جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

امتحان خلق


امتحان خلق

خدای تبارك و تعالی می فرماید «ثم جعلناكم خلائف فی الأرض من بعد هم لننظر كیف تعملون سپس شما را بعد از آنان كه جان هایشان را ستاندیم در زمین جانشین كردیم تا بیازمایم و بنگریم كه چگونه عمل خواهید كرد»

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین وصلّی الله علی محمد وآله الطاهرین ولعنهٔ الله علی اعدائهم أجمعین(۱)

● حقیقت امتحان

خدای - تبارك و تعالی - می فرماید: «ثم جعلناكم خلائف فی الأرض من بعد هم لننظر كیف تعملون(۲)؛ سپس شما را بعد از آنان [كه جان هایشان را ستاندیم ]در زمین جانشین كردیم تا بیازمایم و بنگریم كه چگونه عمل خواهید كرد».

در آیاتی از قرآن كریم و روایات دینی علّت آفرینش انسان به فرمان خدا تبیین شده است. در آیه ای دیگر می خوانیم «وما خلقت الجن و الإنس الإ لیعبدون(۳)؛ ... و جن و انس را نیافریدم مگر برای این كه مرا (به یكتایی) پرستش كنند در این آیه و در آیه «ثم جعلناكم ...». به هدف و علت خلقت بشر پی می بریم.

بر اساس منطوق و مفهوم آیات و روایت، بشر محور تمام هستی است كه من و شما نیز جزئی از آنیم. در حدیث قدسی آمده است: «یابن آدم خلقت الأشیاء لأجلك؛ ای فرزند آدم، همه اشیا را به خاطر تو خلق كردم». اشیا در این تعبیر، تمام هستی را شامل می شود از جمله: ماه، خورشید، دریاها، صحراها، آسمان ها، زمین و هر چه در آنهاست.حال از خود می پرسیم برای چه خلق شده ایم؟

صریح فرموده خدای متعال این است كه گذشتگان رفتند و ما شما را جایگزین آنان كردیم.

اندك تأملی در آیه یاد شده آمدن و زیستن انسان ها و پس از مدتی رفتن و جایگزین شدن جمعی دیگر را كاملاً لمس می كنیم، چرا كه آن را به چشم خود دیده ایم. دارایی یا وسیله ای كه امروز در اختیار داریم دیروز از آنِ دیگری بوده است و فردا نیز در اختیار دیگری خواهد بود. هدف از آفرینش این نبوده، بلكه می بایست هر جماعتی كه به این دنیا می آیند و در واقع جانشین پیشینیان هستند، آزموده شوند كه این آزمایش تنها با مال نیست بلكه دانش، قدرت و دیگر مسایل را نیز شامل می شود.

● گونه های امتحان

خدای - تبارك و تعالی - انسان ها را با درك و عقل یكسان نیافریده است؛ در موارد دیگر نیز همین تفاوت وجود دارد. به یكی آن قدر مال و منال می بخشد كه گاهی حساب رسی آن غیر ممكن می شود و یكی را آن چنان در فلاكت و تهی دستی نگه می دارد كه به نان شبش نیز محتاج می گردد. این وضع برای هر دو گروه همان امتحانی است كه بدان اشاره شد. آن كه متموّل و پول دار است در بوته آزمایش قرار دارد كه خدا ناظر بر اعمال او است و او را در برخورد با خمس و زكات مالش، در یاری به مستمندان و محتاجان و بینوایان زیر نظر دارد. آیا مخلصانه كمك می كند یا یاری اش آلوده به ریا و تظاهر است؟ چه مقدار می بخشد؟ آیا با میل و رغبت صدقه می دهد یا با بی میلی؟ كمك كردن او آلوده به منّت است؟ یا آمیخته به تواضع و فروتنی است؟ همه این موارد از خدا مخفی نمی ماند.

یكی همانند امام حسین علیه السلام و پیروان آن حضرت، هنگام مساعدت به دیگران به گونه ای دست خود را از لابه لای در بیرون می آورند تا مبادا ذلتِ خواستن و غبار شرم بر چهره مستمندان بنشیند. از دیگر سو یكی را می بینیم كه كمك مختصرش را چنان با منّت و كبر همراه می كند كه مستمندِ دردمند یا از روی ناچاری آن را می پذیرد یا با خاطری پریشان و دلی شكسته از قبول آن امتناع می كند!

دنیا از سوی خدای متعال جایگاه امتحان آدمی است و امكاناتی كه در دست انسان است همه وهمه ابزار این امتحان است. اگر انسان به این مرحله از درایت و درك برسد، در می یابد كه تمام این امكانات، ابزار آزمایش و امتحان الهی هستند. اگر آدمی توانست این باور را به خود بقبولاند كه مثلاً همین انگشتری كه در دست دارد وسیله ای برای امتحان او است و به این باور برسد كه ذكاوت و زیركی، فهم و درك، زبان و همه اعضا و جوارح كه خدا بر او ارزانی داشته، تماماً ابزار امتحان او هستند، نه تنها پا به بیراهه نمی گذارد كه می تواند منشأ خدمات نیكویی برای دیگران باشد.

● سرفرازان بوته امتحان

سرفراز از بوته امتحان برآمدن پاداش نیكوی الهی را به همراه دارد. البته در همین دنیا و توسط مردم عادی نیز، امتحان، جایگاه ویژه ای دارد، پیش از این رسم بوده و حالا هم چنین است كاسبی كه می خواست شاگردی بگیرد، اگر شاگرد از آشنایان نزدیك بود و شناخت كافی از او داشت با خاطری آسوده او را به كار می گمارد، اما اگر ناشناخته بود، مدتی او را می آزمود تا بتواند با خیال راحت محل كسب و سرمایه خود را به وی بسپارد.

برای امتحانِ یك شاگرد در مغازه ای، متعارف این بود كه صاحب مغازه موجودی دخل را دور از چشم شاگرد كنترل می كرد و به بهانه ای از مغازه بیرون می رفت. بعد از مدتی بر می گشت و سراغ میزان فروش را از شاگرد می گرفت و دور از چشم آن شاگرد، دخل را كنترل می كرد تا از كم و زیاد شدن پول اطمینان حاصل كند.

عطاری می گفت: برای امتحان شاگرد خود گاه پول خورد یا اسكناسی را بدون اطلاع شاگرد در گوشه ای از مغازه كه دور از چشم نبود، می انداختم و بعد به بهانه ای مغازه را ترك می كردم. هنگام برگشتن، شاگرد یا پول را بر داشته بود و به من چیزی نمی گفت كه در آن صورت عذرش را می خواستم، یا این كه پول را تحویل می داد و می گفت پول را در جایی از مغازه پیدا كرده است.

یك كاسب، شاگرد خود را این گونه امتحان می كند و به او امتیاز عملی می دهد و بعد از چندین و چند بار امتحان اگر به امین بودن او اطمینان حاصل كند آن وقت، تمام ثروت خود را با خاطری آسوده در اختیار وی می گذارد. حال این سؤال مطرح است كه آیا ممكن است بدون هیچ امتحان و آزمونی خدای - تبارك و تعالی - بهشت را در اختیار آدمی بنهد و او را با انبیا و اولیا محشور كند؟

در حقیقت حتی اگر این آیه شریفه هم به مسأله امتحان تصریح نداشت، عقلی كه خدا خلق فرموده به تنهایی دلالت بر این مطلب می كرد. یعنی تمام چیزهایی كه به ذهن انسان می رسد، هر آنچه انسان در حیطه قدرت دارد و می تواند آن را متصرف شود، همه وهمه، وسایل امتحان او هستند. با استفاده از ذهن خود، هر روز مقدار اعمال گفتاری و شنیداری و دیداری داریم؟ ده تا؟ صدتا؟ هر چه هست، از اراده ای كه برای گفتن داریم، از سخنی كه می خواهیم بشنویم، از فعل و عملی كه در صدد انجام آنیم ... همه وهمه وسیله امتحان من و شماست. بنابراین همه این موارد ملاك محاسبه نزد خداست. قرآن كریم درباره «ملاك خدا» تعبیر بسیار دقیقی دارد آن جا كه می فرماید: مثقال ذرهٔ ...(۴).

من در حدی كه تتبّع كردم و به مقداری كه شنیده ام، به نتیجه ای نرسیده ام كه آیا تعبیر «مثقال ذره» پیش از قرآن در جای دیگری نیز استعمال شده است یا خیر؟

باید توجّه داشت كه تمام آنچه در قرآن مجید آمده، از ابتكارات آن نیست. در قرآن سخنانی كه در میان انسان های عادی رایج بوده، نیز آمده است، امّا ابتكارهایی در قرآن دیده می شود، مثل تعبیر از ذره به وزن؛ ذره ای كه در بعضی از تفاسیر آمده كه یك میلیون ذره شاید یك گرم نیز نمی شود.

شناخت حجم و وزن ذره با سنجش های معمولی امكان پذیر نیست. زیرا اگر در اتاقی دربسته و تاریك قرار بگیریم كه روزنه ای كوچك در سقف داشته باشد و از آن روزنه آفتاب به داخل اتاق بتابد، در این عمود نور آفتاب، ذرات بسیار ریزی خواهیم دید كه در هوا شناورند. اگر در فاصله چند سانتی متر با این ذرات، نفس بكشیم شاهد طوفانی از ذرات معلق در ستون نور خواهیم بود. این ذرات آن قدر سبك وزنند كه با نفس ما به غلیان در می آیند. خدای متعال وزن چنین ذره ای را ملاك محاسبه قرار خواهد داد، آن جا كه می فرماید: «فمن یعمل مثقال ذرّهٔ خیراً یره ومن یعمل مثقال ذرّهٔ شرّاً یره(۵)؛ پس هر كس هم وزن ذرّه ای نیكی كند [نتیجه ] آن را خواهد دید و هر كه هم وزن ذرّه ای بدی كند [نتیجه ] آن را خواهد دید.

● حضور قلب

در بعضی روایات آمده است: هنگامی كه انسان به نماز می ایستد گاه یك دهم نمازش قبول می شود. این كه انسان بتواند در نماز تمام حواس خود را متوجه خدا كند كاری است بس مشكل. سالیان متمادی ممارست و تمرین می خواهد تا انسان بتواند به آن حد برسد كه البته زحمت در این راه، ارزش والایی دارد. ذهن انسان حالتی سیال و روان دارد و همچون جیوه همیشه در حال چرخش و جوش و خروش است. هر لحظه به نقطه ای و مكانی پر می كشد كه مهار آن از دست هر كسی ساخته نیست. از این رو در روایات آمده است كه گاه یك دهم نماز و گاه فقط یك صدم آن مقبول درگاه باری تعالی قرار می گیرد.

پی‌نوشتها:

۱) آنچه پیش رو دارید متن سخنرانی آیهٔ اللَّه العظمی سید صادق شیرازی است كه در جمع طلاب ایراد شده است.

۲) یونس /۱۴.

۳) ذاریات/۵۶.

۴) زلزال (۹۹)، آیه ۸ و ۷.

۵) زلزال (۹۹)، آیه ۸ و ۷.

۶) یونس (۱۰)، آیه ۱۴.

۷) یونس (۱۰)، آیه ۱۴.

۸) یونس (۱۰)، آیه ۱۴.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.