سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

شادمانی در سفر


شادمانی در سفر

آسیب شناسی تورهای شاد

این روزها موضوع تورهای شاد، از جمله بحث‌های روز حوزه گردشگری است. در همین زمینه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بارها اعلام کرده است که با برگزارکنندگان تورهای غیرمعمول برخورد می‌کند و حتی در مواردی این قبیل برخوردها تا مرحله حذف مجوز آژانس‌ها نیز پیش رفته است.

پیش از ورود آسیب‌شناسانه به بحث لازم است به یک نکته اشاره کنیم. نکته نخست این است که گردشگری یک فعالیت تخصصی است که رویکرد تفریح در آن بسیار پررنگ است، بنابراین مجریان تورها از یک سو باید به این اصل توجه داشته باشند ولی مرز بین قانون و عرف در این بین کجاست و چگونه باید رعایت شود؟

پرسش دیگری که در این زمینه پیش روی ما قرار دارد، این است که براستی تورهای شاد که این روزها تعداد برگزارکنندگان آن هم اندک نیست، از کدام خلأ اجتماعی نشات می‌گیرد؟ به عبارت بهتر برای حل این مشکل باید صورت مساله را پاک کرد یا این‌که نگاه عمیق‌تر به مسائل اجتماعی ضروری است؟

باید توجه داشته باشیم که جهانگردی، صنعتی است که رویکردهای اجتماعی در آن بسیار قوی است. به عبارت بهتر، این صنعت دارای ذی‌نفعان گسترده در لایه‌های مختلف اجتماعی است و از این لحاظ شاید با هیچ صنعت دیگری قابل مقایسه نباشد. از یک‌سو جوامع بومی، از دیگر‌سو طیف انبوه مخاطبان و علاقه‌مندان به گردشگری و... نشان می‌دهد که این صنعت در لایه‌های مختلف جامعه جاری و ساری است، یعنی جهانگردی یک صنعت انتزاعی و بریده از جامعه نیست که بتوانیم رخدادهای مرتبط با آن را به صورت انتزاعی مورد بررسی قرار دهیم.

در همین شرایط باید توجه داشته باشیم که ساختار جامعه ایران، یک جامعه جوان است. جوان در ذات خود نیازمندی‌هایی دارد که باید به آن پاسخ داده شود، در غیر این صورت توان بی‌پایان جوانی از مجراهای غیرعرفی اقدام به پاسخ‌گویی به نیازهایش خواهد کرد. جوانان امروز نیاز به شبکه‌هایی دارند که بتوانند تفریحات سالم و هدفمندی را در کنار یکدیگر رقم بزنند و اتفاقا جهانگردی، گردش و ایرانگردی از جمله حوزه‌هایی است که می‌تواند این توان را به نحو مناسبی کانالیزه کند.

علاوه بر طیف مخاطبان که بر فضای اجتماعی تور موثرند، دسته دوم برگزارکنندگان تورها هستند و البته باید توجه داشته باشیم که این گروه اهمیت بسیار بیشتری در چگونگی برگزاری و کیفیت تور دارد. در یک تقسیم بندی کلی هم‌اکنون آژانس‌های برگزارکننده تور، فارغ از حوزه تخصصی فعالیت‌شان، به چند دسته تقسیم می‌شوند.

دسته نخست آژانس‌های قدیمی هستند که نام و قدمت دیرینه در این عرصه دارند. بیشتر این آژانس‌ها در گذشته تمرکز و توانشان را روی جلب و جذب مسافران خارجی و معرفی جاذبه‌های فرهنگی، تاریخی و طبیعی ایران متمرکز کرده بودند. این گروه متاسفانه هم‌اکنون با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند و بیشتر آنها ناگزیر از محدود کردن حوزه فعالیت خودشان شده‌اند، اما باتوجه به پیشینه و دیرینه‌شان هنوز به علت وضع مالی توان مقابله با مشکلات را دارند و به همین دلیل حاضر نمی‌شوند برند خود را برای برگزاری هر نوع توری هزینه کنند و کیفیت تور برای آنها بسیار مهم است.

دسته دوم آژانس‌های تازه‌تاسیس هستند. از انصاف نباید دور شویم که بسیاری از آژانس‌های تازه‌تاسیس که اتفاقا براساس توان جوانان جذب شده در حوزه گردشگری تاسیس شده است، در حال ارائه خدماتی متمایز و متفاوت در حوزه گردشگری هستند. به عنوان مثال در یک دهه گذشته آژانس‌های تخصصی که در حوزه گردشگری طبیعت تاسیس شده است، بیشتر گردانندگان آنها جوانانی توانمند هستند که توانسته‌اند عملکرد بسیار خوبی از خود برجای بگذارند.

از نگاه این گروه، سفر یک مقوله تخصصی است که بار اجتماعی و فرهنگی بسیار ارزشمندی با خود به ارمغان دارد و البته تفریح نیز بخشی از همین بار اجتماعی است. براساس تجربه فردی که بارها تکرار شده است، این گروه با استفاده از توان و پتانسیل جوانی خود سبک نوینی از گردشگری را بنیان گذاشته‌اند که بی‌تردید در گذشته شاهد آن نبوده‌ایم.

این دسته یک تفاوت دیگر هم دارند و از جمله این‌که برای برگزاری تورهای خود و ثبت‌نام شرکت‌کنندگان شرایطی دارند. به‌عنوان مثال احترام به جامعه بومی، رعایت اصول محیط‌زیستی در طول سفر و... از جمله اصولی است که این گروه‌ها به آن توجه دارند و همین حساسیت‌ها باعث شده است که این تورها از نظر کیفی از درجه بالایی برخوردار باشند. این گروه شاید موفق به جذب همه مخاطبان نشوند، اما در جذب گروه هدف خود موفق هستند.

در گفت‌وگویی که بارها با برگزارکنندگان این تورها داشته‌ام، تاکید می‌کنند گردشگری یک حرفه تخصصی است و ما موظف به رعایت استانداردهای آن هستیم و حتی مجریان تورهای خود را در همین چارچوب آموزش می‌دهند.

در میان آژانس‌های تازه تاسیس، یک گروه دیگر نیز وجود دارد که متاسفانه هدف خاصی را دنبال نمی‌کنند. موسسان این گروه‌ها از تجربه بالایی برخوردار نبوده‌اند و نمی‌توانند با مخاطبان خود ارتباط مناسبی برقرار کنند. به همین دلیل فکر می‌کنند با استفاده از هر ابزاری باید گردشگر جذب کنند؛ اما آنچه در عمل جریان دارد این است که این گروه برگزارکنندگان فارغ از تعداد و کمیت‌شان در میان آژانس‌های حرفه‌ای حرفی برای گفتن ندارند، بنابراین برخورد با یک معضل نباید به برخورد فراگیر با همه آژانس‌ها منجر بشود و یا این‌که به تدوین قوانینی منجر بشود که فعالیت‌های گردشگری را محدود کند.

در کنار این عامل اگر بتوانیم فضای مناسبی برای فعالیت‌های اجتماعی جوانان فراهم کنیم، در آن صورت هر نهادی کارکرد خود را پیدا می‌کند. به عنوان مثال هم‌اکنون تور برای گروه خاصی از افراد به یک نهاد با چند کارکرد تبدیل شده است که همین امر به کمیت تورهای برگزار شده لطمه می‌زند.

فضای گردشگری جدا از فضای اجتماعی نیست، بنابراین برخورد کردن با موضوع تورهای شاد نباید در نهایت به ضعف بدنه تازه شکل‌گرفته این صنعت منجر شود. تجربه نشان داده است هنگامی که فضاهای تقابلی تشدید می‌شود، تنها خاطیان از این فضا لطمه نمی‌بینند، بلکه فعالان توانمند نیز لطمه می‌بینند.

هم‌اکنون موضوع مقابله با آسیب‌های صنعت گردشگری از جمله موضوع‌هایی است که بدنه صنعت نیز در آن حرف برای گفتن دارد. اگر بپذیریم که برخوردهای دفعی کارآمدی و کارکرد خود را از دست داده‌اند آنگاه باید بپذیریم که باید به بدنه صنعت مراجعه کنیم، مشکلات بدنه صنعت را بررسی کنیم، مهم‌تر از هر نکته‌ای توانمندی‌های آژانس‌هایی را که فعالیت حرفه‌ای می‌کنند، تحکیم کنیم و به بسط فعالیت‌های آنها کمک کنیم و در این صورت می‌توانیم انتظار داشته باشیم که خاطیان به خودی خود از گردونه رقابت حذف خواهند شد؛ حتی اگر قانونی در این زمینه نیاز به تدوین داشته باشد این قانون باید با مشارکت اعضا و بدنه این صنعت تدوین شود، چراکه نبود مشارکت فعالان عرصه گردشگری در نهایت کارآمدی قانون مصوب را می‌تواند خدشه‌دار کند.