سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

آسمان گم کردیم


آسمان گم کردیم

۱
من عاشق روضه‌ام، ولی زهرایی
با لهجهٔ عشق، با دلی شیدایی
یک روضه که رستخیز «حَوِّل حال» است
یک روضهٔ سبز و سرخ، عاشورایی
۲
خوردیم زمین و آسمان گم کردیم
در عالم خاک، بوی جان گم …

۱

من عاشق روضه‌ام، ولی زهرایی

با لهجهٔ عشق، با دلی شیدایی

یک روضه که رستخیز «حَوِّل حال» است

یک روضهٔ سبز و سرخ، عاشورایی

۲

خوردیم زمین و آسمان گم کردیم

در عالم خاک، بوی جان گم کردیم

قبر تو نه، می‌خورم به قرآن سوگند

ما «قدر» تو را در این جهان گم کردیم

۳

سخت است که قبله گاه دلها باشی

در هر نفسی ذکرزبان‌ها باشی

با این همه، هیچکس تو را نشناسد

مشهور و غریب، مثل زهرا باشی

۴

از لهجهٔ روضه ها، دلم می‌گیرد

ای مادر کربلا! دلم می‌گیرد

در روضه، زنی شکسته و مظلومی

چون می‌شنوم تو را، دلم می‌گیرد

۵

دیوار و در و فدک... حکایت این نیست

زهرا، زن سرشکسته مسکین نیست

او روح حماسه، مادر عاشوراست

ای مرثیه خوان! روضه توفان این نیست

۶

ای مرثیه خوان! روح تو نورانی نیست

آیینه در این روضه که می‌خوانی نیست

پهلوی سپیده را شکستی صد بار

با سنگ خرافه، این مسلمانی نیست

۷

ای مرثیه خوان! بس است حرف نیلی

هر روز به روی صورت گُل، سیلی

ظلم است ز سبزی بهاران گفتن

با لهجهٔ زرد روضه‌ای تحمیلی

۸

افسرده دلیم و نی لبک می‌خواهیم

در سینه دلی ترکترک می‌خواهیم

از فاطمه ما نه فصلی از بیداری

از فاطمه فصلی از فدک می‌خواهیم!

۹

هر روز حکایت فدک...! می‌دانم

در روضه به زخمتان نمک...! می‌دانم

این روضه ز آیه‌های نورت خالی است

ای خوب! بدون هیچ شک می‌دانم

۱۰

درد تو فدک نه، درد تو ما هستیم

مایی که برای غم مهیا هستیم

هر روز نمک به زخم تو می‌پاشیم

ما شیعهٔ حضرت تو آیا هستیم؟!

۱۱

من روضهٔ نور از شما می‌خواهم

لبیک حضور از شما می‌خواهم

من معرفتی زلال و جانی روشن

تا صبح ظهور از شما می‌خواهم

رضا اسماعیلی