یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جهانی سازی فرصت یا تهدید


جهانی سازی فرصت یا تهدید

اخیرا برخوردها و رویکردهای متفاوتی در زمینه مقوله جهانی سازی, جهانی شدن, یکپارچگی جهان و مفاهیمی از این دست به عمل می آید که گاه یک جانبه و مطلق گرایانه است, گرچه این مفاهیم وارداتی و ساخته و پرداخته افکار و اندیشه های دانشمندان و نظریه پردازان غربی است

اخیرا برخوردها و رویکردهای متفاوتی در زمینه مقوله جهانی سازی، جهانی شدن، یکپارچگی جهان و مفاهیمی از این دست به عمل می آید که گاه یک جانبه و مطلق گرایانه است، گرچه این مفاهیم وارداتی و ساخته و پرداخته افکار و اندیشه های دانشمندان و نظریه پردازان غربی است؛ اما این مفاهیم واقعیاتی است که جهان پیرامونی را فرا گرفته و توجه به جنبه های مثبت یا منفی آن دربرگیرنده فرصت ها یا تهدیدهایی است که نباید از آنها غافل شد.

از مقوله جهانی سازی و مفاهیم مترادف آن تعاریف مختلفی به عمل آمده که به چند نمونه اشاره هایی می شود: آنتونی گیدنز، از برجسته ترین فیلسوفان اجتماعی معاصر در انگلستان است که تاثیر اندیشه او بر علوم اجتماعی و جامعه شناسی انکارناپذیر است.

او در کتاب معروف خود به نام «جهان رها شده» که شامل مجموعه مقالاتی در باب تحولات جهانی است، تاثیرات روند یکپارچگی جهان را بر دموکراسی، سنت، ریسک و نهاد خانواده تحلیل و بررسی کرده است.

او معتقد به پیچیده تر شدن و بروز تغییراتی در جهان کنونی است که عواملی از قبیل اقتصاد، فرهنگ ، سیاست و ارتباطات دست به دست هم می دهند و به این پیچیدگی دامن می زنند. تجارت اطلاعات رشد فناوری و ارتباطات و رسانه های الکترونیکی باعث بروز تغییراتی در روند سیاسی و فرهنگی بسیاری از جوامع شده است که این روند تنها مربوط به کشورهای غربی و بالاخص امریکایی نمی شود. این تغییرات حتی در عرصه های خصوصی نیز وارد و باعث شکل گیری تعاریف جدیدی از نقش ها در درون جامعه و خانواده شده است.

شاید بروز این تغییرات در تمام جوامع یکسان نباشد، ولی نمی توان براحتی اذعان کرد که این تغییرات در تمام جهان رو به گسترش است، ریسک پذیر شدن جوامع و افراد در برابر وقایع از جمله پیامدهای این تغییرات است.

امروزه بحث تاثیر بشر بر محیط زیست و عدم توانایی پیش بینی نتایج و رفتارها و عکس العمل ها به میان می آید. خطر کردن و لذت بردن از آن در بسیاری از جوامع ریسک پذیر مشاهده می شود. رشد سریع فناوری ها و اقتصاد و ارتباطات و تاثیر آنها در عرصه های مختلف براحتی افراد را از حالت سنتی به حالت ریسک پذیر درآورده است.

جامعه جدید دیگر حالت سنتی گذشته را ندارد و تفکر جای خود را به قضا و قدر داده است. سنت ها و آیین های جمعی ای وجود دارند که با تشریفات خاصی انجام می شود، ولی با وجود این انسان ها به پاسخگویی در برابر اعمال و رفتاری که از آنها سر می زند، مقید نیستند.پدیده یکپارچگی حتی در عرصه های کوچک مانند روابط خانوادگی نیز وارد شده و جامعه را از حالت سنتی خارج کرده است. در واقع سنت وجود دارد، ولی نه آن گونه که ما آن را می شناسیم ؛ سنت ها تغییر کرده اند و از حالت تقابل با مدرنیته خارج شده اند.

آیین های شخصی، وسواس و اجبار وارد زندگی شده و بسیاری از عکس العمل ها، زیرسایه وسواس و اجبار معنا یافته است.

به عقیده گیدنز با توجه به روند رو به رشد فناوری و رسانه و ارتباطات بالا رفتن میزان اطلاعات و رشد فناوری در جامعه، مردم مایلند شاهد حکومت سیاسی دموکراسی در جامعه باشند و دولت ها نیز برای به دست آوردن مشروعیت و مقبولیت بیشتر از این علاقه مندی استفاده می کنند. البته کشورهایی که دموکراسی در آنها مستقر شد، ولی از این روند رو به افزایش و گسترش دموکراسی ناراضی هستند، کم نیستند. درحقیقت میزان اطلاعات و آگاهی مردم روز به روز افزایش می یابد و نمی توان از میزان دسترسی به حجم بالای اطلاعات جلوگیری کرد. این روند باعث آگاهی یافتن مردم از نوع سیاستگذاری ها و رفتار رهبران سیاسی در جوامع غربی شده است. بسیاری از سردمداران و رهبران سیاسی کشورهایی که به شیوه دموکراسی حکومت می کنند، از این جریان ناراضی و خواستار محدود کردن سرعت در رسانه ها و ارتباطات و انتقال اطلاعات هستند.به عقیده گیدنز، می توان با تشکیل هیاتی متشکل از نمایندگان تمام کشورها و پیوستن به بدنه دوم سازمان ملل بر این مشکل فایق آمد.

در مقابل ، از میان تعاریف متفاوت و حتی متناقض تعریف محمد عابد الجابری که کم و بیش تعریفی مهجور و ناشناخته است ، قابل توجه است. بنابراین تعریف جهانی شدن عبارت است از: به استقبال یک جهان واحد رفتن و آشنا شدن با فرهنگ های دیگر و احترام گذاشتن به آرائ و نظرات دیگران در مقابل جهان گرایی که نفی دیگران و نفوذ در فرهنگ های دیگران است. لذا در این صورت ، مراد از جهانی شدن یکپارچه سازی فرهنگی نیست (اگرچه بواقع با آن آمیخته است.)

نکته ای که در این تعاریف و نگرش ها نهفته ، این است که جهانی شدن را یک روند و فرایند می دانند که به طور طبیعی و عادی بر اثر پیشرفت تکنیکی و علمی جهان مدرن شکل گرفته و همه گیر شدن آن نیز فراگردی پیشرونده ، بدون دخالت ملموس دیگران است.

و نتیجه آن یکپارچگی جهان و کمرنگ شدن مرزهای ملی و جغرافیایی است.

باید دانست که این پدیده پیشرونده را چه جهانی شدن بدانیم و چه جهانی سازی ، در حال فراگیر شدن است و فرهنگ های مدعی و مقتدر برای استیلای خویش در تلاش هستند. بنابراین کشورها نمی توانند خود را از این امر کنار بدارند و خواه ناخواه متاثر از رویدادهای تلخ و شیرین آن خواهند بود و روند یکپارچه شدن جهان امری محتوم است. (تام لینسون ، ۱۳۸۰)

● تهدیدها

چنان که گفته شد، جهانی شدن روندی فراگیر و در حال پیشرفت است.

همه فرهنگ را به نقد و چالش می کشند. جهانی شدن از جمله پیامدهای مدرنیته است و تجدد به عنوان دستاوردی بشری متعلق به فرهنگ و تمدنی خاص نیست. جهان متاثر از مدرنیته در حال دگرگونی و استحاله است و هیچ کشوری در مقابل این سیل فراگیر مستثنا نیست. دیوید گرس در این باره می گوید تجددخواهی (مدرنیته) همه تمدن های موجود از جمله تمدن غرب را دگرگون کرده و این غرب گستری نیست ، بلکه دگرگونی جهانی در شرایط بنیادی هر تمدن و همه تمدن هاست.

از این رو ایران در زمینه جهانی شدن با مشکلاتی در گستره های گوناگون اقتصاد، فرهنگ ، اجتماع ، سیاست ، ارتباطات و غیره روبه رو است ، اما آنچه بیشتر از همه اهمیت دارد، ایجاد سستی و تزلزل در ارزش ها در کشوری همچون ایران است که خود دارای فرهنگی با قدمت هزاران ساله با ارزش های خاص و ویژه ایرانی اسلامی است. ارزش های بومی مذهبی در ایران حوزه جغرافیایی و تمدنی ویژه خود را دارد و لذا با آنچه مجموعه نظام ارزشی غرب است ، ناهمخوان و در تقابل جدی است و طبیعی است که ارزش های ایرانی اسلامی با همه دغدغه ها و پاسداشت هایی که درباره آنها وجود دارد، مورد چالش و تهدید قرار گیرد.

به طور کلی از بین رفتن هویت ملی و قومی ویژه کشورها از طریق نفوذ در اهداف تربیتی ، بویژه اثرگذاری روی افکار هر ملتی و تبدیل آن به مشتریان پروپا قرص و همیشگی محصولات فکری و مادی کشورهای جهانخوار است.

● فرصت ها

در بعضی موارد و در زمینه هنجارهای فرازمانی و فرامکانی ، با توجه به ناهمخوانی های فرهنگی و این که کشورهای پیشرفته از توانمندی های بالایی برخوردارند، برای جلوگیری از این آسیب ها، ذکر این نکته لازم است که امروزه کشور ما دارای توانمندی های فراوانی است که می تواند با تکیه بر آنها خود را در جایگاه شایسته و در خور قرار دهد. اگر ایران مانند کشورهایی که سنجیده عمل می کنند، به صورت هدفمند و علمی عمل کند، با استفاده از فضای به وجود آمده ، می تواند با مدیریتی آگاه و مبتنی بر دانش این آسیب ها را به حداقل برساند.

از طرفی این موضوع یعنی یکپارچه سازی جهان بویژه در زمینه فرهنگ ، چنان از جانب ملل مختلف مورد اعتراض قرار گرفته که در سال ۲۰۰۱اعلامیه ای جهانی ، تنوع فرهنگی به تصویب دولت های عضو یونسکو رسید تا تلاش علنی باشد از جانب یک سازمان جهانی که تفاوت های فرهنگی کشورها را در برابر آثار منفی جهانی شدن حفظ کند. یعنی تجدید توجه به مفهوم همزیستی مسالمت آمیز فرهنگ ها که در پی درگیری های بلوک غرب و شرق مطرح شده است.

از آنجا که جهانی سازی از انتقال آزادانه خدمات ، دانش و اموال (حق العمل ها) در سطح جهان حمایت بی قید و شرط می کند، این مساله می تواند برای کشور ما که از توانایی های فراوانی در زمینه های مختلف علمی ، نیروی انسانی (ساده و متخصص) مواد خام و اولیه و صنایع نفت و پتروشیمی برخوردار است ، به عنوان فرصتی تلقی شود و در رقابت های جهانی با ارائه محصولات (فکری و مصنوعی) به جایگاه شایسته ای که سزاوار آن است ، دست یابد.

● نتیجه

بشر همواره به دنبال اهدافی است که او را به آسایش و رفاه برساند. آشکارترین نتیجه این جستجو گشایش اقتصادی و دستیابی به امکانات مادی خواهد بود.الگوهای جایگاه مهم و اولیه ای در تشکیل رفتار انسان چه از حیث مادی و چه انسانی دارند. جایگاه و شان الگوها، جایگاه و شان تولیداتی است که قابلیت عرضه عمومی دارند و رویکردهای روحی روانی ویژه ای را به همراه خود به ارمغان می آورند؛ رویکردهایی که بسیار مهم و قابل توجه هستند. از سوی دیگر، عرضه الگوهای مادی به مراتب آسان تر از عرضه الگوهای انسانی است ، زیرا رویکردهای همراه آنها یعنی کالاها نسبت به اعتقادهای یک انسان ارزشمدار، متوسط و یا ضعیف است و تضاد و تعارض چندانی به وجود نمی آورد.

اما عرضه الگوهای انسانی بسیار مشکل است ، زیرا کمربندی از ارزش ها و اعتقادات مخالف یک انسان ارزش مدار آنها را احاطه کرده است. بنابراین برای عرضه و انتشار الگوهای انسانی در میان جوامع مقید و ارزش مدار تلاش فراوانی می شود که مهمترین آنها عرضه وسایل پیشرفته ارتباط جمعی از قبیل ؛ ماهواره و اینترنت است که پرچم دار آموزش و فرهنگ کنونی جوامع هستند.

در حال حاضر، جهانی سازی در پی فرسایش و فروریزی مرزها، افزایش وابستگی شان و همسانی ساختاری و نهادی جوامع مختلف از طریق ابزاری به نام وسایل ارتباط جمعی صورت می گیرد.

وسایل ارتباط جمعی در کشورهای پیشرفته در اختیار صاحبان سرمایه های کلان خصوصی است. درحالی که بیشتر موسسات رسانه ای در کشورهای در حال رشد زیر نظر دولت اداره می شود.

امروزه ، رسانه جزیی از پدیده جهانی سازی و نشانه و علامت بارز زندگی امروزین است. به طور صریح و رساتر باید گفت ؛ جهانی سازی بواقع در رسانه وسایل ارتباط جمعی تبلور یافته است. آمارها نشان می دهد ۷۵درصد مواد و خمیرمایه های ساخت برنامه های رسانه ای از کشورهای غربی صادر می شود. حتی فناوری ساخت تجهیزات و لوازم و نیازهای اساسی رسانه ای ، در غرب ساخته می شود که تجهیزات و دستگاه های چاپ ، رادیو و تلویزیون ، سخت افزار و نرم افزار رایانه ای و مانند آن را شامل می شود.

نظام جهانی ، رسانه و وسایل ارتباط جمعی را به ۲ بخش در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه تقسیم کرده است.

این نظام در حالی که برای رسانه نوع اول ویژگی هایی از قبیل آگهی برای فروش کالا و خدمات قرار داده است که در جهان در حال توسعه یا وجود ندارد یا کمتر وجود دارد.

رسانه نوع دوم را از دخالت در موضوع های مهمی چون وقایع اجتماعی و فرهنگ و سیاسی بازداشته است.

از جمله ؛ شبکه های خبری جهانی همواره سعی می کنند تمامی جهان را زیر چتر خود بگیرند؛ به گونه ای که کوچکترین اخبار و اطلاعات خبری را که در اقصی نقاط عالم رخ می دهد، در سریعترین وقت ممکن به اطلاعات همگان برسانند و در صورت پیگیری مستمر این شبکه ها باعث می شوند، ملتها و جوامع مختلف بهم نزدیک تر شوند. انتشار سریع اخبار و وقایع رخ داده ، در تمامی جهان و احاطه ساکنان کره خاکی به آنها باعث محقق شدن اندیشه جهانی سازی و گسترش آن خواهد شد که البته زمینه القا و تزریق افکار و عقاید مسموم جهان خواران صاحبان سرمایه در قالب تحلیل و تفسیرهای این اخبار و رویدادها بخوبی قابل درک و مشهود است.

تسلط بر اهرم های فناوری جدید در جهان ارتباطات ، از سویی باعث تقویت روزافزون قدرتمندان می شود و پیروی هرچه بیشتر دولت های ضعیف از آنان را معمولا در پی دارد که القای فرهنگ های کلیشه ای و از پیش طراحی شده محصول آن است. از سوی دیگر، به اسم تمدن و تجدد جوامع ، به ایجاد تفرقه و گروه گرایی بر مبنای طرز تفکرها و قومیت های مختلف در این جوامع دست می زنند. بی تردید ارسال پیام های یکسویه و هم جهت از کشورهای شمال به سوی کشورهای جنوب تسلط و استیلای فرهنگ غرب و نابودی فرهنگ و ارزش های فرهنگی کشورهای جنوب است.

البته از ارتباطات جهانی در جهت آموزش و تکریم و بزرگداشت معرفت در زمینه تمدن ها، زبان ها، آداب و رسوم و عقاید و ارزش های ملل جهان می توان بهره جست و در نتیجه می توان جوانان مسلمان را که هویت متشتت و سرگردانی پیدا کرده اند و اهدافشان مشخص نیست ، با آموزش صحیح و آشنایی با استفاده بهینه از دستگاه های رسانه ای به مقابله با این جنگ رسانه ای و جهانی سازی که منظور صاحبان زور و ریاست برخاست.

در پایان ، ذکر این گفته ضروری است که ثبات این جهان بزرگ که ماوای ماست به انقلابی در ارزش ها نیاز دارد تا انقلاب علمی و دیگر انقلاب ها باید دانست یک تمدن به همان راحتی که می تواند در ورطه ورشکستگی اقتصادی فرو رود، می تواند در ورطه ورشکستگی اخلاقی و معنوی نیز گرفتار آید. (بل هوکز، ۱۳۸۲)

منابع:

۱- مجموعه مقالات فرهنگی سال ۱۳۸۲ انتشارات تلخون

۲- مجموعه مقالات همایش امنیت رسانه ای جهان عرب کویت سال ۲۰۰۱ دفتر پژوهش های رادیو

۳- جهان رها شده آنتونی گیدنز، ۱۳۷۷.

محمد رئوف مرادی