شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
گلف استریم هسته ای
حدود دو قرن و نیم پیش، ناخدایان کشتیهای تجارتی آمریکا از وجود گلف استریم و مسیر آن با خبر بودند و موقع سفر به اروپا از نیروی آن استفاده میکردند. اولین طرح از جریان گلف استریم در سال ۱۷۷۰ میلادی بهوسیله بنیامین فرانکلین منتشر شد. در دریای مدیترانه تبخیر بیشتر از میزان آبی است که بهوسیله رودها و باران به آن وارد میشود. در نتیجه برای جبران این کمبود آبهای اقیانوس اطلس در سطح به طرف مدیترانه جریان مییابد. آبهای گرم و شور گلف استریم وقتی به آبهای سرد قطبی میرسد در اثر سرد شدن سنگینتر شده به اعماق فرو میرود. جایی که دو جریان اقیانوسی به همدیگر نزدیک میشوند آبها به عمق میرود و برعکس در جایی که دو جریان از هم دور میگردد آبهای اعماق به سطح اقیانوس بالا میآید.
تعمیم قواعد جاری در اعماق آبهای اقیانوس به عالم سیاست شور و هیجان خاصی دارد!خصوصا اگر بخواهیم تحولات اخیر هسته ای را از این زاویه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.پس از پایان مذاکرات تهران وکشورهای ۱+۵ در ژنو،شاهد پدیدآمدن دو جریان غیر هم وزن در نظام بین الملل بودیم.یک جریان همان جریان طبیعی برخاسته از نقش آفرینی تهراندرژنو و دیگری جریانی کاذب و کم وزن بوده که توسط لابی صهیونیسم هدایت و رهبری می شود.ماهیت و خاستگاههای متفاوت این دو جریان و خلط آن دو در میدان هسته ای دنیای امروز ترسیم ساختاری مطابق مدل گلف استریم رابرای ما آسان تر می نماید.در مدل گلف استریمحضور همزمان آبهای سرد و گرم در یک سطح از اقیانوس امکانپذیر نبوده و قهرا یکی از آنها به عنوان جریان سنگین تربه عمق ودیگری به عنوان جریان سبک تربه سطح آب نقل مکان نمایند.البته در تعمیم مدل گلف استریم به عالم سیاست باید متوجه یک قاعده بود.اینکه در دنیای سیاست عمق نسبت به سطحاهمیتی فوق العاده دارد و سطحمتغیری وابسته به عمق است.در ضمن زمانی که در یک میدان زورآزمایی،اعم از نوع نظامی،دیپلماتیک و اقتصادی،جریانی به سطح و جریانی دیگر به عمق نقل مکان پیدا کرد،دیگر جابه جایی آنها ساده و تابع به کارگیری ابزارهای ابتدایی نخواهد بود.دقیقا مانند آنچه مناقشه هسته ای ایران و غرب رخ داده است:
۱) دیالکتیک لابی صهیونیسم و ایران اسلامی در طول سی سال اخیر به چالشی پایدار تبدیل شده است.این چالش پس از پایان مذاکرات ژنو نیز خود را نشان داده است.ایران بر اساس گفتمان خدمت و پیشرفتپا به میدان مذاکرات ژنو گذاشت،این در حالی بود که نمایندگان کشورهای ۱+۵ ،از جمله ویلیام برنز معمای نحوه برخورد با ایران قدرتمند را در چمدانهای دیپلماتیک خودحمل می کردند.بنابر این تهران مولد یک بینش،روش و مسلک نو و غرب تنها حامل یک معماست.همانگونه که مشخص است،ماهیت داشته های طرفین در میدان مذاکرات کاملا با یکدیگر متفاوت است.انتشار اخبار مربوط به عدم مطرح شدن بحث تعلیق اورانیوم در مذاکرات ژنو ،لابی صهیونیسم را بسیار خشمگین ساخته است.البته این خشم طبیعی است.تل آویو هم اکنون فراتر از موفقیت هسته ای تهران،شاهد آغاز روند رسمیت یافتن این موفقیت توسط غرب است.در هر صورت،لابی صهیونیسم به اندازه ای قدرتمند نیست تا بتواند روند طبیعی موجود،یعنی شناسایی ایران هسته ای از سوی قدرتهای جهان را متوقف یا کند سازد.بر اساس مدل گلف استریم وزن جریان وابسته به لابی صهیونیسم در برابر وزن جریان برخاسته از طبیعت مذاکرات ژنوبسیار اندک و غیر قابل محاسبه است.از این رو به راحتی جریان شناسایی ایرانحکم جریان عمقی و جریان وابسته به صهیونیسمحکم جریان سطحی را پیدا می کنند.جریانهای سطحی در مقایسه با جریانهای عمقی به شدت آسیب پذیر بوده و با کوچکترین تحول سطحی نوسان پیدا می کنند.اما جریانهای عمیق تابعی از تحولات سطحی نظام بین الملل نبوده و بالعکس،خود دست به جریان سازی و ایجاد مدلهای رفتاری تازه در جهان می زنند.
۲) بررسی متن طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات ژنو،که روزنامه آمریکایی نیویورک تامیز آن را منتشر نموده است گویای دغدغه هاییاست که تهران در قبال نظام جهانی دارد.در این طرح که از آن با عنوان مدالیته برای مذاکرات جامعیاد می شود سه مرحله تدوین شده است.مرحله نخست گفتگوهای مقدماتی است که در آن جدول زمانی و دستور کار مذاکرات اصلی تعریف و کمیته هایی دراین خصوص تشکیل می شود.همچنین شرایط لازم،روش و تاریخ ورود به مرحله حساس بعدی نیز در این مرحله ابتدایی تبیین می گردد.با تکمیل مرحله اول و برآورده شدن شرایط لازم گفتگوها در سطح وزرا آغاز می شود.در مدالیته پیشنهای ایران تاکید شده است که در مرحله دوم،کشورهای شرکت کننده باید ا ز دست زدن به هرگونه اقدام یک جانبه یا چندجانبه ،وضع تحریم علیه تهران واقداماتی مشابه خودداری نمایند.همچنین ۶ کشور طرف مذاکره باید اقدامات یکجانبه گذشته از سوی یک یا برخی از کشورهای مذکور را لغو نمایند.جالب توجه اینکه این اقدامات باید در محل آغاز گفتگوها صورت گیرد و مرحله نهایی یعنی مذاکراتهنوز به قوت خود باقی خواهد ماند.با تکمیل مرحله دوم،شش کشور طرف گفتگو تحریمها و قطعنامه های مصوب سازمان ملل متحد را لغو نموده و در مقابل نیز ایران به تعهدات خود در قبال آنها عمل میکند.همچنین در مرحله سوم ،هفت کشور شرکت کننده در خصوص تعهدات جمعی خوددر زمینه های مختلف سیاسی،اقتصادی،منطقه ای و بین المللی اسنادی را تدوین و امضا می کنند.و سرانجام در پی حصول توافقی جامع و بلندمدت در مورد تعهدات جمعی،موضوع هستهای ایران باید به طور کامل و قطعی از دستور کارشورای امنیت سازمان ملل و متعاقبا شورای حکام آزانس خارج شده و نظارت بر فعالیتهای اتمی ایران به وضعیتی عادی برگردد.
همانگونه که ملاحظه می کنیم ایران،روح مدالیته پیشنهای ایران به غرب همان عزتمداری ایراندر سایه تعهدمداری جمعی است.ایران در این مدالیته تضمینی به مراتب بالاتر از توقف غنی سازی اورانیوم به کشورهای غربی داده است.نقش آفرینی جمعی در جهانتعهدی است غرب آن را باپایان جنگ جهانی دوم به فراموشی سپرده است.تهران در مدالیته جدید خود،در خواست سطحی و مضحکانه غرب مبنی بر لزوم توقف غنی سازی اورانیوم را رد نموده و برروی نقطه ضعف اصلی شش کشور شرکت کننده در گفتگوها،یعنی مقوله تعهدات جمعیدست گذاشته است.از سوی دیگر،تهران به طور جدی و بر اساس اعتقادات شرعی و ایدئولوژیک نهفته در بطن نظام جمهوری اسلامی تضمین داده است که هیچ گاه به سوی تولید سلاح هسته ای نمی رود.ما برای تولید سلاح هسته ای حرمت قائل هستیم ،مگر آنکه رفتارهای غرب و تجاوز دشمنان این حرمتراتبدیل به حلیتنماید،ازاین رو بهتر است غرب در برهه حساس کنونی رفتار عجولانه و کودکانه ای از خود بروز ندهد و با پذیرش مدالیته ایران حکم بازیگری آرام و منطقی را در کنار تهران ایفا نماید.
۳) مذاکرات اخیر رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان با مقامات آژانس،از آنجایی که نخستین تعامل ما با آژانس پس از برگزاری نشست ژنو محسوب می شد از اهمیت زیادی برخوردار بود.دیالکتیک ایران و مخالفان هسته ای کشورمان را می توان به حرکت دو ماشین پرسرعت جنگی به سوی یکدیگر تشبیه نمود.قهرا یکی از این ماشینها در آخرین لحظات و پیش از آنکه صدای ناشی از تصادف آن دو بایکدیگرجهان را به لرزه در آورد فرمان خود را به سوی کمرکش جاده منحرف کند.البته در این میان نکته ای وجود دارد که غرب با گذشت سه سال هنوز آن را درک ننموده است.!ما فرمان ماشین هسته ای خود را پس از اتخاذ رویکرد سیاست خارجی تهاجمی کنده و به گوشه ای انداخته ایم،از این رو انحراف ما از جاده رقابت با مخالفان هسته ای کشورمان به هیچ عنوان امکانپذیر نیست.ما به جای آنکه مانند غرب به زرق و برق و تزیین فرمان و صندلیهای ماشین هسته ای خود بپردازیم،بدنه آنرا محکم و آسیب ناپذیر ساخته ایم که در صورت هرگونه حماقت غرب در برخورد با آن آسیبی نبینیم.اما آیا این آسیب ناپذیری در خصوص آمریکا،تروئیکای اروپایی و لابی صهیونیسم نیز صادق است؟مسلما سیاستمدارن در آستانه سقوطی مانند بوش،اولمرت،براون سارکوزی پاسخی در برابر این سوال نخواهند داشت،اما بهترین پاسخ ممکن در این خصوص را زبیگنیو برژینسکی ،مشاور امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر و یکی از اصلی ترین اعضای تیم انتخاباتی باراک اوباما داده است:ما (غرب)حتی نباید حرف حمله به ایران را بزنیم...
حنیف غفاری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست