سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مفهوم شاخ در ایران باستان و باور مردم
![مفهوم شاخ در ایران باستان و باور مردم](/web/imgs/16/164/h9kev1.jpeg)
شاخ برگرفته از شاخ حیواناتی نظیر گاو و بز در تصاویر به جای مانده از آثار تاریخی بیانگر مفهومی خاص می باشد.
شاخ ها در تصاویر تاریخی به چند گونه وجود دارند.
شاخ در تصاویر حیواناتی که در طبیعت به همین گونه اند و دارای شاخ می باشند.
شاخ در سر حیواناتی که که در طبیعت شاخ ندارند.
شاخ بر سر انسان ها که به این نوع تصاویر گفته می شود.
● شاخ به تنهایی به صورت یه مفهوم مستقل
پژوهشگران تاریخ و باستان شناس پیرامون شاخ پژوهش هایی داشته اند که نکات ارزشمندی راجع این موضوع کشف کرده و رمزگشایی نموده اند.
برخی از این موضوعات نسبت به باور مردم کنونی از شاخ زیاد دور از ذهن نیست و به نوعی می توان گفت کشف قابل توجهی نیست.
ولی برخی از این رمز گشایی ها نسبت به این زمانه رکز گشایی های جالب توجه هستند که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
گفته میشود که یکی از ویژگیهای هنر ایلامی استفاده از شاخ حیوانات و همینطور حیوانات شاخدار برای زینت ساختمانها بوده است. در معبد چغازنبیل یکی از نماهای ساختمان با یک شاخ بزرگ برنزی زینت داده شده بود.
تقریبا همهی تصاویری که از گیلگمش در لرستان به دست آمده او را شاخدار نشان میدهد.
ایزیس مصری و اسکندر مقدونی و کوروش انشانی نیز شاخدار تصور شدهاند.
موضوع جالب دیگر این است که میدانیم در قرآن، واژهای با عنوان «ذوالقرنین» وجود دارد، برخی معتقدند منظور از ذوالقرنین، کوروش و برخی هم او را اسکندر میدانند.
البته به نظر میرسد که کسان دیگری هم هستند که در طول تاریخ لقب ذوالقرنین داشتهاند، اما مهم این است که ذوالقرنین را « دارنده دو شاخ» معنی کردهاند.
یعنی همان چیزی که از تصاویر بالا در ذهن خطور میکند.
اگر فرضیه برخی از مفسران قرآن را در پیامبر بودن کوروش قبول کنیم وجود شاخ همچون اشیاء دیگری که به خاطر یادآور بودن آن پیامبران جنبه تقدس به خود می گرفت ؛ از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.
● ذوالقرنین کیست؟
در قرآن مجید ، سوره کهف ، آیه مبارکه ۸۳ تا۹۸ ، از ذی القرنین به صورت پادشاهی که خداوند همه گونه کامیابی بدو داد سخن رفته است که از سوی مغرب تا جایی که آفتاب غروب می کند و از سوی مشرق تا جایی که خورشید سر بر می آورد ، رفت و سپس از جنوب به شمال رفت و به پای دو کوه نزدیک شد که در کناره آن قومی می زیستند و آنها از او خواستند تا سدی میان آنها و قبیله های بی شمار "یاجوج و ماجوج" که در ورای آن کوهها بودند و همواره بر قوم همسایه می تاختند ، بسازد و وی این درخواست را برآورد و با شالوده سنگی و تخته های مس و آهن گداخته ، سدی میان دو کوه بست که مانع از تاخت و تاز قوم یاجوج و ماجوج شد.
مولانا آزاد می گوید ، اسکندر مقدونی شخصی ویرانگر و معتقد به خدایان متعدد ، یعنی کافر بوده است و صحیح نمی نماید که خداوند متعال در کتاب آسمانی از او تمجید کرده باشد . ولی کوروش فردی آزاده ، خداپرست و دادگر بوده و اوست که به غرب و شرق لشکر کشید و آنگاه به قفقاز رفت و در آنجا سدی ساخت تا جلوی قبیله آسیایی را بگیرد و این قبیله ها را "چینیان یوئه چی"خوانده اند که با "یاجوج" شباهت دارد و مغولان را هم "فنکوک" خوانده اند که با "ماجوج" همانند است .
در کتاب تورات ، بخش دانیال نبی ، باب هشتم ، از رویایی سخن رفته که طبق آن ، قوچی دوشاخ از بزکوهی یک شاخی شکست می خورد .
مولانا آزاد می گوید ، این قوچ دوشاخ کوروش بوده و آن بزکوهی یونانیان و این دوشاخ بودن هم کوروش را با "ذوالقرنین" نسبت می دهد.
مجسمه کوروش در نزدیکی استخر که شاخهای قوچ دارد و بالهای عقاب ، کوروش را همان ذوالقرنین یعنی صاحب دوشاخ مشخص می کند و به ویژه که کوروش در تورات ، اشعیا ، باب ۴۶ آیه ۱۱ ، به عنوان عقاب شرق خوانده شده است.
البته مطابق مستندات دیگری اسکندر مقدونی بود که با انتخاب کلاهی که سر شیر بود و شاخ قوچ داشت ، در ادبیات به عنوان صاحب دوشاخ مشهور شد و سکه او و سکه هایی که با اسم او زده اند و نیز نقش او بر روی تابوت لبنانی مشهور به تابوت اسکندر دقیقا او را با همان شاخ نشان می دهد وبدان افتخار می کرده ، زیرا می پنداشته که فرزند "آمون" خدای مصری بوده که او را به صورت قوچی نموده اند.
● مشخصات شاخ بز
اگر چه بسیاری از حیوانات نظیر کرگدن و گوزن دارای شاخ هستند ولی از آثار به جای مانده و تصاویر موجود تنها شاخ حیواناتی چون گا و بز کوهی مطرح بوده است.
اگر چه گونه های مختلفی از گاوها موجود است ولی شاخ خای موجود در تصاویر شاخ گارهای اهلی موجود در ایران کنونی می باشد و از شاخ بز هم شاخ بز کوهی در تصاویر مد نظر قرار گرفته است.
شاخ بزهای وحشی از سه قاعده پیروی میکند:
۱) شاخ آیبکس، کل و تور قفقازی غربی، قوسی و به سمت بالا و عقب رشد میکند.
۲) شاخ مارخور و بز اسپانیایی به صورت مارپیچی رشد مینماید.
۳) شاخ تور قفقازی شرقی به صورت مدور به عقب رشد میکند.
در تصویر روبرو شاخ سر اسکندر از نو سوم است.
همانند تمام اعضای زیرخانواده Capronae ، شاخ بزهای وحشی در طول حیاتشان رشد میکند. معمولاً در ۴ سال اول عمر، شاخ رشد زیادی دارد و سپس به تدریج و در سالهای آخر عمر، کم میشود. شاخ نرها معمولاً خیلی بزرگتر از شاخ مادهها است که شاخ مادهها معمولاً از ۳۳ سانتیمتر کوتاهتر میباشد. از آنجایی که شاخها در طول زمستان نیز رشد میکنند، یک حلقه رشد در روی شاخها به جای میماند که میتوان سن و سال حیوان را از روی آن تعیین نمود.
رشد شاخ بزهای وحشی و شاید تمام حیوانات بستگی کامل به نوع و میزان علوفه دارد. در زمستان، به علت خشکی علوفه و کاهش میزان تعلیف، رشد شاخها نیز هم از جهت طول و هم از جهت محیط کم میشود و همین کندی رشد باعث میگردد که شاخ در بخش زمستانی بسیار متراکمتر از دیگر قسمتها شود.
بلافاصله با شروع بهار و افزایش علوفه تازه، رشد شاخ دوباره افزایش یافته و طبعاً تراکم و دانسیته آن کمتر میشود.
لبه جلویی شاخ حیوان در مبارزه یا در تلاش زندگی و یا در اثر مالیدن آن به کوه و یا شاخههای درختان آسیب میبیند. این آسیب در قسمتهای کم تراکم بهاری و تابستانی شاخ بیشتر و در بخش زمستانی کمتر است. لذا، پس از مدتی، شاخ کل گرهدار میشود که البته هر گره مبین یک زمستان از عمر حیوان است و از روی همین تفاوت رشد شاخ در زمستان و تابستان میتوان عمر کل را دقیقاً تعیین نمود.
در تمام بزهای وحشی که شاخ آنها پیچ و تاب میخورد (مثل مارخور و بز اسپانیایی)، پیچش شاخ از یک قاعده ثابت پیروی میکند، یعنی شاخ راست، چپ گرد و شاخ چپ، راست گرد است.
هیچ کدام از گونههای شاخدار حیوانی، آن تنوع موجود در شاخ بزهای وحشی را ندارند.
بز کوهی یا «بز وحشی» بصورت دستههای کوچک در کوهستانها زندگی میکنند، در کوههای ایران از این حیوان بسیار دیده میشود. در کوهستانهای آسیای صغیر و کوههای هیمالیا و هندوکش فراوان است و توسط شکارچیان شکار میشود.
ویژگیهای ظاهری بز کوهی: موهای بدن بطور کلی زبر و کوتاه هستند و در نرها در پایین چانه دستهای از موهای بلند ریش مانند روئیدهاست. همچنین در پشت بدن در طول خط طولی تیره پشت از شانه تا حدود دم موها بلند شده و به صورت تیغهای درآمدهاند. دم کوتاه است و طول آن با موهای انتهایی کمی بیشتر از طول گوش است. پاها قوی و سم نسبتاً پهن است. مادهها بدون ریش هستند و شاخ در آنها کوتاه است و طول آن معمولاً کمتر از ۲۰ سانتیمتر است. نرها شاخ بلند و زیبایی دارند که مانند شمشیر خمیده به طرف عقب متمایل شدهاند. قاعده شاخها در روی جمجمه خیلی بهم نزدیک شدهاند ولی بقیه شاخ به تدریج از هم دور شده و در نوک کاملاً از هم فاصل بیشتری پیدا میکنند. رنگ بدن در پایین گونهها و پهلوهای گردن و پهلوهای بدن نخودی خاکستری که در روی رانها و پاهای جلو تیرهتر متمایل به قهوهای میشود. ریش بلند و سیاهرنگ و یک خط قهوهای تیره رنگ در خط میانی پشت در عقب سرازبین گوشها تا نزدیک دم وجود دارد و همچنین نوار عرضی تیرهای به همین رنگ در روی شانه به طرف پهلوها و پایین سینه ادامه دارد. پوزه در بالای سوراخهای بینی خاکستری تیره و پیشانی قهوهای روشن که در جلوی قاعده شاخها تیره میشود.
● باور مردم کنونی از نصب شاخ بر سردر منازل
در قبرستان برخی از روستاهای مناطق کوهستانی خراسان شمالی در قسمتی از قبر آدمیان چوب بلندی نصب شده که تلی از شاخ بزهای کوهی را که در گذشته شکار می شدند را نگهداشته است.
برای غریبه ها این امر اگر چه عجیب است ولی برای مردم آن روستا ها که از گذشته های مطلع هستند و می دانند در گذشته های نه چندان دور در آن دیار شکار بز کار عجیبی پنداشته نمی شد؛حس نمی کنند؛ تیرک شاخ در قبرستان عجیب باشد.
ابوالفظل نوجوان سیزده ساله ای که در مقابل سوال من می خواهد از این شاخ ها بگوید خیلی راحت جواب می دهد که: در گذشته ها در این مناطق بز خیلی زیاد بود.
پدربزرگ من و تعداد دیگری از مردان روستا تفنگ داشتند و به شکار بز می رفتند. و جالب این که او در پاسخ به سوال من که چرا این شاخ ها در اینجا نصب شده اند؛ می گوید: این شاخ خا چشم زخم را از مردم روستا دور می کند.
۱۰ کیلیومتری روستای قتلیش در غرب روستای دیگری با ۲۰۰ خانوار قرار دارد که نامش "پیربز " است.
روستایی که آن هم هنوز تیرک شاخ ها را بر قبرستان دارد.
در این روستا هم باور مردم این گونه است.
رمضانعلی شورای روستای پیربز می گوید ما قومی مهاجریم که از ناحیه شیروان به این قسمت که ۱۰ کیلومتری شهر" راز "است؛آمده ایم.
او می گوید در گذشته های نه چندان دور این ناحیه پر از دار و درخت بود بز زیادی داشت.
از آنجا که بزهای کوهی ریش بلندی داشتند اینجا را پیربز گفتند.
بر سر در تعدادی از خانه های این روستا شاخ بز دیده می شود.
مردم این روستا اعتقاد دارند بودن شاخ بر سر در خانه ها چشم زخم را از مردم خانه دور می کند.
البته برخی هم می گویند علوه بر این برای ما شانس هم دارد.
برخی دیگر هم می گویند بودن شاخ از قدیم بوده و ما فقط برای این ، شاخ ها را می گذاریم.
هم اکنون در ایران مکانهایی هستند که از شاخ برای تزیین آنها استفاده شده است. به منار زیر که به منار شمس مشهور است و در شهر خوی وجود دارد.
● وجود شاخ در دوره باستان
نوعی از کنگره در تخت جمشید دیده میشود که کمتر کسی به آن توجه میکند.
نمونهای از این کنگره بر روی سقف قصر «مینوس» مربوط به ۲۰۰۰ تا ۱۴۵۰ قبل از میلاد دیده میشود که بر اساس تفسیر کارشناسان، آشکارا یک نماد سلطنتی بوده است. از این کنگره (نماد) به نام شاخهای مقدس یاد میشود.
از بررسی هر دو تصویر بالا که میتوانیم آنها را «کنگرههای شاخ مانند» بنامیم.
نتیجه گرفته میشود که: هر دو از نمادهای سلطنتی و مقدس هستند و هر دو را بر بالای قصر و کاخ نصب میکردند.
کلاهخودی که دو شاخ بر روی آن وجود دارد، یکی از تجهیزات شایعی است که معمولا آنها را بر روی سر پهلوانان اسطورهای و شاهان میبینیم.
اکنون متوجه شدیم که این نوع کنگره شاخ مانند همچون تصویرکنگره ، هم بر روی سر شخصیتهای مهم دیده میشود و هم بر بالای قصرها و کاخها.
با توجه به تمام مواردی که ذکر شد، یک حدس در مورد گنبد و منارههای مساجد وجود دارد و آن این است که گنبد و دو مناره، تداعی کننده همان «سر شاخدار» باشند. این موضوع چندان دور از ذهن نیست، چرا که برخی از معابد بوداییها را میتوان معابد شاخدار دانست.
● مفاهیم شاخ
۱) ماهی که همیشه تابان است
در اسطورههای ایرانی ما به اولین مرد، کیومرث و اولین گاو برمیخوریم. برخی واژه کیومرث را همان گاو ـ مرد میدانند و برخی هم عقیده دارند که کیومرث به معنای زندهی میراست.
در نوشتههای باستانی ایرانی داریم که اهریمن، گاو را میکشد و نطفه گاو در ماه نگهداری میشود و از کشته شدن گاو ۵۵ نوع غله و ۱۲ نوع گیاه دارویی به وجود میآید. گاو به ماه مربوط است. حتی شاخ گاو شبیه هلال ماه تعبیر شده است. ران گاو نر، نقش باروری و قدرت و قطب شمال را دارد (توجه شود که شیر در نقش نبرد شیر و گاو در تخت جمشید به کفل و ران گاو حمله برده است.) کشتن گاو نر در سال نو مظهر مرگ زمستان و تولد نیروی حیاتی است.
در آیینهای میترایی، قربانی گاو، نقطه تمرکز مراسم دینی در آیین میتراست. مظهر پیروزی بر طبیعت حیوانی انسان و حیات به واسطه مرگ است. در داستان مهرپرستی داریم که گاو از دست مهر فرار میکند. مهر به دنبال گاو میدود و گاو را به چنگ میآورد و سر او را میبرد تا برکت حاصل شود.
کشتن گاو به معنی عمل آفرینش تعبیر شده است.
باستانشناسان از کاوشهایی که در شهر سوخته انجام شده است به این نتیجه رسیدهاند که آنها گاو را میپرستیدهاند. عیلامیها هم در معبد چغازنبیل مجسمه گاو را نگهداری و پرستش میکردهاند.
نقش گاو در سر ستونهای تختجمشید و هم در درگاه کاخ ملل به کار رفته است. در نقش شیر گاوشکن هم نقش گاو دیده میشود. (فتوحی ۸۷)
۲) قدرت و پادشاهی
تقریبا همهی تصاویری که از گیلگمش در لرستان به دست آمده او را شاخدار نشان میدهد. ایزیس مصری و اسکندر مقدونی و کوروش انشانی نیز شاخدار تصور شدهاند.
موضوع جالب دیگر این است که میدانیم در قرآن، واژهای با عنوان «ذوالقرنین» وجود دارد، برخی معتقدند منظور از ذوالقرنین، کوروش و برخی هم او را اسکندر میدانند مهم این است که ذوالقرنین را « دارنده دو شاخ» معنی کردهاند.
همچنین آمده است:" قوچ نمادی از "فرکیانی" بوده که شاهان ایرانی همواره به تایید آن نیاز داشتند و بدون آن نمی توانستند فرمانروایی کنند ." برای همین شاخ قوچ بر سر پادشاه می نشست.
۳) مظهر نیروی باروری
بنا به اعتقاد موجود از باستان شناسان شاخ مظهر زایندگی و باروری بوده است (بیات) و برای همین بر سر در عمارات و خانه ها قرار می گرفت.
۴) نماد دوری چشم زخم
شاخ در تمام فرهنگ هندواروپایی نشان دفع بلا و چشم زخم و دوری از شومی است.
حتی در برخی از کشورهای اروپایی به طور مثال ایتالیا برای دور کردن شوری چشم با دست شاخ درست می کند.
در فیلمی با بازی توتو ( آنتونیو د کورتیس ، کمدین معروف ) او که شورچشم است به هر جا می رود مردم برایش شاخ می کشند.
در فیلم غریبه و مه بهرام بیضایی هم صحنه ای هست که زن وقتی بلایی به سرش می آید. یک شاخ به سرش می چسباند و ویله می کند. حال این شاخ می تواند تک باشد و یا جفت.
کلاه خود های مزین به شاخ هم بیشتر بر این مساله حکم می کنند. از سویی دیگر قهرمانان اساطیری ایرانی و ژاپنی هم کله خود های شاخدار به سر می کرده اند و معمولا با شاخ حیواناتی که شکار می کرده اند برای خود تزئینات می آفریده اند. در روستاهای ایران هنوز هم بر سر در برخی خانه ها شاخ دیده می شود.
همچنین نوعی کلاه میان عشایر رایج است از پوست حیوانات که شبیه همین تاج شاهان قدیم است. دو شاخ است و می توانی لبه های آن را تا کنی و گوشهایت را هم بپوشانی.
علی قلی زاده
منابع:
۱- http://aryapersia۳d.parsiblog.com
۲- نورآقایی. آ/ جستاری دربارهی کنگرههای تخت جمشید
۳- فتوحی.م/۴ نظر در “جستاری دربارهی کنگرههای تخت جمشید” http://nooraghayee.com
۴- بیات .ک/ جزوه درس تاریخ هنر.مرکز تربیت معلم ثامن الحجج(ع)