چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

امام حسین ع در بیان رسول خدا با تکیه بر منابع اهل سنت


امام حسین ع در بیان رسول خدا با تکیه بر منابع اهل سنت

امام حسین ع نامی آشنا برای عموم مسلمانان و بلکهٔ همه دردمندان است این شخصیت وصف ناپذیر چنان مورد توجه رسول خدا ص بوده که به نظر می رسد فلسفهٔ این عنایت و توجه در آن عصر برای جماعت زیادی روشن نبوده و تا حدودی هم شاید حق داشته اند

● مقدمه‌

از میان‌ موضوعات‌ متعدد و فراوانی‌ که‌ برای‌ قلم‌ زدن‌ پیشنهاد شده‌ بود؛ موضوع‌امام‌ حسین‌(ع) از دیدگاه‌ معصومین‌ توجهم‌ را به‌ خود جلب‌ کرد و چنین‌ تصمیم‌ داشتم‌ که‌امام‌ حسین‌(ع) را از نظرگاه‌ همهٔ‌ معصومین‌(ع) بررسی‌ کنم‌، ولی‌ دیدم‌ موضوع‌ بسی‌گسترده‌ و مفصل‌ است‌ که‌ در خور چند جلد کتاب‌ است‌ نه‌ یک‌ مقاله‌، لذا به‌ جست‌ جویی‌ درمورد امام‌ حسین‌ از دیدگاه‌ رسول‌ خدا(ص) پرداختم‌ و از میان‌ روایات‌ و نقل‌های‌ فراوان‌ وزیادی‌ که‌ وجود داشت‌، پاره‌ای‌ از روایات‌ را برگزیدم‌ و خداوند را از صمیم‌ قلب‌، شاکرم‌ که‌این‌ نوشتار بهانه‌ای‌ شد تا منابع‌ فراوانی‌ را ببینم‌ و به‌ ویژه‌ آنچه‌ در کتاب‌ها و منابع‌ اهل‌سنت‌ وارد شده‌ که‌ در این‌ نوشته‌ نیز بیشتر موارد از آن‌ منابع‌ استفاده‌ کرده‌ و عمدتاً متکی‌به‌ نقل‌ هایی‌ است‌ که‌ در کتاب‌های‌ معتبر آنها ذکر شده‌ است‌.

البته‌ برخی‌ از محققان‌ اقدام‌ به‌ جمع‌ آوری‌ آنها در سطح‌ گسترده‌ای‌ کرده‌اند ، ولی‌افسوس‌ که‌ به‌ دلایلی‌ ناشناخته‌ مانده‌ و چندان‌ مناسب‌ عرضه‌ نشده‌اند.

امام‌ حسین‌(ع) نامی‌ آشنا برای‌ عموم‌ مسلمانان‌ و بلکهٔ‌ همه‌ دردمندان‌ است‌. این‌شخصیت‌ وصف‌ناپذیر چنان‌ مورد توجه‌ رسول‌ خدا(ص) بوده‌ که‌ به‌ نظر می‌رسد فلسفهٔ‌ این‌عنایت‌ و توجه‌ در آن‌ عصر برای‌ جماعت‌ زیادی‌ روشن‌ نبوده‌ و تا حدودی‌ هم‌ شاید حق‌داشته‌اند، چون‌ هیچ‌ کس‌ نمی‌تواند فراوانی‌ گفته‌ها و توجهات‌ پیامبر اسلام‌(ص) به‌ این‌بزرگوار را یک‌ امر عاطفی‌ برخواسته‌ از رابطه‌ پدر و فرزندی‌ بداند، زیرا همهٔ‌ حرکات‌ وگفته‌های‌ رسول‌ خدا(ص) به‌ طور قطع‌ و یقین‌ بسیار فراتر از این‌ حوزه‌ است‌، چیزی‌ که‌واقعیت‌های‌ تاریخی‌ آن‌ را اثبات‌ می‌کند.

رسول‌ خدا(ص) که‌ تمام‌ گفته‌ها و حرکات‌ او با پشتوانهٔ‌ الهی‌ سرچشمه‌ می‌گیرد :(وما ینطق‌ عن‌ الهوی‌) هرگز سخنان‌ بلند و معنا داری‌ در مورد امام‌ حسین‌ به‌ صرف‌رابطهٔ‌ فرزندی‌ ایراد نکرده‌ و حکمت‌های‌ بی‌شماری‌ در این‌ برخورد و نگاه‌ رسول‌ خدا(ص)وجود داشت‌ که‌ بسیاری‌ از آنها به‌ مرور زمان‌، آن‌ هم‌ زمانی‌ نه‌ چندان‌ طولانی‌ به‌ گونه‌ای‌که‌ برخی‌ یاران‌ رسول‌ خدا آن‌ زمان‌ را درک‌ کردند، روشن‌ شد.

در این‌ مقال‌ کوشیدیم‌ که‌ برخی‌ موارد مورد اتفاق‌ تمام‌ مسلمانان‌ که‌ به‌ فراوانی‌ درکتاب‌های‌ فرقه‌های‌ مختلف‌ اسلامی‌ آمده‌، یادآور شویم‌ و نشان‌ دهیم‌ که‌ جایگاه‌ امام‌حسین‌(ع) و موقعیت‌ آن‌ بزرگوار در نزد رسول‌ خدا(ص) به‌ چه‌ اندازه‌ای‌ بوده‌ و لذا ما به‌توضیحات‌ و گفته‌های‌ اضافی‌ نپرداختیم‌ و بهتر آن‌ دیدیم‌ عین‌ همان‌ گفته‌ها را درچهارده‌ مورد ذکر کنیم‌. امید است‌ مورد عنایت‌ امام‌ حسین‌(ع) قرار گیرد.

● نام‌ گذاری‌ امام‌ حسین‌(ع)

روایت‌های‌ فراوانی‌ که‌ هم‌ از طریق‌ اهل‌ سنت‌ و هم‌ در منابع‌ شیعه‌ ذکر شده‌،تصریح‌ دارند که‌ نام‌گذاری‌ این‌ مولود مبارک‌ به‌ وسیلهٔ‌ رسول‌ خدا(ص) بوده‌ که‌ البته‌ دربرخی‌ از آنها چنین‌ آمده‌ که‌ حضرت‌ فرموده‌اند: این‌ نام‌ گذاری‌ به‌ دستور جبرئیل‌ و در نقل‌دیگر به‌ دستور خداوند بوده‌ است‌. به‌ چند نمونه‌ توجه‌ کنید:

الف‌) «ذخائر العقبی‌» از اسماء بنت‌ عمیس‌ روایت‌ کرده‌ که‌ حضرت‌ زهرا(ص) فرزندبزرگوارش‌، حسن‌(ع) را به‌ خانهٔ‌ من‌ آورد، درست‌ همین‌ لحظه‌ پیامبر اکرم‌(ص) تشریف‌آوردند و فرمود: ای‌ اسماء! فرزندم‌ را بیاور امام‌ حسن‌(ع) را در پارچه‌ای‌ زرد رنگ‌ نهاده‌بودم‌ و به‌ حضور مبارکش‌ بردم‌، رسول‌ خدا(ص) فرمود: مگر به‌ شما نگفتم‌ کودک‌ را درپارچه‌ زرد رنگ‌ نپیچید بلافاصله‌ کودک‌ را در پارچه‌ سفیدی‌ گذاشتم‌ و به‌ حضورش‌ بردم‌.رسول‌ خدا(ص) کودک‌ را از من‌ گرفت‌ و در گوش‌ راست‌ او اذان‌ و در گوش‌ چپش‌ اقامه‌ گفت‌.

آن‌ گاه‌ از علی‌(ع) پرسیدند : این‌ فرزند را چه‌ نامیده‌اید؟ علی‌(ع) گفت‌: من‌ بر شماپیشی‌ نمی‌گیرم‌، رسول‌ خدا(ص) فرمود: من‌ هم‌ در نام‌ گذاری‌ او، بر خدا سبقت‌ نمی‌جویم‌.در این‌ هنگام‌ جبرئیل‌ نازل‌ شد و گفت‌: ای‌ محمد! پروردگار سلام‌ می‌رساند و می‌فرماید:موقعیت‌ علی‌ در نزد تو، مانند منزلت‌ هارون‌ به‌ موسی‌ است‌؛ با این‌ تفاوت‌ که‌ پیامبری‌پس‌ از تو مبعوث‌ نمی‌شود، اسم‌ فرزند را حسن‌ نام‌ گذاری‌ کن‌. پس‌ از یک‌ سال‌ امام‌حسین‌(ع) متولد شد. پیامبر اکرم‌(ص) به‌ خانهٔ‌ اسما آمد و جریان‌ را آن‌ سان‌ که‌ بیان‌کردیم‌، به‌ وی‌ گفت‌ و قصهٔ‌ نام‌ گذاری‌ را متذکر شد تا آن‌ جا که‌ «جبرئیل‌» گفت‌: نام‌ این‌کودک‌ را حسین‌ بگذار.

مشابه‌ همین‌ حدیث‌ در منابع‌ شیعه‌ ذکر شده‌ است‌.

ب‌) مرحوم‌ صدوق‌ با اسناد خودش‌ از امام‌ رضا(ع) و ایشان‌ هم‌ از پدران‌ بزرگوارش‌از امام‌ زین‌ العابدین‌ از اسماء بنت‌ عمیس‌ روایت‌ کرده‌ که‌ وقتی‌ امام‌ حسین‌(ع) به‌ دنیاآمدند رسول‌ خدا(ص) به‌ علی‌(ع) فرمودند:

«اسم‌ فرزندت‌ را چه‌ گذاشتی‌؟» علی‌(ع) گفتند: من‌ در نام‌ گذاری‌ او از شما پیشی‌نمی‌گیرم‌... رسول‌ خدا(ص) فرمود: من‌ هم‌ در نام‌ گذاری‌ او از خدا پیشی‌ نمی‌گیرم‌. آن‌ گاه‌جبرئیل‌ فرود آمد و گفت‌: ای‌ محمد خدای‌ علی‌ اعلی‌ به‌ تو سلام‌ می‌رساند و می‌گوید:جایگاه‌ علی‌ نزد تو همانند جایگاه‌ هارون‌ نسبت‌ به‌ موسی‌ است‌ و این‌ فرزند را به‌ اسم‌فرزند هارون‌ نام‌ گذاری‌ کن‌. رسول‌ خدا(ص) فرمودند: اسم‌ پسر هارون‌ چه‌ بوده‌؟ جبرئیل‌گفت‌: شبیر. رسول‌ خدا(ص) فرمودند: زبان‌ من‌ عربی‌ است‌ و جبرئیل‌ در جواب‌ گفت‌: نام‌ اورا حسین‌ بگذار...»

البته‌ روایات‌ با این‌ مضمون‌ فراوان‌ نقل‌ شده‌ چه‌ در کتاب‌های‌ اهل‌ سنت‌ و چه‌شیعه‌، گرچه‌ برخی‌ مطالب‌ دیگر در تعدادی‌ از آن‌ روایات‌ وجود دارد که‌ قابل‌ بحث‌می‌باشد، ولی‌ آن‌ چه‌ از مجموع‌ این‌ روایات‌ برمی‌ آید این‌ که‌ نام‌ گذاری‌ این‌ مولود شریف‌به‌ وسیلهٔ‌ رسول‌ خدا(ص) بوده‌ و ایشان‌ هم‌ به‌ امر خداوند این‌ کار را انجام‌ داده‌اند. کمتردیده‌ شده‌ و یا شاید سابقه‌ نداشه‌ باشد که‌ نام‌ گذاری‌ کسی‌ با این‌ ترتیب‌ و تشریفات‌ خاص‌و الهی‌ انجام‌ گرفته‌ باشد و این‌ نشان‌ از عظمت‌ و بزرگی‌ این‌ وجود مقدس‌ دارد.

● اذان‌ گفتن‌ رسول‌ خدا(ص) در گوش‌ امام‌ حسین‌(ع)

حاکم‌ نیشابوری‌ از ابورافع‌ و او نیز از پدرش‌ روایت‌ کرده‌ که‌ رسول‌ خدا(ص) را دیدم‌که‌ هنگام‌ تولد امام‌ حسین‌(ع) در گوش‌ او اذان‌ گفت‌.

همین‌ مضمون‌ در روایات‌ دیگر بنابه‌ نقل‌ منابع‌ اهل‌ سنت‌ و شیعه‌ وارد شده‌است‌.

رفع‌ تشنگی‌ از حسنین‌۸ با گذاشتن‌ زبان‌ در دهان‌ آن‌ دو

ابن‌ حجر عسقلانی‌ در «تهذیب‌ التهذیب‌» از اسحاق‌ بن‌ ابی‌ حبیبه‌ و او از ابوهریره‌ روایت‌ می‌کند که‌ گفت‌: گواهی‌ می‌دهم‌ که‌ همراه‌ رسول‌ خدا(ص) حرکت‌ می‌کردیم‌که‌ ناگهان‌ رسول‌ خدا(ص) صدای‌ حسنین‌۸ را شنید که‌ می‌گریستند و مادر ایشان‌ هم‌همراه‌ آنان‌ بود، پیغمبر(ص) با سرعت‌ به‌ سوی‌ آنها شتافت‌ و پرسید: چرا این‌ دو فرزندم‌می‌گریند؟ فاطمه‌۳ پاسخ‌ داد: از تشنگی‌. رسول‌ خدا(ص) به‌ سراغ‌ مشک‌ کهنه‌ای‌ که‌ باآب‌ آن‌ وضو می‌گرفت‌ رفت‌. ولی‌ آن‌ روز آب‌ بسیار کم‌ بود و مردم‌ هم‌ به‌ دنبال‌ به‌ دست‌آوردن‌ آب‌ بودند.

رسول‌ خدا(ص) فریاد زد: آیا کسی‌ از شما آب‌ همراه‌ دارد؟ هیچ‌ کس‌ آبی‌ به‌ همراه‌نداشت‌. آن‌ گاه‌ رسول‌ خدا(ص) خطاب‌ به‌ فاطمه‌۳ فرمودند: یکی‌ از آن‌ دو فرزند را به‌ من‌بده‌. فاطمه‌۳ یکی‌ از آنها را از زیر چادرش‌ بیرون‌ آورد و پیامبر اکرم‌(ص) او را در حالی‌ که‌می‌گریست‌ به‌ سینه‌ چسبانید و زبان‌ مبارکش‌ را در میان‌ دهان‌ او فرو برد. او زبان‌ مبارک‌رسول‌ خدا(ص) را می‌مکید تا سیراب‌ شد و از گریه‌ باز ایستاد و همین‌ رفتار را با فرزنددیگرش‌ هم‌ انجام‌ داد.

● دسته‌ گل‌ پیامبر(ص)

بخاری‌ نقل‌ می‌کند که‌ محمد بن‌ ابی‌ یعقوب‌ می‌گوید: من‌ شنیدم‌ که‌ ابن‌ ابی‌ نعم‌از عبدالله بن‌ عمر دربارهٔ‌ مُحرِم‌ سؤال‌ می‌کرد (حکم‌ کشتن‌ پشه‌ را می‌پرسید) ابن‌ عمرگفت‌: مردم‌ عراق‌ از خون‌ پشه‌ سؤال‌ می‌کنند، در حالی‌ که‌ پسر دختر رسول‌ خدا(ص) راکشتند و پیامبر(ص) فرمود: حسن‌ و حسین‌ گل‌های‌ خوش‌ بوی‌ من‌ هستند که‌ از دنیابرگرفته‌ام‌.

نسائی‌ در کتاب‌ خصائص‌ امیرالمؤمنین‌(ع) به‌ سند خود از «انس‌ بن‌ مالک‌» روایت‌می‌کند که‌ بعضی‌ اوقات‌ ـ و یا بارها می‌شد ـ که‌ به‌ حضور مبارک‌ رسول‌ خدا(ص) واردمی‌شدم‌، حسن‌ و حسین‌۸ را می‌دیدم‌ که‌ روی‌ سینه‌ و شکم‌ پیامبر(ص) جست‌ و خیزمی‌کردند و پیامبر(ص) می‌فرمود: «دسته‌ گل‌ خوش‌بوی‌ امت‌ من‌ هستند».

در ذخائر العقبی‌ بابی‌ را عنوان‌ کرده‌ با این‌ موضوع‌: «ذکر ماجاء انهما ریحاتناه‌ من‌الدنیا» و در این‌ باب‌، چهار روایت‌ را که‌ از پیامبر اسلام‌(ص) می‌باشند آورده‌ که‌ پیامبرفرموده‌اند: حسن‌ و حسین‌(ع) دو گل‌ خوش‌ بوی‌ من‌ از دنیا می‌باشند.

● گریهٔ‌ امام‌ حسین‌(ع) رسول‌ خدا(ص)را آزار می‌داد

در ذخائر العقبی‌ روایت‌ کرده‌ که‌ یزید بن‌ ابی‌ زیاد نقل‌ کرده‌ که‌ پیامبر اسلام‌(ص) ازخانهٔ‌ عایشه‌ بیرون‌ آمدند و از کنار خانهٔ‌ فاطمه‌ عبور کردند، که‌ ناگهان‌ صدای‌ گریه‌ امام‌حسین‌(ع) به‌ گوشش‌ رسید، رسول‌ خدا(ص) فرمودند: مگر نمی‌دانی‌ (ای‌ فاطمه‌) که‌ گریه‌حسین‌ مرا آزار می‌دهد.

● محبوب‌ترین‌ افراد نزد پیامبر(ص)

ترمذی‌ در باب‌ مناقب‌ حسنین‌۸ به‌ سند خود از انس‌ بن‌ مالک‌ روایت‌ می‌کند که‌از رسول‌ خدا(ص) پرسیدند: کدام‌ یک‌ از خاندانتان‌ نزد شما محبوب‌تر است‌؟ فرمود:«حسن‌ و حسین‌» و به‌ (حضرت‌ فاطمه‌۳) می‌فرمودند: دو فرزندم‌ را صدا بزن‌ و آنان‌ را به‌سینه‌ می‌فشرد و می‌بویید.

● بوسیدن‌ دهان‌ ودندان‌ امام‌ حسین‌(ع)

ابن‌ عساکر از یعلی‌ روایت‌ کرده‌ : همراه‌ رسول‌ خدا(ص) برای‌ مهمانی‌ دعوت‌ شده‌بودیم‌، بیرون‌ آمدیم‌ که‌ امام‌ حسین‌(ع) با بچه‌ها بازی‌ می‌کرد... و گاهی‌ این‌ طرف‌ و گاهی‌به‌ طرف‌ دیگر فرار می‌کرد و رسول‌ خدا(ص)... او را گرفت‌ و یک‌ دست‌ بر پشت‌ امام‌حسین‌(ع) و دست‌ دیگر زیر چانه‌ او گذاشتند و دهان‌ را در دهان‌ او گذاشت‌ و او را بوسید.

طبرانی‌ با سند خود از انس‌ بن‌ مالک‌ روایت‌ کرده‌ هنگامی‌ که‌ سر مبارک‌ امام‌حسین‌(ع) در برابر عبیدالله بن‌ زیاد قرار دادند او با چوب‌ دستی‌ که‌ در دست‌داشت‌،لب‌های‌ مبارک‌ امام‌ حسین‌(ع) را می‌زد و آن‌ گاه‌ دندان‌های‌ مطهر آن‌ جناب‌ راتوصیف‌ می‌کرد، من‌ با خود گفتم‌ که‌ خدا تو را به‌ بیچارگی‌ گرفتار سازد، من‌ خود شاهدعینی‌ جریان‌ بودم‌ که‌ رسول‌ خدا(ص) جایی‌ را که‌ اکنون‌ چوب‌ می‌زنی‌، می‌بوسید!

و نیز ابن‌ حجر هیثمی‌ از ابن‌ ابی‌ الدنیا روایت‌ می‌کند که‌ زید بن‌ ارقم‌ در مجلس‌ابن‌ زیاد حضور داشت‌ که‌ دید ابن‌ زیاد با چوب‌ دستی‌ به‌ لب‌ و دندان‌ آن‌ حضرت‌ می‌زند، به‌وی‌ گفت‌: چوب‌ دستی‌ را از لب‌ و دندان‌ امام‌ حسین‌(ع) بردار، به‌ خدا سوگند همواره‌می‌دیدم‌ که‌ رسول‌ خدا(ص) میان‌ این‌ دولب‌ را می‌بوسید. آن‌ گاه‌ «زید بن‌ ارقم‌» گریست‌ وابن‌ زیاد ناراحت‌ شدو گفت‌: «خدا دیدگان‌ تو را بگریاند، اگر پیرمرد خرفت‌ و بی‌ عقلی‌ نبودی‌ گردنت‌ را می‌زدم‌»زید بن‌ ارقم‌ از جای‌ خود برخاست‌، خطاب‌ به‌ مردم‌ گفت‌: «ای‌ مردم‌ شما از امروز به‌ بعدمردگانی‌ بیش‌ نخواهید بود، برای‌ این‌ که‌ پسر فاطمه‌۳ را شهید کردید و پسر ابن‌ مرجانه‌را بر خود امیر قرار دادید. به‌ خدا سوگند طولی‌ نمی‌کشد نیک‌ مردان‌ِ شما را می‌کشند و بدسیرتان‌ را به‌ شما می‌گمارند».

● آثار محبت‌ امام‌ حسین‌(ع)

ترمذی‌ و طبرانی‌ و ذهبی‌ از علی‌(ع) روایت‌ کرده‌اند که‌ آن‌ حضرت‌ نقل‌ کرده‌اند که‌رسول‌ خدا(ص) دست‌ حسن‌ و حسین‌ را گرفتند و گفتند:«کسی‌ که‌ مرا و این‌ دو را و نیز پدر و مادر آنها را دوست‌ بدارد، روز قیامت‌ هم‌ مرتبهٔ‌من‌ است‌».

طبری‌ در ذخائرالعقبی‌ از رسول‌ خدا(ص) روایت‌ کرده‌ که‌ آن‌ حضرت‌ فرمودند:«اولین‌ کسانی‌ که‌ وارد بهشت‌ می‌شوند من‌ و فاطمه‌ و حسن‌ و حسین‌ می‌باشیم‌. ازرسول‌ خدا(ص) سؤال‌ شد: ای‌ رسول‌ خدا دوستان‌ چه‌؟ گفتند: پشت‌ سر شما ]فاطمه‌ وحسنین‌۸[».

غلامحسن‌ جعفری‌

فرستنده: مرتضی احمدی

منبع : سایت مداحی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.