یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

افسانه زنبورها و آنهایی که پرهیزگار می شوند


افسانه زنبورها و آنهایی که پرهیزگار می شوند

برنارد مندویل هلندی تبار مانند اغلب اندیشمندان اقتصادی آن زمان, یک پزشک بود که البته در انگلستان به عنوان ادیب و فیلسوف هم مشهور شده است

برنارد مندویل هلندی‌تبار مانند اغلب اندیشمندان اقتصادی آن زمان، یک پزشک بود که البته در انگلستان به عنوان ادیب و فیلسوف هم مشهور شده است.

پدرش یک پزشک معروف و عضو هیات امنای بیمارستان بود. مادرش هم مانند باقی زن‌ها بود و چیز بیشتری درباره او نمی‌دانیم. برناردمندویل بعد از آنکه در ۱۵ نوامبر ۱۶۷۰ در روتردام به دنیا آمد کار خاص دیگری نکرد تا اینکه تحصیلاتش در مدرسه اراسموس و بعد از آن دانشگاهش را در لایدن به پایان رساند.

چیزی که اینجا به دردمان می‌خورد تز دانشگاهی مندویل است که درباره تئوری دکارتی حاکم بر رفتارهای خودکار جانوران بود. بعدترها که مندویل برای خودش اندیشمند اقتصادی شد تاثیرات این تز بیولوژیک و پزشکی را در زمینه آن چیزی که به نظریات اقتصادی‌اش معروف شده است

می‌بینیم.

کمی بعد مندویل برای کار و البته تحصیل زبان با پای خودش به انگلستان رفت. کمی بعدتر در سال ۱۶۹۳ پدرش را به خاطر دست داشتن در شورش‌های مالیاتی از روتردام تبعید کردند. کاملا مشخص است که پدر مندویل هم به عنوان یک پزشک به اندازه کافی در عرصه اقتصادی تاثیرگذار بوده است.

مندویل در لندن در بیمارستانی مشغول به کار شد که جزو اولین بیمارستان‌هایی بود که انگیزه‌های مذهبی و اخلاقی باعث ساخته شدن آن شده بود. برنارد هم البته از اولین کسانی بود که صراحتا اینجور انگیزه‌ها را بی‌معنی می‌دانست. البته قبل از او هم آدم‌های جالب دیگری نیز بوده‌اند که اینجور انگیزه‌ها را بی‌معنی می‌دانسته‌اند اما فرق مندویل با آنها این بود که نظرش را بلند بلند برای همه ابراز می‌کرد و از این بابت خلق موسسین بیمارستان که کلی برای خودشان انگیزه‌های اخلاقی داشتند را تنگ می‌کرد. مندویل معتقد بود انگیزه‌های بسیار پنهان دیگری وجود داشته‌اند تا این بیمارستان ساخته شده است و سهم انگیزه‌های اخلاقی در این جور کارها بسیار ناچیز است یا فی‌الواقع بی‌معنی است. این نظریات شخصی هم بعدها در اندیشه‌های اقتصادی مندویل بروز پیدا

کرد.

آن تز دانشگاهی و این نظر شخصی تمام چیزهایی است که بن مایه نظریات اقتصادی مندویل را تشکیل می‌دهد که در سال ۱۷۰۵ در یک شعر ده صفحه‌ای به نام کندوی پر شکوه، یا افسانه زنبورها یا افرادی که درستکار می‌شوند منتشر کرد و بعد از آن به عنوان اندیشمند اقتصادی، فیلسوف، ادیب و جامعه‌شناس شناخته شد. بله، آدم باید جنم داشته باشد و مندویل به اندازه کافی داشت.

در این کتاب مندویل تمثیلی از یک کندو می‌آورد که اعضای آن جامعه یعنی زنبورهای عسل تجملات و منافع شخصی را کنار می‌گذارند و به زندگی پارسایانه روی می‌آورند و نهایتا نظام اقتصادی کندو از هم می‌پاشد و بدبخت می‌شوند. اصلا معروفیت مندویل هم به خاطر همین اثر است که در آن در قالبی ادبی استدلال می‌کند که بعضی رفتارها که تا آن زمان از نظر

اخلاق گناه و رذیلت به حساب می‌آمد عملا باعث می‌شود که جامعه با رفاه تدریجی و پیشرفت روبه‌رو شود.

باری، مجسم کنید که همانطور که مندویل در شعر خودش تصویر کرده است سودجویی‌ها و خودخواهی‌های آدم‌ها در همان دنیای افسانه‌ای روزی به پایان برسد. مردم یکدیگر را فریب ندهند، آزار نرسانند، بدهی‌های خود را به موقع بپردازند، به نیازهای دیگران توجه کنند، به همسران و دوستان خود وفادار بمانند و از این قسم کارها انجام دهند. آنوقت است که فعالیت‌های چنین جامعه‌ای متوقف می‌شود. دلالان از گرسنگی خواهند مرد، حقوقدانان در انتظار مراجعه‌کننده‌ای روز را به شب می‌رسانند، پزشکان در فقر و فلاکت به سر خواهند برد و میلیون‌ها نفر دیگر از جمله قفل سازان، پلیسان، رفتگران و... هم اوضاعشان از این بهتر نخواهد بود.

کوتاه بودن این نوشته ادبی باعث شده بود تا آدم‌هایی که خیال می‌کنند حرف‌های مهم باید در کتاب‌های قطور گنجانده شود آن را بی‌مایه و سخیف بدانند. این شد که مندویل مدتی بعد رساله‌اش را با دیباچه‌ها، یادداشت‌ها و تفسیرهای بسیاری همراه کرد که آن ده صفحه را تبدیل به دو مجلد کتاب کرد. بعد از آن مردم فهمیدند که آن چیزهایی که مندویل می‌گوید از دید جامعه‌شناسی یعنی در حیات بشر اصل، سطح زندگی و خودخواهی است و نه لزوما رستگاری و خیرخواهی. از دید فلسفی یعنی اخلاق و ایدئولوژی در برابر رهیافت‌های فایده‌مدارانه و ماتریالیستی رنگ می‌بازد.

از دید اقتصادی یعنی تولید کالاهای ضروری، ثروت کافی را، برای چرخش یک اقتصاد ملی، ایجاد نمی‌کند و برای کالاهای تجملاتی نیز باید ارزش قائل شد؛ چرا که برای جامعه، به عنوان یک کل، مفید است. و این بار مردم انگلستان و فرانسه و دیگر جاهای اروپا به سخنان مندویل گوش دادند و این رساله را یکی از نیش‌دارترین تحلیل‌های سرشت آدمی‏ دانستند و در میهمانی‌های روشنفکری سرشان را به عنوان تایید تکان می‌دادند. من اگر جای مندویل بودم در همان میهمانی‌ها آن دو تا کتاب را توی سر تک تکشان می‌کوبیدم تا دلم خنک

شود.

مندویل در نظریاتش تلاش کرد تا این مساله ساده را بفهماند که آدمیزاد طبیعتا خودخواه است و تنها زمانی به دیگران توجه می‌کند و کارهای خیرخواهانه انجام می‌دهد که باز هم منافع خودش را در آن مدنظر قرار داده باشد.

این مساله ساده را یک سری افراد که می‌خواستند دنیا و آدم‌ها را نجات بدهند و برای همه چیز برنامه‌های شرافتمندانه داشتند، نمی‌پذیرفتند. به هر حال مندویل در اندیشه‌های اقتصادی جایگاه مهمی پیدا کرده است هر چند که خیلی‌ها معتقدند هنوز جایگاه واقعی مندویل شناخته نشده است. چرا که‌هابز در کتاب لویاتان خود همین حرف‌ها را زده است و به خودخواهی انسان‌ها اذعان کرده و عنوان کرده که آنها بر‌اساس نیازهای خود عمل می‌کنند و وقتی قوانین دولت برایشان مانعی ایجاد نکند، توجه به دیگران هیچ جایی در انگیزه‌هایشان ندارد.

حتی آدام اسمیت هم چنان که اندیشمندان اقتصادی به ما می‌قبولانند نخستین نظریه‌پرداز اجتماعی نبود که رفاه عمومی را پیامد انگیزه‌های حقیرانه می‌دانست، بلکه مندویل به این مساله هم توجه کرده بود که تجارت و فضیلت در واقع نقطه مقابل یکدیگرند. اما چنان که از قرائن بر می‌آید ‌هابز و اسمیت بیشتر از مندویل معروف شده‌اند. بنابراین برای اینکه تعادل حفظ شود و حق مطلب ادا شده باشد من شخصا از مندویل طرفداری می‌کنم. نهایتا برنارد مندویل در ۲۱ ژانویه ۱۷۳۳ بر اثر آنفلوآنزا

درگذشت.

بعد التحریر: تاکنون هیچ ارتباط نسبی و سببی خاصی بین برنارد مندویل و سر جان مندویل قرن چهاردهم پیدا نشده است. این یکی از همان آدم‌های گل و بلبل است که سفرنامه‌هایش معروف است و در یکی از آنها هم تصویری رویایی و بهشت گونه از ایران به نمایش گذاشته است.

بعد بعد التحریر: «تنها ابلهان می‌کوشند که کندوی پرشکوه را به وادی پرهیزکاران بدل کنند، فضیلت محض نمی‌تواند برای ملت‌ها زندگی بسازد، ملتی که می‌خواهد عصر طلایی را تجربه کند باید سعه صدر داشته باشد.» (بندهای آخر افسانه زنبورها)

علی موقر



همچنین مشاهده کنید