دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سیاست فرانسوی


سیاست فرانسوی

نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه و رئیس دوره ای اتحادیه اروپا دیروز در سفری یک روزه به روسیه و سپس گرجستان سفر نمود

نیکلا‌ سارکوزی رئیس‌جمهور فرانسه و رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا دیروز در سفری یک‌روزه به روسیه و سپس گرجستان سفر نمود. در این سفر خاویر سولا‌نا وزیر خارجه اتحادیه اروپا و خوزه مانوئل باروسو رئیس کمیسیون اروپایی وی را همراهی کردند.

ظاهرا قصد سارکوزی آن بوده تا نگرانی‌های اتحادیه اروپا در خصوص بحران گرجستان و روسیه را با طرفین مطرح نماید. در روزهای اخیر به دلیل جنگ چندروزه میان روسیه و گرجستان، تنش قابل ملا‌حظه‌ای میان روسیه و طرف غربی ایجاد شد.

در رأس این منازعه ایالا‌ت متحده قرار داشت. در کنار آمریکا دولت‌های آلمان، ایتالیا و انگلستان نیز عمل روسیه در حمایت از استقلا‌ل ایالت‌های جدایی‌طلب اوستیای جنوبی و آبخازیا را به شدت تقبیح و محکوم کردند.

رسانه‌های اروپایی اقدام روسیه در حمله به اوستیای جنوبی و بخش‌هایی از گرجستان را با حمله اتحاد جماهیر شوروی به پراگ و بوداپست در دهه ۵۰ مقایسه کردند.

اما فرانسه تلا‌ش می‌کند موضع محتاط‌تری اتخاذ نماید. هرچند سارکوزی این سفر را به عنوان رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا انجام داده اما نباید فراموش کرد که با آغاز دوران ریاست‌جمهوری وی بر فرانسه، سیاست خارجی فرانسه جان تازه‌ای گرفته است. سارکوزی گلیست است اما به سنت راست‌های فرانسوی عمل نمی‌کند، او شاید اولین میراث‌دار دوگل باشد که آغوشش را به روی آمریکا باز کرده است. در یک ارزیابی اولیه شاید این‌گونه به نظر آید که فرانسه تصمیم گرفته از سیاست مستقل و ضدبرتری‌طلبی محض فرا- آتلا‌نتیک به متحدی نزدیک و شریک سفره آمریکا بدل شود. نقشی که سال‌ها است دولت بریتانیا برای خود قائل شده است.

اما اقدامات بعدی سارکوزی تحلیلگران را وامی‌دارد با دقت بیشتری به رفتارها و اقدامات فرانسه عصر وی بنگرند. او با چابکی در دیپلماسی، اجلا‌س‌ها و سفرهایی را ترتیب داده که برای فرانسه مغتنم است. فارغ از اینکه هموطنان چپ او و جرایدی چون لوموند چه قضاوتی درباره او می‌کنند، در سیاست خارجی، فرانسه در حال پوست انداختن است.

سارکوزی میان فرانسه منتقد اما غیرمتنفذ عصر شیراک نقش میانداری اما نفوذ بیشتر را برگزیده است. او سطح تنش با آمریکا را که در زمان حمله آمریکا به عراق به اوج رسیده بود، به خوبی کاهش داد و برای فرانسه در حال ایجاد نقش جدیدتری است. این رل نوین به فرانسه این امکان را داده است که در مقایسه با دیگر دولت‌های اروپایی با ارتقای چندپله‌ای منزلت خویش، هوشمندانه‌تر عمل کند. سارکوزی با سفر به چین، قرارداد عظیم فروش هواپیماهای مسافرتی ایرباس را به امضا رساند و بوئینگ آمریکایی را مات کرد. با هندوستان مذاکرات احداث نیروگاه‌های هسته‌ای را به فرجام رسانده است، این یعنی میلیاردها دلا‌ر درآمد خالص. در مدیترانه، اجلا‌س کشورهای حاشیه مدیترانه را پدید آورد که در اعتلا‌ی جایگاه فرانسه اهمیت زیادی دارد.

با سفر به سوریه و اجلا‌س چهارجانبه فرانسه، سوریه، قطر و ترکیه، برگ جدیدی بر دفتر تاریخی نفوذ فرانسه در سوریه و لبنان افزود. نقطه تاریک این اجلا‌س گزافه‌گویی‌های بی‌ربط وی درباره برنامه هسته‌ای ایران بود. به نظر می‌رسد آن جملا‌ت بیشتر برای طرف اسرائیلی و آمریکایی مصرف داشت و چه‌بسا با اهداف فرانسه نیز چندان منطبق نباشد؛ سخنانی که بتواند به فرانسه برای نزدیکی بیشتر سوریه و اسرائیل، کمک کند.

اما فرانسه از سیاست شناخته‌شده خود فاصله گرفته است. این هنر ارزشمندی است اگر سیاست خارجی بتواند میان نفوذ بیشتر و پرنسیب کلا‌سیک فرانسوی پیوند زند. دوگل، ژیسکار دستن، میتران، ژوسپن و شیراک همگی سنت فرانسوی را در برابر آمریکا به جای آوردند. اما سارکوزی باید تلا‌ش کند تا تحرک گسترده به لجام‌گسیختگی سیاست خارجی فرانسه نینجامد. در این میان فرانسه هنوز نتوانسته درک درستی از منزلت ایران به دست آورد.

در بحران حزب‌الله و اسرائیل، شاید فهمیده باشند که به چه میزان نقش فرانسه در لبنان کاهش یافته است. لذا ارزیابی مجدد قدرت واقعی دولت‌های منطقه خصوصا ایران اسلا‌می، به پویایی بیشتر این سیاست می‌انجامد؛ همانگونه که در خصوص روسیه انجام شده است. همراهی کورکورانه با آمریکا تضمین‌کننده منافع فرانسه در تمام جبهه‌ها نخواهد بود.

اینک در حالی که اتحادیه اروپا نگران قطع نفت و گاز خویش از روسیه است، فرانسه موضع متعادلی در برابر روسیه گرفته، تلا‌ش می‌کند لنگر مناسبات اتحادیه اروپا با روسیه باشد. لحن سخنان سارکوزی بیش از آنکه به نفع اتحادیه اروپا باشد به سود سیاست فرانسوی است. با این حساب می‌توان نتیجه گرفت، فرانسه در عصر سارکوزی برای پیگیری سیاست‌های اقتصادی و بین‌المللی از توفیق بیشتری سود برده است.