جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ایران اتمی نمی خواهیم


ایران اتمی نمی خواهیم

این روزها خبرهای مختلفی از رویارویی تهران و واشنگتن به گوش می رسد یك روز آمریكا, ایران را حامی تروریست و محور شرارت می خواند و روز دیگر درخواست مذاكره پیرامون عراق را مطرح می كند یك روز, ایران را عامل ناامنی در عراق, سوریه, لبنان و

این روزها خبرهای مختلفی از رویارویی تهران و واشنگتن به گوش می رسد. یك روز آمریكا، ایران را حامی تروریست و محور شرارت می خواند و روز دیگر درخواست مذاكره پیرامون عراق را مطرح می كند. یك روز، ایران را عامل ناامنی در عراق، سوریه، لبنان و... می داند و فردای آن از اجماع بین المللی علیه ایران خبر می دهد. یك روز توسط روزنامه نگارانش از برنامه ریزی قطعی برای حمله به ایران خبرهایی می آید و فردای آن دیپلماسی را تنها راه حل مشكل تهران می خوانند. در ادامه سیاست های اخیر آمریكا در این زمینه، «كمیته سیاستگذاری ایران» كه اجتماعی از مقامات سابق وزارت خارجه، پنتاگون، سازمان جاسوسی آمریكا (سیا) و برخی از اساتید صاحب نام دانشگاههای آمریكاست در گزارش ماه آوریل خود از میان سه گزینه «دیپلماسی» ، «عملیات نظامی» و «براندازی» بر روی راهكار آخر یعنی براندازی تأكید ورزیده است.

در این مطلب ضمن اشاره به این گزارش به نقد سیاست های آمریكا در قبال ایران خواهیم پرداخت.همان طور كه در ابتدای مطلب اشاره شد، «كمیته سیاستگذاری ایران» كمیته ای است كه اعلام كننده برآیند نظرات نخبگان سیاسی ایالات متحده است.

در گزارش اخیر این كمیته تحت عنوان «تهدید ایران راهكارهای فراروی سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریكا» ، گروهك منافقین به صورت عاملی جهت تغییر نظام سیاسی ایران مطرح شده است. مهمترین مباحث كار برای این گزارش پیرامون این نكته است كه آمریكا و متحدان آن خواهان افزایش فشار تدریجی بر ایران هستند كه در این راستا، در نخستین گام، یك ضرب الاجل و جدول زمان بندی برای تهران ترتیب داده تا در صورت سرسختی ایران، اقدامات شدیدتری نظیر تحریم های هدفمند را، در چارچوب شورای امنیت سازمان ملل به این كشور تحمیل كنند.

دیدگاه سیاستمداران آمریكایی در این گزارش به مسأله مذاكره ایران و آمریكا چنین است كه: موافقت جمهوری اسلامی با پیشنهاد مذاكره با آمریكا در مورد مسائل عراق، دستاویزی برای تهران به منظور خریدن وقت در سازمان ملل از سوی ایران ارزیابی می شود. درگیر شدن در پروسه پذیرش یا رد طرح هسته ای روسیه برای انجام غنی سازی اورانیوم در خارج از خاك ایران هم نمونه دیگری از بازی تهران برای وقت كشی ارزیابی شده است.

به نظر می رسد كه سیاستمداران ایالات متحده كه مخالفت روسیه و چین با تحریم ایران را در راستای منافع ارزشمند اقتصادی این دو كشور ارزیابی می كنند، قصد دارند در چنین گزارش هایی برخی موفقیت های دیپلماتیك تهران را زیر سؤال برده و متزلزل و مكارانه نشان دهند.

●گزینه های فراروی جامعه بین الملل

در ادامه این گزارش به گزینه های فراروی جامعه بین الملل اشاره شده و در سه محور مختلف چنین آمده است كه:در شرایطی كه مذاكرات درباره حل پرونده ایران به نتیجه مطلوب نرسیده و بحث اعمال تحریم ها علیه ایران بیش از گذشته قوت گرفته است، برخی زمینه های مناسب برای اعمال تحریم در چهارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی در زیر ارائه می شود:

الف) تحریم های اقتصادی و تجاری: محدودیت در خرید نفت از ایران، محدودیت در خطوط انتقال یا مصرف نفت، ابطال قوانین مربوط به فرود یا پرواز هواپیماهای ایرانی براساس مقررات سازمان جهانی حمل و نقل هوایی، ابطال امتیازات كشتیرانی شامل: عبور و مرور در آبهای ملی،پهلوگیری كشتی ها، بارگیری و تخلیه بار در چهارچوب مقررات سازمان جهانی كشتیرانی، ممنوعیت همه یا بخشی از معاملات تجاری با ایران از سوی كشورهای عضو، بلوكه كردن دارایی های دولت ایران در بانكهای كشورهای عضو، كاهش حمایت ها یا اخراج ایران از سازمان های بین المللی اعطای وام، تعلیق امتیازات مربوط به عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی.

ب) اقدامات یكجانبه آمریكا ۱- كاخ سفید: حمایت مقامات آمریكایی از رهبران مخالف سیاسی، روزنامه نگاران، دانشجویان و وبلاگ نویسان دربند در ایران با ذكر نام آنها، محكوم كردن بی مسئولیتی ایران در برآورده نساختن خواست بین المللی در آژانس بین المللی انرژی اتمی، پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای (ان.پی.تی) و قراردادن این كشور در مقابل اراده جامعه بین المللی. هشدار به ایران درباره امكان استفاده از گزینه نظامی علیه ایران، اعلام «تغییر رژیم» به عنوان سیاست رسمی آمریكا در قبال ایران ۲- وزارت خارجه: تداوم حمایت یكپارچه دیپلماتیك برای برخورد شدید با ایران در شورای امنیت، خودداری از صدور مجوز برای سفرهای هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل در بیشتر از حدفاصل معمول ۲۵ مایلی شهر نیویورك، خودداری از صدور ویزا برای هیأت نمایندگی ایران در ورود به آمریكا، باطل نمودن ویزای اقامت هیأت نمایندگی ایران و آمریكا.

ج) سیاست تغییر رژیم: انجام تحقیقات رسمی در ریاست جمهوری و بررسی یافته های مرتبط با اقدامات مناسب در جهت اجرایی ساختن تغییر رژیم در ایران، خارج كردن نام گروه در تبعید مخالف جمهوری اسلامی _ مجاهدین خلق _ (گروهك منافقین) از فهرست گروههای تروریستی (اگر دولت قادر به خروج گروه مجاهدین خلق از فهرست گروههای تروریستی نیست، باید كنگره با تصویب طرحی این اقدام را انجام دهد)، استفاده از تكنیك «پروپاگاندا» (تبلیغات سیاسی _ جنگ روانی) برای پیشبرد سیاست تغییر رژیم ایران در داخل این كشور، ترغیب گروههای اپوزیسیون، تلاش برای یكپارچه سازی گروههای مختلف اپوزیسیون، در پایان این گزارش مجدداً تأكید شده است كه: «دیپلماسی قهری» ، «اقدام نظامی» و «تغییر رژیم» سه گزینه ای است كه جامعه بین المللی می تواند در برابر ایران از آن بهره گیرند. در صورت شكست دیپلماسی، می توان به جای ورود به بحث انجام عملیات نظامی، به تغییر رژیم در ایران اندیشید.

جامعه بین المللی باید به منظور خودداری از انتخاب میان دو گزینه «دیپلماسی ناكام» و «حمله نظامی» ، سیاست «تغییر رژیم تهران» را در دستور كار خود قرار دهد، اما این سیاست مادامی كه مهمترین گروه اپوزیسیون نظام حاكم بر ایران یعنی گروه مجاهدین خلق از سوی وزارت خارجه آمریكا در فهرست گروههای تروریستی قرار دارد، نمی تواند اجرا شود.

●نكات قابل توجه گزارش «تنتر»

گزارشی كه بخش هایی از آن را در سه محور ملاحظه كردید در برگیرنده نكات حائز اهمیت زیادی است. اول اینكه ایالات متحده به توانایی های اقتصادی ایران اعتراف دارد و لذا در اولین بند تحریم های اقتصادی و جهانی را خواستار می شود.

البته بخش مهمی از محورهای یاد شده در بند الف (یعنی تحریم ها علیه ایران)، تازگی نداشته و مدت مدیدی است كه توسط ایالات متحده علیه ایران اجرا می شود. ضمن اینكه تحریم های فوق الذكر قطعاً جهان و به ویژه اروپا را با بحران های جدی اقتصادی مواجه خواهد كرد. به نحوی كه عملاً این تحریم ها غیرممكن می باشد.

اصولا در مبانی حقوق بین الملل امروز جهان دیگر حاكمیت ها نیستند كه در مبادلات اقتصادی میان شركت ها، تصمیم می گیرند بلكه منافع اقتصادی و واقعیات اجتناب ناپذیر هستند كه نقش مؤثری را بازی می كنند و تشریح منافع اقتصادی كشورهای طرف مبادله با ایران، امری انكارناپذیر است و آمریكایی ها هم در این گزارش به آن تأكید كرده اند.

اما قبل از اینكه اقدامات یكجانبه آمریكا در این گزارش را تشریح كنیم باید به گزارش نیكلاس برنز، معاون سیاسی وزیر امور خارجه آمریكا در هفتم مارس اشاره كنیم كه در آن آمده است: «منافع جهانی آمریكا در چند زمینه مشخص مستقیماً توسط ایران مورد تهدید قرار گرفته است.تلاش ایران برای دستیابی به توان تسلیحات هسته ای.

نقش ایران به عنوان« بانكدار مركزی »هدایت و تأمین بودجه جنبش های اسلامی و نهایتاً عزم ایران برای تسلط بر خاورمیانه به عنوان قدرتمندترین كشور در منطقه خلیج فارس مهمترین این موارد می باشد لذا سیاست ما در قبال ایران روشن و دقیق است. قصد داریم در قالب ائتلاف بین المللی و گسترده كشورها، مانع دستیابی ایران به توان تسلیحات هسته ای شویم؛ حمایت این كشور از تروریسم در منطقه و سرتاسر جهان را پایان دهیم؛ با همكاری با هم پیمانان اروپایی و كشورهای دوست در سرتاسر جهان اهداف منطقه ای تهران را غیرممكن سازیم» .

نگاهی به گزارش «برنز» ، اقدامات یكجانبه آمریكا در گزارش «تنتر» را با معنا می كند. ایالات متحده در بخش سیاست های كاخ سفید قصد دارد از مخالفین سیاسی، روزنامه نگاران، دانشجویان و وبلاگ نویسان حمایت كند. در این زمینه باید به این نكته اشاره كرد كه غیر از اپوزیسیون خارج از كشور، سایر گروههای موجود حتی نهضت آزادی و ملی مذهبی ها صرفاً به انتقاد نظام پرداخته و صرفاً اصلاح و منع موجود را خواستار هستند و به هیچ وجه از حمایت های مالی و معنوی آمریكا حمایت نخواهند كرد. نمونه این امر را می توان محكومیت گسترده حضور دو دانشجوی سابق دفتر تحیكم وحدت در كنگره آمریكا توسط تمامی اصلاح طلبان مشاهده كرد.

از موارد دیگر قابل توجه در گزارش «كمیته سیاستگذاری ایران» اشاره به «هشدار به ایران درباره امكان استفاده از گزینه نظامی علیه ایران» است كه با بند بعدی یعنی طرح «تغییر رژیم» به عنوان سیاست رسمی آمریكا كاملاً در تغایر است. ضمن اینكه كاملاً مشهود است كه آمریكا قصد دارد از حربه تهدید به حمله نظامی به عنوان اهرم فشار بر ایران استفاده كرده و صرفاً از جنبه جنجالی و تبلیغاتی آن استفاده كند.

در بخش سیاست های وزارت خارجه آمریكا هم به طور اجمالی چنین می توان گفت كه سران سیاسی ایالات متحده قصد دارند فشار زیادی را بر هیأت های نمایندگی ایران در سازمان ملل وارد كنند، امری كه سالهاست در حقوق بین الملل منسوخ شده و حتی عقب افتاده ترین كشورها هم حق استفاده ابزاری از آن را در زمینه های بین المللی به خود نمی دهند. اما راهكار سیاست تغییر رژیم كه گزارش مورد بحث ما بر آن بیشترین تأكید را دارد پس از رد گزینه های «اقدام نظامی» و «دیپلماسی قهری» مورد اشاره قرار گرفته است. این امر نشان می دهد كه آمریكایی ها به ناكارآمدی دو گزینه فوق اذعان داشته و پس از حمله نظامی به عراق، در این مرحله آمادگی حمله به ایران را ندارند و صرفاً سعی دارند از تهدید به حمله برای فشار به ایران استفاده نمایند.

اما نكته قابل توجه استفاده از سازمان منافقین به عنوان بازوی اجرایی این طرح می باشد سازمانی كه روزهای آخر عمر سیاسی خود را طی می كند و در طول مدت حیاتش تا به این اندازه دچار ضعف ها و اختلافات درونی و بیرونی نبوده است.منافقین در این روزها با مشكلات متعددی روبه رو هستند. از یك طرف بسیاری از اعضایش پس از سالها دوری از وطن و خانواده، عزم بازگشت به وطن دارند و از سوی دیگر بسیاری از آنها از لحاظ ایدئولوژیك از سازمان منافقین بریده اند چرا كه بر این باورند كه در این مدت بازیچه اهداف سران این جریان قرار گرفته اند. از سوی دیگر اختلافات درونی میان سران این جریان تشدید شده و در این میان سرنگونی رژیم صدام و بی خانمانی منافقین هم مزید بر علت گشته است. ضمن اینكه ایالات متحده و اتحادیه اروپا هنوز این سازمان را از لیست سیاه گروههای تروریست خود خارج نكرده اند.

در پایان گزارش هم به تلاش برای یكپارچه سازی گروههای مختلف اپوزیسیون تأكید شده است، امری كه تابه حال ممكن نشده و نخواهد شد. از این رو می توان نتیجه گیری كرد كه علی رغم پروپاگاندای گسترده آمریكا یی ها علیه ایران، ایالات متحده در این مرحله، هیچ برنامه عملی برای مقابله با ایران ندارد. چرا كه حتی به اذعان خود آنها، راهكارهای استفاده از منافقین و جریان اپوزیسیون عملاً غیرممكن می نمایاند.

یاسر مرادی