شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
روشنفکران مستبد یا مستبدان به اصطلاح روشنفکر
نمایش "ماه زدگان" که هم اکنون در تالار سایه از مجموعه تئاتر شهر درحال اجرا است، داستان فردی است به نام "همساق" که برای یافتن برادر خویش در شهری دورافتاده وارد مسافرخانهای متروک میشود و در آنجا با دو شخصیت به نامهای "کابوس" و "کلک" مواجه میشود که رویارویی وی با این دو تن باعث به وجود آمدن دردسرهائی میشود که نهایتاً به قتل او میانجامد. این اثر با داشتن ساختمانی سینوسی، که ساختار عارض شده بر آن ساختاری مدرن است، سعی در خلق فضائی معلق میان تراژدی و کمدی دارد. فضائی که در نهایت بار تراژیک آن بر بار کمدی آن غلبه میکند و شاید بتوان این اثر را یک "گروتسک" دانست.
در این مسافرخانه، همساق با شخصیتهای جنون آمیزی رو به رو میشود که سعی در تحمیل عقاید و اندیشههای خویش به دیگران دارند. کابوس با گرایشات فلسفی خود به مثابه مستبدان به اصطلاح روشنفکر در نظر گرفته میشود که دنیا را فقط از دریچه دید خود میبینند و عقاید و اندیشههای دیگران را به هیچ میانگارند. البته شایان ذکر است که تحلیل صریح و شفاف این اثر نمایشی کار بسیار دشواری است و مبادرت ورزیدن بر آن نیز غیرضروری. یکی از شاخصههای مهم این اثر نمایشی، گستردگی دامنه خوانش مخاطب از اثر میباشد. از طرفی میدانیم که یکی از مؤلفههای مهم تولیدات تئاتری جدید، کامل شدن اثر نمایشی در ذهن مخاطب، نسبت به دریافت و خوانش او از اثر نمایشی، میباشد که در اجرای "ماه زدگان" این اتفاق نیز افتاده است و تازه شروع نمایش، زمان خروج تماشاگران از سالن است. این یکی از نقاط قوت این اجرا به حساب میآید. در واقع تماشاگران بعد از پایان نمایش به تفکر واداشته میشوند.
با یک رویکرد نشانه شناسانه باید گفت که هر چند در اجرا ما شاهد به کارگیری نشانههای دیداری و شنیداری از طرف کارگردان برای انتقال مفاهیم مورد نظر نویسنده به مخاطب هستیم اما نشانههای به کار گرفته شده در این اثر عمدتاً نشانههای کلامی هستند. در این اثر "ماه" به واسطه روشناییای که شب را از ظلمت و تاریکی محض میرهاند، میتواند به مثابه روشنایی دانش و آگاهی راستین و رهایی از جهل در نظر گرفته شود که "کابوس" و "کلک" از آن رو میگردانند. در تضاد با آنها "همساق" به منزله انسانهای با محبت و حامی عشق در نظر گرفته میشود - که نویسنده نمود آن را در حرفه موسیقیایی وی دیده است - که به خاطر ترس و بزدلی خود این اجازه را به مستبدان به اصطلاح روشنفکر ماه زده میدهد که جوانههای تمامی امیدها و اندیشهها و عقاید و عشقها را در او بخشکانند.
این اثر نمایشی که یکی از ویژگیهای آن دیریافت بودن آن نیز هست با ارائه مفاهیمی که ریشه در مسائل اجتماعی و سیاسی و حتی روانشناسانه دارند به خاطر جنون آمیز، گنگ و مبهم بودن شخصیتها، التقاط شوخی و جدی، نامعلوم بودن مرز بین رؤیا و بیداری بیشتر به سمت یک ذهنیت گرائی بغرنج و تیره و تار حرکت کرده است تا از رهگذر این فضای تیره و تار و دهشتناک پرده از واقعیتهایی بردارد که ریشه در مسائل اجتماعی و سیاسی دارند. این ذهنیت گرائی بغرنج با فاش شدن ناگهانی هویت کابوس (یا شاید هم تغییر ماهیت کابوس) به اوج خود میرسد و اندک شناخت مخاطب را از این شخصیت و به طور کلی اجرا به چالش میکشد. اما این رخدادی است که مخاطب را ناگهان به سمت زیرینترین لایههای دلالت در متن و مفاهیم جاری در پس رویدادهای جاری بر صحنه میکشاند.
۵ درب قرار گرفته در انتهای صحنه که باعث تشدید فضای گیج کننده و مبهم اجرا میشود از جمله عناصر متحیر کننده طراحی دکور و صحنه در این نمایش به حساب میآید. این ۵ درب مثل غازهایی که در درون خود به چند راهیهای ناشناخته و متعدد انشعاب پیدا میکنند، میماند که باز و بسته شدن همزمان این ۵ درب در لحظههائی از نمایش و همچنین راه داشتن بعضی از آنها به بعضی دیگر باعث تشدید حس ناشناخته مابین خواب و بیداری برای مخاطب میشود که البته این طراحی بیشتر نمود بیرونی زیرمتنهای اثر میباشد. ورود برگشت ناپذیر افراد به این اتاق به مثابه باتلاقی است که گرفتار شدن در آن جز به نابودی منجر نخواهد شد.
از طرفی تصویر پایانی نمایش صراحتاً اعلام میکند که این داستان ادامه دارد. یکی از عناصر تشکیل دهنده طراحی دکور و صحنه که لزوم آن حس نمیشود و با حذف آنها هیچ آسیبی بر پیکره اجرا وارد نمیآمد، منابع نوری آویزان شده از سقف مکان مورد نظر نمایش (اتاق مسافرخانه) میباشد، که هیچ استفاده خاص و مناسبی جز روشن کردن صحنه از آنها نمیشود و همانطور که گفته شد با حذف آنها هیچ اتفاقی نمیافتد.
بازیگران در راستای کنشهای دراماتیک نمایش، بازیهای قابل قبولی ارائه میکنند که "بهنام تشکر" بازیگر نقش کابوس با بازی قانع کننده خود، چهره وحشتناکی از شخصیت مورد نظر ارائه کرده است. بیان رسا، حالات چهره متناسب با کاراکتر، قابلیت و انعطاف بدنی مناسب او از ویژگیهای بارز این بازیگر در نمایش ماه زدگان به حساب میآید. از طرفی دیگر هر چند که بازیهای غلوآمیز بازیگران متناسب با فضای اجرائی این نمایش و کارکترهایشان طراحی شده بود اما باید اقرار کرد که بازی بازیگران بیش از اندازه غلوآمیز بود به خصوص بازی بازیگر نقش کلک (تینو صالحی) که علیرغم توانمندیهای او میشد اندکی از این اغراق در بازی وی کاسته شود.
در آخر میتوان این چنین نتیجه گرفت که نمایش ماه زدگان به خاطر قابلیتهای خوب خود چه در متن و چه در اجرا میتواند مورد انتخاب تماشاگران علاقهمند به تئاتر قرار گیرد.
یحیی نظری
هر چند "ماه زدگان" دارای قابلیتهایی است ولی گنگ و مبهم بودن شخصیتها، التقاط شوخی و جدی، نامعلوم بودن مرز بین رویا و بیداری این اثر را به ذهنیت گرایی بغرنج و تیره و تار حرکت داده است
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست