پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

علم و حلم همراه و همیار


علم و حلم همراه و همیار

تمثیلی درباره امتزاج و همبستگی علم و دانش با حلم و بردباری

دو عنصر مهم از مجموعه عناصری که در صحنه های حیات پاینده و بالنده حاضر و نقش آفرین می باشند و انفکاک و افتراق بین آنها با پذیرش آفت و آسیب و ایجاد موانع و سنگلاخ در مسیر رشد و کمال همراه می گردد « علم » و « حلم » است .

علم همواره با حلم است و حلم همیشه با علم و این دو همچون همراهان جدایی ناپذیر و همیاران صدیق و وفادار با هم می زیند و در کنار هم لحظات حیات خاکی را سپری می سازند.

این همراهی و همیاری را حضرت امام محمدباقر(ع ) در تمثیل بسیار زیبایی ترسیم می نماید :

« هیچ دو چیزی با هم پیر نشده اند بهتر از علم با حلم »

در این تمثیل علم و حلم به دو انسان تشبیه شده اند که از ابتدای حیات تا انتهای عمر همراه با هم می زیند و با یکدیگر مراحل مختلف زندگی را پشت سر می گذارند و با هم به پیری می رسند.

در متن این تمثیل زیبا که شدت همراهی و همیاری علم و حلم را به نمایش می گذارد علت این امتزاج و همبستگی نهفته است . چنانچه نیک بیندیشیم و لایه های درونی این آموزه شیوا را بکاویم درخواهیم یافت که چرا بین علم و حلم این رابطه و پیوند تنگاتنگ و جدایی ناپذیر حاکم است و نیاز حیاتی این دو به یکدیگر چگونه است . آنچه در ذیل می آید حاصل این اندیشیدن و کاویدن است :

الف) علم در ابعاد و جلوه های گوناگون باید ترویج گردد و در جامعه و کشور به بسط و رونق برسد. این تبلیغ و ترویج در هر علم و دانشی به ویژه علوم و معارف غنی و تعالیم جامع دینی در جنبه ها و موضوعات اعتقادی اخلاقی تربیتی اجتماعی فرهنگی اقتصادی و سیاسی ـ با حلم و بردباری تبلیغ گران و مروجان امکان پذیر خواهد بود. اگر ترویج کننده علوم و دانش ها از سعه صدر و شکیبایی و حوصله که در پرتو حلم متجلی می شوند بی بهره باشد نمی تواند در کار تبلیغ و ترویج علم به موفقیت و پیروزی برسد و در گام های اولیه از حرکت رو به رشد بازمی ماند و از ادامه راه ناتوان می گردد. بنابراین « علم » جز بر محمل « حلم » ترویج و گسترش نمی یابد و آن کس که فاقد حلم و بردباری می باشد از بسط علم و دانش درمانده می گردد.

ب) در جامعه و مواجهه و تعامل های گوناگون با اقشار مردم بروز حالات و رفتارهای مبتنی بر رنج و آزار از عوارض طبیعی و غیرقابل اجتناب می باشد. در این میان آنچه از صاحبان علم و دانش انتظار می رود اتصاف به صفات و خصال والای اخلاقی برای تداوم راه و پرهیز از ناامیدی و دلسردی های ناشی از بروز آزار و اذیت هایی است که از جانب عناصر ناآگاه و فاقد فهم و درک موجب رنجش روحی آنان می گردد. یکی از این صفات و خصال بزرگ اخلاقی حلم و بردباری است که باید با دانش بیامیزد و قدرت و توان تحمل آزار و اذیت ها را در صاحب علم به میزان قابل توجه ای بالا ببرد.

هر صاحب علم و دانشی باید این واقعیت را فراموش نکند که وجود اهل جهل و جمود در جامعه و افکار متصلب و رفتار متعصب رنجزا و مشقت آفرین می باشد و باید در این مسیر و راه این موانع را بپذیرند و با حلم و بردباری در صدد کاستن آثار تلخ و ناگوار آن برآید.

ج) در مسیر تلاش های سازنده و راهگشای صاحبان علم و دانش مناظرات و مباحثات علمی با عناصر وابسته به مکتب های فلسفی و فکری مخالف اسلام که به صورت جریان های متعدد فکری متعلق به بلوک غرب و جریان های وابسته به بلوک شرق در جامعه به فعالیت می پردازند از اموری است که وجود آن قطعی و ضرورت آن تثبیت گردیده است .

کسی که مراتب بالایی از علم و دانش را طی نموده و به اندیشمندی و قدرت و توان بحث و مناظره علمی نائل آمده است باید در محافل علمی مختص به بحث با مخالفان اسلام حاضر گردد و از اندوخته های علمی و دانش و بینش های کسب شده بهره وری نماید. بدیهی است این حضور و این مناظره و گفتگوی علمی بدون حلم و شکیبایی به ثمر و نتیجه نمی رسد.

اندیشمندی که به مناظره علمی می پردازد باید از قدرت تحمل لازم برای شنیدن سخنان معاندان و مخالفان و ملحدان برخوردار باشد و به خشم نیاید و به جای نفی و طرد ظاهری و کلامی به ارائه برهان و دلیل بپردازد و مخاطبان را مغلوب علم و استدلال های متقن و استوار و معقول خویش نماید. همان گونه که ائمه اطهار(ع ) در مواجهات علمی با وابستگان به مکتب های الحادی به همین روش عمل می کردند و با آمیختن علم با حلم بر آنان غلبه می یافتند و سعه صدر و شکیبایی و برخوردهای نیکوی اخلاقیشان با مخاطبان آنان را منقلب می کرد و تحت تاثیر شدید قرار می داد.

حلم و بردباری در مباحثات و مناظرات فقط در مواجهه علمی با معاندین و ملحدین ضرورت نمی یابد بلکه این ضرورت به تمام مراکز و محافل علمی داخلی و خودی نیز تعمیم می یابد و باید اهل علم و دانش در مجامعی که با همفکران و دانشمندان متعهد و دلسوز کشور دیدار و مباحثه می کنند از حد اعلای حلم و بردباری برخوردار باشند و بحث و گفتگوهای خود را بر این مبنا استوار سازند تا زمینه های رشد و بالندگی و پیشرفت کشور مهیا گردد و افق های تازه ای از بحث و فحص نمایان شود.

د) حرکت در مسیر پر فراز و نشیب علم و دانش به منظور به ثمر نشاندن افکار و اندیشه های جامع و رهیاب و مقابله با موانع و مشکلات با سختی ها و ناملایمات فراوان همراه می باشد که فتنه انگیزی ها و حرکت ها و رفتاری های هتاکانه از جانب برخی از افراد و گروه ها از آن جمله است .

کسی که علم و دانشی اندوخته و در بستر تحقیق و پژوهش و کنکاش و کاوش های دقیق و عمیق علمی به نظریه های بکر و تازه و تحول زا دست یافته است طبیعی است که برای تبیین و ترویج آن با مشکلاتی از جانب مخالفان سطح اندیش مواجه خواهد گشت . همین جاست که تنگ نظری ها و جناح زدگی های سیاسی به میادین علم و دانش راه می یابند و رنج و مرارت ایجاد می نمایند و تا آنجا به تخریب های مکرر می پردازند که پای « تکفیر » به میان کشیده می شود و چوب « تفسیق » بر سر آزاداندیشان فرود می آید.

در چنین هنگامه هایی که معمولا جاهلان فاقد دانش و شعور به بهره برداری ابزاری می رسند و توسط بازیگران پشت پرده تحریک و تجهیز می گردند و به فعالیت های مخرب آمیخته با دروغ و تهمت و فریب و هتاکی می پردازند حلم و بردباری به یاری و مساعدت صاحبان علم عمیق و فکر آزاد و وسیع می شتابد و آنان را همچون کوه در برابر این طوفان های سهمگین محافظت می کند و به مرور اهداف الهی و پاکشان را جامه عمل می پوشاند.

اکنون با مشاهده آثار چهارگانه ای که از امتزاج و همراهی و همیاری « علم » و « حلم » برشمردیم عمق آموزه و تمثیل زیبای حضرت امام محمدباقر(ع ) نمایانده می شود و درمی یابیم که چرا و چگونه این دو عنصر باید همبسته و ناگسسته باشند.

« علم » جز بر محمل « حلم » ترویج و گسترش نمی یابد و آن کس که فاقد بردباری و شکیبایی می باشد از بسط علم و دانش درمانده می گردد

هر صاحب علم و دانشی باید این واقعیت را فراموش نکند که وجود اهل جهل و جمود در جامعه و افکار متصلب و رفتار متعصب رنجزا و مشقت آفرین می باشد و باید در این مسیر و راه این موانع را بپذیرند و با حلم و بردباری درصدد کاستن آثار تلخ و ناگوار آن برآید

وقتی تنگ نظری ها و جناح زدگی های سیاسی به میادین علم و دانش راه یابند رنج و مرارت ایجاد می نمایند و تا آنجا به تخریب های مکرر می پردازند که پای « تکفیر » به میان کشیده می شود و چوب « تفسیق » بر سر آزاداندیشان فرود می آید