پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

لجبازی با اعمال خشونت درمان نمی شود


لجبازی با اعمال خشونت درمان نمی شود

در ادامه سلسله مباحث مربوط به مسائل تربیتی کودکان, این بار به موضوع مهم لجبازی در کودکان می پردازیم اصولا همه والدین در مقطعی از مراحل زندگی کودک خود از لجبازی او شکایت می کنند

در ادامه سلسله مباحث مربوط به مسائل تربیتی کودکان، این بار به موضوع مهم لجبازی در کودکان می پردازیم. اصولا همه والدین در مقطعی از مراحل زندگی کودک خود از لجبازی او شکایت می کنند. تصویر کودکی که هنگام خرید از یک مغازه یا عبور از مغازه بستنی فروشی جیغ و داد راه انداخته برای همه ما آشناست، یا کودکی که به هنگام لباس پوشیدن والدین خود را کلافه می کند و یا موقع غذا خوردن، کارهایی را که نباید انجام می دهد. واقعیت این است که خوشبختانه طی سال های اخیر اطلاعات و آگاهی والدین راجع به رفتار با کودکان افزایش چشمگیری یافته اما هنوز بسیاری از ما نمی دانیم چگونه باید با لجبازی کودک خود کنار بیاییم و آن را رفع کنیم.دکتر میترا حکیم شوشتری روان پزشک و فوق تخصص اطفال درباره لجبازی توضیح می دهد: لجبازی اصولا در ۲ دوره بسیار شایع است که یکی در دوره خردسالی بین سنین ۲ تا ۴ سالگی و نیز در دوره نوجوانی.

در سنین خردسالی لجبازی بسیار طبیعی است و اگر کودک نخواهد حرف خود را بزند یا به کرسی بنشاند در واقع باید به دنبال مشکل دیگری گشت. مدیریت نادرست لجبازی در این ۲ دوره حساس از زندگی توسط والدین باعث می شود که در دوران بزرگسالی لجبازی به مشکلات بزرگ تر دیگری تبدیل شود و مشکلات والدین را دوچندان کند.گاهی اوقات در برخی بچه ها ما شاهد پدیده ای به نام بی اعتنایی مقابله ای هستیم. بچه هایی که لجبازی بیمارگونه دارند با هر کسی که از آن ها قدرت بیشتری داشته باشد لجبازی می کنند، به همه پاسخ منفی می دهند و از آن جا که اغلب آن ها دارای زمینه بیش فعالی هستند باید حتما تحت مشاوره قرار بگیرند تا رفتارهای منفی آن ها تشدید نشود.لجبازی در دوره خردسالی مختصات خاص خود را دارد. زیرا کودکی که هر روز مهارت های جدیدی یاد گرفته در این دوران در واقع تمرین مهارت می کند.

کودکی را در نظر بگیرید که می خواهد خودش کفش بپوشد، خودش غذا بخورد، یا خودش لباس بپوشد و کمک والدین را در این زمینه رد می کند، بچه ها در این سن باید بفهمند این والدین هستند که تصمیم گیرنده اصلی هستند و او در حوزه اختیارات حق انتخاب دارد اما تحت نظارت والدین، مثلا اگر هنگام خرید می خواهد لجبازی کند بهترین راه این است که چند وسیله را برای انتخاب در اختیار او قرار دهیم و حق انتخاب نهایی را به او بدهیم. در واقع هم او را محدود کرده ایم و هم حق انتخاب برای او قائل شده ایم. در نهایت این والدین هستند که باید تصمیم گیری کنند و بچه باید بفهمد فقط در محدوده خودش حق انتخاب و تصمیم گیری دارد.دکتر شوشتری درباره اشتباه بیشتر والدین در اشتباه گرفتن قاطعیت با خشونت در واکنش به لجبازی کودکان در ادامه می گوید: متاسفانه اغلب والدین تصور می کنند فقط با خشونت می توانند قاطعیت خود را به کودک بفهمانند و اگر او واکنش خشنی دریافت نکند، دست از رفتارهای خود برنخواهد داشت، در صورتی که اصلا چنین نیست.

در واقع خشونت والدین درست برعکس باعث تشدید لجبازی کودک می شود، قاطعیت یعنی این که محدودیت ها، خطوط قرمز و مرزبندی داشته باشیم که او بداند عبور از آن ها پیامدهایی خواهد داشت. این که کودک بداند اگر موی خواهرش را کشید از تماشای کارتون بعدازظهر محروم می شود یا پارک نمی رود، در واقع این هشدار از قبل به کودک داده شده و او می داند اگر فلان رفتار را داشته باشد، فلان پیامد به دنبال آن خواهد بود در قاطعیت کلامی نخواهیم داشت یعنی والدین باید در یکی دو جمله قاطعیت خود را به کودک نشان دهند و جریمه در نظر گرفته شده را اعمال کنند.به هیچ عنوان نباید در رفتار والدین عصبانیت، خشم، هیجان و برافروختگی مشاهده شود زیرا کودک تصور می کند والدین هم مثل او کنترل هیجان ندارند و رفتارهای نادرستش تشدید می شود.

والدین آگاه هنگام مقابله با رفتار نادرست کودک در کمال خونسردی پیامد رفتار اشتباه او را در عمل نشان دهند بدون این که از کار او هیجان زده شوند یا ابراز عصبانیت کنند، دقت کنید که والدین به هیچ عنوان نباید عصبانی شوند، نباید چهره برافروخته ای داشته باشند، نباید واکنش هیجانی نشان دهند بلکه طبق هشداری که قبلا داده اند محرومیتی که از قبل درباره آن صحبت کرده اند را اعمال کنند.توجه کنید که کودکان بسیار باهوش هستند و از عصبانیت والدین در قبال رفتار خود می فهمند که می توانند والدین را به سرعت وادار به واکنش هیجانی کنند و آن ها را تحت فشار بگذارند. بنابراین دفعه بعد برای رسیدن به خواسته خود آن ها را به حد انفجار می رسانند تا کار خود را انجام دهند.عصبانیت والدین اغلب با پرخاشگری، تهدید، توهین و حتی آزار جسمی کودک همراه است. بنابراین بهتر است مدیریت خشم داشته باشیم و پس از کسب آرامش و بدون هیچ نوع واکنش هیجانی در مقابل کودک رفتار کنیم. والدین بی شماری هستند که از رفتارهای اشتباه کودک خود به ستوه آمده اند. وقتی راه های مختلف به آن ها پیشنهاد می شود می گویند تمام راه ها را رفته ایم و نتیجه ای نگرفته ایم. در چنین مواقعی واضح است که رفتار نادرست والدین علت اصلی لجبازی های کودکان است.

مدیریت نکردن خشم و هیجان والدین کلید اصلی لجبازی کودکان است و اگر والدین مجهز به این دو باشند می توانند رفتارهای اشتباه کودکان را اصلاح کنند.عضو انستیتوی روان شناسی تهران درباره دیگر راهکارهای اصلاح رفتارهای نادرست کودکان می گوید: بهتر است والدین درخواست هایی را که می دانند پاسخ کودک به آن ها منفی است از او نداشته باشند.برعکس کارهایی را که پاسخ او به آن ها مثبت است بیشتر به زبان آورند. مثلا به جای این که به او بگویند «این قدر ندو» بگویند بیا بنشینیم با هم نقاشی بکشیم. هر قدر در سنین خردسالی کمتر به او نه بگوییم کمتر نه می شنویم. وضع قوانین هم بسیار مهم است، این که او بداند چه زمان باید دست هایش را بشوید، چه زمانی باید بازی کند، کجا باید غذا بخورد . وضع قوانین نیز به کودک کمک می کند تا بهتر خود را با محیط منزل وفق دهد. مثلا اگر می خواهد به منزل همسایه برود، به او می گوییم تو باید روز پنج شنبه به آن جا بروی نه امروز. باید صبر کنی تا هفته تمام شود تا بتوانی آن جا بروی. اگر کودک با این قانون کنار آمده باشد، می پذیرد اما اگر نپذیرفته باشد ممکن است جیغ و داد راه بیندازد تا بتواند والدین را راضی کند. در چنین شرایطی والدین نباید هیچ توجهی به رفتارهای او داشته باشند و فقط در صورتی که قصد آسیب زدن به خودش را دارد باید به او نزدیک شوند، او را در بغل بگیرند. کودک را روی زانو بنشانند، در حالی که پشت او به آ ن ها است.

با یک دست پیشانی و با یک دست شکم او را نگه دارند. این کار در واقع نوعی محدودیت فیزیکی است تا کودکی که جیغ و داد راه انداخته راحت تر هیجان و اضطراب خود را کنترل کند و به آرامش برسد، وقتی آرام شد می توانیم رهایش کنیم تا برود.توصیه ما این است که باید لجبازی کودک در سنین پایین رفع شود زیرا کودکان راحت تر کنترل می شوند اما در سنین نوجوانی کنترل آن ها دشوارتر است. از سویی پسران بیشتر از دختران سرکشی می کنند و فرمانبری شان کمتر از دخترهاست، جسارتشان بیشتر است و بیشتر به اختلالاتی مثل بیش فعالی دچار می شوند اما الگوی رفتاری دختران با پسران تفاوتی نمی کند و والدین باید با هر دو از یک الگو پیروی کنند.

در سنین نوجوانی والدین باید از مشاور کمک بگیرند. زیرا بسیاری از والدین تصور می کنند لازمه نوجوانی لجباز بودن و سرکشی است و اجازه می دهند او هر رفتاری داشته باشد. در صورتی که این طور نیست. درست است که نوجوان در این سن خودمحورتر، لجبازتر و خودخواه تر می شود اما مدیریت والدین نقش اساسی در کنترل رفتارهای آنان دارد. روش مذاکره در این سن بسیار مفید است. به طور مثال اگر برای دیر رفتن به منزل با او مشکل داریم بهتر است با روش گفت وگو با او وارد مذاکره شویم تا ببینیم نظرش درباره بهترین ساعت حاضر شدن در منزل چیست و بعد پیامد دیرآمدن را به او متذکر شویم و با قاطعیت نتیجه رفتار او را اعمال کنیم.

او باید بفهمد رفتارهایش پیامدهایی دارد و باید نتیجه عواقب کارش را بپذیرد. در نظر گرفتن شرایط روحی او نیز بسیار مهم است، اگر عصبانی، دلخور یا افسرده است، می توانیم مذاکره را به زمان بهتری موکول کنیم. البته بسیار مهم است که بدانیم ارتباط برقرار کردن با نوجوان منوط به برقراری ارتباط با او از دوران کودکی است و اگر والدین زمینه ارتباط با او را از دوران کودکی فراهم نکرده باشند نمی توانند انتظار برقراری ارتباط صحیح با او در دوران نوجوانی را داشته باشند.ظرایف زیادی وجود دارد که والدین باید به آن دقت کنند. به طور مثال اگر نوجوان با ورزش صبحگاهی مخالف است بهتر است به جای پافشاری روی این موضوع، ورزش را مدتی بدون این که او را سرزنش کنند لغو کنند تا خودش اعلام آمادگی کند. والدین باید دقت کنند که جر و بحث و پرخاشگری و دعوا با نوجوان فقط باعث از بین رفتن حرمت ها می شود و هیچ نتیجه ای نخواهد داشت.

عظیمی مروی