دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

قصاص زن


قصاص كیفری است كه جانی به آن محكوم می شود و باید با جنایت او برابر باشد

حق حیات را می‌توان سرچشمه و منشأ كلیه حقوق انسانی دانست ، زیرا حقوق دیگر فرع بر این اصل است .ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر مقرر می دارد : ‹‹ هركس حق زندگی ، آزادی وامنیت شخصی دارد .›› احترام و تأكید برحق حیات برای كلیه افراد بشر، فقط دراعلامیه جهانی حقوق بشرپیش بینی نشده است ، بلكه بند الف از ماده دوم اعلامیه اسلامی حقوق بشرنیز مقررمی دارد : ‹‹ زندگی موهبتی الهی وحقی است كه برای هرانسانی تضمین شده است و بر‌همهٔ افراد و جوامع و حكومتهای واجب است كه ازاین حق حمایت ودر مقابل هر تجاوزی علیه آن ایستادگی كنند و كشتن هیچ كس بدون مجوز شرعی جایز نیست .›› ازسویی دیگر درماده ۲۰۷ ق.م.ا. مسأله قصاص چنین بیان شده است :‹‹ هرگاه مسلمانی كشته شود ، قاتل قصاص می شود .›› یعنی قصاص اصل وقاعده كلی است وناشی از احترام به حق حیات است . اما این اصل بدیهی ظاهرا درمورد زنان به گونه ای دیگر اجرامی شود كه ماده ۲۰۹ ق.م.ا. نیز به این مسأله اشاره نموده است :‹‹ هرگاه مردمسلمانی عمدا زن مسلمانی را بكشد محكوم به قصاص است ، لیكن باید ولی زن قبل ازقصاص قاتل ، نصف دیه مرد را به او بپردازد .›› وهمین امر منجربه بروز اختلافهایی دربین فقهای اهل سنت وفقهای شیعه شده است .

قصاص چیست ؟

‹‹ طبق مادهٔ ۱۴ ق.م.ا. قصاص كیفری است كه جانی به آن محكوم می شود وباید با جنایت اوبرابرباشد . همچنین اولا قصاص امری فطری است .ثانیا مورد تأیید دیگرادیان آسمانی است .ثالثا حفظ مصلحت اجتماع مبتنی برآن است .رابعا این مقابله به مثل، مانع كشتارهای جمعی می گردد .وخامسا حس انتقام جویی افراد تشفی می یابد .درپاسخ كسانی كه می گویند ‹‹ بخشش از قصاص بهتراست ›› ، این نكته را متذكرمی شویم كه از حضرت علی (ع) پرسیده شد : آیا عدالت شریفتروبالاتراست یا وجود ؟ امام به دودلیل عدل را برجود ترجیح می دهد : یكی اینكه عدل جریانها را درمجرای طبیعی خود قرارمی دهد اما جود، جریانها را از مجرای طبیعی خود خارج می سازد . دیگر اینكه عدالت ، قانونی است عام ومدیرومدبری است كلی وشامل كه همهٔ اجتماع را دربرمی گیرد وبزرگراهی است كه همهٔ‌ باید ازآن بروند اما جود وبخشش یك حالت استثنایی وغیركلی است روی آن حساب كرد .اساسا اگر جود، جنبهٔ قانونی وعمومی پیدا كند وكلیت یابد دیگر جود نیست . حضرت علی (ع) آنگاه نتیجه گرفتند : پس از میان عدالت و جود آنكه اشرف وافضل است ، عدالت است .

اصل چیست ؟ قصاص یا عفو ؟ قصاص نسبت به عفو اصل است زیرا مصلحت اجتماع برآن استواراست ؛ هرچند عده ای احساسات انسان دوستانهٔ خود را درنظرمی گیرند وتنها ازدید فردگرایانه ، عفووبخشش را تجویز می كنند .اینان نمی دانند اگر جامعه تنهابرعفووبخشش استوار گردد وقصاص درموارد ضروری تجویزنشود ، روز به روز برمیزان جرم وجنایت افزوده وامورازجریان طبیعی خود خارج می شود .ولی اگر اصل برقصاص باشد ودرشرایطی خاص آنهم با رعایت مصالح مربوطه ، اولیای دم یا مجنی علیه عفونمایند ، ضمن اینكه جامعه از امنیت برخوردارمی شود ، فضایل اخلاقی نیز درآن گسترش می یابد .بهرحال همه جا نمی توان عفووبخشش را اصل ومجازات را فرع دانست ؛ همانطوركه همه جا جودرا نمی توان برعدالت ترجیح داد.››۱

زنان وقصاص درفقه اهل سنت

فقه حنفی :

یكی از فقها ومفسران حنفی مذهب ، ابوبكر احمد بن علی الحصاص (م۳۷۰ق ) دربارهٔ قصاص می گوید : خداوند تعالی می فرماید : ‹‹ قصاص كشته شدگان برشما واجب گردید ›› وهمچنین می فرماید : ‹‹ وهركس كه مظلومانه كشته شود ما برای سرپرست اوسلطه واقتدار[برقصاص ]قراردادیم .›› البته فقهای حنفی دراین زمینه اختلاف دارند ؛ ‹‹ ابوحنیفه ››، ‹‹ابویوسف››، ‹‹ محمد››،‹‹ زغر›› و‹‹ ابن شرمه ›› می گویند : درمیان زنان ومردان تنها قصاص جان جاری می شود. ازابن شرمه روایت دیگری نقل شده كه می گوید : قصاص تا آنجا كه به حد جان نرسد میان آنها جاری می شود .شافعی معتقد است كه بین زنان ومران قصاص جاری می شود ؛ چه درحد جان وچه كمتر از حدجان . البته لیث می گوید :هنگامی كه مردی برزنی جنایتی وارد می سازد تنها دیه براوواجب می شود وقصاص نمی شود. عثمان البتی هم می گوید :اگر زنی مردی را به قتل رساند، دربرابراینكاركشته می شود وازمالش هم نصف دیه گرفته می شود ؛همچنین است اگر زنی جراحتی را برمردی وارد سازد . اما اگر مردی، زنی را به قتل رساند ویا به اوجراحتی وارد سازد ، قصاص می گردد وچیزی هم به اوپرداخت نمی شود .فقیهان حنفی به استناد دلایل زیرمرد را دربرابركشتن زن ، قابل قصاص دانسته وپرداختن نیمی ازدیه را ازسوی اولیای زن به قاتل ضروری نمی دانند :

۱-عموم آیاتی چون ‹‹ كتب علیكم القصاص فی القتل›› و‹‹ كتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس ››

۲-برابری زن ومرد درزندگی

فقه شافعی :

محمد بن ادریس شافعی (م۲۰۴ق.)،پیشوار طایفهٔ شافعیان دراین زمینه می گوید : دراین موضوع كه دوخون درصورت وجود دوشرط آزادی (حریت ) واسلام با هم برابرند ، درمیان اهل علم مخالفتی را سراغ ندارم وبنابراین اگر مردی از روی عمد ، زنی را به قتل برساند ، كشته می شود . همچنانكه اگر زنی ، مردی را به قتل برساند ، كشته می شود واز زن یا بستگان اوهم به نفع مرد چیزی گرفته نمی شود .نه زمانی كه زن دربرابركشتن مرد به قتل می رسد ونه زمانی كه مرد دربرابركشتن زن به قتل می رسد ، زن بامردی كه مرددیگری را به قتل رساند، تفاوتی ندارد ودرهمهٔ احكام كاملا مشابه مرد است ؛ خواه زمانی كه اورا قصاص می كنند وخواه زمانی كه كسی به خاطراوقصاص می شود . همچنین است حكم موردی كه جماعتی ازمردان ، زنی را به قتل برسانند یا گروهی اززنان ، مردی را به قتل برسانند .

همچنین ‹‹ ابوبكر محمد بن عمروبن حزم ›› از پدروجدش روایت كرده كه پیامبر(ص) نامه ای به اهالی یمن نوشت .درقسمتی از این نامه آمده بود كه : ‹‹ مرد دربرابركشتن زن به قتل می رسد .››

قتاده از انس بن مالك روایت كرده كه مردی یهودی بركنیزی كه زیورآلاتی باخود داشت عبورمی كرد ، آن مرد با مشاهدهٔ كنیز براوهجوم آورد ، زیورآلاتش را تصاحب كرد واورا درچاهی انداخت . كسانی كه ازكنارآن چاه عبورمی كردند ، كنیز را درحالی كه هنوزرمقی درتن داشت ا زچاه خارج كردند ، از اوپرسیدند : چه كسی تورا به قتل رساند ؟ اوهم گفت : فلان یهودی .قاتل را به محضرپیامبرخدا (ص)بردند . اودرمقابل ایشان به عمل خود اعتراف كرد وپیامبرهم دستورقتل اورا صادركرد .

بطوركلی شافعیان معتقدند مرد دربرابركشتن زن قصاص می شود بی آنكه لازم باشد بستگان زن نیمی از دیه را به بستگان مرد پرداخت كنند اما اساس استدلال این طایفه عبارت است از :

۱-برابری زن ومرد درآزادی دراسلام .

۲-عموم آیات قصاص (مائده ،۴۵وبقره ، ۱۷۸)

۳-روایت عمروبن حزم كه درآن آمده است :مرد دربرابركشتن زن به قتل برسد .

۴-سنت فعلی پیامبر(ص)مبنی براجرای حكم قصاص درمورد فردی یهودی كه زنی را به قتل رسانده بود .

فقه مالكی :

مفسروفقیه مالكی ، ابوبكرمحمد بن عبدالله معروف به ابن عربی درتفسیرآیه ۱۷۸سورهٔ بقره می گوید: اگرگفته شود : چرا با اینكه خداوند تعالی می فرماید : زن درمقابل زن [قصاص می شود ].مرد دربرابر كشتن زن به قتل می رسد ؟ درپاسخ می گوییم :این موضوع با اجماع ثابت شده كه خود دلیل مستقلی است واگر ما این تقسیم رارها كنیم ، باید بگوییم كه مرد دربرابر كشتن زن به قتل نمی رسد . اوهمچنین درتفسیرآیه ۴۵سورهٔ مائده می گوید : این سخن خدای تعالی :‹‹ ما درتورات بریهود واجب كردیم كه جان دربرابرجان [قصاص می شود ].›› اقتضا می كند كه مرد آزاد دربرابركشتن زن آزاد بطورمطلق به قتل برسد وهمه علما نیز همین را گفته اند . اما عطا گفته است حكم به رجوع آنها به یكدیگر می شود ؛ بنابراین اگر مردی زنی را به قتل برساند، ولی زن مخیراست كه دیه اورا بگیرد یا نصف دیه مرد را پرداخت كند واورا به قتل برساند . اما عموم آیه برخلاف گفتهٔ عطادلالت دارد .پیامبراسلام (ص) می فرماید : هرگاه كسی به قتل برسد خانواده اوبین دوچیزمخیرند : قاتل را بكشند با اینكه ازاودیه بگیرند .معنای آیه نیز همین نظررا تأیید می كند ؛ زیرا وقتی مردی زنی را به قتل می رساند ، درواقع كسی را كشته است كه از نظرخون با اوبرابراست بنابراین چیزی دراینجا واجب نمی شود ، همانطوركه درمورد وقوع قتل بین دومرد چنین است .بنابراین چیزی دراینجا واجب نمی شود ، همانطوركه درمورد وقوع قتل بین دومرد چنین است .بنابراین عمده ترین دلایلی است كه فقهای مالكی به آن معتقدند مبنی براینكه قصاص مرد را درمقابل كشتن جایزدانسته ودلیلی برای پرداخت نیمی از دیه به قاتل یا بستگان اوقبل از قصاص نمی بینند ، عبارت است از:

۱-اجماع

۲-عموم آیات قصاص

۳-سنت فعلی پیامبراكرم (ص)

۴-روایت پیامبراسلام (ص) كه می فرماید : ‹‹ هرگاه كسی به قتل برسد خانواده اوبین دوچیز مخیرند: قاتل را بكشند یا از اودیه بگیرند .››

فقه حنبلی :

فقهای حنبلی درجوازقصاص مرد دربرابركشتن زن با سایر فقهای اهل سنت ، هم نظرند ودلایلی هم كه برای قول خود نقل می كنند ، مشابه دلایل طایفه های دیگر اهل سنت است .بنابراین به ذكر دلایل اكتفا می نماییم :

۱-عموم آیات قصاص

۲-سنت فعلی پیامبراسلام (ص)

۳-روایت عمروبن حزم

۴-اینكه زن ومرد به خاطرقذف دیگری حد می خورند اقتضا می كند كه آنها درقصاص هم برابرباشند .

نقد وبررسی دلایل اهل سنت

درفقه اهل سنت ، قول مشهوراین است كه مرد دربرابركشتن زن قصاص می شود بی آنكه لازم باشد خانوادهٔ‌ مقتول ، تفاوت دیهٔ‌ زن ومرد را به خانواده قاتل را بپردازند .اگر بخواهیم دلایلی را كه فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت برای اثبات نظریه یادشده مورد استناد قرارداده اند ،براساس كثرت نقل آنها دركلام ایشان ، دسته بندی كرده ومورد بررسی قراردهیم ،به ترتیب با این دلایل روبروهستیم :

۱-عموم آیات قصاص: دربیشترعبارتهایی كه از فقهای اهل سنت نقل شد ، تأكید شده بود كه آیاتی چون ‹‹ وكتبنا علیهم فیها أن النفس بالنفس ›› و‹‹ كتب علیكم القصاص فی القتلی ›› تفاوتی میان زن ومرد قائل نشده وقصاص را بطورمساوی برای همه ثابت دانسته اند . درمورد این دلیل، باید گفت كه حداكثرچیزی كه از عموم یا اطلاق این آیات استفاده می شود این است كه مرد دربرابرزن قصاص می شود ، اما اینكه درقصاص مرد دربرابرزن ، پرداخت فاضل دیه هم شرط شده است یا نه ، این آیات نسبت به آنها ساكت است .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.