پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تملق و چاپلوسی ,آفت انسانیت


تملق و چاپلوسی ,آفت انسانیت

یکی از مهم ترین خطراتی که می تواند هر جامعه ای را به ورطه نابودی ارزش هاکشانده و آن را از مرتبه جوامع انسانی به مرتبه جامعه حیوانی برساند بی گمان رواج ضدارزشی به نام تملق و چاپلوسی است

یکی از مهم ترین خطراتی که می‌تواند هر جامعه ای را به ورطه نابودی ارزش‌هاکشانده و آن را از مرتبه جوامع انسانی به مرتبه جامعه حیوانی برساند بی‌گمان رواج ضدارزشی به نام تملق و چاپلوسی است. در جامعه ای که افراد ضعیف‌النفس و حقیر احساس می‌کنند می‌توانند از راه تعریف و تمجیدهای بی‌قاعده و عاری از حقیقت، خود را به صاحبان مقام و موقعیت نزدیک کرده و به اهداف خود برسند، آرام‌آرام راه تعالی و پیشرفت‌های مادی و معنوی بسته شده و ارزش‌های موجود در آن جامعه به ورطه نابودی می‌افتند.

از همین رو افراد آگاه و دلسوز اجتماع باید به چنین افرادی اجازه نفوذ را نداده و هر جا مشاهده کردند چنین افرادی قصد نفوذ در جامعه را دارند در مقام مقابله با آنان برآیند. در بحث تملق و چاپلوسی آنچه در درجه نخست از اهمیت قرار دارد آن است که بدانیم: اصولا تملق چیست و به چه عملی تملق گفته می‌شود؟ برای پاسخگویی به این سوال از یکی از سخنان امیرمؤمنان علی(ع) مدد می‌گیریم. آن حضرت(ع) درتوضیح و تبیین تملق می‌فرمایند: (الثناء باکثر من الاستحقاق ملق: ستودن بیش از آنچه که سزاوار است چاپلوسی است)مطابق این سخن حکیمانه آنگاه که آدمی‌در مدح و ستایش افراد پا را از حد اعتدال و میانه روی فراتر می‌نهد و سخنانی بر زبان جاری می‌سازد که در مخاطب وجود ندارد یا اگر هست بدان شدت و نهایت نیست در وادی تملق پای نهاده و به بلیه چاپلوسی مبتلا شده است. و لذا باید در مواجهه با افراد و به هنگام توصیف ایشان مراقب بود که مبادا از آنچه مستحق هستند فراتر رویم.

● متملق کیست؟

مطلب دیگری که باید در این رابطه مدنظر باشد این است که: متملق چگونه انسانی است و از چه روحیات و خصوصیاتی برخوردار است؟ در پاسخگویی به این سوال نیز از علم و دانش راهنمایان حقیقی جامعه یاری می‌جوییم. رسول مکرم اسلام(ص) در توصیف انسان مومن می‌فرمایند: (لیس من خلق المومن الملق: تملق از منش و اخلاق انسان با ایمان نیست)با توجه به این سخن رسول اکرم(ص) انسان متملق کسی است که از ایمان حقیقی بهره‌ای ندارد و نور ایمان به قلب او نتابیده است زیرا کسی که ایمان داشته باشد از تملق و چاپلوسی خودداری می‌ورزد چون می‌داند در برابر آنچه بر زبان جاری می‌سازد در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشد و چنانچه در توصیف دیگران از دایره اعتدال خارج گردد به ظلم دچار شده و نتیجه ظلم نیز سخط پروردگار است. و البته با عنایت به این مطلب که سرلوحه تمامی‌تعالیم انبیا، ایمان بوده و بدون آن هیچ خیری در انسان قابل تصورنیست و بدون ایمان بودن، برابر است با داشتن تمامی‌بدی‌هاو زشتی‌هاو انسان بی‌ایمان در پیشگاه الهی دارای هیچگونه مقام و رتبه ای نیست درمی‌یابیم که انسان متملق در وجود خود همه بدی‌هارا جمع کرده است.

رذایلی همانند دروغ، ریا، عجز، فریب، دنیاطلبی وغیره متملق چه می‌کند؟ همه ما کم و بیش می‌دانیم که انسان متملق کارش چیست و با تعریف و تمجیدهای ناثواب و نادرست خود، چگونه از افرادی ناشایست و فاقد مراتب انسانی و ایمانی، مردمانی شایسته و بایسته می‌سازد! ولی باید دانست کار متملق به همین جا ختم نمی‌شود بلکه گاهی او نه تنها مخاطب خود را با کلمات نسنجیده می‌فریبد بلکه خود را نیز در نظر او زیبا جلوه می‌دهد و از این راه خود را برای او می‌آراید و می‌خواهد مخاطبش نیز همچون او شده و به وادی زشتی‌هاو آلودگی‌هاوارد شده و سرانجامی‌همچون او پیدا نماید. همچنان که امیر مومنان(ع) در سخنی گرانمایه ضمن تحذیر انسان‌هااز مصاحبت با متملقین می‌فرمایند: (لاتصحب المالق فیزین لک فعله و یود انک مثله: با چاپلوس رفاقت مکن که او با چرب زبانی تو را اغفال می‌کند، کار ناروای خود را در نظرت زیبا می‌نماید و دوست دارد که تو نیز مانند او باشی).

● آثار تملق

هرگونه فعل و صفت ناپسند و پسندیده بدون شک در جامعه منشأ آثار مثبت و منفی خواهد بود و صفت ناپسند تملق نیز از این قاعده مستثنی نبوده و درسطح جامعه و در میان افراد آثار نامطلوبی برجای می‌نهد که با بهره گیری از سخنان معصومین(ع) به بیان برخی از این آثار می‌پردازیم: علی(ع) درباره آثار مخرب تملق و چاپلوسی در زندگی مادی و معنوی انسان می‌فرمایند: (رب مفتون بحسن القول فیه: چه بسا کسانی که با ستایش دیگران فریب می‌خورند.)بنابه این سخن گرانمایه ازامام المتقین(ع) یکی از دلایل فریب خوردن آدمی‌در عرصه حیات همانا سخنان خارج از قاعده و عاری از حقیقت انسان‌های متملق و چاپلوس است. آنگاه که آدمی‌در اثر گفتار انسان‌های پست و حقیر خود را برتر از آنچه هست می‌بیند و احساس می‌کند که از نظر علم و عمل و سرمایه‌های مادی و معنوی از دیگران والاتر است، در موقعیتی خطرناک قرار می‌گیرد که چه بسا تمام هستی خود را بر باد دهد و به خسران دنیا و آخرت دچار گردد.

و درست به همین خاطر است که آن حضرت(ع) با اینکه در حصار عصمت پروردگار قرار دارد و بیم لغزش بر ایشان نمی‌رود با این حال از مردم و دوستداران خود می‌خواهد که در سخن گفتن با او حد اعتدال را رعایت کرده و از حدود الهی خارج نشوند: پس با من چنان که با پادشاهان سرکش سخن می‌گویند حرف نزنید و چنان که از آدم‌های خشمگین کناره می‌گیرند دوری نجویید و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید...)از دیگر آثار ناپسند تملق و چاپلوسی مبتلا شدن آدمی‌به غرور و سرکشی است که از زشت ترین گناهان در پیشگاه پروردگار محسوب می‌شود و انسان خودپسند و مغرور به یقین اهل دوزخ خواهد بود. حضرت علی(ع) در نامه پنجاه و سوم نهج‌البلاغه که به عهدنامه مالک اشتر مشهور شده است خطاب به یار باوفای خود و تمامی‌حاکمان اسلامی‌می‌فرمایند: تا می‌توانی به پرهیزکاران و راستگویان بپیوند و آنان را چنان پرورش ده که تو را فراوان نستایند و تو را برای اعمال زشتی که انجام داده ای تشویق نکنند که ستایش بی‌اندازه خودپسندی می‌آورد و انسان را به سرکشی وامی‌دارد.) در این راستا باید دانست که ابتلای آدمی‌به صفت ناپسند و شیطانی غرور که نتیجه مدح و ثنای بیجا و نادرست انسانهای متملق است بزرگ ترین مانع خواهد بود برای دست یابی به قله‌های تعالی و پیشرفت و نه تنها شخص مغرور را از رسیدن به کمالات بازمی‌دارد بلکه مانع مهمی‌در راه پیشرفت جامعه نیز خواهد بود بخصوص اگر این انسان فریفته شده به تعاریف متملقین در جامعه دارای مسئولیتی هم باشد، زیرا چنین کسی هر آنچه را انجام می‌دهد کامل و بی‌عیب و نقص دانسته و تصور می‌کند که در جهت تعالی گام برمی‌دارد. همچنین از دیگر آثار تملق آن است که عقل آدمی‌را زائل می‌کند و آدمی‌را تحقیر کرده و از شخصیت انسانی تهی می‌گرداند، همچنانکه علی(ع) در سخنی گرانمایه می‌فرمایند: شایسته است انسان عاقل خویشتن را از مستی ثروت و مستی قدرت و مستی علم و دانش و مستی تمجید و تملق و از مستی جوانی مصون نگاه دارد زیرا هر یک از این مستی‌هابادهای مسموم و پلیدی دارد که عقل را زائل می‌کند و آدمی‌را خفیف و بی‌شخصیت می‌نماید.)