سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

عابدینی واگذاری سهام پرسپولیس غیرقانونی است


عابدینی واگذاری سهام پرسپولیس غیرقانونی است

می توانیم حرفهای غیرقانونی بزنیم اما نمی توانیم کار غیرقانونی انجام دهیم, زیرا گریبانمان را می گیرند واگذاری سهام نیز معنا و مفهومی دارد نه فقط سهام پرسپولیس که هر بخشی از سهام دولت را بخواهیم واگذار کنیم, رقم و عدد وجود دارد و این ارقام حرف می زنند

واگذاری سهام باشگاه پرسپولیس به بخش خصوصی بحثهای فراوانی را در محافل ورزشی مطرح کرده است.

امیر عابدینی شخصی که ادعا می کند مالک این باشگاه است،گفتگویی انجام داده که متن آن را در زیر می خوانید:

▪ مصوبه دولت

می توانیم حرفهای غیرقانونی بزنیم؛ اما نمی توانیم کار غیرقانونی انجام دهیم، زیرا گریبانمان را می گیرند. واگذاری سهام نیز معنا و مفهومی دارد. نه فقط سهام پرسپولیس که هر بخشی از سهام دولت را بخواهیم واگذار کنیم، رقم و عدد وجود دارد و این ارقام حرف می زنند. اگر رقم بیش از ۵۰۰ میلیون تومان باشد، برای واگذاری سهام، به مصوبه دولت نیاز است و بدون تشریفات قانونی نمی توان آن را به فروش رساند. این تشریفات قانونی نامش مزایده است.

▪ صاحبان اصلی

روزی که پرسپولیس را از ما گرفتند و به دولت دادند، معنایش این نبود که باشگاه از بخش خصوصی به دولت واگذار شود؛ بلکه عنوان شد صلاح مملکت این است که به دلایل فرهنگی، اجتماعی و ... باشگاه در اختیار دولت باشد. حالا هم که تشخیص داده اند پرسپولیس را به بخش خصوصی واگذار کنند، باید به صاحبان اولیه آن واگذار شود یا اگر به هر دلیل به صاحبان اولیه داده نمی شود، به آنها حق شرکت در مزایده را بدهند.

▪ بدهکار

پرسپولیس تا بن دندان بدهکار است. اموالی ندارد و تمام دارایی اش یک ساختمان است که از سوی فدراسیون در اختیار پرسپولیس قرار گرفته است که فدراسیون هر زمانی بخواهد، می تواند آن را پس بگیرد. این تیم تعدادی بازیکن دارد که این بازیکنان رقم قرارداد و قیمتشان مشخص است. چگونه است که برای فروش سهام آن ارقام عجیب و نجومی اعلام می کنیم؟ این رقمهای نجومی اعتباری است. در واقع، می خواهند بار معنوی باشگاه را بفروشند. آیا صاحبان اصلی باشگاه مرده اند که می خواهند چنین کاری انجام دهند؟

▪ قانون تعیین کننده است

اسناد و مدارک ثبت شرکتها و احکام دیوان عالی کشور، بر این مسأله استناد دارند که باشگاه متعلق به اشخاصی است. اگر بر فرض، آن افراد صلاحیت اداره باشگاه را هم نداشته باشند، این را باید قانون بگوید و شخص دیگری نمی تواند در این مورد نظر بدهد. به عنوان مثال، پس از طلاق، دادگاه حکم می کند که حضانت بچه را مادر بر عهده بگیرد یا پدر. بنابراین، درباره بچه خود آدم هم، قانون باید حکم بدهد.

▪ فروش لیزینگی

اینکه می گویند سهام پرسپولیس را می فروشیم، غیر قانونی است. مگر می توانند چنین کاری کنند؟ حق فروش مایملک دولت را ندارند. همان طور که گفتم، برای فروش باید مصوبه دولت وجود داشته باشد و سپس به مزایده بگذارند؛ یعنی هر کس بیشتر بخرد، به آن بفروشند. اینکه یک دوست را ابتدا عضو هیأت مدیره بکنید و سپس او به عنوان رئیس هیأت مدیره انتخاب شود و پول بدهد و از باشگاه طلبکار شود و بعد بگویند به جای پول بیاید سهام را بگیرد؛ یعنی آنکه پرسپولیس را به صورت لیزینگی واگذار می کنند.

▪ اقدام خلاف

از طریق دوستان برای هدایتی پیغام فرستادم که کاری که انجام می شود، خلاف است. امروز اگر کار خلاف قانون کنید، یک روز قانون جلوی شما را می گیرد. این باشگاه مدعیانی دارد که حرفشان حق است و به خاطر مردم، دولت و مصالح کشور سکوت کرده اند و تا روزی که دست دولت باشد، حرفی نمی زنیم.

▪ انتقال

ما یک شرکت پرسپولیس داریم و یک مؤسسه پیروزی (پرسپولیس) که در ثبت آنها تقدم و تأخر وجود دارد. شرکت پرسپولیس قبل از مؤسسه پیروزی به ثبت رسیده است. غفوری فرد در آن زمان پرسپولیس را به عده ای واگذار کرده بود که بروند و آن را اداره کنند. درهمان زمان پیروزی دست بنیاد مستضعفان بود. بنیاد این مؤسسه را تغییر نام می دهد و با یک ورق کاغذ آن را به سازمان تربیت بدنی برمی گرداند و می گوید نمی توانم آن را اداره کنم؛ اما اسم هم عوض شده و به ثبت رسیده است. آن زمان غفوری فرد به عده ای می گوید بروید مؤسسه ای را تشکیل دهید و ثبت کنید. من هم آن را حمایت می کنم. در یکی از این بندها نوشته اند هیأت مؤسس اختیار خود را به رئیس سازمان تفویض می کند. بعد در ثبت دیگری و در مجمع دیگری این اختیارات را سلب می کنند. این آقایان که خودشان مؤسس بودند و سازمان تربیت بدنی را هم خلع کرده بودند، می گویند نمی توانیم آن را اداره کنیم. بنده هم می گویم به شرطی که سازمان تربیت بدنی موافقت کند، به ما منتقل کنید.

▪ انتخابات ریاست جمهوری

۹ سال پرسپولیس را اداره کردیم و اتفاقی هم نیفتاد تا اینکه دولت هاشمی تغییر می کند و دولت خاتمی می آید. از بد حادثه شخصی به نام مهرعلیزاده رئیس سازمان تربیت بدنی می شود. او از ابتدا دنبال این بود که پرسپولیس و استقلال را خودش اداره کند و نامزد ریاست جمهوری شود که شد. ایشان گفتند اینجا را نمی گیریم و اگر بگیریم، شما سهامدار آن هستید. می خواست جبهه من، محلوجی و انصاری فرد را تنگ کند؛ اما موفق نشد.

▪ تشخیص بزرگان دولت

اگر لوایحی که نوشته شده، دفاعیه هایی که انجام شده، احکامی که دادگاههای تجدید نظر و دیوان عالی کشور صادر کرده، برای انتشار در اختیار رسانه های گروهی قرار بدهیم، همه تعجب خواهند کرد. رأی دیوان عالی را به نفع خودمان داریم؛ اما آقای خاتمی تشخیص دادند مهرعلیزاده را تقویت کنند. آن روز مصاحبه کردم وگفتم بزرگان دولت تشخیص دادند کنار برویم و رفتیم. حالا اگر بزرگان دولت تشخیص می دهند به بخش خصوصی داده شود، باید به صاحب اصلی آن داده شود.

▪ سکوت

صاحب پرسپولیس هستیم و برای این ادعا سند هم داریم. شرکت پرسپولیس هم متعلق به ماست و آقایان نمی توانند شرکتی به نام پرسپولیس را تشکیل بدهند. سکوت کردیم که دولت آن را اداره کند؛ ولی حالا که می خواهند به بخش خصوصی بدهند. باید بنشینند و با ما مذاکره کنند. آنها را قانع می کنیم که پرسپولیس متعلق به ماست. حتی حاضریم که یکی از وزیران دولت حکمیت کند. شخص عادلی باشد و بگوید چه طور می توانند پرسپولیس را به هدایتی بدهند؛ اما به محلوجی نمی توانند بدهند؟

▪ آینده پرسپولیس

پرسپولیس آینده در اختیار من است. چطور می توانم در آن نقش نداشته باشم؟ مدارکش به اسم من است و در ثبت شرکتها موجود است. هدایتی برای خودش صحبت می کند. علی میرزایی در روزنامه مصاحبه کرده و گفت: «نمی گوییم هدایتی نباشد، ایشان هم باشند؛ اما صاحبان اصلی پرسپولیس کسان دیگری هستند.»

▪ یک کرور پرونده در فیفا

من ادعا نمی کنم. مردم قضاوت کنند. آیا پرسپولیس را بد اداره کردیم؟ ۸ سال در باشگاه بودیم و تعداد قهرمانی ها و هزینه ها مشخص است. یک ریال هم از آن زمان بدهکار نیستم. هر کس ادعای طلب دارد، بیاید بگیرد. پرسپولیس از سال ۸۰ در اختیار دولت خاتمی و احمدی نژاد بود. مبلغ بدهی و نوع اداره چگونه بوده و بعد از هفت سال توانستند یک قهرمانی بیاورند؛ آن هم با یک کرور پرونده در فیفا. این چه مدیریتی است؟

▪ علی پروین

علی پروین نیستم که امروز با هدایتی دعوا کنم و فردا با او آشتی کنم. با هدایتی دعوایی ندارم. اصلاً نمی شناسمش و نمی دانم چه کسی است؛ اما کسی آمده که تحت لوای او این کار را می کنند و معلوم نیست زیر میز چه خبر است؟

▪ حکمیت علی آبادی

حکمیت خود علی آبادی را هم قبول می کنم، زیرا حکم که نباید به من پاسخ بدهد، باید به خدا پاسخ بدهد. علی آبادی بهتر از هر کس می داند که پرسپولیس متعلق به من است. فائقی زمانی که مدارک ما را دید، گفت به شما ظلم کردیم. علی آبادی هم آدمی نیست که بعد از دیدن مدارک و مستندات، عکس آن نظر بدهد. دولت حکمیت ایشان را قبول کند، ما هم قبول می کنیم؛ اما اکنون علی آبادی طرف ماست و طرف نمی تواند حکم باشد.

▪ شکایت از دولت

اگر سهام به بخش خصوصی واگذار شود، ۱۰۰ درصد اقدام می کنیم و از دولت شکایت می کنیم. برای پرسپولیس یک بار زندان رفتم و باز هم می روم. آن زمان ۴۰ میلیون تومان از معادن و فلزات به پرسپولیس کمک کردیم و به دادگاه رفتم و یک شب هم بازداشت شدم؛ اما اکنون که میلیاردها تومان به پرسپولیس می دهند، همه ساکت هستند و سکوت کرده اند. آب سر بالا می رود.

▪ ترس یا تطمیع

رابطه من با پروین خوب است؛ اما نمی دانم چه طور یک آدمی به نام هدایتی بیاید این همه بد و بیراه به شما بگوید و فردا دوباره از او حمایت کنید. یا علی پروین ترسیده و مورد رعب قرار گرفته یا تطمیع شده که این چنین تغییر موضع می دهد. من از دست دوستم عصبانی هستم. نمی گویم پروین با همه دست «یا علی» ندهد؛ بلکه می گویم دعوا راه نینداز تا بفهمیم چه خبر است. یا پروین راست می گفت یا هدایتی. اگر تو راست می گفتی چرا ۱۸۰درجه تغییر موضع دادی؟ هدایتی آدم باهوش و زرنگی است و می فهمم چه کار می کند. او پروین و پرسپولیس را وجه المصالحه قرار ندهد تا مشهور شود. اگر هم می گوید دنبال شهرت نیست، شاید دنبال محبوبیت است؛ اما این گونه محبوبیت حاصل نمی شود.



همچنین مشاهده کنید