شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
دانشواره فرهنگ سیاسی
«ساموئل بوراندر» و «آدام اولام» نیز از پیشگامان كاربرد آن هستند. «آلموند» فرهنگ سیاسی را الگوی ایستارها و سمتگیریهای فردی نسبت به سیاست در میان اعضای یك نظام تعریف می كند. «سیدنی وربا» بر این نظر است كه فرهنگ سیاسی از نظام اعتقادی تجربی، نمادهای معنیدار و ارزشهایی كه معرف كیفیت انجام اقدام سیاسیاند تشكیل مییابد. به عقیده «پروفسور بال» فرهنگ سیاسی تركیب، ایستارها، اعتقادات شور و احساس و ارزشهای جامعه مرتبط با نظام سیاسی و مسائل سیاسی است. «بیر و اولام» عقیده دارند كه جنبههای خاصی از فرهنگ عمومی جامعه بطور ویژه با چگونگی برخورد با حكومت و اینكه باید چه وظایفی را انجام دهد ارتباط دارد. ابن بخش از فرهنگ را میتوان فرهنگ سیاسی نامید. «لوسین پای» نظر میدهد كه فرهنگ سیاسی مجموعه ایستارها، اعتقادات و احساساتی است كه به روند سیاسی نظم و معنی می دهد و فرضیهها و قواعد تعیینكننده حاكم بر رفتار نظام سیاسی را مشخا میكند. تحلیل تعریفهای گفته شده از فرهنگ سیاسی، این نتیجه را به بار میآورد كه فرهنگ سیاسی دارای اجزای معینی است كه در عرصه جامعه شناختی جایگاه برجستهیی دارند. این اجزا عبارتند از : ارزشها، باورها و ایستارهای احساسی مردم نسبت به نظام سیاسی خودشان.
انواع فرهنگ سیاسی
آلموند و وربا فرهنگ سیاسی را به سه دسته تقسیم كردهاند: ۱ فرهنگ سیاسی محدود ۲ فرهنگ سیاسی تبعه ۳ فرهنگ سیاسی مشاركت.
فرهنگ سیاسی محدود، به كسانی مربوط می شود كه از نظام سیاسی خود آگاهی چندانی ندارند. در این نوع از فرهنگ سیاسی توانایی مقایسه تغییراتی كه نظام سیاسی آغاز كرده است وجود ندارد. افراد دارای فرهنگ سیاسی محدود یا دستخوش انجماد فكری، از نظام سیاسی هیچ انتظاری ندارند. ساختارهای سیاسی نظامهای قبیلهیی و پادشاهیهای متمركز آفریقا بطور عمده از این نوع هستند.
در فرهنگ سیاسی تبعه، شهروندانی را كه از نقشهای گوناگون حكومت مانند مالیات گیری و قانونگذاری آگاه هستند، تبعه سیاسی مینامند. اینگونه افراد از راههای نفوذ بر نظام سیاسی ممكن است اطلاع خاصی نداشته باشند یا زیربناهای جامعه را نشناسند و به عنوان مطرحكنندگان خواستها هیچ تصور روشنی از خود دارا نباشند. این افراد برای حل و رفع دشواریهای پیشآمده به رییس محلی یا رییس خانواده مراجعه میكنند و در تصورشان نمیگنجد كه آنها را باید خودشان حل و رفع كنند وبالاخره در فرهنگ سیاسی مشاركت، مردم و افراد جامعه در زندگی سیاسی مشاركت میكنند. مشاركتكنندگان سیاسی افرادی هستند كه از ساختار و روند نظام سیاسی و خواست و نظامهای سیاسی خود آگاهند و در كار تصمیمگیری دخالت میكنند. مشاركتكنندگان سیاسی ایستارهای خاصی نسبت به ساختارهای سیاسی مانند احزاب و گروههای ذینفوذ و نقشهای آنها در این ساختارها میگیرند.
آلموند و همكارانش كه سه نوع فرهنگ سیاسی را مشخص كردهاند درضمن میگویند كه افراد فرهنگ سیاسی محدود و تبعه را میتوان در فرهنگ سیاسی مشاركت هم دید و یك فرد ممكن است هر سه جنبه را در خود تركیب كند كه از این تركیبات سه نوع مختلف فرهنگ سیاسی پدیدار میشود: ۱ فرهنگ سیاسی محدود تبعه ۲ فرهنگ سیاسی تبعهمشاركت ۳ فرهنگ سیاسی مشاركتمحدود.
«روزنبان» هم معتقد است كه غیر محتمل است در جامعههای نو فرهنگ سیاسی یكدستی یافت شود. به جای آن تركیبی از سمتگیریهای مختلف وجود دارد، بطوری كه فرهنگ سیاسی واقعی مخلوطی از عناصر گوناگون است. او همچنین معتقد است كه افزون بر سه نوع فرهنگ سیاسی، فرهنگهای سیاسی دیگری نیز وجود دارند كه عبارتند از:
مدنی:
این نوع فرهنگ در جامعهیی دیده میشود كه در آن قدرت و اختیار تصمیمگیری در دست نخبگان ویژهیی است و تودهها بطور مستقیم در آن شركت ندارند بلكه احساسات و تمایلات خود را توسط نمایندگان خود كهدر واقع بطور كلی جوابگوی مردم نیستند، بیان میكنند. این گونه فرهنگ سیاسی در جامعه دموكراتیك وجود دارد.
غیردینی:
اینگونه فرهنگ در جامعهیی وجود دارد كه در آن مردم بیتوجه به دین تحلیلی رفتار میكنند. به عقیده آلموند و پاول فرهنگ غیردینی، فرهنگی است كه در آن سمتگیری سنتی و ایستارها راه روندهای پویای تصمیمگیری مربوط به جمعآوری اطلاعات، ارزشیابی اطلاعات، تعیین جریان عمل بدیل، انتخاب مسیر در میان مسیرهای احتمالی و ابزارها را كه بدان وسیله كسی درمییابد آیا مسیر عمل معینی نتایج مورد نظر را به بار میآورد یا نه، باز میكند.
ایدئولوژیك:
اینگونه فرهنگ در كشورهایی وجود دارد كه در آنها ایدئولوژی خاصی تشویق میشود و مردم مجبور به پیروی از آن هستند. در اتحاد جماهیر شوروی سابق فرهنگ سیاسی ایدئولوژیك وجود داشت و الا در كشور چین نیز میتوان این فرهنگ سیاسی را مشاهده كرد.
همگن:
این نوع فرهنگ در جامهیی وجود دارد كه در آن مردم در مورد هدفها و ابزارهای دست یافتنی به آنها نظرات سیاسی یكسانی دارند. رهبران احزاب سیاسی گوناگون هم ایدئولوژیهای یكسانی دارند مانند انگلستان یا امریكا.
چند پاره:
این فرهنگ در جامعهیی وجود دارد كه در آن مردم درباره هدفهای سیاسی و ابزارهای دستیابی به آنها نظرات یكسانی ندارند. اینگونه فرهنگ سیاسی بطور عموم در كشورهای دارای نظام چند حزبی وجود دارد. فرانسه و ایتالیا نمونههایی از این فرهنگ هستند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست