جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دست رد به سینه دیپلماسی


دست رد به سینه دیپلماسی

تهران سال جدید را با استراتژی انسجام اسلامی آغاز كرد ـ همسایه خفته در خون و آتش ایران, دیپلماسی و دیپلمات های تهران را به استمداد طلبیده و با نگاه تمنا خواسته است برای نجات یك ملت حتی با دشمن دیرینه اش به گفت وگو بنشیند

با كمی دقت و وسواس این گزار ه ها و عبارت ها را از نگاه بگذرانید: در جنوب آب های نیلگون خلیج فارس، جهنمی از جنگ و آتش برپاست كه شعله های سركش آن امنیت همه كشورهای پیرامون آن را به خطر انداخته است ـ كشور عراق در اثر اشتباهات پیاپی قدرت های اشغالگر، به پایتخت تروریست ها و منبع صدور ترور و افراطی گری در خاورمیانه و جهان تبدیل شده است ـ دولت های منطقه از ریاض تا ابوظبی و منامه تا تهران خواهان خروج ارتش آمریكا از عراق هستند ـ به دلیل بروز بن بست در طرح امنیت منطقه ای آمریكا در خلیج فارس برای نخستین بار شورای همكاری خلیج فارس برای امضای یك پیمان امنیت بومی و منطقه ای چراغ سبز نشان داده است ـ نزاع ویرانگر قومی و مذهبی در چند نقطه جهان اسلام، دولت های منطقه را بی قرار یافتن فرمول ها و نسخه های عاجل كرده است.

تهران سال جدید را با استراتژی انسجام اسلامی آغاز كرد ـ همسایه خفته در خون و آتش ایران، دیپلماسی و دیپلمات های تهران را به استمداد طلبیده و با نگاه تمنا خواسته است برای نجات یك ملت حتی با دشمن دیرینه اش به گفت وگو بنشیند.

این عبارت ها و فرضیه ها هر كدام قطعه ای از واقعیت سیاسی منطقه ما است. فكر می كنید وظیفه و تكلیف جماعت دیپلمات ها و مجموعه دیپلماسی در قبال این وضع چیست؟ و اگر تهران بر فرض مثال، این دوران را با سكوت و بی خیالی پشت سر بگذارد، چه پیش خواهد آمد؟ آیا به راستی جمهوری اسلامی در این فضای پرآشوب می تواند، حصاری از انزوا به دور خویش كشد و عراق و خلیج فارس و جهان اسلام را با بحران های خانمانسوزش تنها بگذارد؟

شاید این موج فاجعه اگر در نقطه ای دوردست مثلاً خاور دور و شمال آفریقا واقع می شدباكی نبود كه به چنین خواسته و خیالی جامه واقعیت پوشد اما بخواهیم و نخواهیم، فاجعه همجوار و همنشین ما است و سایه به سایه ما می گردد و ما را گریز و گزیری جز روبه رو شدن با آن نیست.

حال مسأله ای دیگر؛ كاروان دیپلماسی ایران در این فضای استثنایی، مسیر حركت خویش را به خلیج فارس یا همان كانون بحران معطوف می كند و شخص رئیس جمهور همه نیروها و ابزار و عوامل دیپلماسی را بسیج می كند، تا در این آسمان تیره منطقه روزنه ای به سوی صلح و تعامل گشوده شود.

بر پیشانی پرچم دیپلماسی ایران یك شعار نظرها را جلب می كند: به خاطر عراق و برای جهان اسلام.

دیپلماسی ایران با همین سودا و با پیام تعامل و تفاهم دو منزلگاه را در مسقط و ابوظبی طی می كند و اكنون حسب گزارش رئیس كاروان مهیای عزیمت به منزلگاه و سرزمین های دیگر اسلامی و عربی می شود.

حال فكر می كنید حاصل و ره توشه این حركت و رویكرد نوین دیپلماسی جمهوری اسلامی چه بوده است. شنیدن و باوركردن قصه بازتاب این سفر مهم، قدری عجیب و دشوار است. اما حقیقت ماجرا این است كه این خیز بلند دیپلماتیك با دو نگاه متفاوت و بلكه متضاد در دو سوی خلیج فارس روبه رو شد.

ساكنان آن سوی این حوزه آبی یعنی دولت ها و سازمان ها بر محافل اسلامی و عربی، زبان به تحسین و حمایت رویكرد دولتمردان ایران گشودند. اما در این سوی مرز، محافل وطنی هیچ فرصت و كوششی را برای تردیدافكنی و شبهه انگیزی در سفر رئیس جمهور فروگذار نكردند و وقتی آوازه این مخالفت های دوستان وطنی به گوش محافل آن سوی خلیج فارس رسید نویسندگان و گزارشگران عرب نیز به شگفت آمدند.

یك محاسبه بسیار ساده می گوید كه نفی سیاستی كه آغاز و فرجام آن زدودن یخ های اختلاف و نزاعی است كه سرما و سوزش بر جان همه ما نشسته است را در كدام دستگاه فكری و با كدام معیار عرفی و عقلی بسنجیم و باور كنیم.

اگر فرض بگیریم كه طایفه مخالفان با عیار منافع ملی و مصالح ملی به چالش با این رویكرد دولت پرداخته اند باید گفت كه آیا برای تأمین و تحقق منافع ملی در بحرانی چون عراق و حوزه خطرخیزی چون خلیج فارس راه دیگری جز مذاكره، تعامل با همسایگان و اطرافیان وجود دارد. اگر آنها دل در گرو اندیشه صلح و همگرایی دارند و از زمره معتقدان به تئوری تبدیل تهدید به فرصت هستند، باید گفت چه فرصت و موقعیتی از این مهم تر وجود دارد كه قاطبه همسایگان عرب و غیرعرب اكنون دست نیاز و آغوش دوستی به سوی ایران گشوده اند.

واقعیت این است كه در عالم تحلیل و محاسبه، هیچ برهان و بینه ای برای صف آرایی امروز برابر دیپلماسی دولت احمدی نژاد یافت نمی شود و این سؤال همچنان رنگی از معما می یابد كه چگونه می توان در فضای پرفتنه منطقه از یك طرف سرود آشتی و اتحاد اقوام و مذاهب سرداد و از سوی دیگر دیپلماسی و دیپلمات ها را به ترك مهم ترین میدان گفت وگو و تعامل فراخواند؟ چگونه عمری را در آرزو و حسرت تنش زدایی ایران و اعراب به سربرداما در همان حال كمر همت بر توقف چرخ اعتمادسازی دولت بست.

تاریخ به یقین روزی رفتارهای اكنون ما را به یاد خواهد آورد كه سیاست خارجی ایران بر سر مشی و موضع دوستی با همسایگان دستخوش كشاكشی بزرگ با بازیگران وطنی شد و گروهی برای متوقف ساختن چرخ دولتی كه حریف می پندارند، بدیهی ترین و بنیادی ترین اصول دیپلماسی كشور را آماج حمله قرار دادند.

این هجمه ها به حریم سیاست خارجی شاید اگر فقط از سوی شبكه احزاب و ارگان های حزبی انجام شده بود چندان جای شگفتی نبود، اما شگفتی آنجاست كه طایفه ای از دیپلمات ها این كارزار سیاسی را همراهی می كنند همانان كه دیپلماسی را ناموس كشور می خواندند و شماتت ها نثار حریم شكنان دیپلماسی و مذاكره می كردند.