یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
فرزندان روایت فتح با جسارت نسلی نو
قرار است مجموعه «آخرین روزهای زمستان» بار دیگر به مناسبت شهادت حسن باقری از تلویزیون پخش شود. قطعا خیلی از بینندههای پروپاقرص مجموعه که لحظه به لحظه آن را دنبال کردند دلشان میخواهد باز هم آن را به تماشا بنشینند. این اقبالی است که کمتر شامل حال یک مستند میشود.
آخرین روزهای زمستان پس از گذشت سه دهه از شهادت حسن باقری از بسیاری وجوه شخصیتی و زندگی خانوادگی و اجتماعی غلامحسین افشردی پرده برداشت. این اثر توسط گروهی تولید شد که سالها خود یا استادانشان خاک تولیدات جنگ و جبهه را خوردهاند و بحق انتظار میرفت پس از مجموعه اثرگذار، فاخر و پربیننده «روایت فتح» (شهید آوینی) در دهه ۷۰، نسلی نو با حمایت و همت نیروهای پرتلاش و باتجربهای چون حبیبالله والینژاد (تهیهکننده) بار دیگر به تجربهای امروزی و منحصربهفرد در ساختار مستند برسند.
فهرست بلندبالای تیتراژ از حضور جوانهای خلاق و مستعد در کنار پیشکسوتان باتجربه در ساخت این مجموعه خبر میدهد که با علم به اهمیت موضوع و تسلط بر ساختار، تولید مستندی از زندگی و حضور موثر مهمترین فرمانده عرصه شناسایی سالهای دفاع مقدس وارد گود شدهاند؛ افرادی که در عین داشتن تخصص در حوزههای مختلف به اندیشههای ارزشی نیز متعهد بودهاند و این به یک ویژگی بدل شد که به آخرین روزهای زمستان برکت داد.
محمدحسین مهدویان (کارگردان) با بهرهگیری از ویژگیهای درام مستند موفق شد مخاطبش را به شناختی واقعگرایانه و ملموس از حسن باقری برساند.
آخرین روزهای زمستان ـ که بر پایه یک روند تحقیقاتی درازمدت استوار بوده است ـ با گزینش و دستهبندی و تمرکز بر نقطهعطفها و رخدادهای معنادار زندگی این شهید، توالی زمانی روایتمحوری به ترکیب دادههای تاریخی، اجتماعی، شخصیتی و خانوادگی داده است. در بین این عناصر دراماتیک، جزئیات محیطی نیز در تاروپود رخدادهای خاص فضای جنگ و آدمهای آن درهم تنیده میشود بدون آنکه تاکیدی پررنگ بر آن داشته باشد و اینگونه مخاطب را به استنباط معنایی میرساند که با پشت سرهم قرار دادن وقایع به دست میآید.
در آخرین روزهای زمستان، شاهد انتخابهای تکنیکی جسورانه و بعضا بکری در عرصه مستندسازی هستیم، از جمله استفاده از دوربین ۱۶ میلیمتری که با تغییر رنگ و جلوههای بصری حس و حال گذر زمان را القا میکند. در دورهای که بیشتر کارگردانها شیفته کار در فضای دیجیتال و بهرهگیری از دریای جلوههای بصری از جمله کهنهکاریهای تصاویر رایانهای هستند، خوشبختانه با حذر از این دنیای فریبنده، دست به دوربین ۱۶ میلیمتری برده و به تصاویر بازسازیشدهای میرسند که آنچنان حرفهای تولید شدهاند که قابل تفکیک از فیلمهای قدیمی و واقعی نیست.
بازسازی نمایشی و بازی هوشمندانه بازیگر نقش حسن باقری بر پایه صداها و دیالوگهای واقعی شهید در فضای جبهه است که جریانی خلاف روند دوبله به شمار میآید، یعنی تا امروز ممکن بود صدای افراد واقعی در مستندی دوبله شود، ولی بازی دقیق بازیگر براساس صدای واقعی تجربهای بکر است؛ تجربهای جسورانه که برای نخستین بار در تاریخ مستندسازی تلویزیون به کار گرفته شده است. کاری دشوار که کاربرد نعل به نعل یک سند تاریخی همچون صدا را در یک اثر بازسازی شده به اثبات میرساند. در این تجربه بازیگر نقش شهید حسن باقری آنچنان بر دیالوگهای انتخابی مسلط است و واکنشهای طبیعی براساس صدای واقعی شخصیت از خود بروز میدهد که حتی حرفهایهای عرصه مستند نیز تا پیش از اعلام سازندگان مستند نمیتوانستند بپذیرند صداهای پخش شده واقعی و مستند است. روندی که میتواند دریای صداهای آرشیو شده در آرشیوهای خصوصی و سازمانی را برای مستندسازها به مواد اصلی آثار فاخر بدل کند. تصور کنید صداهای باقیمانده از مفاخر ایران بار دیگر در قالبی جذاب و دراماتیک به گوش مخاطب برسد.
همچنین باید اشاره کرد به انتخاب درست و جسورانه بازیگر نقش شهید باقری و بازی هوشمندانه او بدون بهره بردن از شگردهای کار گریم که علاوه بر شباهتهای ظاهری، در القای حس و حال کلمات، میمیک صورتش کاملا منطبق با انتظار مخاطب از شنیدن صدا و دیدن تحریکات چهره حسن باقری بود.
آوردن مابهازای سایر فرماندهان جنگ نیز اقدام بسیار دلنشینی بود. تماشای جوانی فرماندهان جنگ بخصوص نوع نگاه، داوری و خطاها و موفقیتهای آنها برای مخاطب جوان امروز بسیار جذاب است.
توجه به دیگر ویژگی ذاتی حسن باقری، یعنی ثبت روزنوشتهای شخصی، گزارشنویسیها و یادداشتبرداری از لحظه به لحظه وقایع جنگ بسیار جالب بود. در روزگاری که میان فرماندهان کمتر کسی متوجه اهمیت و کارکرد این روش بود حسن باقری به یمن چند صباحی خدمت در روزنامه جمهوری، این ویژگی را در صحنه نبرد به خدمت گرفت و همین مستندسازی مکتوب راهگشای گلوگاههای پرخطر جنگ شد و سازندگان آخرین روزهای مستند چه خوب به این ویژگی توجه کردند.
تلفیق رخدادهای طبیعی با راشهایی از مصاحبهها، چیدمان میزانسنها براساس خاصیت روایتگری، تدوین معنای تصاویر، استفاده از صداهای مستند جلسات عملیات، دقت در بازسازی وقایع مرتبط با دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ نیز از دیگر ویژگیهای این اثر است و البته انتخاب نریتوری چون سیدمحمد آوینی که بکر بودن صدایش و لحن روایتگری دلنشین او به نقطه قوت اثر تبدیل شد. خلاصه اینکه با پخش آخرین روزهای زمستان، تلویزیون به الگویی مناسب و منحصربهفرد در این حوزه رسید؛ الگویی که از نهادی خارج از تلویزیون ارائه شد و چقدر بجاست سرمشق ساختارشکنی و رسیدن به قالبهای نوی مستندهای دفاع مقدس سیما شود.
همه میدانیم بسیاری از شهدای شاخص دفاع مقدس و بیشماری از نخبگان و فرهیختگان تاریخ کشورمان از نگاه مستندسازان به دورمانده یا بسیار الکن به آنها پرداخته شده است، بخصوص نامداران این عرصه که هنوز حق مطلب در موردشان ادا نشده است. این سبک در دیگر حوزهها در ارتباط با هنرمندانی که آرشیو صوتی غنی از آنها به جامانده نیز بسیار کاربرد دارد. امیدواریم این سبک مستندسازی فتح بابی شود برای نگاهی دگرباره به راهی که رفتهایم و راهی که پیش رو داریم.
مریم فلاح
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست