بدانند که آیا پس از طلاق فرزندشان سالم و سرحال رشد خواهد کرد؟

جامعه شناسان و روانشناسان درحال تهیه اطلاعاتی معتبر درباره تأثیرات طلاق بر کودکان می باشند. در این مورد عوامل مهم فراوانی وجود دارد. تحقیقات نشان می دهد که این تأثیرات به سن کودک در هنگام وقوع طلاق بستگی دارد. همچنین این مسئله می تواند به جنسیت و شخصیت کودک، میزان تضاد بین والدین و حمایت دوستان و خانواده ارتباط داشته باشد.

● سن کودکان

اصولا درباره تأثیرات طلاق بر کودکان دو تا سه سال، اطلاعات زیادی در دست نیست. کودکان کم سن و سال در برابر طلاق متحمل رنج نخواهند شد. با این حال اگر ارتباط یا پیوند نزدیک والدین و فرزند ناگهان خدشه دار شود، ممکن است باعث به وجود آمدن مشکلاتی شود. پدر و مادر باید در مورد تربیت و نگهداری فرزندان با هم توافق کنند تا کودک شاهد ناسازگاری بین والدین خود نباشد.

● نوزادان

اگر چه ممکن است نوزادان متوجه کشمکش میان والدین خود نشوند اما شاید به تغییرات در میزان انرژی و خلق و خوی والدین واکنش نشان دهند. که این واکنش ها ممکن است از دست دادن اشتها یا دل درد و استفراغ بیشتر باشد.

● کودکان پیش دبستانی

کودکان ۳ تا ۵ سال به ندرت خود را مسئول طلاق والدین خود می دانند. برای نمونه، ممکن است آنها فکر کنند اگر شام خود را تا آخر خورده بودند یا کارهای روزمره خود را درست انجام داده بودند، بابا آنها را ترک نمی کرد.

کودکان پیش از سن مدرسه احتمال دارد که از تنها ماندن یا ترک پدر و مادر واهمه داشته باشند. ممکن است آنها تمامی تغییرات به وجود آمده را انکار کنند یا شاید فاقد حس همکاری شده و افسرده یا عصبی شوند. با این که خواستار امنیت در کنار بزرگترها هستند، احتمال نافرمانی و لجبازی در آنها بسیار زیاد است.

● کودکان در سن مدرسه

برخی روانشناسان اعتقاد دارند تطبیق دادن کودکان دبستانی با طلاق والدین بسیار مشکل تر از کودکان کم سن تر یا در سنین بالاتر می باشد. کودکان دبستانی برای درک رنج جدایی والدین خود به اندازه کافی رشد کرده اند. اگر چه آنها خیلی کم سن هستند، اما هم این مسئله رنج آور را درک می کنند و هم قادر به کنترل واکنش های خود هستند.

شاید آنها احساساتی همچون غم و غصه، کمرویی، نارضایتی، عدم صداقت یا خشم شدید را تجربه کنند. توانایی آنها برای شرکت در بازی ها و فعالیت های گروهی با دیگر کودکان می تواند آنها را برای بهتر کنار آمدن با شرایط زندگی خانوادگی خود یاری نماید.

کودکان در این سن بسیار به بازگشت پدر و مادرشان به یکدیگر امید دارند. کودکان دبستانی نسبت به آن والدی که او را ترک کرده است، احساس طرد شدن می کند و احتمال این که مدام از دل درد و یا سردرد شکایت کند، زیاد است.

● بالغین

نوجوانان نیز با احساساتی همانند خشم، ترس، تنهایی، افسردگی و گناهکاری روبرو می شوند. اگر آنها مجبور باشند مسئولیت های جدید زیادی اعم از کارهای خانه و مراقبت از خواهر یا برادر خود را برعهده بگیرند، احساس خواهند کرد که به سوی بزرگسالی هل داده شده اند.

ممکن است نوجوانان در مقابل میزان کم انرژی و استرس زیاد والدین، با به دست گرفتن کنترل خانواده، واکنش نشان دهند. برخی دیگر برای آموزش در مورد پدید آمدن احساسات جنسی کمبود حمایت والدین خود را حس می کنند. نوجوانان همچنین در توانایی خود برای ازدواج و تشکیل خانواده و پایدار نگهداشتن زندگی زناشویی خود اغلب دچار تردید می شوند. نوجوانان قادرند دلایل طلاق والدین خود را به خوبی درک کنند.

● تأثیرات جنسیتی

محققان به این نتیجه رسیده اند که بزرگ کردن فرزندان پسر توسط پدرها و بزرگ کردن فرزندان دختر توسط مادران می تواند بهتر از بزرگ کردن فرزندان توسط والدین جنس مخالف آنها باشد. پسرانی که در سن مدرسه هستند و با پدران خود زندگی می کنند یا با آنها بیشتر ارتباط دارند، کمتر لجباز و پرخاشگر هستند. همینطور آنها از مشکلات عاطفی کمتری نسبت به پسرانی که با مادرشان زندگی می کنند و با پدرشان کمتر دیدار می کنند، برخوردارند. دخترانی که مادرانشان آنها را بزرگ می کنند، مسئولیت پذیرتر و پخته تر از دخترانی هستند که پدرها آنها را بزرگ می کنند. با این حال، در تطبیق این کودکان با طلاق، کیفیت رابطه والدین و فرزند بیشتر از جنسیت و سن کودک اهمیت دارد.

● کمک به کودکان در جهت سازش با طلاق

با این که طلاق مسئله ای دردناک است، اما گفتگو با فرزندان درباره جدایی و طلاق، رابطه شما را با آنها مستحکم تر خواهد کرد. همچنین این موضوع باعث جلب اعتماد آنها نسبت به شما خواهد شد. در هنگام صحبت با فرزندانی که در سنین پایین تر هستند، شایسته است که اطلاعات کلی را با آنها در میان بگذارید. فرزندان بزرگتر نیاز به جزئیات بیشتری دارند. بگذارید فرزندان شما از آنچه که در آینده در انتظارشان است مطلع شوند.

مهمترین فاکتور برای سلامت فرزندان، محدود کردن میزان و شدت کشمکشها بین والدین است. کوچک نشان داد اختلافات و خشونت میان پدر و مادرهایی که طلاق را تجربه کرده اند، می تواند بر رشد فرزند تأثیرگذار باشد. توافق والدین بر سر نظم در پرورش فرزند همچنین عشق و تائید از طرف پدر و مادر، بر حس سلامت و خود ارزشمندی آنها تأثیرات زیادی دارد.

همچنین توافقات والدین بر سر ملاقات با فرزندان، فواید زیادی دارد. تحقیقات اخیر نشان داده است که وقتی در این توافقات کاستی وجود داشته باشد، ممکن است زمان بیشتری لازم باشد. کودکان در سنین پیش از دبستان، فکر می کنند زمانی که از خانه یکی از والدین به خانه والدین دیگر نقل مکان می کند، در حال تنبیه شدن است. آنها حس می کنند به دلیل شیطنتهایشان بیرون انداخته می شوند.

کودکان بزرگتر ممکن است این نوع برنامه ریزی را دوست نداشته باشند چون باعث مختل شدن زندگی روزمره آنها می شود. برخی والدین بر سر توافق در ملاقات فرزندان خود تنها به این دلیل که مجبورند با هم رابطه داشتند باشند، با هم درگیری دارند. در نتیجه این درگیریها فرزندان آسیبی جدی می بینند. پیوند موفقیت آمیز والدین، نیاز به رابطه و مشارکت منظمی دارد که به طور حتم برای زن و شوهری که از هم جدا شده اند، مشکل است. اگر تضاد و درگیری بین پدر و مادر در حد بالایی باشد، ملاقات والدین برای فرزندان لذت زیادی ندارد.

دغدغه هایی که هم پدر و هم مادر برای زندگی فرزندان خود دارند، روشنترین راه برای نشان دادن محبت و حس ارزشمند بودن آنها برای والدین است. پدر یا مادری که در شهر دیگری زندگی می کند هم می تواند از طرق مختلف با فرزندان خود روابط صمیمی و نزدیکی برقرار کند. نامه، ایمیل، تماسهای تلفنی مداوم، پیامهای ضبط شده روی نوار، نشان دادن برگه های امتحانی و کارهای هنری که در مدرسه انجام گرفته، راههایی هستند که والدین می توانند با آنها روابط نزدیکی با فرزندان خود برقرار کنند.

فرزندان در سنین مختلف همیشه رویای دوباره زندگی کردن والدین خود را در سر می پرورانند. این رویا زمانی که والدین بطور موفقیت آمیزی با یکدیگر مسئولیت پدر و مادری را انجام می دهند، می تواند دقیقا صحت داشته باشد. با فرزندان خود درباره قطعیت طلاق صادق باشید و تلاشهایی که آنها برای برگشت شما به هم می کنند را تشویق کنید.

تا حد امکان میزان اختلالاتی که فرزندان می بایست در طول مدت جدایی و طلاق با آنها سروکار داشته باشند را محدود کنید. برای نمونه، سعی کنید امکاناتی مشابه دیگر کودکان برای مدرسه، نگهداری، خانه و غیره برای فرزند خود فراهم کنید. با فرزند خود درباره نگرانیهای مربوط به طلاق خود صحبت کنید. این موضوع به آنها کمک می کند تا درباره آنچه که در حال رخ دادن است را بهتر درک کنند.

روشهای قطعی را برای مهار استرس خود در پیش بگیرید. برای نمونه، ورزش کنید، غذای مقوی بخورید، اوقاتی را با دوستان خود باشید یا یک سرگرمی برای خود انتخاب کنید. اگر احساس می کنید تحت فشار زیادی هستید و این مسئله ممکن است به فرزندتان آسیب برساند، فورا از کسی کمک بخواهید. با مشاورهای تلفنی، همسر سابقتان یا یکی از دوستان و یا فامیل خود تماس بگیرید و از او راهنمایی بخواهید.

از حمایت فامیل یا دوستان خود برخوردار شوید. برای برآورده کردن نیازهایی همچون همنشینی و دیدار از فامیل ، تنها به فرزندانتان وابسته نباشید. اگر مراقب خودتان باشید به طبع می توانید از فرزندانتان هم مراقبت کنید.

به فرزندانتان راههای قطعی غلبه بر استرس را نشان دهید. این مورد به آنها کمک می کند تا آنها هم این روشها را برای مهار احساسات خود بیابند. به آنها انجام فعالیتهایی که امکان دارد با آنها حس بهتری داشته باشند، پیشنهاد کنید. بازی با دوستان، عضویت در باشگاه ورزشی، انتخاب یک سرگرمی، یا مطالعه کردن می توانند در کاهش استرس کمک بسزایی کنند. به طور حتم فعالیتهایی مانند پیاده روی که بوسیله آن شما و فرزندتان می توانید با هم به آن بپردازید هم بسیار مفید است.

نوعی از نظم و انضباط پایدار را تمرین کنید. احساسات عصبی فرزندتان را درک کنید. به آنها کمک کنید روشهای قابل قبولی برای ابراز عصبانیت خود، بدون این که به خود، دیگران یا اموال عمومی آسیبی وارد کنند، بیابند در حین این که محدودیتهای سرسختانه ای برای پرخاشگری و دیگر رفتارهای ناشایست فرزند خود در نظر می گیرید، نیازها و علایق او را دوست داشته باشید و به آنها اهمیت بدهید. دوستانی که از نظر سنی از آنها بزرگتر هستند و اعضای خانواده می توانند تأمین کننده گرمی عاطفی، اطمینان خاطر و راحتی برای فرزندان شما باشند. آنها می توانند مهارتها و فعالیتهای تازه را به آنها بیاموزند والگوی رفتاری آنها باشند. آنها همچنین می توانند به فرزندانتان بفهمانند که انسانهایی مهم و ارزشمند هستند.

مشاوره با مددکاران اجتماعی، روانشناسان، روانکاوان ازدواج و خانواده یا روانپزشکان می تواند به برخی کودکان کمک کند. بسیاری از مدارس و تشکیلات مذهبی نیز جلسات گروهی برای حمایت از کودکان برگزار می کنند. کودکان در چنین موقعیتهایی قادر به بررسی احساسات خود هستند و چگونگی روبرو شدن با طلاق را یاد می گیرند.

معمولا حداقل دو سال طول می کشد تا کودکان خود را با شرایطی که در هنگام طلاق والدین پیش می آید، تطبیق دهند. از طریق عشق، درک متقابل و برقراری روابط نزدیک و صمیمی با فرزندان، به پرورش آنها همراه با سازگاری و بلوغی موفقیت آمیز، کمک شایانی خواهید کرد.

ترجمه از: نسیبه رجبی