دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
نحسی منابع طبیعی و نوع نهادها
در ادبیات کلاسیک اقتصاد، وفور منابع طبیعی همواره سبب تسهیل شدن رشد قلمداد میشده است. برای مثال یکی از دلایل رشد آمریکا در برابر انگلستان دسترسی آن کشور به منابع عظیم زغال سنگ ذکر شده است. اما در گذشتهای نه چندان دور مطالعات جدیدی در این زمینه انجام شده است که تا حدودی برخلاف نگرش کلاسیک بودهاست. شروع این مطالعات با مقدمات Auty[۱] وGelb[۲] همراه بود و در سال ۱۹۹۵ Sachs وWarner[۳] در مقالهای به بیان رابطهی منفی رشد و سهم منابع طبیعی از صادرات پرداختند و عنوان نحسی منابع طبیعی را بر آن نهادند، به این معنی که وفور منابع طبیعی باعث کاهش رشد اقتصادی میگردد.
در کارهای بعدی سعی شد تا توضیحی برای این پدیده ارائه شود. توضیحات ارائه شده برحول موضوعاتی نظیر بیماری هلندی، رانتجویی و شوک قیمتهای منابع طبیعی هستند و یکی از مهمترین کارهای انجام شده در این زمینه نقش نهادها در کشورهای دارای منابع طبیعی است که در اینجا مروری بر دو مقاله مرتبط[۴] با این موضوع خواهیم داشت. بطور خلاصه نتیجهی نهایی را میتوان این طور بیان کرد که نحسی یا مبارکی منابع طبیعی به نوع نهادها بستگی دارد، هنگامی که کیفیت نهادها پایین باشند وفورمنابع نحس است و هنگامی که کیفیت نهادها بالا باشد وفور منابع مبارک است.
مشاهدات اتفاقی نشان میدهد که همپوشانی زیادی بین کشورهای با رشد بالا و کشورهای دارای منابع طبیعی فراوان دیده نمیشود و اکثر کشورهایی که در نیمهی دوم قرن بیستم رشد بالایی داشتند، در ابتدا از لحاظ منابع طبیعی فقیر بودند و بطورکلی رابطه مثبت بین ثروتهای طبیعی و دیگر انواع ثروت کمتر دیده میشود. از طرف دیگر کشورهایی مثل نیجریه، ونزوئلا و کشورهای نفت خیز حاشیهی خلیج فارس رشد بالایی را تجربه نکردهاند. بنابراین به ذهن میرسد که رابطهی معکوسی بین وفور منابع طبیعی و رشد وجود داشته باشد.[۵]
در نمودار ۱ محور افقی درصد صادرات منابع طبیعی به GDP و محور عمودی رشد اقتصادی را در بین کشورهای مختلف نشان میدهد. همانطور که در این نمودار مشاهده میگردد هیچیک از کشورهایی که در ۱۹۷۰ منابع طبیعی فراوان داشته اند در ۲۰ سال بعد از آن رشد بالایی را تجربه نکرده اند.[۶]
در توضیح این پدیده عوامل مختلفی ذکر شده است، Sachs, Warner[۷] دلیل اصلی این امر را بخش صنعتی قابل تجارت میدانند که با افزایش درآمد منابع طبیعی، مازاد تقاضای بوجود آمده در اقتصاد موجب افزایش دستمزد و قیمت نهادههای تولیدی میشود و این موضوع رقابت پذیری صنایع قابل تجارت را کاهش میدهد. (بیماری هلندی) توضیح دیگر در این باره به عامل آموزش و سرمایهی انسانی باز میگردد، [Gylfason ۲۰۰۱][۸] نشان میدهد که وفور منابع طبیعی موجب افزایش دستمزدها در صنایع مربوط به آن بخش میشود و نیروی انسانی متخصص را جذب خود مینماید، بنابراین صنایع مدرن همچون الکترونیک، هوافضا، انفورماتیک و.. که خلاقیت و نوآوری بسیار بیشتری نیاز دارند از نیروی انسانی کارآمد باز میمانند. توضیح دیگر به کمبود پس انداز و سرمایهگذاری فیزیکی اشاره دارد.[Gylfason ۲۰۰۴][۹]
اما همانطور که اشاره شد یکی از توضیحات کلیدی که دربارهی پدیدهی نحسی منابع داده شده است مربوط به نقش نهادها در این کشورهاست[۱۰]. برای روشن تر شدن موضوع فرض کنید در یک زمان منابع گرانبهای جدیدی بطور همزمان در افغانستان و سوئیس کشف شود، در این صورت آیا اثر آن بر اقتصاد در این دو کشور یکسان خواهد بود؟
در میان کشورهای غنی از منابع طبیعی هم رشدهای بالا و هم رشدهای پایین دیده میشود. در مقالات مربوط به نحسی منابع طبیعی عموماً بر اثر منفی منابع اشاره میشود و کمتر به نمونههای موفق توجه شده است. بسیاری از کشورهایی که اکنون عملکرد اقتصادی مناسبی دارند، از منابع فراوان نیز برخوردار بودهاند[۱۱].
برای مثال استرالیا، کانادا، آمریکا، نیوزلند، ایسلند و کشورهای اسکاندیناوی همه با استفاده از منابع طبیعی خود رشد کردهاند. برطبق آمارهای بانک جهانی ۵ کشور از ۸ کشور اول غنی از منابع طبیعی، جزو ۱۵ کشور پردرآمد جهان هستند[۱۲]. کشورهایی که با وجود منابع طبیعی رشد بالایی را تجربه کردهاند از نظر نهادی نیز وضعیت مناسبی داشتهاند[۱۳]. برای مثال بوتسوانا که در بین کشورهای آفریقایی بهترین رتبه را در شاخص فساد Gronigen داشتهاست، بیشترین رشد را بعد از دهه ۶۰ در بین کشورهای جهان تجربه کرده است. مورد دیگر نروژ است که بعد از شروع صادرات نفت در دهه ۷۰ رشد اقتصادی خود را شتابان نمود و از دیگر کشورهای اسکاندیناوی نیز پیشی گرفت[۱۴].
این مطلب در نمودار زیر بهتر مشاهده میگردد. در نمودار ۲-a میزان رشد بر وابستگی منابع در کشورهای غنی از منابع برآورد شده است که رابطهی منفی در آن مشاهده میشود. در نمودار ۲-c, ۲-b این کشورها به دو دسته تقسیم شدهاند، کشورهایی که از نظر شاخص های نهادی و سیاسی در جایگاه بالایی قرار دارند و کشورهایی که از نظر این شاخص در جایگاه پایینی قرار میگیرند. همانطور که دیده میشود، رابطهی منفی در کشورهایی که نهادهای بدتر دارند معنیدارتر است، اما در کشورهایی که کیفیت نهادها بالاست رابطهی منفی دیده نمیشود. [۱۵]
۱) در رویکرد اول گفته میشود که فراوانی منابع طبیعی موجب آسیب رساندن به نهادها میشود و آنها را به سمت فساد میبرد. این رویکرد که مبنای کار بسیاری از مقالات نیز میباشد، مدعی است که مهمترین دلیل نحسی منابع طبیعی کم شدن کیفیت نهادها در کشورهای غنی است. مثال این موضوع جنگهای بسیاری است که برسر کنترل بر این منابع در نقاطی مانند سودان، نیجریه، آنگولا و کنگو دیده شده است. برای مثال Ross[۱۶] نشان میدهد که وابستگی به نفت موجب کاهش دموکراسی میگردد.
۲) رویکرد دوم هیچگونه ارتباطی مهمی بین کیفیت نهادها و وفور منابع قائل نمیشود. Sachs و Warner از مهمترین افراد این گروه هستند و در مقالهی خود تاثیر کیفیت بروکراسی در توضیح نحسی منابع را رد میکنند. همچنین آنها این فرضیه را که فراوانی منابع موجب کاهش کیفیت نهادها میشود را رد کردند و در نهایت جمع بندی مینمایند که نهادها نقش توضیح دهندهای در موضوع نحسی منابع ندارند و عامل اصلی این نحسی از نظر آنها بیماری هلندی است[۱۷].
۳) وفور منابع به همراه کیفیت نهاد ها موجب نحسی یا مبارکی منابع طبیعی می گردد. ممکن است که وجود منابع طبیعی غنی موجب کاهش کیفیت نهادها نشود. اما آنچه که رشد تحت تاثیر قرار میدهد، ترکیبی از دوعامل نهادی و منابع طبیعی است[۱۸].
رویکردی ما در ادامه، رویکرد سوم است. بدین منظور نهادها را به دو دسته تقسیم میکنیم. دستهی اول نهادهای رانتجو و دستهی دوم نهادهای حامی تولید. در دستهی اول رانتجویی و تولید رقیب یکدیگرند و رانتجویی موجب بازماندن از فعالیتهای تولیدی میشود و در دستهی دوم رانتجویی و تولید مکمل یکدیگرند و رانت درآمدهای منابع بیشتر به تولیدکنندگان میرسد.
دستهی اول در مواردی نظیر دموکراسیهای ناکارآمد، بروکراسیهای پیچیده، ضعف نظام حقوق مالکیت، ضعف قوانین جزایی، وجود مافیا و دستهی دوم در نظام هایی با حاکمیت قانون، بوروکراسی کارآمد، فساد کم در دولت دیده میشود.
▪ برای بررسی دقیق تر فروض زیر را در نظر میگیریم:
۱) تولید کنندگان و رانت خواران هردو از دل آنترپرنرهای یکسان برمیخیزند.
۲) آنترپرنرها در بین این دو فعالیت طوری تقسیم میشوند که درنهایت نفع هردو یکسان شود.
۳) درآمد رانت خواران با تعداد آنها نسبت عکس دارد به دلیل اینکه آنها در جهت کسب منافع باهم نزاع میکنند. افزایش تعداد رانتخواران به دلیل اینکه تعداد کل آنترپرنرها ثابت است، معادل کاهش تعداد تولیدکنندگان است و بنابراین تعداد کسانی که رانتخواران میتوانند از آنها اخاذی کنند، کاهش و تعداد رقبای آنان افزایش داشته است. بنابراین با افزایش تعداد رانتخواران درآمد و سود آنها کاهش مییابد.
۴) درآمد تولیدکنندگان با تعداد آنها نسبت مستقیم دارد به این دلیل که کار آنها مکمل یکدیگراست و باعث افزایش درآمد کل میشود. فرض کنید که بنگاهی قصد ورود به تولیدکنندگان را داشته باشد، تقاضای کل برای محصول این بنگاه به کل درآمد در اقتصاد بستگی دارد، بنابراین اگر تعداد تولیدکنندگان در اقتصاد کم باشد تقاضا و در نتیجه سود برای این بنگاه پایین خواهد بود. از طرف دیگر چون تعداد کل آنترپرنرها ثابت است، افزایش تعداد تولیدکنندگان به منزلهی کاهش تعداد رانتخواران است و بنابراین افزایش سود تولید کنندگان متناسب با تعداد آنهاست.
شکل۳ نشان میدهد که چگونه سود تولیدکنندگان و رانتخواران به نحوهی توزیع منابع وابسته است. طول محور افقی نشان دهندهی کل تعداد آنترپرنرهاست. تعداد آنترپرنرهایی که وارد کار تولیدی میشوند با فاصلهی چپ به راست و تعداد آنترپرنرهایی که وارد رانتخواری میشوند با فاصلهی راست به چپ اندازهگیری میشوند. در اینجا فرض میشود که شیب منحنی سود رانتخواران بیشتر از منحنی سود تولیدکنندگان است، دلیل این فرض اینست که هنگامی که تعداد رانتخواران زیاد و تعداد تولیدکنندگان کم میشود، رانتخواران به طور فزاینده با یکدیگر در برابر تعداد محدودی تولیدکننده مجادله میکنند. این افزایش مجادله در بین رانت خواران موجب آسیب بیشتر به خود آنها به نسبت تولیدکنندگان میشود. برای مثال هر فرد در گروه رانتخواران باید خود را در برابر سایر افراد ایمن کند و هرچه تعداد بیشتر شود، لازم است این ایمنی افزایش یابد که این مستلزم هزینهی بیشتری است.
در نقطهی تقاطع دو منحنی (نقطهی E۱) توزیع رانتخواران و تولیدکنندگان به نحوی است که هیچکدام از آنها انگیزه ای برای رفتن به گروه دیگر ندارد و درصورت اینکار یک نفر از گروه دیگر به آن گروه خواهد آمد. بنابراین E۱ یک نقطهی تعادل پایدار است.
افزایش سطح کیفیت نهادها به این معناست که در در هر سطح از تولید سود رانت خواران کاهش مییابد و این معادل است با حرکت منحنی سود رانت خواران به سمت پایین. در اینصورت نقطهی تعادل به E۲ جابجا میشود که در آنجا تعداد تولیدکنندگان افزایش و تعداد رانتخواران کاهش یافته است. توجه کنید که در این صورت سود در هر دو بخش افزایش مییابد. بنابراین بالارفتن کیفیت نهادها در عین حال که باعث کاهش رانتخواران میشود، در نهایت به نفع آنهاست و سود آنها را نیز بالا میبرد.
با توجه به مباحث گفته شده در اینجا قصد مقایسهی چهار کشور فرضی را داریم. کشورهای A و A* کشورهایی فقیر از منابع طبیعی هستند اما در کشورA نهادها حامی رانتخواران و درکشورA* نهادها حامی تولید کنندگان هستند. دو کشورB و B* هم کشورهایی غنی از منابع طبیعیند که در کشورB نهادها حامی رانتخواران و درکشورB* نهادها حامی تولیدکنندگان میباشند. این چهار کشور در ابتدا همه سطح درآمد یکسان دارند، اما با گذشت زمان مسیر رشد آنها تفاوت مییابد. باتوجه به نوع نهادها مشخصاً رشد کشور A بیش از A* و رشد B بیش از B* خواهد بود، اما نکته قابل توجه مقایسهی رشد A* و B*وهمینطور رشد A و B است. ما در نمودار ۴ دیدیم که درکشورهایی که نهادها حامی رانتجویی هستند وفور منابع طبیعی باعث کاهش رشد میگردد بنابراین رشد کشورA باید قاعدتاً بیش از کشورB شود، به همین منوال با توجه به نمودار ۵ انتظار داریم که رشد B* بیش از A* باشد (نمودار۶).
در این مدل کشورهای غنی از منابع طبیعی، در مسیر رشد هم میتوانند موفق باشند و هم میتوانند شکست بخورند. بنابراین اگر مدل با واقعیت همخوانی داشته باشد، انتظار داریم که کشورهای غنی از منابع طبیعی رشدهای واگراتری نسبت به کشورهای محروم از این منابع داشته باشند.
جهت آزمون تجربی فرضیه از همان داده ها و روش بکارگرفته شده توسط Sachs, Warner استفاده شده است و تنها متغیر مربوط به کیفیت نهادها و جمله حاصلضرب آن در متغیر مربوط به وفور منابع طبیعی به آن اضافه شده است. متغیر کیفیت نهادها میانگین ۵ شاخص حاکمیت قانون، کیفیت بروکراسی، فساد در دولت، ریسک ناشی از دخالت دولت در قراردادها و ریسک سلب مالکیت است. این شاخص بین صفر تا یک است و یک بالاترین کیفیت و صفر کمترین کیفیت را نشان میدهد. جدول ۳ نتایج این برآورد را نشان میدهد:
نتایج را میتوان در معادلهی زیر جمعبندی نمود:
بطور میانگین کشورهای دارای منابع طبیعی از رشد پایینتری نسبت به دیگر کشورها برخوردارند. اما در بین این کشورها رشدهای بالا نیز مشاهده میگردد و مقادیر رشد اقتصادی اعداد واگراتری را در مقایسه با بقیه کشورها نشان میدهند. کیفیت نهادها یک متغیر مهم توضیح دهندهی این پدیده است و بالا بودن کیفیت آنها موجب افزایش بیشتر رشد و پایین بودن آن موجب کاهش بیشتر رشد اقتصادی خواهد شد. بنابراین در مجموع میتوان گفت: "هنگامی که کیفیت نهادها پایین باشند وفورمنابع نحس است و هنگامی که کیفیت نهادها بالا باشد وفور منابع مبارک است."
محمد حسینی
مراجع:
[۱] RM AUTY - ۱۹۹۰ -Ressource–Based Industrialization
[۲] Gelb, A.H., ۱۹۸۸.” Windfall Gains: Blessing or Curse?” Oxford University Press
[۳] Sachs, J.D. and A.M. Warner (۱۹۹۵) “Natural resource abundance and economic growth.
[۴] a- Mehlum, H., Moene, K., Torvik, R., (۲۰۰۵), Institutions and resource curse, ۲nd March ۲۰۰۵
b- Mehlum, H., Moene, K., Torvik, R., (۲۰۰۵), Cursed by resources or institutions? ۲۴th May ۲۰۰۵
[۵] The curse of natural resources, J.D Sachs, A.M Warner, European Economic Review ۲۰۰۱
[۶] Sach & Warner ۲۰۰۱
[۷] همان منبع
[۸] Gylfason, T. (۲۰۰۱), Natural resource and economic growth: What is the connection?
[۹] Gylfason, T. (۲۰۰۴), Natural resource and economic growth: from dependence to diversification
[۱۰] Mehlum et.al ۲۰۰۵
[۱۱] Wright, G. and J. Czelusta (۲۰۰۴) “The myth of the resource curse.”
[۱۲] World bank (۱۹۹۴) “Expanding the measure of wealth: Indicators of Environmentally sustainable development.”
[۱۳] Robinson, J.A., R. Torvik and T. Verdier (۲۰۰۲) "Political foundations of the resource curse"
[۱۴] Mehlum et.al. ۲۰۰۵b
[۱۵] منبع Mehlum et.al ۲۰۰۵a
[۱۶] Ross, M.L. (۲۰۰۱) "Does oil hinder democracy?"
[۱۷]Sachs and Warner (۱۹۹۵)
[۱۸] Mehlum et.al ۲۰۰۵ ، ادامه ی مطالب مقاله نیز از این دو منبع اقتباس شده است
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست