جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مركز ثقل نفت جهان در بحران


مركز ثقل نفت جهان در بحران

حدود ۶۸ درصد از ذخایر نفت خام و بیش از ۴۰ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان در منطقه خاورمیانه قرار دارد در همین حال معادل ۳۰ درصد از تولید جهانی نفت خام و مقدار كمی از ظرفیت مازاد موجود در صنعت نفت جهان نیز, به خاورمیانه تعلق دارد از این رو, تحولات و وقایع سیاسی در خاورمیانه به گونه ای آشکار و گسترده بر بازار بین المللی نفت و سیر جریان های سیاسی منطقه و جهان تاثیر به سزایی دارد

از اوایل دهه ۱۹۵۰، وقایعی نظیر نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران، بحران كانال سوئز، جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی، پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی عراق با ایران، اشغال كویت از سوی رژیم صدام و سرانجام دو بار حمله آمریكا به عراق، هر یك به سهم خود زمینه افزایش چشمگیر بهای نفت را فراهم آوردند.براساس بررسی های مركز جهانی مطالعات انرژی لندن (CGES) در جریان وقایع یادشده، تولید نفت خام منطقه خاورمیانه به طور متوسط ۹ تا ۵/۱۰ درصد در طول حداكثر ۳۸ روز متوقف شد، اما واكنش بازار جهانی نفت در زمینه افزایش سطح قیمت در طیف ۸۰ تا ۲۴۰ درصد بود.كاهش های بعدی بهای نفت در پی هر مقطع از وقایع سیاسی، ناشی از عادی شدن اوضاع سیاسی منطقه و بازگشت عوامل فنی بازار مانند عرضه و تقاضا و ذخیره سازی به صحنه تصمیم سازی های بازار نفت تحقق یافته است. این واقعیت نشانه آن است كه حساسیت بازار و قیمت جهانی نفت، نسبت به میزان كاهش عرضه تا چه حد بالاست.

چالش های پیش روی صنعت نفت در خاورمیانه

خاورمیانه بخش اعظم توانایی های تولید و عرضه انرژی جهان را در اختیار دارد و در همین چارچوب بازار جهانی هم به طور منطقی از تولید كنندگان نفت و گاز خاورمیانه انتظارهای بالایی درزمینه تأمین كافی و به موقع عرضه نفت و انرژی دارد. بازیگران صنعت جهانی نفت به خوبی می دانند كه تا پایان عصر نفت، خاورمیانه همچنان تأمین كننده بخش اعظم انرژی مورد نیاز جهان خواهد بود و از همین روی، برنامه های سرمایه گذاری و ظرفیت گستری شركت ها برپایه اصول بدیهی عرضه و تقاضای جهانی استوار است.در این حال، كشورهای عمده مصرف كننده از یك سو از خاورمیانه انتظار تولید و تأمین بخش عمده نفت و گاز مصرفی دهه های آتی خود را دارند و خواستار آن هستند تا امنیت عرضه به بهترین طرق ممكن تضمین شود، ولی از سوی دیگر، از تأمین و ارائه ابزارها و سازكار لازم برای تحقق این مهم طفره می روند.وزارت انرژی آمریكا وآژانس بین المللی انرژی در تایید گزارش ژوییه ۲۰۰۴ شركت نفت بریتیش پترولیوم، پیش بینی كرده اندكه منطقه خاورمیانه تا سال ۲۰۲۵ می باید حداقل ۴۵ میلون بشكه در روز نفت خام تولید كند كه ۱۵ میلیون بشكه در روز بیش از حداكثر ظرفیت كنونی تمام یازده عضو سازمان اوپك است. در همین حال برپایه برآورد آژانس بین المللی انرژی، سهم خاورمیانه از كل میزان سرمایه گذاری كشورهای صنعتی در بخش انرژی این منطقه فقط ۱۸ درصد از كل میزان سرمایه گذاری ممالك صنعتی و شركت های نفتی در بخش اكتشاف و تولید نفت خام جهان است.براساس برآوردهای آژانس بین المللی انرژی و مركز تحقیقات بانك مركزی اتحادیه اروپا، سهم كشورهای صنعتی از جذب سرمایه گذاری ها در بخش اكتشاف و تولید در۲۰ سال آینده ۶۸۵ میلیارد دلار است. این رقم از سرمایه گذاری به ۲۶ كشور صنعتی موجود اجازه خواهد داد تا سطح جاری تولید نفت خام خود را به میزان ۲۲ میلیون بشكه در روز، در دو دهه آتی حفظ كنند. با وجود این، آشكارا دیده می شود كه تحقق انتظارهای كشورهای صنعتی جهان از تولید و عرضه نفت خام در منطقه خاورمیانه با پیش بینی های مربوط به نرخ سرمایه گذاری ها انطباق ندارددبیرخانه سازمان اوپك در وین گزارش می كند كه بیشتر میدان های نفتی خاورمیانه بیش از۴۰ سال است كه نفت تولید می كنند و بیشترآنها نیمه دوم عمر خود را طی می كنند و از این رو نگاهداری و صیانـت از تـوان و ظرفیـت تولیـد در میدان های نفتـی خاورمیانه، بخش قابل ملاحظه ای از سرمایه گذاری ها را متوجه جبران افت طبیعی چاه ها می سازد و در واقع جزئی از فرآیند ظرفیت سازی محسوب نمی شود. برای نمونه، تولید نفت از میدان های نفتی جمهوری اسلامی ایران به طور متوسط سالانه ۱۸۰-۱۵۰ هزار بشكه کاهش می یابد، در نتیجه در نبود سرمایه گذاری های لازم، حفظ ظرفیـت تولیـد، كـاری دشوار است. اغلب كشورهای تولید كننده اوپك بیش و كم با چنین مسئله ای دست به گریبانند و تنها در پرتوی سرمایه گذاری های عمده و برخورداری از فناوری بالا، قادر به پاسخ گویی به تقاضای جهانی هستند. در این میان، كشورهای صنعتی و شركت های عمده نفتی با ایجاد یك كارتل عظیم فناوری نفتی می كوشند تا قدرت سازمان اوپك را كه به خطا كارتل تلقی می كنند، به كنترل خود گیرند.

سرمایه گذاری و امنیت عرضه انرژی

به طوری كه گفته شد، اقتصاد جهانی بار اصلی مسئولیت تأمین نفت وگاز در طول ربع قرن آینده و حتی پس از آن را به عهده اعضای خاورمیانه ای اوپک گذاشته است، ولی در بیشتر موارد از ارائه خدمات فناوری، نیروی انسانی ماهر و منابع مالی كافی سرباز زده است. تا آنجا كه به كشورهای منطقه خاورمیانه مربوط می شود، جذب سرمایه و فناوری، به طورعمومی تر و در بخش انرژی به طور خاص تر، درگرو تأمین و تضمین امنیت سیاسی است. سرمایه در جست وجوی مناطق امن و عاری از آشوب است و اینك در شرایط كنونی كه خاورمیانه بیش از هر مقطع دیگری در تاریخ خود و بیش از هر منطقه دیگری از جهان ناآرام و پیش بینی ناپذیر است، جذب امكانات لازم برای توسعه صنایع نفت و گاز دشوار و پرهزینه به نظر می رسد.درسال های اخیر، عوامل برون منطقه ای، خاورمیانه را به مرحله جدیدی از تزلزل امنیتی واردكرده است و همین امر در شرایطی كه اقتصاد جهان بیشترین نیاز و وابستگی را به منابع انرژی این منطقه پیدا كرده، میزان خطرپذیری در سه تولید كننده اصلی خلیج فارس، عربستان، عراق و جمهوری اسلامی ایران كه درمجموع نیم میلیارد بشكه از ذخایر نفت خام دنیا را در اختیار دارند، در بالاترین سطح درنیم قرن گذشته قرار داده است. یكی از نمونه های آشكار واقعیت بالا، اكراه شركت های بزرگ نفتی آمریكایی در فعالیت های بالادستی عراق است. درشرایط كنونی ظاهراً دولت عراق روابط بسیار نزدیكی با آمریكا دارد، اما شركت های نفتی بزرگ بین المللی از انجام سرمایه گذاری هایی كه دارای نتایج و روابط متقابل بلندمدت در صنعت نفت این كشور هستند، طفره می روند. در حال حاضر بیشتر كشورهای عضو اوپك برای تأمین انرژی جهانی با حداكثر ظرفیت موجود تولید می كنند و در این رهگذر، بیشتر میدان های نفتی خاورمیانه در معرض پیری و افت زودرس قرار دارند.در گزارشی كه وزارت انرژی آمریكا درسال ۱۹۹۹ منتشر ساخت، حداكثر تولید مطلوب سازمان اوپك را ۵/۲۷-۵/۲۶ میلیون بشكه در روز تخمین زد. كشورهای عضو اوپك در حال حاضر بیش از ۳۰ میلیون بشكه در روز یعنی دست كم ۵/۲ میلیون بشكه در روز بیش از ارزیابی سال ۱۹۹۹ وزارت انرژی آمریكا نفت خام تولید می كنند. در همین مدت،كشورهای اوپك سرمایه گذاری های قابل ملاحظه ای برای ظرفیت سازی انجام نداده اند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.