سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

اصالت كهن ترین نسخه «شاهنامه»


اصالت كهن ترین نسخه «شاهنامه»

اگر ما امروز در نسخه های خطی گوناگونی كه از شاهنامه داریم و بیشتر در خط افقی یاعرضی آن ناهمخوانیها و ناهمگونیهای زبانی فراوانی را می بینیم, بیشتر به دلیل تفاوتها و اختلافهایی است كه در گونه های زبانی حوزه های گوناگون فارسی دیده می شود

اصالت كهن ترین نسخه «شاهنامه» ( فلورانس ، ۶۱۴هجری) ؛ نوشته "ابوالفضل خطیبی" شاهنامه پژوه ایرانی ، توانست سال ۱۳۸۴ خورشیدی به عنوان یكی از بهترین مقالات منتشر شده درزمینه نسخ خطی،‌ جایزه « حامیان نسخ خطی» در كشور ایران را از آن خود كند.

یكی ازدشواریهای اساسی مصححان شاهنامه همواره این بوده كه از آن نسخه خطی قدیم دردست نبوده است . نسخه خطی محفوظ در كتابخانه موزۀ بریتانیا (مورخ ۶۷۵هجری) سالیانی دراز كهن ترین نسخه شاهنامه شناخته شده بود تا آنكه در سال ۱۹۷۸ میلادی ، آنجلو پیه مونتسه ، ایران شناس ایتالیائی ، اعلام كرد كه كهن ترین نسخه خطی شاهنامه را در كتابخانه ملی شهر فلورانس یافته است.۱

او در مقاله ای (پیه مونتسه، ۱۹۸۰) شرح مفصلی از این نسخه كه تنها نیمه نخست شاهنامه (تا پایان پادشاهی كیخسرو) را در بردارد،عرضه كرد. از آن زمان تا كنون بحث های زیادی بر سر تاریخ كتابت ، قدمت، اعتبار و درستی متن این نسخه در میان شاهنامه شناسان جریان یافت. علی رواقی می نویسد :«شاید ، نخستین كسی كه در تاریخ این دستنوشت به دلایلی تردید كرد من بودم» (رواقی ، ۱۳۶۹ب،ص۲۴،همو،۱۳۶۹الف،ص۳۵)۰اما ظاهرا" اول بار مهدی قریب (۱۳۶۳،ص ج ؛همو،۱۳۶۹،ص۱)بود كه در صحت تاریخ كتابت این نسخه خطی شك كرده است.

نخستین بار،خالقی مطلق (۱۳۶۴،ص۴۰۶- ۳۷۸) به معرفی وارزیابی نسخه خطی فلورانس پرداخت و مقاله او در این باب همراه با معرفی دیگر نسخه های مبنای تصحیح او،در دفتری مستقل با عنوان :«گفتاری در شیوه تصحیح شاهنامه ومعرفی دستنویسها» ؛ به ضمیمه دفتر یكم شاهنامه ، به همت انتشارات روزبهان به چاپ رسید(خالقی،۱۳۶۹،ص۱۹-۱۱). خالقی،سپس،به مناسبت انتشار دفتر یكم شاهنامه ، معرفی جداگانه ومفصل دیگری ازنسخۀ خطی فلورانس عرضه كرد(۱۳۶۷،ص۹۴-۶۳). او درشش بخش،به شرح زیر به ارزیابی این نسخه پرداخت :

۱) نقطه گذاری : كاتب این نسخه ، بر خلاف كاتب كهن ترین نسخه كامل شاهنامه (لندن،۶۷۵)در نقطه گذاری دقت شایسته ای نشان داده است.

۲) ترتیب مصراعها وبیتها : این نسخه،بر خلاف نسخه لندن،از این نظر با بیشترنسخه های خطی و ترجمه عربی بنداری همخوانی دارد و مواردی كه در آن ترتیب مصراعها وبیتها به هم خورده باشد ،بسیاركم است.

۳) افتادگی : افتادگی های این نسخه از نسخه های دیگر كمتر است۰

۴) ابیات الحاقی : دراین نسخه بیتهای سست الحاقی بسیاری به ویژه در دیباچه كتاب وخطبه های برخی داستانها به چشم می خورد. با این همه، شمار این ابیات نسبت به دیگر نسخه های مبنای تصحیح او كمتر است.

۵) روایات الحاقی : ترجمه عربی بنداری و نسخه خطی فلورانس روایات الحاقی كمتری نسبت به دیگر نسخه ها دارند وازاین حیث معتبرترند.

۶) ضبط واژه ها : این نسخه بسیاری از ضبطهای كهن را داراست و ما اكنون به كمك این نسخه ازمتن اصلی تصور درست تری داریم. از جمله این ضبطهای كهن است:گوسپند،سپید، پولاد، پارس وپیل به جای گوسفند، سفید، فولاد، فارس و فیل درنسخه های دیگر؛نبشتن،نبشته ونبیسنده به جای نوشتن،نوشته،نویسنده.

كاربرد صورت كهن حروف اضافه بد / بذ(فارسی میانه:pad) به جای به درآغاز واژه هائی كه با مصوت آغاز می شوند مانند: بذآهن به جای به آهن،بذآیین،بذافراسیاب،بذایرن،بذابر،بذآغوش. كاربرد چُن به جای چو پیش از واژه هائی كه با مصوت آغاز می شوند : چُن از،چُن آواز به جای چواز و چوآواز. كاربرد اومید به جای امید،میژه به جای مژه،مُستی (به معنی ناتوانی و درماندگی) به جای سستی در نسخه های دیگر.

خالقی،در پایان مقاله خود معایب این نسخه را با ذكر شواهدی شرح می دهد كه ازآن جمله اند:دستبردهای طولی،یعنی افتادگی ها وافزودگیها وپس و پیشیهای ابیات؛دستبردهای عرضی یعنی وجود عناصر بیگانه در بیتهای اصیل مانند ضبطهای ساده ومنفرد؛ تحریف واژه های كهن یا تبدیل آنها به صورت نوتر،مانند كاربرد بخاصه به جای به ویژه،سلام به جای پیام، نسل به جای تخم ، لفظ به جای گفت و جزآنها.

خالقی،در پایان مقاله،نتیجه می گیرد كه نسخه خطی فلورانس نه تنها كهن ترین بلكه روی هم رفته معتبرترین نسخه موجود شاهنامه است. وی،درنیمه نخستین شاهنامه ،این نسخه را اساس تصحیح خود قرا داده ، اما، باپیروی ازروش انتقادی، ضبطهای تصحیف و تحریف شده ، بیتهای الحاقی وضبطهای سادۀ منفرد آن رابه حاشیه برده است.

در سال ۱۳۶۹،سه مقاله همزمان درایران درباره این نسخه به چاپ رسید كه در آنها بدون اشاره به مقالۀ خالقی مطلق۲،معایب ونقایص نسخه فلورانس برجسته شده ومحاسن متعدد آن تقریبا" نادیده گرفته شده بود.

محمد روشن ،در كنگره بزرگداشت فردوسی (هزاره تدوین شاهنامه)در، دی ماه ۱۳۶۹، باعرضه مقاله ای درباره نسخه خطی فلورانس ، باذكر برخی بیتهای الحاقی دیباچه شاهنامه در ایران نسخه، به آن سخت تاخت وآن راچون«كاپوسنامۀ فرای» ۳ مجعول خواند. پس شرحی از نوشته های صفحۀ پایانی این نسخه را كه به چشم خود در كتابخانه ملی فلورانس دیده بود ، عرضه كرد. از آنجا كه این ادعاها بعدها بحثهای بسیاری برانگیخت- و ما در ادامه مقاله به آنها اشاره خواهیم كرد - در اینجا شایسته است مهمترین بخش این مقاله عینا"آورده شود:

عبارت پایانی نسخه چنانكه درنسخه عكسی پیداست چنین است:

تمام شد مجلد اول از شاهنامه به پیروزی وخرمی روز سه

شنبه سیئم ماه مبارك محرم سال ششصدوچهارده بحمد الله

تعالی وحسن توفیقه و صلّی الله علی خیر خلقه محمد وآله

الطاهرین الطیبین

درنخستین برخورد ودیدار به آشكارا دیده می شود كه عبارت «تمام شد مجلد اول...» بر تراشیدگی كاغذ باز نویس شده است... در عبارت روزسه شنبه، سه شنبه بازنویس شده است... در این تاریخ نگاری نیز چند نكته تازه به چشم می آید.نخست اصطلاح ماه مبارك است كه یادآور آن لطیفه است كه روستائی ساده دل به ماه مبارك رمضان به سفر رفته بود وجز گرسنگی بهره نیافته بود،و به ماه محرم الحرام درهرجای خانهای گسترده دیده بود وخواستار جابه جایی صفت این ماه ها گشته بود كه به راستی محرم ماه مبارك است و فراوانی نعمت! نكته دیگر روز سه شنبه سیئم چنان نگاشته شده است كه هم « سیئم» خوانده می شود وهم سی ام تا در جدول تطبیقی برابری سال وماه برابری یكسانی باشد. نكته سوم در نگارش سال است به اعداد فارسی ششصدوچهارده،كه عموما" دراین سده ها وحتی سده های پسینترسنه ها رابه تازی می نگاشته اند...(روشن،۱۳۶۹الف،ص۲۵۶-۲۵۷).

دومین مقاله ای كه در۱۳۶۹ نوشته شد به قلم مهدی قریب بود باعنوان « دستنویس شاهنامه فلورانس( ۶۱۴ ه؟ ):هیاهوی بسیاراز برای هیچ! » (۱۳۶۹،ص۵۱-۱). در این مقاله ، برخی از همان ایرادات محمد روشن بر انجامۀ نسخۀ خطی فلورانس آمده است كه از آن جمله اند : ثبت تاریخ كتابت به فارسی به جای عربی وذكر « ماه مبارك (؟!) محرم ». اما بخش مفصل این مقاله به ارزیابی محتوای نسخه به ذكر معایب آن اختصاص یافته است. نویسنده،با اشاره به دو مقاله دیگر خود در این باره می نویسد:

هر سه مقاله از تم واحدی پیروی می كنند وآن این است كه،بر فرض بسیار ضعیف ، اگر نسخه خطی ف به لحاظ قدمت اصالت داشته باشد وثبت تاریخ كتابت۶۱۴ه دركتیبه آن بكر و صحیح باشد، درهرحال به لحاظ سلامت وصحت متن،مغشوش وكم اعتبار... ( همان،ص۲)

سومین مقاله به قلم علی رواقی است در مقدمۀ چاپ عكسی نسخه فلورانس كه بازهم درهمان سال ۱۳۶۹به چاپ رسیده است. بخش آغازین مقدمه بحثهای كلی است درباره شاهنامه وفردوسی وبخش بعدی به ارزیابی نسخه خطی فلورانس اختصاص دارد(۱۳۶۹ب ، ص شانزده به بعد). نویسنده در تاریخ كتابت نسخه تردید كرده و معایب آن را ذیل عناوین ارزیابی محور عمودی یا خط طولی، واژه های عربی، نارسائی وزن وقافیه ، برخی از افتادگیها، وبیتهای الحاقی شرح داده است۰ همچنین ذیل عنوان «دگرگونی آوائی» با عرضۀ نمونه هائی ازاین دگرگونیها در نسخه فلورانس،آن را به حوزه و دورهای خاص یا صحیح تر گونه ای ویژه از زبان فارسی نسبت داده و پیش از آن، نمونه هائی از واژه های نسخه را آورده وتنها درباره اندكی از آنها اظهار نظر كرده است. درباره فرضیه « تاثیر گونه های زبانی كاتبان در متن شاهنامه » وبقیۀ مطالب مقدمۀ آقای رواقی در ادامه این مقاله به بحث خواهیم پرداخت.

آنچه از این مقدمه وآن دو مقاله،به ویژه مقاله محمد روشن، در ذهن شاهنامه دوستان باقی ماند بدبینی و تردید نسبت به قدیم ترین نسخه خطی شاهنامه بود.

شش سال بعد استاد ایرج افشار (افشار،۱۳۷۴،ص۸۱-۸۰) به یكی از شبهه ها كه در مقاله روشن به سخریه مطرح شده بود پاسخ گفت. اوبا عرضه شواهد فراوانی از انجامه نسخه های خطی كهن فارسی نشان داد كه كاربرد عبارت محرم المبارك نزد كاتبان بسیار متداول بوده است(نیز- همو،۱۳۸۰ب،ص۶۲-۶۰؛زنجانی، ۱۳۷۹ ،ص۴۶)۰

در سالهای اخیر،بحثهای تازه ای در باره نسخه خطی فلورانس در نامه بهارستان به چاپ رسید كه در شناخت ماهیت اصلی این نسخه و نیز زدودن شبهه هائی كه درباره اصالت آن مطرح شده بود تاثیر بسیار داشت. نخست برات زنجانی (۱۳۷۹،ص۴۹-۴۵) با عرضۀ شواهدی از نسخه های خطی فارسی به همه شبهه هائی كه محمد روشن ونیز مهدی قریب پیش كشیده بودند،پاسخ گفت.امامحمدروشن، به گفته ایرج افشار(۱۳۸۰الف،ص۲۰۸)،

به«سوگند مغلّّظ» باز هم بر مخدوش بودن تاریخ نسخه پای فشرد (۱۳۷۹،ص۱۷۴). در شماره های بعدی نامه بهارستان ،مقاله ها و یادداشتهای دیگری در ردّ ادعاهای محمد روشن نوشته شد (مثلا"جوینی ،۱۳۸۱،ص۲۱۰-۲۰۱). پیه مونتسه،كه گویی از ادعاهای محمد روشن دلش به درد آمده بود،در نامه ای به فارسی نوشت :

● ساختگی بودن نسخه فلورانس كاملا"نادرست وگمراه كننده می باشد،زیرا :

۱. نسخه خطی شاهنامه فردوسی مورّخ ۶۱۴ه ق، كه در كتابخانه ملی فلورانس خوشبختانه نگه داشته می گردد، دستنوشته فارسی اصیل وكهن وقشنگ است. هم از دیدگاه ساختار باستان نویسی(palnosraphy) ۴ آن یعنی مادۀ كاغذ ومداد و خط تزیین و صفحه بندی،هم برپایه مدارك واسناد تاریخی آن كتابخانه ؛

۲. همان نسخه ،مستند است كه اواخر قرن شانزدهم میلادی یعنی بیش ازچهارصد سال پیش،ازمصر بكوشش دانشمندان و جهانگرد "جرولامووكیئتّی" (gerolamo vechitti) به روم وسپس به فلورانس آورده شد؛

۳.همان نسخه فقط یك قرن پیش (در سال ۱۹۰۳میلادی)در فهرست آن كتابخانه ثبت و معرفی شد تحت عنوان«درتفسیرقرآن به زبان عرب ازنگارندۀ گمنام»۵ ...

بنابراین ساختگی بودن آن نسخه گرانبها و اصیل و گرامی پارسی به نفع و منفعت وسودمندی كی وكَس بود؟ اصیل بودن آن نسخه روشن و پیداست علی رغم چند نقایص وغلطهای خطی كه درهمان نسخه دیده می شود و یا این چند نقایص برهانی دیگر از اصلیت دستنوشتۀ فلورانس است. شاهنامه خوانان وشناسان و فردوسی دوستان یعنی پژوهشگران و محققان این نكته را تایید می نمایند،چون سخن فرودسی را تحقیق می كنند. بینا و دانا را فردوسی دوست دارد و او نابینا و نادانا و نا شنوا را دوست ندارد. به عبارت دیگر، فردوسی دشمنان شاید در زمان سلطان محمود غزنوی زندگی می كردند...(۱۳۸۰،ص۲۱۰).

آیدین آغداشلو،كارشناس خطی، كه تاكنون نسخه های بسیاری را مرمّت كرده است نیزبه لحاظ خط شناسی وكتاب آرائی به بررسی انجامۀ نسخۀ فلورانس پرداخت و با ذكر شواهد و دلایل متعدد - كه به نظر نگارنده قانع كننده است – اصالت تاریخ آن را قطعی دانست(۱۳۸۱،ص۲۱۳-۲۱۱). در اینجا باید این نكته را بیفزایم كه در ملاقاتی كه نگارنده با استادایرج افشار- كه مهارت و دانش وی در نسخه شناسی بر هیچ كس پوشیده نیست- داشتم،نظر وی را درباره احتمال مخدوش بودن تاریخ نسخه خطی فلورانس جویا شدم. وی گفت عكسهای متعددی از انجامۀ این نسخه را دیده است و تاریخ آن هیچ اشكالی ندارد.

درباره محتوای نسخه فلورانس - چنانكه گفته آمد- در مقاله پیشگفتۀ مهدی قریب ومقدمه علی رواقی شواهد گوناگونی از بیتهای الحاقی و كاربرد واژه های عربی گرفته تا فساد وزن وقافیه و افتادگی داستانها و بیتها عرضه شده است كه در بیشتر موارد شواهد واستدلالهای نویسندگان پذیرفتنی است ،امّا به این نكته مهم باید نیك توجه شود كه این گونه معایب درهمه نسخه های خطی شاهنامه كم وبیش دیده می شود۰ مثلا" با گردآوری شواهدی از معایب یاد شده در نیمه نخست كهن ترین نسخه های خطی كامل شاهنامه (لندن،۶۷۵) رساله ای بسیار مفصل تراز مقاله های یاد شده می توان نوشت.۶

درسال ۱۳۶۹، بنیاد دایرهٔ المعارف اسلامی،با همكاری دانشگاه تهران ،چاپ عكسی نسخه فلورانس را با مقدمه ای از علی رواقی به چاپ رساند. امّا چنانكه گفته شد،مقدمه نویس نگاه منصفانه ای به این نسخه نداشته ، به گونه ای كه حتی پاره ای محاسن آن را عیب شمرده است. شواهد زیر گواهی است بر این مدعا.

نویسنده در یكم مقدمه با عنوان «ارزشهای زبانی»نوشته : پاره ای از واژه هایی كه در دستنوشت فلورانس آمده است به گونه ای است كه ، با توجه به آگاهیهایی كه از واژه های شاهنامه داریم، مؤید ضبط و معنی درست برخی از واژه ها وبیتهاست. باید گفت كه پاره ای از این واژه ها و بیتها به گونه ای كه در چاپ مسكو ضبط شده است ، نادرست نیست و می توان وجهی برای آنها نهاد(ص هفده)۰[رواقی درپانویس این جمله ذكر كرده است:«چاپ مسكو را درهمه جا تأیید نمی كنیم»۰]

حاشیه

۱) پیه مونتسه/ Piemontese (۱۳۸۰،ص ۲۱۰؛ ۱۹۹۰، ص۵۵) می نویسد:«یافت نسخۀ خطی فلورانس را در تاریخ چهارشنبه ۲۷ دسامبر ۱۹۷۸ به جهانیان اعلام كردم ». درایران، ‌نخستین بار همو درنامه ای كه در مجلۀ آینده به چاپ رسید،‌ازكشف خود خبر داد (۱۳۵۸، ص ۱۷۵). سپس، سال بعد،‌مقدمۀ این نسخه را در همان مجله به چاپ رساند (۱۳۵۹،ص۲۱۳- ۲۰۸).

۲) علت شاید آن باشد كه مجله ایران نامه ، كه مقالۀ خالقی مطلق در آن به چاپ رسیده و درآمریكا منتشر می شود، تا آن زمان به ایران نرسیده بوده است.

۳) سالها پیش فردی متنی مجهول ازقابوسنامه را كه با مهارت روی كاغذهای قدیمی نوشته و تاریخ كتابت آن ۴۸۳ هجری ذكر شده بود، به عنوان قدیمی ترین نسخۀ این كتاب، ‌به ریچارد فرای فروخت،‌اما زنده یاد مجتبی مینوی، ‌در مقاله ای در ۱۹۵۶( ۱۳۳۵ش) با عنوان «كاپوسنامۀ فرای ،‌تمرینی در فن تزویز شناسی »،این فریبكاری را برملا ساخت. اما آنچه آقای روشن دربارۀ مقایسۀ این دستنویس با « كاپوسنامۀ فرای» آورده چنین است : « بیتهای الحاقی كه دراین نسخه آمده درمقاله و سنجش با دیگر نسخه های شناخته معتبر، تردیدهائی در اصالت نسخه پدید آورده، تا جائی كه زمزمۀ نسخۀ كاپوسنامۀ فرای برسر زبانها تجدید گردید»(روسن۱۳۶۹الف،ص۲۵۶). در جای دیگر می افزاید:«... تا جایی كه برخی دانشمندان، این نسخه را در شماره نسخه های مجهول و بازساختۀ آن گروه مزوّران سالهای ۲۰تا۴۰ دانستند كه پرآوازه ترین آنها «اندرزنامۀ كاپوس» است»( روشن۱۳۶۹ب، ص۱۷۷- ۱۷۶). نویسنده نه از نام آن زمزمه گران سخنی می گوید و نه از نام این دانشمندان، ولی چنین می نماید كه خود چنین مقایسه ای را باور ندارد؛ زیرا در پایان مقالۀ اخیر(ص۸۰) می نویسد: « من ، با این همه ، شاهنامۀ فلورانس را نسخه ای كتابت شده از نسخۀ مورّخ ۶۱۴ه تلقی می كنم». به هر حال ، سازِ ناسازِ قیاسی مع الفارق را بین دستنویس فلورانس و « كاپوسنامۀ فرای» ، نخستین بار ایسان كوك كرد.

۴) لغزش جایی است به جای paleography=كهن شناسی.

۵) چنانكه ملاحظه می شود، این نسخه تاریخچۀ كاملا" روشنی در كتابخانۀ ملی فلورانس دارد. پس به چه انگیزه ای آن را با دستنویس ساختگی قابوسنامه در چهل – پنجاه سال پیش می سنجند؟

۶) نگارنده در نقدی برشاهنامۀ چاپ مسكو، ‌كه اساس آن همین نسخۀ خطی بوده،‌شواهدی ازمعایب آن عرضه كرده است ( خطیبی،۱۳۸۱،ص۹۸- ۷۷). در بخش بعدی این مقاله نیز ،‌شواهد گوناگون دیگری از بیتهای الحاقی ، افتادگیها ، تحریفها و تصحیفهای این نسخه خواهد آمد.استاد ایرج افشار نیز به این نكته نیك توجه كرده است ( ۱۳۸۰الف،ص۲۰۸).

۷) تاكنون كه پانزده سال ازنگارش آن مقدمه سپری شده است ، رواقی دربارۀ حوزۀ احتمالی زبان كاتب فلورانس سخنی نگفته است.

۸) رواقی، ‌در تازه ترین اظهارنظر، ‌بازهم بی آنكه مدرك و دلیلی عرضه كند ،‌گفته است :«نسخۀ فلورانس اگر چه از نظر تاریخی دچار اشكال است،‌اما كمترین اشتباه را دارد»(رواقی ۱۳۸۳،ص۶). البته اینكه گفته اند این نسخه «كمترین اشتباه را دارد» با آنچه بیشتر دراین باره نوشته اند همخوانی ندارد و شاید بتوان آن رانظری جدید تلقی كرد.

۹) نگارنده با شواهد متعدد آشكاركرده كه بسیاری از این ضبطهای یگانۀ دستنویس لندن (۶۷۵) برساختۀ كاتب آن یا كاتب یكی ازدستنویسها در سلسله نسب این دستنویس بوده است ( رك.خطیبی۱۳۸۲.ص۲۶- ۱۸).

۱۰) ارائۀ نمونه های بیشتری ازتفاوتهای میان تصحیح مصححان شوروی و خالقی مطلق از داستان رستم و سهراب و برتری ضبطهای نسخۀ فلورانس از حوصلۀ این گفتار خارج شده است. خوانندۀ علاقه مند، خود می تواند بیتهائی از این دو تصحیح را با یكدیگر بسنجد و داوری كند(مثلا" . رك . چ مسكو، ج۲،ص۲۲۴،ب۷۰۲، ص ۲۲۵ ، ب ۷۲۴؛ ص۲۳۱. ب۸۰۱- ۸۰۰ ؛ به ترتیب بسنجد با چ خالقی ، ج ۲، ص۱۷۱ ، ب ۶۶۷؛ ص ۱۷۳ ، ب ۶۸۹؛ ص ۱۷۸، ب ۷۶۵- ۷۶۴ ). با وجود شواهد فروان مبنی بر درستی ضبطهای نسخۀ فلورانس كه درتصحیح خالقی مطلق به درستی در متن شاهنامه جای گرفته اند، معلوم نیست رواقی ، برچه اساس ،هنوز چاپ مسكو را كه بسیاری ازغلطهای فاحش اقدم نُسَخ پیشین ( موزۀ بریتانیا ۶۷۵ ه ) را در خود دارد،‌بهترین چاپ شاهنامه می داند ( رواقی ۱۳۶۹ ب، ص هفده ، پانویس۱).

۱۱) به تازه گی توفیق ه. سبحانی ( ۱۳۸۲ ، صفحۀ چهارده) دربارۀ نظر خالقی مطلق نسبت به نسخۀ فلورانس نوشته است:« شاهنامۀ دیگری به همت جلال خالقی مطلق درآلمان ازروی نسخۀ موجود در فلورانس آغاز شده كه تاكنون ۵ مجلد آن در كالیفرنیا – نیویورك منتشر شده است. خالقی كه ابتدا دراصالت نسخۀ فلورانس پافشاری می كرد، چنین معلوم است كه از آن اصرار خود عدول كرده اند و معتقد شده اند كه شاهنامه بار دیگر باید تصحیح شود‌». با خواندن این بخش ازمقدمه سخت شگفت زده شدم، ‌زیرا غالب آثار خالقی مطلق را خوانده بودم و هیچ به یاد نیاوردم كه ایشان چنین مطلبی را نوشته باشند. پس همۀ كتابها و مقاله های ایشان را از نو تورّق كردم كه نتیجۀ كار باز هم نا امید كننده بود. به ناچار تلفنی با ایشان تماس گرفتم و عین مطلب بالا را برای ایشان خواندم . وی بیش از بنده شگفت زده شد وخاطر نشان كرد:« ... چنین مطلبی را نه در جایی نوشته و نه گفته ام».

كتابنامه

آغداشلو، آیدین ،«انجامۀ شاهنامه فلورانس»، نامه بهارستان،

س۳،ش۱، بهار- تابستان،دفتر پنجم،۱۳۸۱.

افشار،ایرج، «شاهنامۀ فلورانس وماه محرم الحرام»، كلك ، ش۷۰- ۶۸،آبان-دی،۱۳۷۴.

____، «آیا شاهنامه۶۱۴،شاه نسخه نیست؟» نامۀ بهارستان ، س۲،ش۱،بهار- تابستان، دفتر ۳ ، ۱۳۸۰الف.

____، «محرم در تاریخ نسخه فلورانس»،بخارا،س۳،ش۵(پی درپی ۱۸)،خرداد- تیر،۱۳۸۰ب.

بحرالفؤائد، به كوشش محمد تقی دانش پژوه ، تهران ، بنگاه ترجمه ونشر كتاب،۱۳۴۵.

پیه مونتسه،آنجلّو،«نامه آنجلو پیه مونتسه»،آینده،س۵،ش۳-۱،فروردین –خرداد،۱۳۵۸.

____، «مقدمه شاهنامۀ مورّخ ۶۱۴»،آینده،س۶، ش۳ و۴،خرداد -تیر،۱۳۵۹.

____، «شاهنامۀ فردوسی و نسخۀ كتابخانۀ ملی فلورانس»، نامۀ بهارستان، س۲،ش۱،بهار- تابستان ،۱۳۸۰.

تاریخنامه طبری، گردانیده منسوب به بلعمی، به كوشش محمد روشن، تهران، سروش،۱۳۸۰.

ترجمه تفسیر طبری، به كوشش حبیب یغمائی،تهران، چاپخانه دولتی ایران،۱۳۳۹.

جوینی ، عزیزالله ، « شاهنامه فلورانس ، بحث انگیزترین دستنوشته»،نامه بهارستان،س۳، ش۱، تابستان، دفتر پنجم،۱۳۸۱.

خاقانی شروانی، افضل الدین بدیل بن علی، دیوان، به كوشش ضیاءالدّین سجّادی،تهران،زوار،۱۳۶۸.

خالقی مطلق،جلال،«معرفی وارزیابی برخی از دستنویسهای شاهنامه»،ایران نامه،س۳،ش۳،۱۳۶۴.

____، «دستنویس شاهنامۀ موّرخ ششصدوچهارده قمری( دستنویس فلورانس)»،ایران نامه،س ۷، ۱۳۶۷.

____، «گفتاری درشیوۀ تصحیح شاهنامه ومعرفی دستنویسها»، به ضمیمۀ دفتر یكم شاهنامه ، تصحیح خالقی ، تهران ، روزبهان ، ۱۳۶۹.

خطیبی ، ابوالفضل ، «انتخاب اقدم یا ترجیح اصحّ : نقدی بر شاهنامۀ چاپ مسكو»،نامۀ ایران باستان،س۲،ش۲،پاییز و زمستان (شمارۀ پیاپی۴)،۱۳۸۱.

____، «كاتب خوش ذوق و دردسر مصحّح:دربارۀ كهن ترین دستنویس كامل شاهنامه (لندن۶۷۵)»،نشر دانش، س۲۰، ش۳، پاییز،۱۳۸۲.

دُرج۲( كتابخانۀ الكترونیك شعر فارسی ) ، تهران، مهر ارقام رایانه (برخی شواهد شعری ازاین لوح فشرده استخراج شده است).

راوندی،محمد، راحهٔالصّدور، به كوشش محمداقبال ، تهران، كتابفروشی تأیید اصفهان- امیر كبیر،۱۳۳۳.

رواقی،علی ، «واژه های ناشناخته درشاهنامه»،تهران، ۱۳۵۲.

____، «باری دیگر،شاهنامه ای دیگر»،كیهان فرهنگی،س۷، فروردین،۱۳۶۹الف.

____، مقدمه شاهنامه فردوسی،چاپ عكسی از روی نسخه كتابخانه ملی فلورانس،مورّخ ۶۱۴ ه ، تهران ،بنیاد دایرهٔالمعارف اسلامی- دانشگاه تهران،۱۳۶۹.

____، «دكترعلی رواقی در نشست فردوسی پژوهان»،خبرنامه فرهنگستان زبان وادب فارسی،س۸،ش۹۵، اردیبهشت،۱۳۸۳.

روشن ،محمد،«شاهنامۀ فردوسی كتابخانه فلورانس»،نمیرم ازاین پس كه من زنده ام : مجموعه مقالات كنگرۀ جهانی بزرگداشت فردوسی (هزاره تدوین شاهنامه در دی ماه ۱۳۶۹) ، ۱۳۷۴،به كوشش غلامرضا ستوده ،تهران،انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۶۹الف.

____، «دربارۀ نسخه ای از شاهنامۀ فردوسی محفوظ در فلورانس»،كلك،ش۸،آبان،۱۳۶۹ب.O ____، «سخنی دیگر دربارۀ نسخه ساختگی شاهنامۀ فردوسی»، نامه بهارستان،س۱،ش۲(پیاپی۲)،پاییز- زمستان،۱۳۷۹.

زنجانی،برات،«شاهنامۀ فردوسی و نسخۀ خطّی كتابخانۀ ملّی فلورانس (موّرخ۶۱۴ه)»،نامۀ بهارستان،س۱،ش۱،بهار- تابستان ،۱۳۷۹.

سبحانی ، توفیق ه ،« مختصری دربارۀ چاپهای شاهنامه و فرهنگنامه های آن»،مقدمۀ لغت شاهنامه از عبدالقادربغدادی،به كوشش كارل ك.زالمان،ترجمه،توضیح وتعلیق توفیق ه . سبحانی- علی رواقی،تهران،انجمن آثارومفاخرفرهنگی،۱۳۸۲.

شاهنامه فردوسی ، زیر نظر ی.ا. برتلس،مسكو،۱۹۷۱-۱۹۶۰.

شاهنامۀ فردوسی،به كوشش جلال خالقی مطلق،دفتر یكم :نیویورك ،۱۳۶۶؛ تهران،روزبهان،۱۳۶۹؛دفتر دوم:كالیفرنیاو نیویورك، ۱۳۶۹؛ تهران، روزبهان ،۱۳۷۰.

شاهنامه فردوسی ،چاپ عكسی از روی نسخۀ كتابخانۀ ملّی فلورانس (مورّخ۶۱۴ه)،تهران،بنیاد دایرهٔالمعارف اسلامی- دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش /۱۴۱۱ه .

الشّاهنامه، ترجمه كهن فتح بن علی بنداری، به كوشش عبدالوهاب عزّام،قاهره ،دارالكتب المصریه،۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.

قریب،مهدی،مقدمۀ داستان سیاووش،تصحیح وتوضیح مجتبی مینوی،تهران ،مؤسسۀ مطالعات وتحقیقات فرهنگی،۱۳۶۳.

____، «دستنویس شاهنامۀ فلورانس (۶۱۴ه؟):هیاهوی بسیار از برای هیچ!»،فرهنگ،كتاب هفتم (به مناسبت هزارۀ تدوین شاهنامه) ،پاییز،۱۳۶۹.

قطران تبریزی ، دیوان، به كوشش محمد نخجوانی ، تبریز، چاپخانۀ شفق ،۱۳۳۳.

منوچهردامغانی،دیوان،به كوشش محمد دبیر سیاقی،تهران، زوّار،چ دوم، ۱۳۷۵.

میسری ، دانشنامه درعلم پزشكی، به كوشش برات زنجانی، تهران ، مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه مك گیل- دانشگاه تهران،۱۳۶۶.

نظامی گنجوی، لیلی ومجنون، به كوشش بهروزثروتیان، تهران،توس،۱۳۶۳.

____، خسرو و شیرین، به كوشش بهروز ثروتیان، تهران،توس،۱۳۶۶.

piemontese,A.M.,“Nuova luce su firdawsi: nuo šAHAMA datao ۶۱۴ h./۱۲۱۷ a Firenze , Annali del ’Instintto Orientale di napoli, vol.۴۰(N.S.XXX),۱۹۸۰.

_____, “Histoire et Paléographie du shhnmeh de Florence”, Luqmn, sixiéme année-numéro ۲, numéro de Séri:`۲, ۱۹۹۰.

ابوالفضل خطیبی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.