پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

نیش طنز را باید تحمل کرد


نیش طنز را باید تحمل کرد

گفت وگو با فرید شب خیز, تهیه کننده برنامه خنده بازار

در نزدیکی نقطه شروع اتوبانی که دارآباد را به شهر ری متصل می‌کند، بر بالای تپه‌یی که محلی برای برگزاری جشن‌ها و میهمانی‌هاست، شهری کوچک وجود دارد که واحد پولش اشلوق و اودلا است و مردمانش چهره‌هایی کاریکاتور گونه دارند. در این شهر برنامه‌یی با نام «۹۰ درجه» با موضوع ورزش تولید و پخش می‌شود. در برنامه دیگری با نام هشت، منتقدی به نام سفارتی هر بار پنبه فیلمی را می‌زند و در جایی دیگر هم، افراد به جرم‌های گوناگون داخل دادگاهی محاکمه می‌شوند که فضایی کاریکاتورگونه دارد. اینجا لوکیشن ضبط برنامه خنده‌بازار است. جایی در شمال شرقی تهران که در آن، یک سالن عروسی به محلی برای ضبط آیتم‌های برنامه خنده‌بازار تبدیل شده است و هر بار با تغییر دکور، آیتمی جدید با شخصیت‌هایی تازه مقابل دوربین شکل می‌گیرند. ساعت از دوازده نیمه شب گذشته و «فرید شب‌خیز»، تهیه‌کننده برنامه که تا پایان برنامه ضبط روزانه‌اش زمان زیادی را در پیش دارد، به سوال‌های خبرنگار «اعتماد» درباره چگونگی ساخت این برنامه، شوخی با شخصیت‌های مختلف، بازتاب‌های برنامه در اجتماع و آینده خنده‌بازار پاسخ می‌دهد. اگر مخاطب این برنامه بوده‌اید، با خواندن این مصاحبه می‌توانید اطلاعاتی کامل‌تر از برنامه محبوب خود را کسب کنید.

در خنده‌بازار هیچ گاه به سراغ چهره‌های مطرح نرفته‌ایم و همیشه دنبال کشف‌های جدید بوده‌ایم. بخش عمده‌یی از بازیگران هم از تئاتر می‌آیند. تمایل ندارم با بازیگران قوی برنامه را به مخاطب تحمیل کنیم بلکه تلاش می‌کنیم با همین بازیگران که به مرور هم قوی شده‌اند، برنامه جذابی بسازیم. ما در این برنامه آزمون و خطاهای مختلفی داشته‌ایم

«طنز آیتمی» در سال‌های گذشته جزو برنامه‌های ثابت و مورد علاقه تلویزیون بود و نمونه‌های مختلفی از آن در شبکه سه سیما ساخته شد. بعدها این برنامه‌ها با اندکی تغییر ماهیت، به طنزهای سریالی و نود شبی تبدیل شد که کارگردان‌هایی مانند «مهران مدیری» در شبکه سه آن را دنبال کردند اما تقریبا از هفت سال قبل و بعد از پخش سریال‌هایی مانند شب‌های برره و باغ مظفر، این نوع برنامه‌سازی و کلا پرداختن به طنز در تلویزیون انگار به یک بن‌بست رسید که همین مساله نیز سبب شد تا ساخت سریال‌های ملودرام رواج پیدا کند و این نوع سریال‌ها حتی جای آثار طنز هرشبی را هم گرفتند. از نظر شما چه اتفاقی رخ داد که تلویزیون با خنده‌بازار دوباره به سراغ طنز آیتمی و اساسا برنامه‌های طنز آمد؟

پیشنهاد ساخت این برنامه در دی ماه سال ۸۹ در یکی از دیدارهایم باآقای اصغر پورمحمدی، مدیر وقت شبکه سه مطرح شد. با چند پیشنهاد پیش او رفتم اما در نهایت با اغلب آنها موافقت نکرد و گفت آیا می‌توانی در زمینه طنز آیتمی ورود پیدا کنی؟ آن زمان مدیر اسبق شبکه سه معتقد بود این عرصه مانند میدان مین است که ممکن است از آن به سلامت عبور کنیم یا اینکه منفجر شویم. بعدها با حمایت معاون سیما این مسیر را طی کردیم.حالا نمی‌دانم در نهایت چه سرنوشتی پیدا کرده‌ایم.

به جز چند برنامه محدود شبکه‌های دیگر، خنده‌بازار تقریبا تنها برنامه طنز دنباله‌دار و مداوم سیما است. این مساله چقدر حساسیت‌ها نسبت به برنامه شما را زیاد کرده است؟ از بزرگنمایی ایرادها و ضعف‌های برنامه شما در رسانه‌ها نیز این گونه برمی‌آید که انگار برنامه شما خیلی زیر ذره بین است.

به نظرم این مساله برای برنامه‌یی مانند خنده‌بازار یک امتیاز است. مخالفان و موافقان، برنامه ما را تماشا می‌کنند اما مسوولان نیز در مراحل مختلفی از متن گرفته تا آماده شدن آیتم‌ها برنامه را به‌شدت بررسی می‌کنند. البته ما به هیچ‌وجه قصد تخطئه و مسخره کردن کسی را نداریم و صرفا چهره‌هایی که در جامعه مورد توجه بوده و از شهرت برخوردارند را مورد توجه قرار می‌دهیم و شاید همین نیت خیرمان است که باعث تداوم برنامه شده است.

خنده‌بازار چه مراحلی را طی می‌کند تا آیتمی آماده و تولید شود؟ سوژه‌ها چگونه شکل می‌گیرد و مقابل دوربین چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

معمولا بین یک تا دو ماه قبل از آغاز برنامه، با دست اندرکاران درباره فرم صحبت می‌کنیم و به نتیجه می‌رسیم. سپس داخل آن فرم‌ها متن را تزریق می‌کنیم. در اغلب موارد گاهی ۲۰ تا ۳۰ متن نوشته می‌شود و سپس خط می‌خورد تا به متن نهایی برسیم. حتی گاهی متن‌ها به تولید هم می‌رسد و ضبط می‌شود اما چون حس می‌کنیم نتیجه کار خوب از آب درنیامده، آن بخش‌ها را کنار می‌گذاریم. به عبارت ساده‌تر در ساخت این برنامه «دور ریز» زیاد داریم. همیشه تلاش می‌کنیم سوژه‌ها به روز باشد.

دقیقا منظور شما از فرم‌های مختلف برنامه چیست؟

بخش‌هایی مانند هشت که به شوخی با برنامه هفت می‌پردازد یا فال، داستان‌های باورنکردنی و... بخش‌هایی است که در قالب فرم ابتدا مشخص می‌شود و سپس در چارچوب آن متن‌های مختلف نوشته می‌شود.

در عنوان‌بندی برنامه نام چند نویسنده به چشم می‌خورد. چه تقسیم کاری میان این نویسندگان وجود دارد؟ آیا اساسا مرحله‌یی به نام تحقیق و پژوهش یا سوژه‌یابی در این برنامه وجود دارد؟

قطعا وجود دارد. حتی مراکز تحقیقاتی و پژوهشی داخل تلویزیون نیز کمک زیادی به ما می‌کنند و از کمک‌های «اداره کل پژوهش و آموزش سیما» بهره زیادی می‌بریم.

حالا چطور در ساخت برنامه به این نتیجه می‌رسید که باید به سراغ برنامه هفت بروید یا اینکه با شبکه‌های ماهواره‌یی شوخی کنید؟

معمولا ایده‌ها و فکرهای اولیه برای ساخت آیتم‌های برنامه در جلسه‌یی با حضور چند نفر از مدیران سیما، نویسندگان و چند نفر دیگر مطرح می‌شود. پس از آنکه در این جلسه درباره کلیت موضوع‌ها به توافق می‌رسیم، قرار می‌گذاریم تا آن آیتم ضبط و نتیجه کار دیده شود. تا زمانی هم که آن بخش کامل ضبط نمی‌شود، درباره پخش یا عدم پخش آن به نتیجه نمی‌رسیم.

در طول این سال‌ها چه تعداد از آیتم‌های ضبط شده به مرحله پخش نرسیده است؟

تقریبا ۹۵ درصد آنچه ساخته‌ایم به پخش رسیده است. در این مرحله خطاهایمان بسیار کم بوده است.

در سری جدید برنامه روندی تکاملی به چشم می‌خورد. مشخصا در سری جدید برنامه توجه بیشتری به موضوع‌های روز داشته‌اید و مثلا به مساله برنج وارداتی، پخش آگهی‌های کرم حلزون و حتی پرداخت زیرمیزی در ادارات اشاره‌های صریحی انجام داده‌اید. این فضای انتقادی چگونه در برنامه شما شکل می‌گیرد؟

از زمانی که ساخت و عرضه این برنامه آغاز شد، درجه نقدپذیری در مسوولان بسیار زیاد شده است. در روزهای اول که شخصیت‌هایی مانند مجری هفت و نود برنامه اجرا می‌کردند، اعتراض‌ها زیاد بود اما حالا دیگر با این برنامه کنار آمده‌اند. درباره چگونگی طرح این انتقادها نیز واقعا کسی به ما خط نمی‌دهد. ما بر اساس آنچه در جامعه رخ می‌دهد، مباحث خودمان را مطرح می‌کنیم.

از چه راهی متوجه می‌شوید در جامعه چه رخ می‌دهد؟

همکاران من در این برنامه مدام در حال رصد کردن جامعه هستند. از خواندن روزنامه گرفته تا جست‌وجو در فضای اینترنت. روزنامه‌ها خیلی به ما کمک می‌کنند. این سوژه‌ها در اتاق فکر برنامه مطرح می‌شود و پس از شناسایی موضوع‌های روز نسبت به آن واکنش نشان می‌دهیم. مثلا در برنامه‌های اخیر با توجه به طرح بحث کمبود کره در‌ بازار، به این مساله پرداختیم که به دلیل نزدیکی تولید و پخش، در فضای برنامه بسیار خوب دیده شد.

خط قرمز برنامه خنده‌بازار کجاست؟

ما اصلا خط قرمز نداریم قربونت برم! خدا وکیلی هیچ کس به ما نمی‌گوید چنین کنید یا چنان نکنید البته حد و حدود را به ما می‌گویند چون ممکن است فردی از چیزی ناراحت شود اما افراد زیادی هم هستند که از شوخی‌های برنامه‌ها ناراحت نمی‌شوند چون می‌دانند آدم‌هایی موفق هستند و چون در این جایگاه قرار دارند، برنامه ما به سراغ آنها رفته است و حتی از این شوخی‌ها خوشحال هم می‌شوند چون به نوعی تبلیغی برای آنها نیز محسوب می‌شود.

واکنش افرادی مانند: محمود گبرلو، عادل فردوسی‌پور و... نسبت به شوخی‌های برنامه شما با آنها چه بوده است؟

هر دو این افراد واکنش‌های خوبی نسبت به برنامه داشته‌اند. حتی آقای «فتح‌الله‌زاده» رییس باشگاه استقلال نامه‌یی به شبکه نوشته و با تشکر از شوخی‌های صورت گرفته با وی در برنامه، عنوان کردند برنامه می‌تواند نام او را هم به شکل واضح عنوان کند.

اما افرادی هم بوده‌اند که نسبت به این شوخی‌ها واکنش مثبتی نشان نداده‌اند.

قطعا همین طور است. نیازی هست نام آنها را مطرح کنم؟

بله. دانستن آن مصاحبه را جذاب‌تر و خواندنی‌تر می‌کند.

علی دایی و رضا صادقی از شوخی‌هایی که برنامه با آنها انجام داد بسیار ناراحت شدند. البته هر دو عزیزان ما هستند. خیلی‌های دیگر هم بوده‌اند که نام آنها را در ذهن ندارم.

مهدی فخیم زاده، مسعود ده نمکی و جواد شمقدری چطور؟

خیر. شاید مسعود ده نمکی از شوخی‌هایی که در سری جدید برنامه با او شد ناراحت شده باشد اما چیزی به ما منتقل نشده است.

در آیتم‌های طنز برنامه خنده‌بازار همچون: هفت یا پارک ملت، جلوه‌یی از شخصیت‌هایی مانند فریدون جیرانی، محمود گبرلو و محمدرضا شهیدی‌فرد ارائه می‌شود که حتی از شخصیت واقعی آنها بسیار جذاب‌تر است. به نظرم آنها حتی اگر سال‌ها برنامه داشته باشند باز هم نمی‌توان با آنها اینقدر ارتباط برقرار کرد اما حالا به عنوان مخاطب وقتی به تماشای برنامه واقعی این افراد می‌نشینیم، به جای آنکه ذهن ما درگیر برنامه شود، به یاد شوخی‌های شما با آنها می‌افتیم و برنامه واقعی آنها تداعی‌کننده آیتم‌های خنده‌بازار در ذهن ما می‌شود. به نظر شما این مساله یک امتیاز است یا تهدید؟

به نظرم این مساله می‌تواند یک امتیاز تلقی شود. یک مثال می‌زنم. شبکه دو برنامه‌یی به نام «روز از نو» دارد که حدود دو سال قبل در خنده‌بازار با آنها شوخی کردیم. تهیه‌کننده برنامه در مصاحبه‌یی از خنده‌بازار تشکر کرد و گفت شوخی خنده‌بازار با این برنامه باعث شد «روز از نو» دیده شود. ما در انتخاب سوژه‌هایمان هدف تخریبی نداریم بلکه صرفا برنامه‌یی که موفق بوده را انتخاب می‌کنیم و آن را دستمایه قرار می‌دهیم. کار طنز همین است دیگر. نیش هم دارد. باید کمی تحمل کرد.

خنده‌بازار در بخش‌های مختلفی به برنامه‌های صدا و سیما می‌پردازد یعنی بخش عمده‌یی از برنامه شوخی با همین برنامه‌های صدا و سیما است. آیا این مساله به دلیل محدودیتی است که خنده‌بازار در پرداختن به برخی سوژه‌های دیگر دارد؟

مثلا چه سوژه‌هایی؟

آیا سوژه‌هایی همچون دعوای مسوولان سیاسی و نماینده‌های مجلس در این برنامه مورد توجه قرار می‌گیرد؟

ما در قسمت‌های قبلی سوژه‌های زیادی در این زمینه داشتیم. حتی در انتخابات قبلی مجلس آیتم‌های طنز زیادی داشتیم. در آن آیتم دو قلب را هم نمایش می‌دادیم که داخل آن عبارت «نامزدها» نوشته شده بود و منظور نامزدهای مجلس بود.

اما هیچ گاه به صراحت صحن و جلسه علنی مجلس را به تصویر نمی‌کشید و در این بخش صراحتی که درباره ۹۰ و هفت دارید را به کار نمی‌برید.

برنامه ۹۰ و هفت ورزشی و هنری هستند و می‌توان به آن ورود کرد اما پرداختن به مسائل سیاسی به درک بالایی از موضوع نیاز دارد که حداقل من و همکارانم آن را نداریم (با خنده) . البته درباره موضوع‌های مدیریتی، بارها آیتم‌هایی را پخش کردیم که در آن یک مدیر بر سر کار آمده و به فاصله چند ماه فرد دیگری جایگزین آن شده است.

چرا برنامه شما با رییس سازمان صدا و سیما شوخی نمی‌کند؟ سال‌ها قبل چنین اتفاقی در شبکه یک سیما رخ داد و حتی عروسک دکتر علی لاریجانی نیز ساخته شد و در قالب طنزی آیتمی، با او به عنوان رییس صدا و سیما شوخی شد یا مثلا در ماجرای اخیر که صدا و سیما زمین‌های نمایشگاه را طلب کرده بود...

البته ما برنامه‌سازان آرزو داریم این زمین‌ها برای ما شود. سازمان صدا و سیما با کمبود جای شدید مواجه است و ما برنامه‌سازان مجبوریم در جایی مانند این محل که شما الان در آن حضور دارید ـ یک تالار عروسی در انتهای اتوبان امام علی(ع)- که جای استانداردی هم نیست، برنامه بسازیم. درباره شوخی با صدا و سیما یک نکته مهم وجود دارد و آن هم این است که باید نوع شوخی به گونه‌یی باشد که مردم با آن ارتباط برقرار کنند. بسیاری از مباحث صدا و سیما برای مخاطب ملموس نیست و صرفا رییس سازمان و معاون سیما برای مردم شناخته شده‌اند. ما معمولا جایی ورود پیدا می‌کنیم که سوژه برای مخاطب جذاب باشد.

برخی برنامه‌سازان تلویزیون می‌گویند خنده‌بازار سوگلی و سرقفلی برنامه‌های سیماست.

به خدا اگر چنین باشد. این برنامه به هیچ‌وجه اختیار‌ها و امتیازهای ویژه برای برنامه‌سازی ندارد حتی برنامه ما را در هر زمانی که بخواهند برنامه را پخش می‌کنند و در اغلب موارد نیز تکرار برنامه نامنظم است حال آنکه درباره سریال‌ها، همیشه در راس ساعت و به صورت منظم پخش می‌شود.

برنامه شما در کدام بخش‌ها موفق‌تر است؟

بر اساس واکنش‌های مخاطبان دیده‌ام که هر بخش از برنامه را یک قشری دوست دارند. حتی گاهی یک آیتم برای ما جذاب نیست اما مردم آن بخش‌ها را دوست دارند. در یک سریال هم تمام ۴۵ دقیقه نمی‌تواند مخاطب را به خنده بیندازد و معمولا ۵ تا ۱۰ دقیقه یک سریال طنز برای مخاطب خنده‌دار است. برنامه ما هم، چنین است و برای مخاطبان مختلف، بخش‌های گوناگون آن واکنش‌های مختلفی را به دنبال دارد. همین قدر که لبخند به لب مردم می‌آوریم خوب است. آیتم‌هایی مانند: داستان‌های باور نکردنی، بفرمایید غذا، دادگاه، نود، هشت و آیتمی که در آن حرکات آیروبیک انجام می‌شود با استقبال خوبی مواجه شده‌اند.

خنده‌بازار برنامه‌یی است که رنگ و لعاب خوبی دارد. از طراحی صحنه و لباس گرفته تا گریم، مخاطب با فضایی متنوع مواجه می‌شود. تیم سازنده برنامه هم تقریبا افراد ثابتی هستند که در جلوی دوربین تغییر زیادی نکرده‌اند. این فضا چگونه در این مدت حفظ شده است؟

همیشه در کارهایم تلاش کرده‌ام تا چهره‌های جدیدی را جذب کرده و به کار بگیرم. درباره تنوع مورد اشاره شما هم باید بگویم ما از روز اول یک خطری انجام دادیم که به نفع ما شد. معمولا کارهای آیتمی از همه نظر کارهای فقیر و محدودی هستند اما در خنده‌بازار ما گریم، صحنه، لباس و... را به صورتی پر و پیمان عرضه کردیم که این مساله به نفع کار شد. به مرور هم تلاش کردیم این بخش‌ها را تقویت کنیم.

طراحی چهره‌پردازی یکی از نقاط قوت برنامه است.

شهرام خلج یکی از امتیازهای این برنامه است. واقعا به لحاظ اخلاقی هم فرد بسیار محترمی است. در کاری مانند برنامه‌سازی وقتی همه‌چیز مشخص باشد، نتیجه خوبی حاصل می‌شود و همه اعضای تیم باعث رشد اثر می‌شوند. شهرام خلج همیشه برای طراحی چهره شخصیت‌های واقعی عکس‌های مختلفی از آنها را می‌بیند و طراحی‌های گوناگونی انجام می‌دهد تا همه اجزا به شخصیت واقعی نزدیک شود.

بخش گریم بسیار زمانبر است. مثلا وقتی می‌خواهیم آیتم جدیدی را آغاز کنیم، گاهی گریم تا چهار ساعت طول می‌کشد. این اتفاق درباره آیتم حریم سلطان رخ داده است و گریم بازیگران این بخش حدود ۴ ساعت طول کشیده است.

شیوه تولید این برنامه چگونه است؟

ما هر روز را به ضبط یک آیتم اختصاص می‌دهیم. گاهی هم در یک روز سراغ دو آیتم می‌رویم.

خنده‌بازار فرم گرافیکی جذابی هم دارد. این بخش از کار معمولا در برنامه‌های ترکیبی اینچنینی مورد توجه قرار نمی‌گیرد. آیا برای این بخش بودجه خاصی در نظر گرفته شده است؟

خیر. این مساله جزو علایق خاص من است. ما در هر فصل عنوان‌بندی برنامه را تغییر می‌دهیم و حتی موسیقی هم تغییر می‌کند تا فضای برنامه متنوع باشد. گاهی دیده‌ام که در عنوان‌بندی پایانی یک سریال طنز، یک موسیقی آرام یا گاهی غمگین پخش می‌شود. این مساله به هیچ‌وجه به مذاق من خوش نمی‌آید. ما سعی می‌کنیم با تیپ برنامه‌مان موسیقی، وله و تیتراژ متناسبی تولید کنیم که جذاب باشد.

به نظر شما ساعت ۱۵/۲۳ شب زمان مناسبی برای پخش برنامه است؟

خیر. من ساعت ۳۰/۲۲ را زمان مناسب‌تری می‌دانم و حتی این مساله را به شبکه هم منتقل کردم. تکرار برنامه همزمان مناسبی نیست. ساعت ۳۰/۱۱ صبح با زمان پخش برنامه‌های خانوادگی تداخل دارد.

اما این ساعت با پخش سریال شبکه یک تداخل دارد.

شبکه یک در اغلب شب‌ها سریال خود را ساعت ۲۳ پخش کرده است. در نوروز برنامه ساعت ۱۵ دقیقه بامداد پخش می‌شد که زمان بسیار مناسبی بود چون مردم از میهمانی به خانه بازمی‌گشتند و برنامه ما را تماشا می‌کردند.

شما از معدود برنامه‌های تلویزیونی هستید که گویی در آن بحث «ماهواره‌های فارسی زبان» به رسمیت شناخته شده است. وقتی در آیتم‌هایی با سریال حریم سلطان یا بفرمایید شام شوخی می‌کنید، این حدس و گمان در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد که تیم سازنده این برنامه قطعا شبکه‌های ماهواره‌یی را آنقدر دقیق دنبال می‌کنند که بتوانند برای آن آیتم طنز بنویسند. سوال من این است که آیا این بخش‌ها از سوی شبکه به شما تحمیل می‌شود تا در آن خیلی از برنامه‌ها و افراد به طنز کشیده شوند؟

به هیچ‌وجه. در برنامه خنده‌بازار چیزی به نام تحمیل وجود دارد. اگر بخواهیم صادقانه با موضوع برخورد کنیم، باید قبول کنیم که مردم این برنامه‌ها را می‌بینند. ما در این آیتم‌ها تلاش می‌کنیم این نکته را به مخاطب خود بگوییم که این برنامه‌های ماهواره‌یی نیز آنچنان محتوایی ندارند که مردم بخواهند زمان زیادی برای تماشای آن صرف کنند.

درباره بخش «بفرمایید شام»، نکته جالبی وجود دارد و آن توجه و برجسته‌سازی وجه «زیرآب‌زنی و دورویی» اغلب شرکت‌کنندگان در برنامه واقعی بفرمایید شام شبکه من و تو است. توجه به این وجه و برجسته‌سازی آن در برنامه شما چقدر آگاهانه است؟

مطمئن باشید آگاهانه است. ما به عنوان برنامه‌ساز کارمان را خوب بلدیم. ما این شبکه‌ها را به‌شدت رصد می‌کنیم. منظور کلی ما از ساخت این آیتم‌ها هم این است که مخاطب فکر نکند آنچه از ماهواره پخش می‌شود، چیز عجیب و غریبی است.

به نظر شما تماشای این آیتم‌ها از برنامه شما چه تاثیری روی مخاطب می‌گذارد؟

باعث می‌شود مخاطب تصمیم درستی در مواجهه با شبکه‌های ماهواره‌یی بگیرد و اگر هم ماهواره را تماشا کرد، با دید بازتری با آن برخورد کند. ما در خنده‌بازار، زاویه‌هایی را درباره برنامه‌های ماهواره‌یی برای مخاطبان باز می‌کنیم.

اخیرا انتقادی از برنامه شما در یکی از رسانه‌ها مطرح شده و برنامه شما با عبارت «سیرک» مورد خطاب قرار گرفت. استدلال مطرح شده در این انتقاد هم این بود که در برنامه شما بازیگرانی با چهره‌ها و فیزیک عجیب و غریب و اغراق‌آمیز مقابل دوربین ظاهر می‌شوند و...

با این استدلال موافقم. ما سیرک هستیم و بقیه برنامه‌ها همه زورو هستند، خیلی قوی و عالی هستند.

شما برنامه خنده‌بازار را از نظر ماهیت چه می‌دانید؟ طنز، فکاهه یا...

تلویزیون به برنامه‌های مختلفی نیاز دارد. از سریال‌های الف ویژه و فاخر تا برنامه‌های زنده. در میان برنامه‌های مختلف، خنده‌بازاری هم وجود دارد که لبخندی بر لب مردم می‌آورد. حالا من نمی‌دانم واقعا هجو هستیم یا طنز؟ ما تلاش می‌کنیم کار خودمان را درست انجام دهیم و مردم را پای تلویزیون بنشانیم.

بازیگران خنده‌بازار چهره‌های متنوعی هستند. چگونه به این انتخاب‌ها می‌رسید؟

در خنده‌بازار هیچ گاه به سراغ چهره‌های مطرح نرفته‌ایم و همیشه دنبال کشف‌های جدید بوده‌ایم. بخش عمده‌یی از بازیگران هم از تئاتر می‌آیند. تمایل ندارم با بازیگران قوی برنامه را به مخاطب تحمیل کنیم بلکه تلاش می‌کنیم با همین بازیگران که به مرور هم قوی شده‌اند، برنامه جذابی بسازیم. ما در این برنامه آزمون و خطاهای مختلفی داشته‌ایم و مثلا برای یافتن بازیگری که شبیه محمدرضا شهیدی‌فرد باشد، تست گریم‌های مختلفی می‌زنیم و سپس برنامه را ضبط می‌کنیم. وقتی برنامه آماده شد، برای همین ۴۰ نفری که اینجا در پشت صحنه برنامه کار می‌کنند پخش می‌کنیم و اگر این مساله مورد قبول این جمع- که به نوعی می‌توانند نماینده همه مردم هم باشند- واقع شد، برنامه را ادامه می‌دهیم. آیتم‌های مختلف این برنامه چندین بار توسط افراد و گروه‌های مختلف دیده می‌شوند و این طور نیست که بلافاصله پس از ضبط برنامه روانه آنتن شود. این حساسیت هم برای این است که برنامه با کیفیت خوبی عرضه شود.

شما از برنامه‌سازانی هستید که سال‌هاست در تلویزیون فعالیت می‌کنید. به نظر شما تلویزیون امروز به چه جنس از برنامه‌یی نیاز دارد تا قهری که از آن سخن گفته می‌شود، بین تلویزیون و مخاطب برطرف شود؟

به نظر من راه‌اندازی شبکه‌های دیجیتالی و تکرار سریال‌ها و برنامه‌ها از طریق شبکه‌های تامینی، تاثیر زیادی در آشتی مخاطب با تلویزیون داشته است. من در مجتمعی ۳۰ واحدی زندگی می‌کنم که بسیاری از ساکنانش برنامه‌های تلویزیون را از طریق ستاپ باکس تماشا می‌کنند. الان گرفتاری مردم زیاد است و همه نمی‌توانند راس ساعت برنامه مورد علاقه خود را تماشا کنند. خیلی از مخاطبان تلویزیون در خارج از کشور برنامه مورد علاقه خود را از طریق اینترنت تماشا می‌کنند چون آنقدر وقت محدودی دارند که به هیچ‌وجه فرصت تماشای تلویزیون ندارند. تلویزیون ما هم باید به این شیوه‌های جدید عرضه در قالب‌ها و زمان‌های مختلف روی بیاورد.

شما برای تداوم سریال خنده‌بازار در آینده چه برنامه‌یی دارید؟

من برنامه و پیش‌بینی خاصی ندارم. تلاش می‌کنم در همین نقطه‌یی که هستم کار را خوب انجام دهم. قطعا برای ادامه برنامه احتیاج به فکرهای تازه وجود دارد. گاهی هم نیاز به استراحت داریم تا بعد از دو سال کار، با فکرهای جدیدی برگردیم.

چرا اسم برنامه خنده‌بازار است؟

روزهای اول نام برنامه «خنده ممنوع» بود که از آیتمی به همین نام در برنامه می‌آمد. وقتی نام برنامه تغییر کرد، خنده‌بازار را انتخاب کردیم. اصطلاحی در میان جوانان است که وقتی می‌خواهند بر وجه طنز فرد یا موضوعی اشاره کنند می‌گویند فلانی «خنده‌بازار» است. ما از همین وجه برای نامگذاری برنامه استفاده کردیم.

اگر بدون هیچ محدودیتی قرار بود این برنامه را بسازید، چه تغییراتی را در آن ملاحظه می‌کردیم؟

الان هم بدون محدودیت کار می‌کنیم. شاید اگر هیچ خط قرمزی نبود، اندکی «بزن- بکوب» برنامه را بیشتر می‌کردم.

حمیده جهانگیر