دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
فروپاشی اتحادیه اروپا

«اروپا به تاریخ پیوسته است؟» نه! این روزها،افراد بسیاری به گونهای از اروپا سخن میگویند که گویی هم اینک اروپا اهمیت خود را از دست داده است.
به گفته فرید زکریا روزنامهنگار شاغل در مجله تایم «شاید امور به گونهای دگرگون شود که روندهای بسیار مهم دهه آینده، زوال اقتصادی اروپا باشد.» به گفته «کیشور محبوبانی» استاد دانشگاه سنگاپور نیز اروپا «آنقدر بیاهمیت نشده، بلکه در حال تبدیل شدن به یکی از مناطق معمولی جهان است».
اروپا با توجه به رشد اقتصادی ضعیفش، تداوم بحران و پیچیدگی تصمیمسازی آن در حال حاضر، مسلما در رخوت و سستی به سر میبرد. پیشرفت خیرهکننده کشورهایی مانند برزیل و چین در سالهای اخیر منجر به این شده که بسیاری از افراد باور کنند که سرنوشت جهان کهن از پیش به گونهای تعیین شده تا به تودهای از اجساد مشهور تبدیل شود، اما زوال گرایان باید چند واقعیت جدی را به یاد داشته باشند.
نهتنها اتحادیه اروپا بزرگترین اقتصاد واحد در جهان است، بلکه این اتحادیه با گسیل بیش از ۶۶ هزار نیروی نظامی در اطراف جهان و حدود ۵۷ هزار نفر دیپلمات (تعداد دیپلماتهای هندی به دشواری به ۶۰۰ نفر میرسد) دومین بودجه دفاعی جهان را پس از ایالات متحده آمریکا دارد. سرانه تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا به نسبت قدرت خرید هنوز هم حدود چهار برابر چین، سه برابر برزیل و حدود ۹ برابر هند است.
البته قدرت فقط به داشتن این منابع نیست، بلکه به توانایی تبدیل این منابع به محصولات تولیدی وابسته است. در اینجا اروپا حرفهای زیادی برای گفتن دارد: در واقع، هیچ قدرت دیگری به غیر از ایالات متحده آمریکا طی ۲۰ سال گذشته دارای چنین اثری بر جهان نبوده است. از زمان پایان جنگ سرد، اتحادیه اروپا با اضافه شدن ۱۵ عضو جدید در صلح و آرامش گسترش یافته است و وضعیت بیشتر اعضای خود را با کاهش درگیریهای قومی، حاکمیت قانون و توسعه اقتصادی از بالتیک تا بالکان دگرگون کرده است.
این شرایط را با شرایط چین مقایسه کنید که پیشرفتش موجد ترس و مقاومت تحریککننده در سراسر آسیا شده است. در سطح جهانی، اتحادیه اروپا بسیاری از قوانین و نهادهایی که بازارها را باز نگه میداشتند و تجارت جهانی را تنظیم میکردند، آلودگی کربن را محدود میکردند و ناقضان حقوق بشر را تحت تعقیب قرار میدادند، ایجاد کرده است. چه کسی پشت صحنه سازمان تجارت جهانی و دیوان بینالمللی کیفری بود؟ نه ایالات متحده بود و نه چین، بلکه اروپا بود.
بله، هماینک اتحادیه اروپا با یک بحران وجودی مواجه است؛ اگرچه در این جبهه میجنگد، اما هنوز هم بیش از دیگر قدرتها در حل نزاعهای منطقهای و مشکلات جهانی مشارکت میکند.
به یک معنی، درست است که اروپا در روند اضمحلال قرار گرفته است، اما به دلیل وجود چهار عضو خود، در روابط بینالملل قدرت مسلط است. این قاره زادگاه رنسانس و روشنفکری بود. اروپا در ابتدا صنعتی شد و اغلب کشورهای جهان را بهعنوان مستعمره خود درآورد. در نتیجه تا قرن بیستم، بزرگترین قدرتهای جهان، اروپایی بودند. پس از جنگ جهانی دوم، روند رسیدن کشورهای دیگر به کشورهای اروپایی فزونی گرفت، اما اروپاییها از این روند نیز منتفع شدند: اروپاییها از طریق وابستگی متقابل اقتصادی با قدرتهای نوظهور از جمله قدرتهایی که در آسیا هستند به افزایش تولید ناخالص داخلی خود و بهبود کیفیت زندگی خود ادامه دادند.
اتحادیه اروپا یک پدید کاملا بینظیر در جهان است: یک پروژه سیاسی، اقتصادی و فراتر از همه اینها اتحادی قانونی میان ۲۷ کشور دارای تاریخ طولانی جنگ با یکدیگر است. آن چیزی که پدید آمده نه یک سازمان میان دولتی است و نه فرادولتی؛ بلکه مدل جدیدی است که منابع و حاکمیت را در مقیاس بازاری به اندازه یک قاره شریک میشود تا به تهدیدهای فراملیتی - از جرائم سازمان یافته تا تغییرات آب و هوایی - بپردازد.
از همه مهمتر اینکه اتحادیه اروپا شیوهای را که اعضای آن درباره امنیت، جایگزینی سنتهای قدیمی موازنه قدرت سیاسی و عدم مداخله در امور داخلی فکر میکنند، به طور اساسی به مدل جدیدی تبدیل کرده است. مدلی که در آن امنیت برای همه از طریق همکاری با یکدیگر تامین میشود. این تجربه هم اینک در لحظهای سرنوشتساز قرار دارد و با چالشهای پیچیده و جدی مواجه است. برخی از این چالشها به ویژگی منحصربهفرد این اتحادیه مرتبط است و برخی دیگر از آنها همانند چالشهایی است که قدرتهای بزرگ به ویژه ژاپن و
ایالات متحده آمریکا با آنها مواجه هستند.
● فقط بخشی از اروپا بیثبات است
آیا منطقه یورو از نظر اقتصادی بیثبات است؟ تنها بخشی از آن بیثبات است. بسیاری منطقه یورو را ۱۷ کشوری که «یورو» را به عنوان پول واحد انتخاب کردهاند- یک فاجعه اقتصادی میدانند و توصیف میکنند. این در حالی است که این منطقه نسبت به بسیاری از بخشهای دیگر جهان از بدهی کمتر و رقابتپذیری اقتصادی بیشتری برخوردار است. بهطور مثال، صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که مجموع کسری بودجه دولتهای عضو منطقه یورو در سال ۲۰۱۳ ، ۶/۲ درصد تولید ناخالص داخلی خواهد بود. رقمی که تقریبا
یک سوم سهم کسری بودجه ایالات متحده نسبت به تولید ناخالص داخلی آن کشور است. بدهی خالص دولت به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی نیز در حدود بدهی خالص ایالات متحده و بسیار کمتر از بدهی خالص دولت ژاپن است.
اروپا به عنوان یک کل نیز غیر رقابتی نیست. در واقع، بر اساس آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد از شاخص رقابتپذیری جهانی ،سه کشور منطقه یورو(فنلاند،هلند و آلمان) و دو دولت دیگر عضو اتحادیه اروپا(انگلیس و سوئد) در میان ۱۰ اقتصاد رقابتی جهان قرار دارند. رتبه رقابتپذیری چین ۲۹ است. منطقه یورو ۶/۱۵ درصد از صادرات جهان، رقمی بسیار بالاتر از ۳/۸ درصد ایالات متحده و ۶/۴ درصد ژاپن را به خود اختصاص داده است.
برخلاف سیاستهای ضد تولیدی تحمیل شده به کشورهای بدهکار اروپایی و بهرغم هر اتفاقی که برای منطقه یورو خواهد افتاد، این ارقام نشان میدهد اقتصاد اروپاییها اساسا بینقص است. شرکتهای اروپایی در میان موفقترین صادرکنندگان هر منطقهای هستند. ایرباس با بوئینگ رقابت میکند؛ فولکس واگن سومین خودروساز بزرگ جهان است و پیشبینی میشود که از نظر پیشروی در فروش، طی پنج سال آینده مرزهایی فراتر از میزان فروش تویوتا و جنرال موتورز را درنوردد. این همه در حالی است که برندهای لوکس اروپا سراسر جهان را به تصرف خود در آوردهاند.
اروپا به دلیل داشتن دانشگاههای برتر پس از آمریکا، سیستمهای توسعه یافته آموزشهای شغلی، زنان توانمند شده در نیروی کار و زیر ساختهای پیشرفته، نیروی کار بسیار ماهری دارد.
تفاوت واقعی میان منطقه یورو و ایالات متحده یا ژاپن این است که این منطقه دارای عدم تعادل داخلی است و در عین حال یک کشور نیست؛ دارای پول واحد است اما داراییهای اعضای آن یکسان نیست. از این رو، بازارهای مالی به بدترین دادههای مرتبط به کشورهای عضو این منطقه نگاه میکنند، به طور مثال به آمارهای مربوط به یونان یا ایتالیا توجه دارند نه به آمارهای کلی مربوط به منطقه یورو.
به دلیل عدم قطعیت درباره اینکه آیا کشورهای اعتباردهنده به منطقه یورو آماده خدمت به کشورهای بدهکار این منطقه خواهند بود یا خیر؟ شایعهها از زمان آغاز بحران مالی افزایش یافته است. کشورهای معتبر مانند آلمان منابع لازم را برای پرداخت بدهیهای بدهکاران دارند، اما با اصرار بر اقدامهای ریاضتی، آنها در حال به تله انداختن کشورهایی مانند اسپانیا در مارپیچ بدهی- تورم هستند.
هیچکس نمیداند آیا منطقه یورو میتواند به این چالشها فائق آید یا نه؟ اما دانشمندی که با اعتماد به نفس «گریکس» [عقب نشینی یونان از منطقه یورو] یا شکست کامل پول واحد را پیشبینی کرد، تا کنون اشتباه کرده است. فراتر از همه اینها، بحران یورو مشکلی سیاسی است تا مشکلی اقتصادی.
● انقراض تمدنی
آیا اروپا از پرتگاه جمعیتی سقوط خواهد کرد؟ اتحادیه اروپا دارای مشکل جدی جمعیتی است. براساس گزارش دفتر آمار رسمی اروپا، برخلاف ایالات متحده آمریکا که پیشبینی میشود جمعیتش تا سال ۲۰۵۰ به ۴۰۰ میلیون افزایش یابد پیشبینی میشود جمعیت اتحادیه اروپا از ۵۰۴ میلیون نفر کنونی به ۵۲۵ میلیون نفر در ۲۰۳۵ افزایش یابد، اما از ۲۰۳۵ به بعد به تدریج کاهش یافته و در سال ۲۰۶۰ به ۵۱۷ میلیون نفر خواهد رسید. این مشکل بهویژه در آلمان، بزرگترین دولت اتحادیه اروپا- به دلیل داشتن پایینترین نرخ رشد تولد در جهان - حاد خواهد بود. بر اساس این پیشبینیها، جمعیت آلمان تا سال ۲۰۶۰ از ۸۲ میلیون نفر کنونی به ۶۵ میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
جمعیت اروپا در حال پیر شدن است. از امسال، کاهش جمعیت شاغلان اروپا از ۳۰۸ میلیون نفر آغاز خواهد شد و پیشبینی میشود تا ۲۶۵ میلیون نفر در سال ۲۰۶۰ افت خواهد کرد. انتظار میرود که نرخ وابستگی کهنسالان (شمار شاغلان بالای ۶۵ سال به کل جمعیت نیروی کار) از ۲۸ درصد سال ۲۰۱۰ در سال ۲۰۶۰ به ۵۸ میلیون نفر افزایش یابد. چنین ارقامی میتواند منجر به انقراض تمدنی شود.
با وجود این، نگرانیهای جمعیتی منحصر به اروپا نیست. در واقع، تقریبا جمعیت تمام قدرتهای عمده جهان در حال پیر شدن هستند و حتی برخی از آنها روندی شدیدتر از اروپا دارند. پیشبینی میشود میانگین جمعیت چین از ۳۵ سال کنونی تا سال ۲۰۳۰ به ۴۳ سال برسد، میانگین جمعیت ژاپن نیز از ۴۵ سال کنونی به ۵۲ سال افزایش خواهد یافت. میانگین سنی جمعیت آلمان نیز از ۴۴ سال به ۴۹ سال ارتقا خواهد یافت، اما میانگین سنی جمعیت آمار انگلیس از ۴۰ سال به ۴۲ سال افزایش خواهد یافت که با میزان پیرشدن جمعیت ایالات متحده آمریکا- یکی از قدرتهای جهان که بهترین چشمانداز جمعیتی را دارد- قابل مقایسه است.
از این رو، موضوع جمعیت دردسری عمده برای اروپا خواهد بود، اما آن دسته از کشورهای اروپایی که بیشتر به خطر افتادهاند، آمادگی بیشتری برای درس گرفتن از کشورهای دیگر اروپا دارند. به طور مثال، فرانسه و سوئد، افت نرخ تولد خود را با بهبود حقوق مادری (و پدری) و تسهیلات مراقبت از کودکان معکوس کردهاند. در کوتاهمدت، شاید این سیاستها پیچیده باشند، اما مهاجرت امکان کاهش پیر شدن و کوچک شدن جمعیت اروپا را فراهم میکند. از این رو، هیچ کمبود نیروی جوان که تمایل دارد به اروپا بیاید،
وجود ندارد.
در میانمدت، دولتهای عضو باید سن بازنشستگی را افزایش دهند. در درازمدت نیز اتخاذ سیاستهای هوشمند خانوادگی- دوستانه مانند پرداخت به کودکان، اعتبارهای مالیاتی و مراقبتهای روزانه مورد حمایت دولت میتواند اروپاییها را به داشتن فرزند بیشتر تشویق کند. اما بهطور بحثبرانگیزی، اروپا هم اینک در راس کشورهای توسعهدهنده راههای حل مشکلات پیرشدن جامعه قرار دارد.
● گسترش روابط با آسیا
«آیا اروپا بیارتباط با آسیا است؟» نه! اغلب گفته میشود با صدای بسیار بلند توسط محبوبانی اهل سنگاپور- که اگرچه اتحادیه اروپا ممکن است همچنان با کشورهای منطقه خود مرتبط باقی بماند، اما در آسیا- منطقهای که در قرن بیستویکم بیشترین اهمیت را خواهد داشت- ارتباطی ندارد. نوامبر گذشته (آبان ۱۳۹۱) هیلاری کلینتون وزیرخارجه سابق ایالات متحده آمریکا گفت از اروپا میخواهیم تا «در آسیا در کنار ما فعالیت بیشتری داشته باشد.»
اروپا اما هم اینک در آسیا حضور فعال دارد و بزرگترین شریک تجاری چین، دومین شریک تجاری هند، دومین شریک تجاری آ.سه.آن (اتحادیه کشورهای آسیایی جنوب شرقی)، سومین شریک تجاری ژاپن و چهارمین شریک تجاری اندونزی است. این رابطههای اقتصادی اینک در حال
شکل دادن پایه روابط باز سیاسی در آسیا است. حتی آلمان نشستهای مشترک دورهای در سطح کابینه با چین برگزار میکند. اگر ایالات متحده آمریکا میتواند ادعا کند که قدرت اقیانوس آرام است، اروپا اینک یک قدرت اقتصادی اقیانوس آرام است و در حال آماده شدن برای روابط سیاسی در این منطقه است.
اروپا نقشی کلیدی در تحمیل تحریمها علیه میانمار ایفا کرد. اروپا به رفع درگیریها در آچه واقع در اندونزی کمک کرد و در حال میانجیگری در میندانائو واقع در فیلیپین است.
چنین پیوندهایی در حال رشد هستند. به طور مثال، شینزو آبه نخستوزیر ژاپن که تلاش میکند به روابط امنیتی ژاپن تنوع ببخشد، گفته است که او میخواهد به «توافق دفاعی پنج قدرت» (معاهدهای امنیتی که انگلیس هم در آن عضویت دارد) بپیوندد. دولتهای عضو اتحادیه اروپا همچنین تسلیحات پیشرفته را مانند جتهای جنگنده و ناوهای جنگی برای کشورهای دموکراتیک مانند هند و اندونزی تامین میکند.
● اروپا در معرض فروپاشی
آیا اروپا فرو خواهد پاشید؟ بسیار زود است که چنین سخنی به میان آید. خطر فروپاشی اروپا واقعی است. بیخطرترین سناریو ظهور یک اروپای سه لایه است. مشتمل بر منطقه یورو، کشورهای «پیش قراول» مانند لهستان که به الحاق به منطقه یورو متعهد هستند و کشورهای «غیر مشارکت کننده» مانند بریتانیا که تمایلی به پیوستن به پول واحد ندارند. در یک سناریوی بد، برخی کشورهای منطقه یورو مانند قبرس یا یونان مجبور خواهند شد پول واحد را کنار بگذارند و برخی دولتهای عضو اتحادیه اروپا مانند بریتانیا ممکن است این اتحادیه را کاملا ترک کنند.
اگر تلاش برای حفظ منطقه یورو منجر به فروپاشی اتحادیه اروپا شود، تراژدی خواهد بود.
اما اروپاییها نسبت به این خطر آگاه هستند و ارادهای سیاسی برای جلوگیری از آن وجود دارد. آلمان نمیخواهد یونان پول واحد را دستکم به دلیل ترس از سرایت این موضوع به سایر کشورهای عضو - کنار بگذارد. عقبنشینی بریتانیا از اتحادیه اروپا ممکن است اما بعید به نظر میرسد و در هر صورت کاملا اشتباه است: دیوید کامرون نخستوزیر انگلیس باید اکثریت را در انتخابات بعدی به دست آورد و شهروندان بریتانیایی باید به ترک اتحادیه اروپا توسط انگلیس در یک رفراندوم رای بدهند. به طور خلاصه، برای پیشبینی فروپاشی اتحادیه اروپا بسیار زود است.
اینکه فروپاشی اروپا هرگز اتفاق نخواهد افتاد، درست نیست. پایان داستان بلند اروپا بسیار نامعلوم باقی خواهد ماند. انتخاب میان اتحاد بزرگتر و فروپاشی، انتخابی ساده نیست. نکته کلیدی این خواهد بود که آیا اروپا میتواند منطقه یورو را بدون متلاشی کردن اتحادیه اروپا حفظ کند.
اتحادیه اروپا هم اینک یک پدیده بینظیر در تاریخ روابط بینالملل است و اتحادیهای بسیار کاملتر از آن چیزی است که زوالگرایان میگویند. مادامی که دولتهای عضو میتوانند منابع خود را با هم شریک شوند، قادر خواهند بود جایگاه مشروع خود را در کنار واشنگتن و پکن در شکلدهی به جهان در قرن بیستویکم به دست بیاورند.
مترجم: مجید اعزازی
منبع: فارنپالسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست