جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خلیج فارس دهلیز هارتلند جهان


خلیج فارس دهلیز هارتلند جهان

خلیج فارس از هزاران سال پیش نه توسط ایرانیان بلکه توسط ملت هایی که با ایرانیان مراوده داشته اند از جمله یونانیان و رومیان, دریای پارسی نامیده شده است عرب ها نیز قرن ها آن را خلیج فارس یا بحر فارس نامیده اند

خلیج‌فارس طبق اسناد و مدارک تاریخی و حقوقی موجود و معتبر که کم هم نیستند در طول تاریخ، بخشی از خاک ایران محسوب شده و همواره حاکمیت این خلیج در دست ایرانیان بوده است. متاسفانه هرازگاهی هویت این خلیج همیشه فا رس دستخوش تغییر و تحریف می‌گردد و هر بار خشم ایرانیان را بر می‌انگیزد.

تمام کسانی که هر چند وقت یک بار نام تاریخی این خلیج را تغییر می‌دهند هیچ‌گاه نتوانستند دلیل و مدرک قانع کننده و معتبری را برای اثبات ادعای خود ارائه دهند. متاسفانه در دهه‌های اخیر برخی از همسایگان در اقدامی که با روح همزیستی مسالمت‌آمیز ملت‌ها و فرهنگ‌های منطقه مغایرت داشته به جای استفاده از کلمه معروف و صحیح خلیج فارس از نام خلیج عربی استفاده کرده‌اند.

جالب‌تر اینکه در همنوایی با کشورهای عربی منطقه ژورنال‌ها و مجلات معتبر بین‌المللی نیز به استفاده از کلمه خلیج عربی برای نامگذاری خلیج فارس روی آورده‌اند. از جمله این مجلات مجله معروف و قدیمی و سابقه‌دار نشنال ژئو گرافیک “National Geographic” است که یکی از معتبرترین و مشهورترین مجلات آمریکا و حتی دنیا به شمار می‌آید. این مجله به اصطلاح معتبر علمی در اقدامی ناشیانه و شاید هم غرض ورزانه در یکی از چاپ‌های خود از نام خلیج عربی برای نامگذاری خلیج فارس استفاده کرده بود.

یکی از شماره‌های این نشریه که به همراه یک نقشه از جهان چاپ شده است، در زیر خلیج فارس با چاپ کوچک خلیج‌عربی نوشته شده که این اقدام با مخالفت شدید جمهوری اسلامی ایران مواجه شد. از آنجا که این نشریه کاملا علمی و تخصصی است، نمی‌توان این اقدام را ناشی از ضعف اطلاعاتی آنان از موقعیت و هویت خلیج‌فارس دانست بلکه دست‌های غیرعلمی در این نامگذاری دخیل بوده است.

به هرحال این اقدام نشنال جئوگرافیک اعتبار علمی این مجله را زیرسوال برد. خلیج فارس همیشه بخشی از خاک ایران بوده و هست، حتی بعضی از منابع این نام را به قبل ازاسلام و زمانی که ایران یکی از بزرگترین و قدرتمندترین امپراتوریهای جهان بود، مرتبط می‌دانند. به علاوه خلیج فارس همواره در تمام مدارک رسمی سازمان ملل و سایر سازمان‌های بین‌المللی به این نام آمده است.

بنابر مدارک متقن خلیج فارس از هزاران سال پیش نه توسط ایرانیان بلکه توسط ملت‌هایی که با ایرانیان مراوده داشته‌اند از جمله یونانیان و رومیان، دریای پارسی نامیده شده است. عرب‌ها نیز قرن‌ها آن را خلیج فارس یا بحر فارس نامیده‌اند.

خلیج فارس باهمین نام طی هزاران سال گذشته شناخته شده و تمامی کشورها و اقوام مختلف از جمله اعراب از این نام استفاده کرده‌اند. طبق اسناد و مدارک تاریخی نام خلیجی که در جنوب ایران است از دو هزار و پانصد سال پیش خلیج پارسی یا بحر پارس نام داشته و خلیج عربی از قبل این تاریخ به بحر احمر اطلاق می‌شده است.

نام خلیج فارس در همه زبان‌های زنده دنیا از قدیمی‌ترین زمان تا کنون پذیرفته شده و همه ملل جهان این دریای ایرانی را به زبان خود، خلیج فارس می‌خوانند و بدون آنکه کشورهای عرب منطقه در نامگذاری خلیجی به نام خود محتاج به تغییر نام خلیج فارس باشند از ۲۵۰۰ سال پیش خلیجی به نام ایشان که فعلا بحر احمر نام دارد در تواریخ آمده و در ماخذ یونانی از سال ۵۰۰ قبل از میلاد خلیج‌عربی خوانده شده است و هردوت مورخ معروف یونان در گذشته (سال ۴۲۵ق.م) با آنکه دریای پارس وعمان را “اریتره” یا دریای سرخ می‌خواند بحر احمر را به خلیج عرب یاد کرده است. غالب استراتژیست‌ها، سیاستمداران و جغرافی‌دانان سیاسی خلیج فارس را از مهمترین نقاط استراتژیک جهان و از مهمترین آبراه‌های آن به حساب آورده‌اند.

وجود منابع سرشار نفت و گاز در این منطقه از جهان، مطرح بودن خلیج فارس به عنوان مهمترین آبراه بازرگانی جهانی، مجاور بودن با مرکز ثقل انقلاب اسلامی و کانون‌های الهام‌بخش نهضت‌های اسلامی و ضد استکباری و نزدیکی آسیای میانه و قفقاز از جمله عواملی هستند که به این نقطه از جهان ویژگی خاصی بخشیده و آن را به عنوان دهلیز هارتلند جهان معرفی کرده است. از بعد دیگر حضور بیگانگان از جنبه نظامی که خود متاثر از عوامل فوق است توجه جهانیان بخصوص ایران اسلامی را به تحولات این منطقه حساس معطوف نموده است.

جمهوری اسلامی ایران در حالی که بیشترین مرز مشترک را با خلیج فارس دارد و صادرات خود بویژه نفت و نیز وارداتش را از طریق این آبراه به انجام می‌رساند و در شرایطی که از منابع دریایی بهره می‌برد و با در اختیار داشتن جزایری که کنترل ایران را بر تنگه هرمز و تردد کلیه شناورهای جنگی و تجاری برقرار می‌سازد برخود لازم می‌داند که حضور خود را در خلیج فارس تقویت نماید و تحرکات سیاسی نظامی منطقه را با دقت و تیزبینی مورد توجه قراردهد.

کنترل و تسلط هر کشور بر خلیج‌فارس می‌تواند تاثیرات عمیقی بر حیات اقتصادی وارتباطات بازرگانی و سیاسی ما با جهان خارج داشته باشد. استفاده از موقعیت خلیج فارس برای فقط استمرار انقلاب اسلامی و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و ممانعت از تسلط بیگانگان بر این آبراه بستگی تمام به اقتدار نظامی ایران در آبهای خلیج‌فارس دارد.

جمهوری اسلامی می‌بایست متناسب با اهمیتی که خلیج فارس از آن برخوردار است نسبت به گسترش و توسعه توان خود در این منطقه اقدام کند . خلیج فارس شاهرگ حیاتی کشور بزرگ ایران است. راه ارتباطی ما با دنیای آزاد از آبراه خلیج فارس و تنگه هرمز می‌گذرد. لذا جا دارد که توجه کامل نظام اسلامی به خلیج فارس و تنگه هرمز معطوف شود.

سمت و سوی بحران‌هایی که در دو دهه اخیر در منطقه خلیج فارس به وجود آمده و نیز حضور گسترده نیروهای نظامی بیگانه و بویژه آمریکا در منطقه خلیج فارس همه حکایت‌گر آن است که قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای همواره درصدد انکار و تضعیف موقعیت منطقه‌ای ایران برآمده‌اند. سیاست نظام جمهوری اسلامی بر حفظ امنیت منطقه توسط کشورهای منطقه و خروج بی‌قید و شرط نیروهای بیگانه از منطقه و ایجاد جو تفاهم و دوستی بین کشورهای منطقه با تکیه بر مشرکات و نیز بر همکاری‌های متقابل جهت رفع نیازهای همدیگر استوار است.

در سطح منطقه‌ای عواملی چون اختلافات سیاسی، اقتصادی و تاریخی و رقابت‌های سنتی میان دولت‌های ساحلی و خود تنگه هرمز که آن را به صورت یک آبراه نیمه بسته در آورده و همین‌طور محروم بودن بعضی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از ساحل مرغوب و گسترده مانند عراق که ادعای تملک کویت و اروند رود را داشته همه و همه دست به دست هم داده و این منطقه را از نوادر مناطق جهان قرار داده که بر سر تسلط آن درگیری‌های متعددی بین کشورهای ساحلی صورت پذیرفته است.

آنچه درباره تعارضات بین‌المللی برسر این منطقه باید گفت این است که در گذشته به دلیل موقعیت ارتباطی وتجاری آن و امروزه علاوه بر دو دلیل فوق به خاطر ملاحظات سیاسی، اقتصادی و نظامی این تعارضات ادامه پیدا کرده است. منبع حیاتی نفت که چرخش صنایع غرب مدیون آن است با پیدایش اولین چاه‌های آن در منطقه‌ای به نام مسجدسلیمان در ایران در تاریخ ۱۹۰۸م باعث گردید که اهمیت خلیج‌فارس صد چندان شود.

از مجموع ذخایر ثابت شده جهان ۲۱درصد در نیمکره غربی و ۷۹درصد در نیمکره شرقی قرار دارد. همچنین کشورهای عضو اوپک که عمده آنها در حوزه خلیج فارس واقع شده‌اند بیش از ۷۰درصد و کشورهای حوزه خلیج فارس حدود ۶۰ درصد از ذخایر اثبات شده جهان را در اختیار دارند. نکته قابل توجه دیگر در این زمینه واقع شدن ۹ میدان از ۱۰ میدان نفتی دنیا و ۲۸ میدان از میدان‌های عظیم نفت در منطقه خلیج فارس است.

استعمار از دیرباز به بهره‌برداری از منابع سرشار منطقه پرداخته و در دوران معاصر این حرکت را از طریق خرید نفت خام از کشورهای حوزه خلیج فارس و جذب منابع مالی به صورت پمپاژ سرمایه و وارد کردن کالاهای صنعتی‌اش با قیمت بالا انجام داده است.

حضور استعمار در منطقه و اعمال سیاست‌های تفرقه افکنانه به منظور بهره‌برداری از منابع خلیج فارس نقش اصلی را در ناآرامی‌های این منطقه داشته است. به همین دلیل جمهوری اسلامی به جد معتقد است که خروج نیروهای بیگانه از منطقه پیش شرط اصلی ایجاد امنیت در خلیج فارس استراتژیک است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در این خصوص می‌فرمایند: “این منطقه از جهان یکی از حساس‌ترین مناطق دنیا و جزیی از عالم اسلام است که ذخایر خدادادی آن باید به بهترین وجهی مورداستفاده امت اسلامی قرار گیرد و برای نیل به این مقصود باید به دخالت‌های نیروهای نظامی در این منطقه خاتمه داده شود و امنیت منطقه با همیاری و همکاری ملت‌های منطقه برپایه اخوت اسلامی برقرار شود.

ما بارها اعلام کرده‌ایم که دست دوستی همسایگان خود را به گرمی خواهیم فشرد و همواره خواهان همبستگی براساس اخوت اسلامی بوده و هستیم.”‌جمهوری اسلامی معتقد است که امنیت منطقه می‌بایست توسط کشورهای منطقه تامین شود. خلیج فارس برای کشورهای همجوار نقش حیاتی دارد و لذا ناامنی منطقه قبل از هرچیز دامنگیر خود آنان خواهد بود. بنابراین پیشرفت و توسعه اقتصادی در راستای امنیت دسته‌جمعی باید سرلوحه سیاست‌های اقتصادی ممالک حوزه خلیج فارس گردد.

جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن بیشترین ساحل آبی یعنی بیش از ۱۲۵۰ کیلومتر با خلیج فارس در حفظ امنیت این آبراه بسیار حیاتی نقش عمده‌ای را بر عهده دارد. امنیت همواره با تفاهم و همکاری دولت‌های منطقه و به دور از هرگونه تشنج امری است که باید در منطقه عملا به اثبات برسد. در این مورد باید اختلافات داخلی بین کشورهای منطقه در کمترین زمان ممکن حل و فصل گردد و روابط خصمانه به همکاری‌های متقابل تبدیل گردد.

جمهوری اسلامی باید به گونه‌ای عمل نماید که نقشه‌های شوم استکبار جهانی مبنی بر تفرقه‌افکنی در منطقه و ترساندن کشورهای کوچک منطقه از قدرت جمهوری اسلامی را خنثی کرده و زمینه را برای همکاری‌های منطقه‌ای فراهم نماید. بنابراین در ترتیبات امنیتی خلیج‌فارس باید گفت که تنها تئوری امنیتی دسته جمعی با توجه به شرکت همه کشورهای حوزه خلیج فارس کاری است که می‌تواند جلوی تجاوزات داخلی و خارجی را گرفته و آرامش را همواره در منطقه خلیج فارس حفظ نماید.

تغییر نام خلیج فارس و به کار بردن نام خلیج عربی از جمله شیطنت‌های انگلیسی‌هاست که متاسفانه بعضی از اعراب را نیز همراه خود کرده و حس ضدایرانی را در میان آنها برانگیخته است. موضوع تغییر نام خلیج فارس از دهه سوم قرن بیستم به دنبال سیاست تفرقه بنداز، حکومت کن انگلیسی‌ها در منطقه خلیج فارس مطرح شده است.

هدف اصلی این تغییر نام گسترش سلطه انگلیس در منطقه بود که مهمترین مانع بر سر خود را هویت ایرانی می‌دانست که سالیان دراز بر منطقه خلیج فارس حکومت می‌کرد. این اصطلاح یعنی خلیج عربی برای اولین بار از سوی یک دیپلمات بریتانیایی به کار برده شد. او که بیش از سه دهه نمایندگی سیاسی دولت بریتانیا را در خلیج فارس بر عهده داشت پس از بازگشت به کشورش کتابی را منتشر کرد که در آن برای نخستین بار از عنوان جعلی خلیج عربی استفاده نمود. پس از انتشار این کتاب بود که به کار بردن نام جعلی خلیج عربی در مطبوعات، رسانه‌ها و حتی مجلات علمی متداول شد.

حتی بعضی ازدولتها و سران عرب از فرصت به‌دست آمده استفاده کردند و با خرید روزنامه‌نگاران و موسسات به چاپ نقشه هایی که خلیج فارس را خلیج عربی نشان می‌داد مبادرت نمودند. این تحرکات ابتدا توسط چهره‌هایی چون عبدالکریم قاسم در عراق و سپس توسط جمال عبدالناصر رهبر جنبش ملی جهان عرب در مصر ادامه یافت.

تجربه ثابت کرده است که این‌گونه اقدامات از سوی بعضی نیروهای تندرو عرب و ضدایرانی که اغلب وابسته به غرب هم هستند جز ایجاد تفرقه و ناآرامی در منطقه هیچ نتیجه دیگری را در بر نداشته است و ضروری‌ترین نیاز جهان اسلام که همانا انسجام اسلامی است را به خطر انداخته‌اند و در این میان تنها برنده بازی استعمارگران بوده‌اند. جمهوری اسلامی در طی ۲۸ سال گذشته نشان داده است که به هیچ وجه به دنبال ماجراجویی در منطقه نبوده و به هیچ عنوان تهدیدی برای کشورهای حوزه خلیج فارس نخواهد بود، بلکه همواره در تحقق وحدت جهان اسلام پیشقدم بوده است.