یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جست وجوی سنت های بم در آوار زمان


جست وجوی سنت های بم در آوار زمان

تنها دانستن این كه كتابی درباره بم, تاریخ و آداب و رسومش ظرف مدت یك ماه پس از زلزله مهیب سال ۸۲ آماده طبع و توزیع شده است, شاید دلیل كافی برای خواندن آن كتاب باشد

نصرت السادات رضوی نیكخو، نویسنده ای حرفه ای نیست ولی در سن ۷۲ سالگی به شوق خاطرات شیرینی كه از دوران كودكی و اقامتش در بم به همراه پدر شهیدش، سرهنگ نیكخو (رئیس شهربانی بم) داشته است و نیز به سابقه تعلق به یك خانواده بسیار قدیمی و اصیل در شهر بم، دو كتاب در قالب خاطره نگاری منتشر كرده است. آنچه می خوانیم گفت و گو با او و مروری است بر این دو اثر.

تنها دانستن این كه كتابی درباره بم، تاریخ و آداب و رسومش ظرف مدت یك ماه پس از زلزله مهیب سال ۸۲ آماده طبع و توزیع شده است، شاید دلیل كافی برای خواندن آن كتاب باشد. بی شك در شرایط خاص روزهای پرحزن و اندوه زلزله مهیب دی ماه ۸۲ شهر بم، انتشار كتاب «عصر شورانگیز ارگ بم» توجه هر آدم اهل ذوق و علاقه مند به ایران شناسی را جلب می كرده به ویژه آن كه بدانیم نویسنده كتاب در شرایطی كه ده ها نفر از اقوام و آشنایان خود را در زلزله از دست داده، با چشمانی اشكبار و دلی داغدار و پر از دغدغه یك ماهه كتاب را تألیف نموده است؛ دغدغه هایی كه از زبان خودش شنیدم و برای شما هم خواهم گفت. آنان كه در روزهای رونق و آبادانی «بم» این شهر و ارگ زیبایش را دیده بودند حتماً قبر استاد میرزا نعیم را به عنوان تك مزار ارگ، دیده اند.

سال ها بعد فرزندی از نسل میرزا نعیم كه دلش برای بم می تپید با این دل نگرانی كه آن همه خاطره و فرهنگ و آداب و رسوم كه ریشه در كوچه پس كوچه های خشت و گلی بم داشت زیر خروارها خاك همراه با همشهریان نجیبش دفن شوند، به نگاشتن تاریخ و آداب و رسوم شهرش همت گماشته است.نصرت السادات رضوی نیكخو آن گونه كه خود معترف است، نویسنده ای چیره دست كه جادوی قلم او خواننده آثارش را مسحور گرداند نیست، اما با نهایت صمیمیت از چیزهایی نوشته كه بوی اصالت می دهد. بوی روزگارانی كه همه ما از یادآوری آن به هر زبانی، جنبشی را در اعماق دلمان احساس می كنیم.«عصر شورانگیز ارگ بم» و «هیاهوی آرام» كه امروز در قالب دو جلد كتاب به زیور طبع آراسته گردیده، در حقیقت دو بخش از یك دل نوشته از این بانوی با ذوق و شاعره بمی است كه به دلایلی از جمله محدودیت زمانی روزهای پس از زلزله و حجم بالای آن به دو كتاب مجزا تبدیل شده است.روزی كه پای صحبت های این بانوی صبور نشستم، آنچه بیش از هر چیز دیگری توجه ام را جلب كرد عشق زایدالوصف او به آداب و رسوم كهن ایران زمین و به ویژه شهرش بم زیبا و استوار بود.

خانم رضوی نیكخو كه از ۱۳۱۳ تاكنون ۷۲ بهار را پشت سر گذاشته است، اكنون با كوله باری از تجربیات و البته خاطرات شیرین، پذیرای ما بود. بیش از هر كلام دیگری با كلماتی قاطع گفت: من یك بانوی «بمی» هستم و به بمی بودن خودم افتخار می كنم. افتخار می كنم كه زادگاه من شهری است كه نه تنها از نظر تاریخی بلكه از نظر طبیعی و تنوع محصولات كشاورزی نیز شهری كم نظیر در دنیا شناخته می شود. او البته از زلزله سال ۸۲ نیز گفت و این كه ۲۸ نفر از بستگان درجه اول خود را در آن حادثه از دست داده است و البته از این كه در آن شرایط سخت در حالی كه شوهر معلول خود را به بم برده و در حالی كه در شرایط بسیار سختی در چادر اسكان گرفته بود تألیف كتاب «عصر شورانگیز ارگ بم» را آغاز نمود؛ كتابی كه برای چهلمین روز درگذشت قربانیان آن حادثه تلخ آماده توزیع شد.از او درباره انگیزه های تألیف این كتاب، آن هم در آن شرایط خاص پرسیدم. در حالی كه به افقی دور خیره می شد، گفت: دیدم از نسل قدیم شهرم، تعداد كمی زنده مانده اند. فكر كردم ممكن است آداب و رسوم سنتی و اصیل بم هم با رفتن آنها، كمرنگ شود.جلد دوم كتاب عصر شورانگیز ارگ بم، با عنوان «هیاهوی آرام، خاطرات بانوی سخت كوش كویر» نیز دو سال بعد در ۱۳۸۴ به چاپ رسید. علاوه بر خاطراتی كه همگی بیانگر گوشه هایی از فرهنگ و آداب سنتی خطه كویر هستند، آنچه در این كتاب جلب توجه می كند، تشریح زوایای عبرت آموز و در عین حال پرهیجان و جذاب از جنگ بین الملل دوم و هجمه بیگانگان به خاك میهنمان است؛ جنگی كه برای خانم رضوی یادآور شهادت مظلومانه پدرش سید عبدالحسین رضوی نیكخو در صحن مطهر امام هشتم(ع) است.

قدیمی ترها در بم هنوز خاطراتی را مستقیم یا نقل سینه به سینه از سركار نیكخو ریاست وقت شهربانی بم به یاد دارند. سید عبدالحسین رضوی هشتاد سال پیش در بم به دلیل خوی نیكو و رفتار محترمانه اش با اهالی لقب نیكخو گرفت و به دلیل همین خوی نیكو كه ظاهراً با شیوه دستگاه رضاخانی سازگاری نداشت، در سال ۱۳۱۸ به شهر مرزی باجگیران تبعید گردید و دو سال بعد در حمله هوایی قوای شوروی به حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) در مردادماه ۱۳۲۰ به شهادت رسید.جالب آن كه خانم رضوی نیكخو در شرایطی كه از یادآوری خاطرات آن روزها و به ویژه آن كه پس از آن سال دیگر هرگز مزار پدرش را پیدا نكرده است، اندوهگین می نمود، اضافه كرد: به هنگام نوشتن این بخش از خاطراتم بحران پرونده هسته ای ایران را نیز مد نظر داشتم. می خواستم با یادآوری حماسه های آن روزگار فرزندان ایران زمین، افكار جوانان كشورم را تهییج كنم.

و در پایان گفت وگویم با خانم رضوی، بزرگ ترین آرزوی او؛ دوست دارد از طرف دولت مأمور آبادانی یك روستای كوچك در شهرش بم شود تا قدرت مدیریت اجتماعی و توانایی خود در ایجاد اتحاد و آبادانی را نشان دهد. اكنون كتاب های «عصر شورانگیز ارگ بم» چاپ انتشارات مركز كرمان شناسی در ۱۵۲ صفحه و شش فصل و «هیاهوی آرام» چاپ انتشارات ولی در ۴۱۰ صفحه و بیست فصل آماده اند تا خاطره شیرین مطالعه دل نوشته هایی تاریخی را برای خوانندگانشان فراهم آورند.

شهاب خاكسار



همچنین مشاهده کنید