سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
فلسطین از دیدگاه مقام معظم رهبری
● تاریخ فلسطین و نحوه اشغال آن
اصل ماجرای فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است كه یك عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فكر ایجاد یك كشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فكر اینها دولت انگلیس استفاده كرد و خواست مشكل خود را حل كند. البته آنها قبلاً به فكر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را كشور خودشان قرار بدهند. مدتی به فكر افتادند به طرابلس، مركز كشور لیبی بروند؛ لذا رفتند با ایتالیاییها - كه آن وقت طرابلس در دست آنها بود - صحبت كردند؛ اما ایتالیاییها به اینها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسیها كنار آمدند. انگلیسیها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهم استعماری داشتند؛ دیدند خوب است كه اینها به این منطقه بیایند؛ اوّل به عنوان یك اقلیت وارد بشوند، بعد یواش یواش توسعه پیدا كنند و گوشهیی را، آن هم گوشهی حساسی را بگیرند - چون كشور فلسطین در نقطهی حساسی قرار دارد - و دولت تشكیل بدهند و جزو متحدین انگلیس باشند و مانع بشوند از این كه دنیای اسلام - بخصوص دنیای عرب - در آن منطقه اتحادی بهوجود بیاورند. درست است كه اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن میتواند اتحاد ایجاد كند؛ اما دشمنی كه از بیرون آنطور حمایت میشود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون میتواند اختلاف ایجاد كند؛ كه همین كار را هم كرد: به یكی نزدیك بشود، یكی را بزند، یكی را بكوبد، با یكی سختی بكند. بنابراین، در درجهی اوّل كمك كشور انگلیس و بعضی كشورهای غربی دیگر بود؛ بعد اینها یواش یواش از انگلیس جدا شدند و به امریكا متصل شدند؛ امریكا هم اینها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. اینها به این معنا كشوری بهوجود آوردند و آمدند كشور فلسطین را تصرف كردند. تصرفشان هم اینطوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند؛ رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را كه زارعان و كشاورزان عرب روی آنها كار میكردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالكان اصلی این زمینهای بزرگ - كه در اروپا و امریكا بودند - خریدند؛ آنها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلالهایی هم داشتند، كه نقل كردهاند یكی از دلالهایشان همین سیّدضیاء معروف شریك رضاخان در كودتای ۱۲۹۹ بود كه از اینجا كه به فلسطین رفت، آنجا دلال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها كه ملك اینها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها كردند. در جایی میرفتند، میزدند، میكشتند و در همین هنگام افكار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب میكردند.
این تسلط غاصبانهی صهیونیستها بر فلسطین سه ركن داشت:
۱) یك ركنش عبارت از قساوت با عربها بود؛ برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود؛ با اینها هیچگونه مدارا نمیكردند.
۲) ركن دوم، دروغ به افكار عمومی دنیا بود. این دروغ به افكار عمومی دنیا، یكی از آن حرفهای عجیب است. این قدر اینها بهوسیلهی رسانههای صهیونیستی كه دست یهودیها بود، دروغ گفتند؛ هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته میشد؛ كه به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایهداران یهودی را گرفتند! خیلیها هم دروغهای آنها را باور كردند؛ حتی این نویسندهی فیلسوف اجتماعی فرانسوی - «ژان پلسارتر» - را نیز كه خودمان هم در جوانی چندی شیفتهی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند. همین «ژان پلسارتر» كتابی نوشته بود كه بنده در سی سال قبل آن را خواندم؛ نوشته بود «مردمی بی سرزمین، سرزمینی بیمردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند كه سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند كه سرزمینی بود و مردم نداشت! یعنی چه مردم نداشت؟ یك ملّت در آنجا بودند و كار میكردند؛ شواهد زیادی هم هست. یك نویسندهی خارجی میگوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل ریای سبزی بود كه تا چشم كار میكرد، دیده میشد. سرزمین بیمردم یعنی چه؟! در دنیا اینطور وانمود كردند كه فلسطین یك جای متروكهی مخروبهی بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد كردیم! دروغ به افكار عمومی!
همیشه سعی میكردند خودشان را مظلوم جلوه بدهند؛ الان هم همینطور است! در این مجلات امریكایی - مثل «تایم» و «نیوزویك» - كه بنده گاهی به اینها مراجعه دارم، اگر كوچكترین حادثهیی علیه یك خانوادهی یهودی اتفاق بیفتد، عكس و تفصیلات و سن كشته شده و مظلومیت بچههایش را بزرگ میكنند؛ اما صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطینی، خانوادههای فلسطینی، بچههای فلسطینی، زنهای فلسطینی، در داخل فلسطین اشغال شده و در لبنان اتفاق میافتد، ولی كمترین اشارهیی به آنها نمیكنند!
۳) ركن سوم هم ساخت و پاخت، مذاكره - و به قول خودشان «لابی» - است؛ بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاستمدار، با آن روشنفكر، با آن نویسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت و پاخت كن! كار اینها تا حالا سه ركن داشته است كه توانستهاند این كشور را با این فریب و با این خدعه بگیرند.
آن وقت قدرتهای خارجی هم با اینها همراه بودند؛ كه عمده هم انگلیس بود. سازمان ملل، و قبل از سازمان ملل، جامعهی ملل هم - كه بعد از جنگ برای باصطلاح مسائل صلح تشكیل شده بود - همیشه از اینها حمایت كردند؛ مگر در موارد معدودی. در همان سال ۱۹۴۸، جامعهی ملل قطعنامهیی صادر كرد و فلسطین را بدون دلیل و بدون علت تقسیم كرد؛ گفت پنجاه و هفت درصد از سرزمین فلسطین متعلق به یهودیهاست؛ در حالی كه قبل از آن، در حدود پنج درصد زمینهای فلسطین متعلق به اینها بود؛ آنها هم دولت تشكیل دادند و بعد هم قضایای گوناگون و حملهی به روستاها و شهرها و خانهها و حملهی به بیگناهان اتفاق افتاد؛ البته دولتهای عرب هم كوتاهیهایی كردند. چند جنگ اتفاق افتاد. در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیلیها توانستند با كمك امریكا و دولتهای دیگر، مبالغی از زمینهای مصر و سوریه و اردن را تصرف كنند. بعد در جنگ ۱۹۷۳ كه اینها شروع كردند، باز به كمك آن قدرتها توانستند نتیجهی جنگ را به نفع خودشان قرار بدهند و زمینهای دیگری را تصرف بكنند. (خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۰/۱۰/۱۳۷۸)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست