جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دین و دموكراسی در تركیه


دین و دموكراسی در تركیه

دخالت دولت تركیه در امور مذهبی مردم تا آنجا گسترش یافته بود كه كارمندان دولت حق نداشتند برای شركت در فریضه نماز جمعه, دو ساعت مرخصی بگیرند و اگر چنین می كردند, مورد مواخذه قرار می گرفتند

۱) رئیس‌جمهور تركیه مصوبه جدید مجلس قانونگذاری در مورد انتخاب رئیس‌جمهور با آرای مستقیم مردم را رد كرد. رجب طیب‌اردوغان به این اقدام رئیس‌جمهور واكنش شدیدی نشان داد. اكنون نظام سیاسی تركیه با یك بحران و یك آزمون جدید و سرنوشت‌سازی روبه‌رو شده است. سه پرسش مطرح است: اول ریشه این بحران از كجا سرچشمه می‌گیرد؟ دوم آیا این بحران نشانه آن است كه لائیك‌های تركیه به بن‌بست رسیده‌اند یا روشنفكران دینی؟ سوم جهت تغییرات و تحولات احتمالی به سود كدام یك از این دو جریان، لائیك‌ها یا روشنفكران دینی، می‌باشد.

۲) بررسی پرسش اول – هنگامی كه كمالیست‌ها یا ترك‌های جوان به رهبری مصطفی كمال توانستند خلافت عثمانی را براندازند و دولت جدید تركیه را تاسیس نمایند، نه فقط «دین اسلام» را از قانون اساسی حذف كردند، بلكه نظام مبتنی بر لائیسم وسكیولاریسم را بنا نهادند.

اما ویژگی لائیسم تركیه جدید، فقط جدایی دین و دولت یا حذف دین از عرصه عمومی و محدود كردن آن به قلمرو رفتارهای خصوصی فردی نبود بلكه به‌زودی دین‌زدایی از فرهنگ و تاریخ تركیه به آن اضافه گردید، الفبا را كه حروف فارسی و عربی بود به حروف لاتین تغییر دادند.

استفاده از قرآن به زبان تركی جای متن اصلی عربی را گرفت. انجام آداب مذهبی از جمله نماز و اذان تنها به زبان تركی اجازه داده شد. اسامی تاریخی شهرها را نیز عوض كردند. به عنوان نمونه، نام شهر اسلامبول شد استانبول. در حالی كه بعد از فتح قسطنطنیه توسط سلطان‌محمد فاتح، نام آن به اسلامپول مركب از دو واژه «اسلام» و «پل» یا «شهر اسلام» تبدیل شد. اما چون در عربی حرف «پ» وجود ندارد و آن را «ب» تلفظ می‌كنند (نظیر بارك به جای پارك و ببسی به جای پپسی) نام آن در قرائت اسلامبول شد. اما نام رسمی این شهر به‌زودی به استانبول تغییر یافت.

اما سكیولاریسم حاكم در تركیه تنها به جدایی دین و دولت رضایت نداد. دولت تمام نهادها و مدارس دینی، مساجد و موقوفات را تحت مهار خود درآورد. اگرچه یك تعریف جامع و مانعی برای سكیولاریسم وجود ندارد و هر كشوری متاثر از تجارب تاریخی خود روابط دین و دولت را تعریف كرده است، اما سكیولاریسم تركیه ویژگی منحصر به خود را پیدا كرد كه باید آن را سكیولاریسم شرقی (Oriental Secularism) خوانده‌ایم. در هیچ كشور سكیولار غربی، دولت نهادهای دینی را در كنترل خود ندارد. دین و نهادهای دینی اگرچه در امور نهادهای دولتی آشكارا دخالت نمی‌كنند، اما مستقل از نهادهای دولتی عمل می‌كنند.

دخالت دولت تركیه در امور مذهبی مردم تا آنجا گسترش یافته بود كه كارمندان دولت حق نداشتند برای شركت در فریضه نماز جمعه، دو ساعت مرخصی بگیرند و اگر چنین می‌كردند، مورد مواخذه قرار می‌گرفتند. این فشارها تا به آن حد رسیده بود كه حتی دانشجویان دختر حق نداشتند با حجاب اسلامی در دانشگاه‌ها حضور پیدا كنند. در كشوری كه اسلام ریشه‌‌های بسیار عمیق در تاریخ و فرهنگ آن دارد، چنین رفتارهایی نمی‌توانست موجب واكنش از جانب مردم نگردد.

۳) كمالیست‌ها تركیه را نه یك كشور آسیایی بلكه اروپایی می‌دانستند و از همان ابتدا كوشیدند تا تركیه جدید را، حداقل در ظاهر به یك كشور اروپایی تبدیل نمایند. اروپایی‌ كردن تركیه تنها در قلمرو دین و دولت یا فرهنگ و زنان و لباس و آداب و رسوم محدود نشد، بلكه در قلمرو سیاسی نیز گام‌هایی برداشته شد.

به این ترتیب كه اولا شكل نظام از سلطنت موروثی (خلافت عثمانی) به جمهوری تبدیل شد. ثانیا نظام حزبی و انتخابات حزبی پذیرفته و به شدت به اجرا گذاشته شد، ثالثا شركت در انتخابات و دادن رای به عنوان یك وظیفه شهروندی، قانونی شد.

این امر اگرچه برای سالیان دراز، اكثریت مردم عامی و عادی خصوصا كشاورزان را در مناطق روستایی و شهرهای كوچك به ابزار بازیگران سیاسی تبدیل كرده بود، اما بعدها با رشد اسلام‌گرایی، در تغییر فضای سیاسی تركیه به نفع روشنفكران دینی نقش موثری پیدا كرد.

مصطفی كمال، سازنده تركیه جدیدكه به پدر تركیه، آتاتورك معروف است، برخلاف رضاشاه زراندوزی نكرد. به‌رغم اسلام‌ستیزی و اسلام‌زدایی از جامعه تركیه، آثار تاریخی تركیه را از بین نبرد، بلكه به شدت آنها را حفاظت نمود. كمالیست‌ها و لائیك‌ها از طریق احزاب سیاسی، پایگاه اجتماعی قابل ملاحظه و اثرگذاری را پیدا كردند. در حالی كه در ایران رژیم پهلوی هرگز نتوانست پایگاهی حتی در میان نخبگان به دست آورد.

كمالیست‌ها در زنده كردن و حفظ احساس تعلق ملی و ملی‌گرایی موفق بوده‌اند اما كمالیست‌ها و لائیك‌ها، به‌رغم در دست داشتن دولت برای چندین دهه، در قلمرو دین‌زدایی از جامعه تركیه ناموفق بودند. در كشوری كه اسلام قرن‌ها به عنوان یك اندیشه برتر حاكم بوده است و عنصری از فرهنگ ملی محسوب می‌شود، حذف دین از عرصه اجتماعی در درازمدت شكست خورده است.

۴) اقتصاد تركیه در دوران حكومت كمالیست‌ها به مدت بسیار طولانی، نظیر ایران به‌طور كامل در دست دولت قرار داشت، اما از اوایل دهه ۱۹۸۰ بعد از كودتای نظامیان، فرآیند خصوصی‌سازی در تركیه آغاز شد و به‌تدریج تمامی فعالیت‌های اقتصادی، خرد و كلان به بخش خصوصی منتقل شد. از خصوصی‌سازی اقتصاد در تركیه شاید بتوان به عنوان یك نمونه موفق یاد كرد. صادرات تركیه (كه نفت و گاز هم ندارد) به بیش از ۶۰ میلیارد دلار در سال رسیده است.

تركیه در یك زمان به دنبال ورود به بازار مشترك اروپا بود و امروز به دنبال عضویت در اتحادیه اروپاست. اما عضویت در اتحادیه اروپا دو شرط دارد:

▪ اقتصاد بازار

▪ تامین و تحقق حقوق و آزادی‌های اساسی یا توسعه سیاسی، به عنوان یك پیش‌نیاز ثبات سیاسی درازمدت.

این امر لائیك‌ها و روشنفكران عرفی تركیه را با یك مشكل اساسی روبه‌رو كرده است. آگاهی و احساس تعلق دینی و شركت در فعالیت‌های سیاسی در میان مردم تركیه به شدت رو به افزایش است.

نسل جدیدی از مسلمانان تركیه به وجود آمده‌اند كه هم به شدت ملی‌گرا هستند و هم بسیار خالصانه مومن و معتقد به آموزه‌های دینی می‌باشند. این امر موجب برهم خوردن آرایش سنتی نیروهای سیاسی تركیه شده است به‌طوری كه در یك فضای باز و آزاد سیاسی اسلام‌گرایان، از طریق فرآیندهای دموكراتیك توان به دست گرفتن قدرت را پیدا كرده‌اند. مردمی كه سالیان دراز، به رای دادن به عنوان یك دستور یا وظیفه قانونی عادت كرده‌اند، اكنون رای خود را به اسلام‌گرایان می‌دهند.

احزاب و نیروهای لائیك به‌خصوص نظامیان، كه خود را پاسداران نظام لائیك تركیه می‌دانند با احساس نگرانی از رشد اسلام‌گرایان و تغییر در ویژگی‌های عرفی نظام – با تعریف خودشان- بارها خواسته‌اند با دخالت خود همچون گذشته، معادله قدرت را به نفع مواضع خود تغییر بدهند. اما آن شبكه قدرتمند بخش خصوصی یكی از عناصر بازدارنده دخالت نظامیان می‌باشد.

اما نگرانی لائیك‌ها و نظامیان، یك وجه از مشكل را بیان می‌كند. وجه دیگر این است كه اسلام‌گرایان در تركیه، نظیر ایران، مركب از دو گروه اصلی هستند: سنت‌گرایان و روشنفكران دینی. خواست سنت‌گرایان از دین و انتظارشان كاملا معطوف به گذشته است. نه به شرایط ویژه عصر حاضر توجه دارند و نه به مبانی دموكراسی و پیش‌شرط‌ها و پیش‌نیازهای آن اعتقاد دارند.

از طرف دیگر حركت‌های اسلامی، چه در تركیه و چه در سایر كشورهای اسلامی، كه سرشت مردمی دارند، در مرحله اول موجب جذب توده‌‌های مردم به سنت‌گرایان می‌شوند.

مردم عامی و عادی اكثرا با سنت‌های شكل گرفته راحت‌تر هستند تا با قرائت‌های جدید از دین. در مردم عادی، احساس خام و توسعه نیافته مذهبی بسیار قوی است و سنت‌گرایان با سرمایه‌گذاری روی این احساس مذهبی مردم عادی، قادرند آنها را به نفع مواضع سیاسی خود بسیج نمایند.

اما از آنجا كه سنت‌گرایان شرایط جامعه جدید را نمی‌شناسند یا اعتقادی ندارند، حتی وقتی قدرت را به دست می‌گیرند، توان برآورده كردن مطالبات مردم و ارائه خدمات لازم را ندارند. بنابراین به سرعت پایگاه‌های قدرت مردمی خود را از دست می‌دهند.

این مشكل به نوع خاصی در تركیه خود را نشان داده است. رشد اسلام‌گرایی در تركیه در مرحله اول موجب پیروزی حزب رفاه گردید. این حزب اگرچه توانست اكثریت خوبی را در مجلس نمایندگان به دست آورد، اما اكثریت مطلق را نداشت و لذا برای تشكیل دولت ناچار بود با احزاب دیگر ائتلاف كند. (نظیر ائتلاف نجم‌الدین اربكان با خانم چیلر).

از طرف دیگر دیدگاه‌های اسلامی اكثریت در رهبری حزب رفاه بیشتر از نوع سنت‌گرایان بود تا روشنفكران دینی. بنابراین برخی از سیاست‌ها و مواضع دولت حزب رفاه كه غیرواقع‌گرایانه بود، موجب تحریك گروه‌های لائیك و ضد دین شد.

دكترابراهیم یزدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید