جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
فرصت یا تهدید
یکی از شاخصهای مهم تاثیرگذار در اتخاذ سیاستهای ملی و بینالمللی، نقش عوامل طبیعی و جایگاه یک کشور در مجموعه نظام جهانی است. واحدهای سیاسی از حیث دسترسی به دریاها و اقیانوسها، همسایگی با قدرتهای بزرگ و نقشی که در نظام بینالمللی بر عهده دارند، هر یک بهگونهای با دیگر کشورها در تعامل مثبت یا منفی قرار میگیرند. بدین جهت اهمیت موقعیت نسبی یک کشور به مراتب بیشتر از موقعیت ریاضی آن است. آلن چرچیل سمپل معتقد است که «موقعیت جغرافیایی هر کشور و جامعهای در تاریخآفرینی آنها از عوامل بسیار مهم بهشمار میآید».
توجه به موقعیت جغرافیایی کشور ما را با نقاط ضعف و قدرت کشور آشنا ساخته و باعث میشود که سیاست مناسبی را تدوین و با عمل به آن کاستیها را جبران و از موقعیت جغرافیایی خود حداکثر بهره را بهدست آوریم، چه آنکه عدم توجه و درک موقعیت جغرافیایی و بهرهگیری از آن سبب گسترش مشکلات ژئوپلیتیکی و بیثباتی خواهد شد. کشور ایران دارای موقعیتهای مختلف جغرافیایی است که هر یک از این موقعیتها را در حالتهای مختلف کسب مینماید. وجود دریای خزر در شمال که از طریق کانال ولگا-دن به دریای سیاه و آبهای آزاد راه دارد و خلیجفارس و دریای عمان که بنادر جنوبی ایران را به اقیانوس هند و آبهای آزاد متصل میسازد ایران را دارای موقعیت بحری مینماید. وجود جزایر متعدد و کوچک و بزرگ در خلیجفارس که نقش ژئواستراتژیکی دارند بیانگر اهمیت موقعیت دریایی ایران است. از طرف دیگر ایران به دلیل سواحل طولانی خود دارای موقعیت ساحلی نیز میباشد. همچنین ایران به دلیل قرار گرفتن تنگه هرمز در آبهای جنوبیاش دارای موقعیت گذرگاهی و استراتژیکی میباشد. در دوران جنگ سرد و نظام دو قطبی و تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایران به دلیل همجواری با شوروی سابق و داشتن مرزهای طولانی مشترک در خشکی و دریا با آن قدرت، داشتن منابع غنی نفتی، کنترل نیمی از سواحل خلیجفارس و دریای عمان و اشراف بر تنگه هرمز که مدخل ورودی خلیجفارس محسوب میشود ارزش ژئوپلیتیکی فراوانی برابر با تمامی کشورهای عرب حوزه خلیجفارس داشت.
همچنین برخورد دو قلمرو ژئواستراتژیک بر امتداد سواحل جنوبی ایران باعث میشد که ایران از جایگاه بسیار مهمی در معادلات سیاسی و نظامی دو ابرقدرت برخوردار باشد و به همین خاطر در نظام دوقطبی سابق ایران در قلمرو ژئواستراتژی بحری قرار داشته و در غالب پیمانهای مختلف نظامی و سیاسی که جهت جلوگیری از نفوذ شوروی سابق توسط آمریکا رهبری میشد عضویت داشت. پیمانهایی نظیر بغداد، سنتو، سیتو، آرماسی، اکو... که ایران به لحاظ برخورداری از موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد همواره یکی از اعضای مهم و کلیدی این پیمانها به حساب میآمد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ و سالهای آغازین دهه ۹۰ میلادی وقوع دو رویداد بزرگ، اشغال کویت توسط عراق و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق جنگ سرد پایان یافت و نظام دوقطبی که مبتنی بر تضاد و ایدئولوژیک و نظامیگری بود فرو ریخت و یک حالت سردرگمی در ساختار نظام بینالملل بهوجود آمد. با این حال فروپاشی اتحاد شوروی و بهوجود آمدن جمهوریهای تازه استقلالیافته آسیای مرکزی و قفقاز سبب گسترش این پندار شد که دامنه ژئوپلیتیک ایران در شمال گسترش یافته و قرارگیری بین دو منطقه نفتخیر خزر- آسیای مرکزی و خلیجفارس و مسئله انتقال انرژی اهمیت ایران را دو چندان کرده است، بهطوریکه نادیده انگاشتن این کشور در نظام آینده غیرممکن است. از طرف دیگر از بین رفتن نظام دوقطبی پدید آمدن شرایط جدید را در نظام بینالمللی سبب شد که از آن به عنوان دوران گذرا نام برده میشود.
دورانی که هیچ ثبات و دوامی در روابط بین دولتها و عرصه بینالملل وجود ندارد. بنابراین برای دور ماندن از تهدیدات و چالشهای منتج از این دوران و آمادگی برای ورود و بازیگری در نظام جهانی قرن بیستویکم، درک شرایط به وجود آمده در عرصه بینالمللی و پیشبینی تحولات آن ضرورتی انکارناپذیر است تا براساس آن و با در نظر گرفتن امکانات جغرافیایی و تواناییهای بالقوه سیاسی- نظامی، اقتصادی و انسانی ایران برنامهریزی دقیق و اصولی برای آمادگی پذیرفتن نقش و مسوولیت در نظام کنونی صورت گیرد؛ بهطوریکه کمترین تهدیدات متوجه منافع ملی گشته و سود عادلانهای از مشارکت در سیستم بینالمللی نصیب ایران گردد. بدین منظور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود از قابلیت و تواناییهای ویژهای برای شکل دادن پیمانها و اتحادیههای منطقهای برخوردار است. اصولا پیمانهای منطقهای را میتوان در قالب دو عنوان «گروهبندی منطقهای» «Regional Grouping» که به معنی گردهم آمدن شماری از کشورها برای ایجاد نظامی منطقهای و «Regional Intergrestion» به معنی در هم آمیزی ژئوپلیتیک و ژئواکنومیک و ژئواستراتژیک کشورها و ملتهاست بیان نمود.
بر این اساس ایران توانایی شکل دادن هر دو نوع پیمانهای منطقه را در ژئوپلتیک کنونی جهان که بهسوی نظام چندقطبی پیش میرود، دارد زیرا برای ایران که همچون ترکیه و پاکستان از داشتن متحد طبیعی در منطقه بیبهره است، یافتن متحدینی منطقهای از اهمیت خاصی برای تامین منافع ملی و رفع تهدیدات سرزمینی برخوردار است. در سیستم پدیدار شونده که در حال سر بر آوردن در قرن بیستویکم میباشد و به صورت جهانگرایی و جهانیشدن اقتصاد بازار همراه با گسترش سریع تکنولوژی و ارتباطات جلوهگری مینماید موقعیت بسیار ممتاز جغرافیایی ایران چه به لحاظ حلقه اتصال اروپا و آسیا و چه به لحاظ کثرت همسایگان بهویژه راهیابی به دریای آزاد و پل ارتباطی آسیای مرکزی با خلیجفارس و دریای عمان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، لذا پیمانهای اقتصادی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و همزمان با آن کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و در صورت لزوم با مشارکت روسیه، ایران را به صورت حلقه ارتباطی این دو منطقه در خواهد آورد. هرچند که گسترش روابط همهجانبه با شرق هم برای ایران در حال حاضر یک اولویت است و از طرفی نیز نباید از جاذبههای متنوع برای جلب مشارکت سرمایهگذاری تولید تبادل ترانزیت کالا با اتحاد اروپا غافل شد چه آنکه اتحادیه اروپا پس از آمریکا بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان به شمار میرود.
مهدی حسینپورمطلق
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
غزه طالبان افغانستان توماج صالحی حجاب رئیسی رهبر انقلاب کارگران سریلانکا پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت
کنکور زاهدان تهران سیل هواشناسی سازمان سنجش شهرداری تهران پلیس سلامت فراجا زنان وزارت بهداشت
قیمت خودرو سازمان هواشناسی قیمت طلا خودرو قیمت دلار دلار بازار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو ارز مسکن قیمت سکه
ترانه علیدوستی تلویزیون گردشگری سینمای ایران مهران مدیری کتاب تئاتر موسیقی شعر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین روسیه حماس اوکراین طوفان الاقصی ترکیه اتحادیه اروپا عربستان انگلیس
فوتبال پرسپولیس سردار آزمون استقلال بازی بارسلونا باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال فوتسال تراکتور لیگ برتر انگلیس والیبال
تیک تاک بنیاد ملی نخبگان همراه اول فیلترینگ وزیر ارتباطات تبلیغات اپل ناسا
مالاریا کاهش وزن استرس پیری سلامت روان داروخانه کمبود پرستار