دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

روشنفکری با فرمول های رایج


روشنفکری با فرمول های رایج

نگاهی به فیلم چک

سینمای امروز در وضعیت خط کشی قرار دارد که بر همین مبنا فیلمسازان و به طبع آن تهیه کنندگان به دو بخش تقسیم شده‌اند.عده‌ای که با بودجه‌های دولتی فیلم‌های سفارشی می‌سازند و برایشان اکران و حیات از راه جذب مخاطب معنا و مفهومی‌ندارد و گروهی که در بخش خصوصی و با سرمایه‌ای خارج از بیت المال دست به فیلمسازی می‌زنند که حیات آنها وابسته به استقبال مردم از آثار ساخته شده در این حیطه است.

سینمای بحران زده و بی تماشاگر امروز در شرایط بی سابقه فعلی وضعیت را به گونه‌ای رقم زده که فیلمسازی به هزار و یک دلیل از جمله بالا رفتن شدید هزینه تولید از یک سو عدم رقبت مردم به رفتن سینما از سوی دیگر در بخش خصوصی در شرف تعطیلی کامل است و دولتی سازان در عوض روز به روز با بودجه‌هایی چشم گیر تر از قبل در حال فربه تر شدن.مشکل دقیقا از همین جا آغاز می‌شود که در چنین شرایط سختی ابتذال ریشه می‌دواند و بخش خصوصی برای بازگشت سرمایه خود از کیفیت می‌زند و به حربه‌های دیگری دست می‌زند تا در این بازی متحمل شکست نشود و اینجاست که فیلمسازان این بخش گاها خود منتقد آثار خود می‌شوند تا مدافع آنها.

از یاد نبریم که این نشانه یک بیماری بزرگ در سینماست که سالهاست علایم آن مشاهده می‌شود و کسی هم به روی خود نمی‌آورد. با این وصف در میان فیلمسازان تجاری کمتر کارگردانی مثل راست گفتار وجود داشت که از همان فیلم اول در تلاش بود تا از مدیوم آثار تجاری صرف فاصله بگیرد و خود را هنرمندی دغدغه مند نشان دهد.اما عروس خوش قدم ، پسر تهرونی ، زنان ونوسی،مردان مریخی و حتی نقاب در کارنامه او باعث می‌شد تا خیلی‌ها به حرف او بخندند،اما راست گفتار که در سینمای بخش خصوصی رشد کرده بود و به شاهرگ‌های سینمای دولتی دسترسی نداشت در پاسخ این پوزخند‌ها تهیه کنندگانش را عامل کارنامه شکل گرفته اش معرفی کرد و بالاخره فیلم چک که تهیه کنندگی آن برعهده خود راست گفتار بود فرصتی را برای این فیلمساز فراهم کرد تا از پسر تهرونی و عروس خوش قدم فاصله بگیرد.اما اینکه چقدر در این راه موفق بوده است بسته به زاویه نگاه ماست. اینکه سنگ محک ما برای میزان ارزشگذاری فیلم چه باشد. اگر بخواهیم چک را درکارنامه راست گفتارمورد بررسی قراردهیم قطعا می‌توان اذعان داشت که این فیلم بهترین اثر درکارنامه این کارگردان به حساب می‌آید و برای او یک حرکت رو به جلو است.اما اگربخواهیم فیلم را درمقام یک اثر مانا وجدی مورد قضاوت قرار دهیم بی شک فیلم فرسنگ‌ها با این مهم فاصله دارد.چک یک اثر ماندگار و تفکر برانگیز به حساب نمی‌آید،شاید هنوز وجه تجاری آن بیشتر از حرف خود فیلم به چشم می‌آید،اما این فیلم از یک منظر برای شخص من به شدت قابل احترام است.

اینکه راست گفتار این فیلم را که دغدغه‌های جامعه شناسانه آن در فیلم به چشم می‌خورد در بخش خصوصی تهیه کرده است و این به زعم من جای تقدیر دارد.اما اشکال فیلم از آنجا آغاز می‌شود که چون حیات فیلمساز و تهیه کننده بخش خصوصی در گرو فروش فیلم است قدرت ریسک پذیری ناچارا پایین می‌آید و فیلم از فرمولی بهره می‌گیرد که بارهای بار در سینما تجربه شده است.اینکه بنا به شرایطی چند نفر از چند طیف مختلف به ناچار مجبور به تحمل و همزیستی یکدیگر می‌شوند.چک چیزی فراتر از این نمی‌رود،اما همین سوژه به شدت پتانسیل کشیده شدن به ورطه ابتذال را دارد که راست گفتار از این دره جان سالم به در می‌برد و ماحصل کارش فیلم سالمی‌می‌شود.سالم به این معنا که طرح مسئله می‌کند و قصه اش را سر راست بیان می‌کند.اما به جزء این موارد فیلم یک حسن بزرگ دیگر هم دارد و آن اینکه فضای امروز جامعه در فیلم به خوبی به تصویر کشیده شده است و دارای حس و حال است.به زعم من همان طورکه گفتم این فیلم یک اثر شاهکار و ماندگار و استخون دار نیست،اما در شرایط سخت فعلی برداشتن این قدم‌ها در بخش شکننده و رو به نابودی خصوصی جای خوشحالی دارد، آن هم برای کسی که عروس خوش قدم و پسر تهرونی را ساخته بود.

نویسنده : محمدرضا لطفی

عضو انجمن منتقدان و مشاور سردبیر ماهنامه فیلم وسینما