دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گفتگوی هنری »با بهاره افشاری در نمایشگاه نقاشی


گفتگوی هنری »با بهاره افشاری در نمایشگاه نقاشی

من درس نقاشی رو خوندم, دوست دارم طراحی لباس و نقاشی رو با هم تلفیق کنم مثل همون نقاشی رو لباس

● این چندمین نمایشگاه توست؟

▪ افشاری: سومین، اولین نمایشگاه سال ۸۰ بود که گروهی برگزار شد، دومین نمایشگاه دو سال پیش برپا شد که روی لباس نقاشی کرده بودم.

● چند تا کار در این نمایشگاه وجود داشت؟

▪ افشاری: هشت تا که یکی از آنها دچار مشکل شد و در نهایت هفت تا کار به نمایش درآمد.

● همه این آثار برای همین نمایشگاه کشیده شده؟

▪ افشاری: همان‌طور که می‌د‌انید در رشته نقاشی تحصیل کردم بیشتر این کارها را برای دفاعیه آماده کردم که بعد هم یکی، دو تا اضافه شد تا رسید به این نمایشگاه.

● چه‌مدت طول کشید تا تمام کارها آماده شد؟

▪ افشاری: تقریبا یک سال و نیم، البته با یک وقفه ۴ ماهه.

● طراح لباس هم هستی، برای کار‌هایت شو هم برگزار می‌کنی؟

▪ افشاری: طراحی لباس رو خیلی دوست دارم. شو برگزار می‌کنم اما خیلی وقته که این کار رو انجام ندادم.

● طراحی لباس رو بیشتر دوست داری یا نقاشی؟

▪ افشاری: من درس نقاشی رو خوندم، دوست دارم طراحی لباس و نقاشی رو با هم تلفیق کنم مثل همون نقاشی رو لباس.

● از نظر مالی خوب جواب می‌ده؟

▪ افشاری: آره، خیلی. همون دو سال پیش نزدیک به هشتاد غرفه بود که همه‌اش فروش رفت، علاوه بر اون سفارش هم داشتم.

● پس، این علاقه و کسب درآمد به حرفه‌ دیگری است که بهاره افشاری رو در زمینه بازیگری کم‌کار کرده؟

▪ افشاری: درآمدزایی هیچ‌کدام از اینها به بازیگری نمی‌رسه، ضمن این که کم‌کار هم نشدم، سه تا کار سینمایی به نام‌های «تسویه‌حساب» به کارگردانی تهمینه میلانی، صد سال به این سال‌ها، سامان مقدم و «روابط» از ایرج کریمی انجام دادم که هنوز اکران نشده.

● کار تلویزیونی هم که فقط سریال «روزگار قریب» را روی آنتن داری؟

▪ افشاری: روزگار قریب اولین کارم در زمینه بازیگری بود که پنج سال پیش مقابل دوربین رفت.

● اصلا چی شد که جلوی دوربین عیاری رفتی؟

▪ افشاری: من آن موقع مونتاژ می‌کردم و به هیچ‌وجه دغدغه‌ام بازیگری نبود. حتی یادم می‌آید روز آخر کار به عیاری گفتم، این اولین و آخرین بازی من بود و دیگه بازی نمی‌کنم که جواب داد: «این حرف رو به یک بازیگر دیگه هم زدم، تو بازیگر می‌شی، گل می‌کنی و بازیگری رو ادامه بدی». خودش هم منو به افخمی معرفی کرد.

● به نظرم در روزگار قریب پخته‌تر از «او یک فرشته بود» بازی کردی؟

▪ افشاری: جدی؟! خودم اصلا این طور فکر نمی‌کنم هر چند نتیجه کارم رو در دوره هاشمی یه کمی دوست دارم. همیشه همین‌طوره، وقتی به ماجرایی فکر نمی‌کنی اتفاق بهتری می‌افته.

● کار با عیاری سخت بود؟ چرا این‌قدر بازیگران از کار با عیاری واهمه دارن؟

▪ افشاری: اتفاقا برای من بعد از عیاری، کار سخت شد، چون به قدری کار در روزگار قریب برایم راحت بود که عیاری می‌گفت: به قدری راحتی که انگار داری زندگی خودت رو بازی می‌کنی. از اول فقط برای یک دوره قرارداد داشتم اما عیاری از من خواست تست گریم بشم و برای دوره بعد یعنی با ناصر هاشمی هم جلوی دوربین برم.

● چرا بعد از عیاری کار برایت سخت شد؟

▪ افشاری: حدودا یازده ماه سرکار عیاری بودم، خرداد که کارم تموم شد، اول تیر رفتم برای او یک فرشته بود. ما در روزگار قریب روزی یک پلان نهایت سه تا پلان ضبط می‌کردیم و در کار افخمی روزی چهار تا سکانس، اصلا باورم نمی‌شد.

● با این تفاسیر کار با عیاری که خیلی راحت‌تر از بقیه است.

▪ افشاری: سختی کار با عیاری به جهت حساسیت او روی کار بازیگران به‌خصوص نابازیگرانه. او بارها و بارها یک پلان را تکرار می‌کنه تا به مطلوبش برسه. میلانی هم در سینما به همین‌قدر حساس است اما من تا حالا مثل عیاری ندیدم.

● پیشنهاد دیگه‌ای نداری؟

▪ افشاری: دو تا قرارداد سینمایی دارم که انشاء‌ا... از چند روز آینده کلید می‌خورد.

● پس کاملا سینمایی شدی؟

▪ افشاری: آره دیگه، سینما رو ترجیح می‌دم.

● از چه جهت؟

▪ افشاری: هم از این بابت که تخصصی‌تره و هم‌زمان کمتری می‌بره، ضمن این که نتیجه عملت رو می‌بینی، در تلویزیون چیزی به نام جشنواره و فستیوال نداریم، یعنی حس رقابتی وجود نداره.

● یعنی جشنواره از نظر تو معیار خوبیه؟

▪ افشاری: کی تشویق رو دوست نداره؟!

● خیلی‌ها معتقدند ملاک خوبی نمی‌تونه باشه چون معیار خوبی برای انتخاب در جشنواره وجود نداره.

▪ افشاری: بحث ملاک نیست. جشنواره و حس رقابت و دیده شدن در آدم ایجاد انگیزه می‌کنه. اما تلویزیون هیچ حسی در آدم ایجاد نمی‌کنه، کار می‌کنی هفته‌ای یک‌بار پخش می‌شه، بعد از اتمام کار هم از ذهن مخاطب پاک می‌شی. در ضمن تو در تلویزیون خودت رو به مخاطب تحمیل می‌کنی اما سینما این‌طور نیست چون اگه دوستت داشته باشن پول پرداخت می‌کنن برای دیدنت.

● فکر می‌کنی برای او یک فرشته بود، هم این اتفاق افتاد؟

▪ افشاری: آخه فرشته آنقدر نقش خاصی بود که مردم فراموش نمی‌کنن، اما اگر کار خانم میلانی اکران بشه کاملا با فرشته قابل مقایسه است از نظر خاص بودن خود میلانی هم معتقده که یکی از خاص‌ترین نقش‌های سینماست.

● در کل فیلم خاص است یا نقش تو؟

▪ افشاری: هم نقش من و هم فیلم که مطمئنم اگر پرفروش‌ترین نباشد، یکی از پرفروش‌‌ها خواهد بود.

● مثل این که به جرگه متاهلین هم پیوستی؟

▪ افشاری: نه بابا. هنوز مجردم. بعضی از مطبوعات به من لطف داشتند اما خبرشون کذب بود.

● مجسمه آقای بازیگر...

آنهایی که گذرشان به خیابان سمیه‌تهران انتهای فرصت می‌افتد و به خانه هنرمندان می‌روند، به طور حتم مجسمه استاد انتظامی را که هنرمندی به‌‌نام کنگرانی آن را ساخته، می‌بینند. این مجسمه از جنس خاصی ساخته شده و زمانی که آن را لمس می‌کنید، تصورتان این است که به یک انسان واقعی دست زده‌اید... به تصاویر نگاه کنید. باورش مشکل است که این استاد انتظامی است. البته مجسمه استاد، «آقای بازیگر» ایران...

محبوبه نصیری