تکلیف مدیران عزل شده در وزارت نفت چیست

چندی است متاسفانه مباحثی چون رفت و آمد اتوبوس مدیران در سطح سازمان های دولتی نهادینه شده است شرایط به نحوی شده است که در صورت تغییر مدیر ارشد یک سازمان, قریب به اتفاق کارکنان آن سازمان انتظار تغییر معاونین و مدیران میانی سازمان را دارند

مساله ایی که در نفت هم همچنان در این حوزه قدری تامل برانگیز به نظر می رسد بحث تکلیف مدیران عزل شده است....

چندی است متاسفانه مباحثی چون رفت و آمد اتوبوس مدیران در سطح سازمان های دولتی نهادینه شده است. شرایط به نحوی شده است که در صورت تغییر مدیر ارشد یک سازمان، قریب به اتفاق کارکنان آن سازمان انتظار تغییر معاونین و مدیران میانی سازمان را دارند.

مدیران ارشد سازمان های دولتی معتقدند بدلیل تثبیت فرهنگ های سازمانی دور از فضای بهره وری و کارایی در ارگان های دولتی طی سال های گذشته و خو گرفتن مدیران سنتی با این موضوع، برای هدایت هر سازمانی امروزه به یک تیم قوی مدیریتی که در خارج از اتمسفر سازمان مربوطه تنفس کرده است، نیاز است و بر این اساس مدیر جدید هر سازمان می بایست سمت های کلیدی مجموعه خود را به هماهنگ ترین نفرات مورد نظر تخصیص دهد .

با این دست استدلال ها چندی است متاسفانه مباحثی چون رفت و آمد اتوبوس مدیران در سطح سازمان های دولتی نهادینه شده است. شرایط به نحوی شده است که در صورت تغییر مدیر ارشد یک سازمان، قریب به اتفاق کارکنان آن سازمان انتظار تغییر معاونین و مدیران میانی سازمان را دارند.

این که یک مدیر موفق مدیری است که قوی ترین تیم مدیریتی را در اختیار داشته باشد بحثی است منطقی و قابل پذیرش، اما آیا اعضای آن تیم صرفا می بایست به بهانه هماهنگ بودن، از بین دوستان قدیمی خارج از سازمان انتخاب شوند؟

هدف از تهیه این نوشتار بحث و بررسی و کشف ریشه های این تیپ تفکر نیست که خود بدلیل اهمیت آن لازم است در بحث مفصل دیگری به آن پرداخته شود، بلکه در این چند سطر تلاش داریم این سوال را مطرح سازیم که جایگاه مدیران قدیمی سازمان ها پس از تغییرات چیست؟

امروزه از جدی ترین چالش های مدیران جدید هر سازمانی چگونگی ورود تیم هماهنگ به درون سازمان و تثبیت آنها به عنوان مدیران جدید و همچنین رهایی یافتن از دست مدیران سابق است. این دو اتفاق در برخی از سازمان ها با کمترین چالش انجام می شود و در بسیاری از سازمان ها به کلاف های پیچیده ای تبدیل می شود که گاها برای پیدا کردن سر کلاف نهاد هایی چون مجلس، سطوح مختلف دولت و البته سازمان های نظارتی و امنیتی بسیج می شوند.

هر چند این موضوع با شدت و ضعف های مختلف به یک اپیدمی در سطح کشور تبدیل شده است و محدود به استان و شهر و روستا هم نمی شود ولی در وزارت نفت چالش تغییر مدیران بدلیل وجود برخی استانداردها (بخوانید گرید) و همچنین تخصصی بودن مباحث کمتر بحران زا می شود. اما مساله ایی که در نفت هم همچنان در این حوزه قدری تامل برانگیز به نظر می رسد بحث تکلیف مدیران عزل شده است.

ظاهرا رسم بر این است مدیری که به هر دلیلی تغییر می کند با امکانات و شرایط مطلوب (در اختیار خود) به سمت مشاور مدیر ارشد سازمان منصوب می شود و به نظر می رسد از آن فرد طی دوران مشاورت حتی دقایقی هم استفاده نمی شود!

در سازمان های پیشرو دنیا امروزه مبحثی نهادینه شده است به عنوان مدیریت دانش در که اساس آن تنظیم روش های عملیاتی برای استفاده از تجارب سطوح مختلف کارکنان هر سازمان در مسایل عام و خاص و مستند سازی دانش آنها برای آیندگان است.(متاسفانه با قدری تامل می توان این ادعا را داشت که تقریبا این موضوع در سطح بنگاههای ما صفر است؟!)

استفاده از نیروهای کاربلد و آشنا به مسایل و مشکلات هر سازمانی جدای از خط و خطوط سیاسی و اجتماعی امروزه به یک رابطه برد- برد بین مدیران جدید هر سازمان و مدیران ارشد سابق و اسبق همان سازمان تبدیل شده است. استفاده از دانش مبتنی بر تجربه قدیمی تر ها بهره ای است که سازمان می برد و ایجاد انگیزه و دور شدن از فضای بیهودگی و سرخوردگی نکات مثبتی است که متوجه مدیران سابق می شود. و البته لازم به تشریح و تاکید نیست که بحث مدیریت دانش و استفاده از نظرات مدیران سابق در وزارت نفت و شرکت های تابعه که بر مبنای یک وظیفه تخصصی مبتنی بر تجربه شکل گرفته است اهمیت صد چندان پیدا می کند.

در پایان این انتظار از مدیران جدید وزارت نفت وجود دارد که با توجه به تکلیفی که در برابر مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارند با کمرنگ کردن اختلافات و به حاشیه راندن دعواهای سیاسی از همه نیروهای ارزشمند صاحب صلاحیت در کسوت و سمت های مختلف اجرایی و مشاوره ایی بهره برند .

همگان نیک می دانیم مدیریت دهها میلیارد دلار سرمایه گذاری در این صنعت، تولید انرژی غالب کشور و تامین اکثریت درآمد های ارزی کشور نیازمند مشارکت، دلسوزی و همیاری همه مدیران معتقد به کشور و نظام است.