دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

نبرد دوستانه غولهای آسیا


نبرد دوستانه غولهای آسیا

تحلیلگران امور استراتژیك اغلب پیشرفت غیرقابل كنترل چین را اصلی ترین چالش آمریكا قلمداد می كنند اما آنچه كه در بسیاری از این تحلیل ها غایب است و كمتر موردتوجه قرار می گیرد اهمیت و تأثیر پیشرفت اقتصادی و سیاسی بازیگری با توان و پتانسیل مشابه در آسیا, یعنی هند در صحنه بین الملل است

تحلیلگران امور استراتژیك اغلب پیشرفت غیرقابل كنترل چین را اصلی ترین چالش آمریكا قلمداد می كنند.اما آنچه كه در بسیاری از این تحلیل ها غایب است و كمتر موردتوجه قرار می گیرد اهمیت و تأثیر پیشرفت اقتصادی و سیاسی بازیگری با توان و پتانسیل مشابه در آسیا، یعنی هند در صحنه بین الملل است.

یكی از گزارش های پنتاگون كه در ماه ژانویه گذشته منتشر شد، چین را بزرگترین تهدید نظامی بالقوه برای آمریكا معرفی كرد. بی شك بروز جنگ سرد جدید میان این دو رقیب استراتژیك نه تنها برای آسیا نگران كننده خواهدبود، بلكه چشم اندازی نگران كننده نیز برای سایر كشورهای جهان محسوب می شود. اما نكته ای كه نباید موردغفلت قرارگیرد این است كه چین همانند دهه گذشته منافع منطقه ای خود را بر مبنای رویكردی مسالمت جویانه موردپیگیری قرارمی دهد.

ازسوی دیگر گرایش بیشتر هند و چین به یكدیگر نتایج مثبتی را در راستای تأمین امنیت آسیا و توسعه اقتصادی در این قاره درپی دارد. برای جنوب آسیا كه سال ها تحت نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریكا بوده است، روابط آینده چین و هند تعیین كننده بوده و تأثیر عمده تری را بررفاه و ثبات این منطقه بدنبال خواهدداشت. از نظر تاریخی این دو كشور اصلی ترین تأثیر را در توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جنوب آسیا داشته اند. آیین های هندو و بودایی در هند ظهور كرده و زمینه تشكیل اولین نظام های دولتی رافراهم آوردند. نیروی انسانی و كالاها نیز از چین سرازیر شدند و بدین ترتیب شبكه ای پرتوان از بازرگانی و تجارت كه به سرعت جنوب آسیا را به منطقه ای وسوسه انگیز برای استعمارگران تبدیل می كرد، پایه ریزی شد.

بدین ترتیب افزایش سطح مناسبات میان چین و هند همیشه عمده ترین سرمایه ژئوپولیتیكی در جنوب آسیا به حساب می آمد. این درحالی بود كه دخالت های استعمارگرایانه این امتیاز ژئوپولیتیكی ذاتی را مغفول گذاشت، الگوهای محلی تجارت را دستخوش انحراف كرد و زمینه هم پیمانی اقتصادی این منطقه با اروپا را فراهم آورد. اما اكنون و درپی بازیابی جایگاه جهانی چین و هند، همگرایی تاریخی این دو كشور باردیگر آغاز شده است.

چین و هند به دلیل جنگ كوتاهی كه در سال ۱۹۶۲ بر سر منطقه مرزی «لداخ» میان دو طرف درگرفت، اغلب به عنوان رقیب یكدیگر مطرح بوده اند. با این حال، این جنگ كه با اقدام نظامی ازسوی چینی ها آغاز شد با گذشت یك ماه بدون نتیجه به پایان رسید، اما هند همچنان بر این عقیده بود كه از چین رودست خورده است.

«جواهر لعل نهرو»، اولین نخست وزیر هند پس از سال ۱۹۴۹ حمایت از رژیم منزوی و انقلابی پكن را رهبری كرد. او كمونیست ها را به مثابه خاكریزی مهم در برابر امپریالیسم ویرانگر غرب تلقی می كرد.

این رویكرد سنتی در حمایت از یكدیگر به عنوان قدرت های درحال ظهور در جنوب آسیا ریشه در این تفكر جدید راهبردی در دهلی نو و پكن دارد كه باید از جنگ ۱۹۶۲ فراتر رفت و مجسم كرد كه دو رقیب دیرینه مشاركت گسترده ای را در حوزه های اقتصادی و سیاسی پایه ریزی كنند.

چین و هند اخیراً علائم روشنی را برای برقراری روابط نزدیكتر از خود بروز داده اند. «ون جیابائو»، نخست وزیر چین سال گذشته میلادی در اولین دیدار یك مقام ارشد چینی طی یك دهه گذشته از هند، با هندی ها ملاقات كرد. ون جیابائو احتمالاً در ماه مه نیز به هند سفر خواهدكرد و «مان موهان سینگ»، نخست وزیر هند هم قرار است در سال جاری ازسوی چینی ها در كشورشان مورداستقبال قرارگیرد. «عبدالكلام»، رئیس جمهور هند نیز فوریه گذشته گفته بود كه زخم های سال ۱۹۶۲ التیام یافته اند. برهمین اساس دو كشور هند و چین سال ۲۰۰۶ را به عنوان سال دوستی خود اعلام كرده اند.

●منافع اقتصادی مشترك

درحال حاضر به نظرمی رسد كه بستر این همگرایی جدید نیز مهیا است. میزان مبادلات تجاری میان دو طرف هم اكنون روندی به شدت صعودی به خود گرفته است. ارزش این مبادلات در سال ۲۰۰۵ نسبت به سال پیش از آن حدود ۴۰ درصد افزایش داشته و به رقم ۱۸‎/۷ میلیارددلار رسید.

هند رقم ۲۰ میلیارددلار را برای سال ۲۰۰۸ برای خود هدف گذاری كرده است. اما روند صعودی این مبادلات به گونه ای است كه به نظر می رسد این هدف در دوره زمانی كوتاهتری قابل دستیابی باشد. صادرات هند به چین در سال ۲۰۰۵ ، ۲۷ درصد رشد داشته و تقریباً ۳۸ درصد بیشتر از رشد كل مبادلات دوطرفه میان هند و چین بود. ازسوی دیگر شركت های پیشرو در فناوری نوین هند نظیر شركت «خدمات كامپیوتر اینفوسیس و ساتیام»، درحال هجوم به چین كه درآن می توان با صرف كمترین هزینه از فرصت های تحقیقاتی و نوآوری بهره مند شد، هستند. اینفوسیس اخیراً یك مركز توسعه نرم افزاری جدید در شانگهای چین راه اندازی كرده و بیش از ۲۰۰ تن از مهندسان محلی را به استخدام گرفته است.

تولیدكنندگان چینی نیز به طور فزاینده ای به هند به عنوان بازار بالقوه وسیعی برای محصولات خود بویژه خودرو و لوازم خانگی و همچنین فولاد كه در تولیدات هندی ها مورد استفاده قرار می گیرد، می نگرند. رهبران سیاسی دوطرف نیز از این روند استقبال كرده اند. «شیام ساران»، وزیر خارجه هند اخیراً طی گفت وگویی در شانگهای اعلام كرد كه چین و هند بسیار بزرگتر از آن هستند كه از سوی یكدیگر مورد تحدید قرار گیرند یا كشور ثالثی آنان را محدود كند. او تأكید كرد كه هند وچین در حال تدارك یك نوع مشاركت راهبردی و دوسویه در جهت رونق و صلح هستند.

بدین ترتیب انتظار می رود كه چین بزودی جای آمریكا را به عنوان بزرگترین شریك تجاری هند بگیرد. این در حالی است كه برخی از تحلیلگران با این نگرش مخالف هستند و چنین استدلال می كنند كه آمریكا در آینده ای قابل پیش بینی همچنان بزرگترین شریك تجاری هند باقی خواهد ماند. براساس این استدلال ارزش كالاهای تجاری میان هند و آمریكا در سال ۲۰۰۵ در حدود ۲۵میلیارد دلار بوده و انتظار می رود تا سال۲۰۰۹ به مرز ۴۰میلیارد دلار برسد.

اما نشانه ها حكایت از این دارد كه چین در كمین این جایگاه نشسته است و تلاش دارد به زودی آن را به تصاحب خود درآورد. به هر حال آمریكا نمی تواند به تمایل هندی ها در زمینه ورود به بازارهای جهانی كه چینی ها خود را به عنوان اصلی ترین تأمین كننده آن مطرح كرده اند، بی تفاوت باشد.

برخی از كارشناسان اقتصادی هند پیش بینی كرده اند كه آمریكا به دلیل برخورداری از فن آوری پیشرفته تر نسبت به چین، این امید را دارد كه در بخش مبادلات بازرگانی با هندی ها، جایگاه برتر خود را در برابر چینی ها حفظ كند. اما به هر حال نمی توان از این واقعیت نیز غافل شد كه موانع دستیابی آمریكایی ها به چنین هدفی بیش از مشكلاتی است كه اكنون پكن در این راستا با آنها مواجه است. مخالفت های داخلی آمریكا با سرمایه گذاری افسارگسیخته در هند كه باعث افزایش سطح بیكاری در آمریكا می شود و قوانین دست و پاگیر در هند، از جمله این موانع به حساب می آیند.

●رقبای صلح جو

اگرچه بسیاری از نشانه ها حكایت از این دارند كه چین و هند در حال فراموش كردن گذشته تلخ هستند، اما به هر حال نمی توان منكر این واقعیت شد كه این دوكشور پرجمعیت دنیا همچنان یكدیگر را به چشم رقیب می بینند وتلاش دارند تا هر چه بیشتر نفوذ و قدرت خود را بویژه در منطقه جنوب آسیا گسترش دهند.

چین همیشه در جنوب آسیا منافعی استراتژیك داشته است. پكن مدتها است كه از دولتها و شبه نظامیان كمونیست در این منطقه حمایت می كند. اما این حمایت اكنون با رویكردی جدیدتر ادامه دارد. به طور مثال پشتیبانی چینی ها از دولت نظامی میانمار كه به صورت یك سنت درآمده است، در حال حاضر با احتیاط از سوی پكن ادامه داشته و بیشتر بر مبنای قواعد دیپلماتیك دنبال می شود. هند نیز طبق سیاست «نگاه به شرق» كه از دهه۹۰ در دستور كار قرار گرفت، دفاع از منافع و نفوذ خود را بر مبنای شیوه ای مؤثرتر آغاز كرده است.

در همین حال دوطرف تلاش دارند كه همچنان بر قدرت نظامی خود افزوده و توان سخت افزاریشان را به رخ رقیب بكشند. اگرچه این رقابت در حوزه هایی مشابه گذشته در حال پیگیری است، اما یك وجه تمایز بارز با روش پیشین دارد. دوكشور به جای اینكه به ایجاد حوزه های رقابتی نفوذ مبادرت ورزند، نشان داده اند كه درصدد هستند نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را از طریق ایجاد هم پیمانی ها و مشاركت های منطقه ای گسترش دهند. نمونه بارز تلاش هندی ها در این راستا سیاست نتیجه بخش و دیپلماتیكی بود كه دهلی نو برای نفوذ به «جامعه شرق آسیا» كه چینی ها آن را در انحصار و قیمومیت خود می دانند، اتخاذ كرد. چینی ها در چندسال اخیر به شدت سرگرم افزایش همكاریهای خود با اعضای گروه «آسه آن» كه تضمین داده اند در هیچ نزاعی علیه چین مشاركت نداشته باشند، بوده اند. هند همچنین در افزایش توان نظامی خود را در دستور كار قرار داده و پیشنهاد كرده است كه حفاظت از تنگه «مالاكا» را برای جلوگیری از عملیات تروریستی و دزدی دریایی بر عهده بگیرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.