سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

لذت فصلی


لذت فصلی

«اسکندر ایرانی ها را شکست داد و از لباس ایرانی شکست خورد» این جمله را یک ایرانی نگفته و از زبان فردی به نام «ترتولیان» بیان شده است

پیرامون نبرد اسکندر با ایرانیان و نتایج واقعی آن تاریخ هنوز با تحریف های فراوانی روبرو است ولی حتی غربی ها نتوانسته اند این حقیقت را کتمان کنند که اسکندر نیز وقتی در یک مسابقه به برنده ای که با نام اسکندر جنگیده بود۱۲، ده بخشید و به او اجازه پوشیدن لباس پارسی داد. زنانی که در کارگاههای خیاطی هخامنشیان کار می کردند حقوق خود را براساس نوع لباسی که می دوختند دریافت می داشتند. آتنائیوس می گوید: «گرانترین لباس ها رداهای پربهای ایرانی بود، بافتی محکم و پوشیده از پولک های طلایی» (۱)

... و این یک قصه طولانی است. طولانی تر از تاریخ . شاید زنان و مردان غارنشینی که میلیونها سال پیش در جنگل ها و کوهها می دویدند تنها برای حفاظت بدن از سرما و گرما پوششی بر تن می کردند ولی اکنون...! آن غارنشینان مرده اند و انسان قرن ۲۱ هر روز برای خود دغدغه ای تازه می آفریند. پیرامون مد وتغییر مداوم شکل پوشش. گزارش های فراوانی نوشته شده و هنوز کسی نمی تواند با صراحت بگوید بالاخره پیروی از مد خوب است یا بد؟ یقیناً بسیاری صاحبان مدرن ترین بوتیک های تهران هم نمی دانند که روزی اروپاییان از مدل های لباس ایرانی تقلید می کردند.حالا همه جا پر شده از مارک و تنوع محصولاتی که چه کاذب و چه غیرکاذب مورد توجه مصرف کنندگان ایرانی قرار گرفته اند. قیمتها گاه سرسام آور هستند ولی خریداران خود را دارند. گویی براین قصه طولانی پایانی نیست.امید، مغازه دار یکی از مجتمع های شهرک غرب، خوب می داند ویترین را باید چگونه چید تا مشتریان با نگاه اول بفهمند به مکانی آمده اند که مارک های معروف ترکیه را می فروشد. می گوید:«بازار پوشاک ترکیه بسیاری از کشورها را قرق کرده ، جنس را تقریباً با کیفیت تولید می کنند و آخرین مدها را نیز از یاد نمی برند. برای همه مقدور نیست که مثلاً کفش اصل ایتالیایی را بخرند و به همین دلیل با قیمتی بین ۶۰ تا ۱۴۰ هزار تومان جنسی دقیقاً مشابه جنس اصل را تهیه می کنند که محصول کشور ترکیه است».

در پوشاک تولیدی این کشور تنوع رنگ و مدل به چشم می خورد ولی باید بدانید بسیاری ازآنها کیفیت مناسبی ندارند. در مقابل، تولید کنندگان ایرانی نیز طی چند سال اخیر سعی کرده اند بخشی از بازار از دست رفته داخلی را دوباره احیا کنند. هرچند عملکرد آنها تحت تأثیر مستقیم تولیدات کشورهای دیگر قرار می گیرد و به همین دلیل داخلی ها از همان ابتدا یک گام عقب هستند.آنها رسانه ای برای پشتیبانی ندارند و از سویی هنوز تعریف درستی از لباس ایرانی داده نشده است. سعید، مرد میانسالی که دوره طراحی لباس را در فرانسه دیده و اکنون بخشی از نیاز پوشاک داخلی را فراهم می کند، می گوید: شما امروز می توانید چند دقیقه از اینترنت استفاده کنید و بعد در مورد لباسی که مثلاً صبح دراروپا وارد بازار شده حرف بزنید و این یعنی تفاوت عمیق مصرف کننده امروز با سالهای گذشته، بنابراین من هم مجبورم آنچه را دیگران به ضرب و زور تبلیغ به عنوان یک نیاز مطرح می کنند تولید کنم تا بتوانم نفس بکشم.

راهی برای هدایت ذهن مخاطبان

هرسال کمپانی هایی مانند گوچی، کریستین دیور، والنتینو و ... دور هم جمع می شوند تا براساس وضعیت اقتصادی ، آب و هوا وشاخصه های دیگر رنگ سال را انتخاب کنند. آمریکا برای خودش یک رنگ سال جدا دارد و اروپا هم به صورت مجزا رنگی را انتخاب می کند. اما ما چه می کنیم؟ یقیناً به هیچ یک از عناصر فرهنگی، اقلیمی و غیره در تولیداتمان و اشباع بازار از نوع خاص و پرمخاطب توجه نمی کنیم. به همین دلیل است که نمونه های فراوانی از شکل پوشش نامناسب با فصل، منطقه و شرایط درونی هر شهر در میان ایرانیان دیده می شود. زمانی رنگهایی مانند سبز فسفری، صورتی و... وارد بازار ایران شدندکه هیچ سیستمی برای هدایت جامعه به چگونگی استفاده از این رنگها وجود نداشت و اصولاً ندارد. در مناطق سردسیر همان رنگی استفاده می شد که جوانان مناطق گرمسیر می پوشیدند و این رابطه مستقیمی باتوانایی فیزیکی افراد دارد. آمار مشخصی از تمایل مردم به استفاده از رنگ سال در دست نیست ولی برخی آمار غیررسمی رقمی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد را یادآور می شوند.

در خیابان، شهروندان بسیاری را می بینیم که نمی دانند چرا در یک روز غیر بارانی، لباس بارانی پوشیده اند. دلیل آن را باید در طراحی و ایده سازی رسانه ها جست وجو کرد. شکل مانتوهای دختران به علت محدودیت فرم نهایتآً از یک چرخه شبیه به هم پیروی می کنند هرچند هنجارهای جامعه ایرانی تنوع فراوانی در مدل، طرح و رنگ مانتوها طی چند سال گذشته را به دنبال داشته اما تأسف بار این است که در طراحی مانتوها نیز از کشوری مانند ترکیه عقب هستیم. به عبارتی، آنان تصمیم می گیرند که زنان ایرانی از چه مدلی در مرسوم ترین پوشش بیرونی خود استفاده می کنند. حدود دو سال پیش رئیس وقت شورای فرهنگی اجتماعی زنان به نکته جالبی اشاره کرد: «هر زمانی که یک لباس مد شده وارد بازار می شوداکثر جوان ها از آن استفاده می کنند. بنابراین با توجه به علاقه آنها باید سعی کنیم مدل های مناسبی را براساس فرهنگ و اعتقادات کشورمان و لباس های ملی وبومی خود طراحی کنیم، مد پیروی تقلید گونه است ونباید بی جهت آن را بزرگ کرد باید به این موضوع مهم توجه کنیم که جوانان بطور طبیعی به دنبال تنوع و زیبایی هستند و در صورتی که طراحان ما سلیقه داشته و مدل هایی مناسب با فرهنگ ایرانی ارائه کنند دیگر کسی به دنبال مدلهای غربی نمی رود» در کنار تمام اینها واژه مشکوکی به گوش می رسد که تعجب برانگیز است. برخی به مافیای پارچه اشاره می کنند. پارچه های تاجران بزرگ در انبارها می ماند و آنگاه است که باید فکری کرد. اما چه فکری؟! پاسخ آن را می توان در انتخاب ناگهانی و بی مورد یک رنگ به عنوان رنگ سال یافت. ژیلا برهانی جامعه شناس اعتقاد دارد که اگر همه چیز طبق ضوابط پیش رود بااین ناهمگونی ها مواجه نخواهیم شد: «متأسفانه در جامعه اکثراً به فکر منابع شخصی خود هستند، شاید نیاز اقتصادی است ولی به چه قیمتی؟ دور افتادن از کارکردعلمی و منطقی مطابق با هنجارهای جامعه؟ » برهانی ادامه می دهد: «باید اعتراف کرد مد یک پدیده اجتماعی است و نفی مطلق آن تنها به پاک کردن صورت مسأله منجر می شود. مهمتر از همه چیز هدایت ذهن مخاطبان علاقه مند به مد به سوی نوعی از کمال است که علاوه بر پاس داشتن هنجارهای جامعه احساس اقناع شدن نیز می کنند».

جست وجو برای یافتن فرمولی تازه

به هر حال باید فکری کرد. سفر مقام معظم رهبری به همدان و سخنرانی ایشان که مسؤولان را به فراخوانی طراحی لباس ملی دعوت کرد بازتاب های خوبی در پی داشت. طرحهای زیادی ارائه شد و نمایندگان مجلس نیز تأکید می کردند منظور از لباس ملی یونیفورم پوش کردن مردم نیست، بلکه پوششی متناسب با الگوهای ایرانی - اسلامی است. فاطمه آلیا در همان روزها بر دو نکته انگشت گذاشت. نخست اینکه با توجه به پیشینه فرهنگی چند هزار ساله ایران، باید در طرح لباس ملی از دوران پیش از اسلام نیز ایده گرفته شود. دوم اجباری نبودن این لباس بود. علی رغم گذشت زمان هنوز خبری جدی ازارائه طرح نهایی نیست و نمی توان با صراحت پیش بینی کرد این طرح چه زمانی در جامعه حضور فیزیکی خواهد یافت. مغازه ها کماکان پر از کالاهایی هستند که ممکن است روز بعد دیگر به عنوان مد روز مطرح نباشند.

وجوانان بسیاری از آنها استقبال می کنند. فراموش نکنیم به فرمولی تازه تر نیاز داریم. جهان در نوعی یکپارچگی اطلاعاتی به سر می برد و تنها می توان با تکیه بر هویت ملی از داشته های خود دفاع کرد.

( ۱) از زبان داریوش

وفا شمس



همچنین مشاهده کنید