پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
پلی میان واژه ها تا تنهایی
دکتر علیرضا زرین در سال ۱۳۳۱ در کرمانشاه متولد شد. اکثر اجداد او که پیشه بازرگانی داشتند، در دوران قاجار از اصفهان و میخ ساز و همدان به کرمانشاه کوچیده بودند. او سال های نخست زندگی اش را در کرمانشاه، صحنه و تهران گذراند. طبیعت مهربان و یال افشان کرمانشاهان و کردستان خاطر او را لبریز از خاطرات جاندار نیاکانش می خواست پس به شعرش رساند و داستان. هم از این رو بود که در آغاز قدم نهادنش در این راه پر خار و خطر نخستین شعرش در سال ۱۳۴۲ در «اطلاعات کودکان» و نخستین داستان کوتاهش در «ویژه هنر و ادبیات کرمانشاه» در بهمن / اسفند ۱۳۴۵به چاپ رسید. او سال بعد برای ادامه تحصیل در شبانه روزی دبیرستان البرز به تهران آمد و آغاز فعالیت جدی ادبی او با انتشار اشعارش در سال های ۱۳۴۷و ۱۳۴۸ در صبح امروز، فردوسی، تهران مصور و آسیای جوان مصادف بود، اشعاری که عطر غریب وطن و طبیعت مادرانه اش را در خود دارد.
زرین در بهمن ۱۳۴۸ برای ادامه تحصیلات به امریکا رفت و نخستین شعر انگلیسی او در سال ۱۳۵۰در امریکا به انتشار رسید و از آن پس او شاعر و مترجم و نیز نویسنده و منتقدی دو زبانه بوده است. او تحصیلاتش را در زمینه ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی تا اخذ دکترا ادامه داده و پس از آن، سال ها در دانشگاه های متعددی در امریکا به تدریس ادبیات پرداخته است و اکنون استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه دنور در کلرادو است. علی زرین را می توان از جمله طلایه داران معرفی ادبیات ایران معاصر در محافل آکادمیک امریکا برشمرد. از زرین به فارسی پنج کتاب شعر و به انگلیسی پنج کتاب و یک پوستر شعر و یک کتاب در نقد ادبی منتشر شده است.
اشعار، ترجمه ها و مقالات فارسی و انگلیسی او نیز در نشریات گوناگون فارسی زبان و انگلیسی زبان از جمله بررسی کتاب، شهروند، دفترهای شنبه، شناخت، غرفه، International Fiction Review، Iranian Studies، The Literary Review و... منتشر شده اند. در سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ او با منتقد و شاعر امریکایی Dean Brink نشریه Interpoetics را به انگلیسی انتشار داد و در سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ نشریه ویژه شعر «سانسور جدید» را به فارسی منتشر ساخت. زرین در آن سوی آب های جغرافیای هبوط و هیچ، پلی میان واژه ها و تنهایی بر افراشته و در کسوت یک نویسنده و شاعر و هنرمند و معلم، دانشجویانی دارد و در فضای دانشگاه برای مشتاقان ادبیات از ادبیات امروز ایران و جهان پررمز و رازش می گوید. و این در جهان وهم زده ما، یعنی عبور از نفرت و خودخواهی و رسیدن به آفتاب درون.
زرین از جمله چهره هایی است که بی هیاهو به ادبیات ایران دلبسته است. از این نظر می توان او را در زمره کسانی چون مسعود توفان، حورا یاوری، کریمی حکاک، آذر نفیسی، بهروز شیدا، نسیم خاکسار، براهنی، تیره گل و معدودی دیگر بر شمرد که ادبیات را در چارچوب اندیشه و سنت دیرپای ادب فارسی مطالعه می کنند.
امیدوارم در طول این گفت وگو بتوانیم دریچه ای دیگر را بر روی موضوع مورد نظر و بحث مان واکنیم. من مطابق با روند این گفت وگو با دیگر دوستان نویسنده مهاجر ایران آغاز می کنم و به عنوان پرسش نخست از ادبیات مهاجرت و تبعید ایران و نظر شما پیرامون قدمت این ادبیات می پرسم...
پاسخ به این پرسش بستگی به آن دارد که ما چگونه تعریف یا انگاره ای از ادبیات مهاجرت و تبعید ایران داریم و نقاط آغاز و پایان مهاجرت و تبعید را از دیدگاه زمانی در کدام پیشینه و تاریخ می جوییم. همین قدر بگویم که مهاجرت و تبعید هر دو از کهن ترین گفتمان ها در طول تاریخ ادبیات کتبی و شفاهی دنیاست و رد پا یابی، سیر و تحقیق تحولات معنایی در آن بحثی است بسیار دامنگیر و مفصل.
▪ دامنه دار و مفصل بودن این بحث از نظر شما چه تقسیم بندی به این ژانر ادبی می دهد؟ قدری برویم و از این زاویه به موضوع نگاه کنیم.
ـ حضور موضوعیت ادبیات تبعید در ادبیات دینی (تبعید آدم و حوا از بهشت) و در ادبیات به طور کلی، واضح و مسجل است. در ادبیات کهن ما نیز به طور مثال در شاهنامه به شکل تبعید سیاوش و مهاجرت او وجود دارد.
از مهاجرت گروهی در بین شاعران ایران باید از شاعران سبک هندی نام آورد و بلافاصله نباید فراموش کرد که یکی از بزرگترین شاعران پارسی زبان (و در اصل شاعری چندزبانه) مولانا جلال الدین بلخی یا رومی خود زندگی اش دستخوش مهاجرتی شگرف بوده است و همین انتساب بلخی یا رومی به نام او حکایت از این دوگانگی یا چندگانگی در زندگی و کار و هویت اوست که در رابطه مستقیم است با مهاجرت خانوادگی او از بلخ به «روم». در دورانی نزدیکتر به ما، یعنی از حدود انقلاب مشروطیت، که در اصل آغاز ورود اجتماعی و سیاسی ملت ایران به دوران تجدد است (همان طور که دکتر پیمان وهاب زاده در مصاحبه اش با شما بیان داشته است) دیباچه این تجدد در ادبیات را در نخستین مظاهرش باید در کار پیشکسوتانی چون میرزافتحعلی آخوندزاده، میرزاآقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان و زین العابدین مراغه ای جست وجو کرد که کارهاشان به سادگی و راحتی در فرآیند تحول گفتمان ادبیات مهاجرت و تبعید، قابل بررسی است و سهمی در خور توجه دارند. البته از نقطه نظری ادبی - فلسفی هر تغییر و تحول در نظام بوطیقایی، نوعی مهاجرت ذهنی و فرهنگی و ادبی است، یعنی رخت بربستن از محیط بومی آشنا به محیطی ناشناخته و تازه که زبان و بیان عامل تغییر و تحول در آن است.
در اینجا البته دغدغه اصلی ما دوران معاصر است. از دیدگاه من، به طورکلی «مهاجران»، البته مهاجر به معنای وسیع ترش، مانند مهاجرت از یوش به تهران یا از تبریز و مشهد به تهران، سهمی بسیار بزرگ در انقلاب ادبی مدرن ما داشته اند. کافی است که تنها به نقش نیما یوشیج در شعر معاصر و رضا براهنی در نقد معاصر (به ویژه در سال های دهه چهل) بیندیشیم. از سوی دیگر، دوره ای از آثار ابوالقاسم لاهوتی، صادق هدایت، بزرگ علوی، و حتی سید محمدعلی جمالزاده را می توان از دیدگاه وسیع تری در همین حوزه ادبی دید. به هرحال، این چند نفر در دوره ای از زندگی شان و البته چه بسا دیگر شاعران و نویسندگان، مهاجر یا تبعیدی بودند.
در بخش تبعیدی، باید به خاطر بسپاریم که مقوله ای هم داریم به نام «تبعید خود» - یعنی تبعید اختیاری خود. البته تبعید اختیاری خود نیز از سر اجبارهای سیاسی و اجتماعی است. هیچ «شیر پاک خورده ای» سرزمین آبا و اجدادی خود را از سر هوس و بی علتی قوی ترک نمی کند. معلوم است که بیشترین و وسیع ترین طیف مهاجرت و تبعید بعد از انقلاب به وقوع پیوسته، اما پیش از آن نیز پدیده ای به نام مهاجرت و تبعید وجود داشت و بازگوکننده تکوین گونه ای ذهنیت برخاسته از وضعیتی نوین در اوضاع بین المللی بود.
▪ آیا اشاره شما به مقیاس جهانشمولی این ادبیات است؟
ـ آری، ادبیات مهاجرت تنها یک پدیده ایرانی یا پارسی نیست، همچنانکه رمانتیسم، سمبلیسم، رئالیسم، یا مدرنیسم نیز جنبش هایی مختص به یک ملیت یا یک منطقه جغرافیایی نبودند. منظورم این است که اینگونه ادبیات زادگاه و گستره ای جهانی دارد و شرایطی جهانی نیز بر آن حکمفرماست که نهایتاً به شکل نوین آن در رابطه است با گلوبالیسم و جهانی شدن سرمایه. مطلب مهم دیگر در این میان تفکیک این دو گونه ادبیات است و تمییزشان از یکدیگر که امیدوارم طی این گفت وگو تا اندازه ای به آن دست یابیم. بگذارید به شکلی گذرا نیز بگویم که مهاجران و تبعیدیان در ادبیـات مدرن امریکایی-انگلیسی نیز سهمی بسزا داشتند؛ تی اس الیوت که از امریکا به انگلستان مهاجرت کرد و در آن کشور شاهکارهای خود را آفرید، ازرا پاوند که ایتالیا را وطن نوین خود کرد و یکی از پایه گذاران شعر نوین امریکا و زبان انگلیسی است، جیمز جویس که وطنش را برای همیشه ترک گفت و شاهکار های خود را در مهاجرت خلق کرد ویکی از بزرگترین نویسندگان جهان شد.
هر کدام از نویسندگانی که نام شان را آوردید با رفتاری خاص در شعر و داستان و آثار دیگر هنری بازتاب رفتار وجودی خود را نشان می دهند. در هر حال این تبانی شاعر و نویسنده و هنرمند رفتاری خاص با زبان دارند که همین رفتار آثارشان را از مشابهت با سایر آثار مجزا می کند. حالا می خواهم از مشخصه های اصلی این نوع ادبیات (مهاجرت و تبعید) در مقیاس جهانی و در مقیاس موردی اش ایران بپرسم.
شاهرخ تندرو صالح
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست